آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار

اقدامات و فعالیتهای این پیشگامان پایه و اساس مجموعه گستردهای از ابزارهای تحلیل تکنیکال بورس را تشکیل داده است که اکنون معاملهگران از آنها برای توسعهی استراتژیهای سودآور تجاری بهره میگیرند.
روند در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
روند در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به مسیری گفته میشود که نحوه حرکت و جایگاه قیمتها را در گذشته نشان میدهد. در واقع، روند، پارامتری است که از افت و خیز قیمتها ایجاد میشود و جهت روند مشخص میکند که بازار در حال گذار به کدام سمت و سو میباشد. حرکتی که افت و خیزهای قیمت دارند، میتوانند رو به بالا، رو یه پائین یا در راستای افق باشد که در نهایت، جهت روند را مشخص خواهند کرد. این معیار میتواند کمک زیادی به تحلیل قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال کرده و باعث شود که تحلیلگران و معاملهگران، تصمیمات دقیقتری را برای معاملات خود بگیرند. در این مقاله، با انواع روند در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم شد.
آشنایی با جهتهای مختلف روند در تحلیل تکنیکال
گفتیم که روند در واقع از افت و خیزهایی که در قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال ایجاد میشود ساخته شده است. حال، این جهت روند است که نشان میدهد بازار در چه حالی بوده و قیمتها ممکن است در آینده به چه شکل باشند. در ادامه به بررسی جهتهای مختلف روند خواهیم دید که چگونه میتوانیم از اتفاقات آینده بازار باخبر شویم.
- روند رو به بالا: روند رو به بالا از افت و خیزهای صعودی تشکیل شده است. در این روند، بیشینهها و کمینهها بالاتر از حالت پیشین خود هستند.
- روند رو به پائین: روند رو به پائین از افت و خیزهای نزولی تشکیل شده و در آن، بیشینهها و کمینهها پائینتر از حالت قبلی هستند.
- روند تثبیت شده: این روند همانطور که از نام آن پیداست، در محدودهای افقی و به یک سمت مشخص جابجا میشود.
بنابراین، روند رو به بالا، رو به پائین و تثبیت شده، سه مورد از روندهایی هستند که در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال با آنها روبرو هستیم. این سه مولفه به خودی خود نشانگر چیز خاصی نیستند! بلکه تنها از افت و خیزهایی که یک ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف داشته است خبر میدهد. مسالهای که وجود آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار دارد این است که بتوانیم این روندها را به صورت دقیقتر مورد تحلیل قرار دهیم. یکی از اصلیترین مولفهها و مفاهیمی که باید با آن آشنا شویم، مفهومی به نام طول دوره روند است.
طول دوره روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
ایده جالبی برای تحلیل روندها در تحلیل تکنیکال وجود دارد که برای اولین بار توسط چارلز داو به کار گرفته شد. این ایده که برای تحلیل رفتار بازار به کار گرفته میشود، بعدها با عنوان تئوری داو شناخته شده و استفادههای بسیار گستردهای از آن صورت گرفت. ایده چارلز داو برای تحلیل قیمتها به شکلی بود که حرکت قیمتها را به مشابه حرکت موجهای دریا تعریف کرد. به عقیده او، حرکت قیمتها در بازار، مثل حرکت جریان آب به سمت ساحل است.
ایده چارلز داو برای تحلیل روند
زمانی که جریان آب به ساحل میرسد، باعث ایجاد موج میشود و هرچه که این موج ب ساحل نزدیکتر میشود، میزان آن کوچکتر شده تا در نهایت به سمت پائین حرکت نماید. هرچند که تعریف چنین مفهومی بسیار ساده به نظر میرسد، اما همین ایده بخشی اساسی از مطالعات مدرن روندها را به خود اختصاص داده است. مطابق با این نظریه، سه حالت در طول روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد که عبارتند از:
- طول اولیه یاPrimary که طولانی مدت بوده، زمانی از یک سال یا بیشتر را شامل شده و در مدل داو، در واقع همان جریان آب است.
- طول ثانویه یاSecondary که میان مدت بوده و بازه زمانی یک تا سه ماه را شامل میشود. به تعبیر چارلز داو، طول ثانویه در واقع همان موجهایی هستند که پیش از رسیدن به ساحل ایجاد میشوند.
- طول فرعی یاMinor که کوتاه مدت است و بازه زمانی کمتر از یک ماه را شامل میگردد. تعبیری که داو از این طول دارد این است که این طولها در واقع موجهای کوچکی هستند که در ساحل به وجود میآیند.آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار
هر روند در تحلیل تکنیکال از روندهای بعدی، طولانیتر یا کوتاهتر از خود تاثیرپذیر است. یک روند طولانی مدت که صعودی باشد، باعث ایجاد روند میانجی با خیزهای بزرگتر و افتهای کوچکتر میگردد. از طرف دیگر، یک روند کوتاه مدت صعودی باعث میشود که روند میانجی نوسانات کمتری را تجربه کند.
به همین منوال، روند نزولی که بلند مدت باشد، باعث میشود که روند میانجی، خیزهای کوچکتر و افتهای بزرگتری را تجربه کرده و در حالی که روند نزولی کوتاه مدت، موجب ایجاد نوسانات کمتر و اندکتر میشود.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال و اهمیت آنها
حال که روندها را شناختیم و تاثیرات آنها را در شناخت نحوه حرکت قیمتها دانستیم، وقت آن است که بدانیم چگونه باید از آنها استفاده کنیم. روشهای مختلفی آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار برای سودجویی از روندها برای شناخت حرکت و رفتار بازار وجود دارد. یکی از اصلیترین و مهمترین راههایی که تحلیلگران با استفاده از آن اقدام به پیشبینی بازار میکنند، ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال است.
خط روند در نمودارها، به خطی صاف گفته میشود که دو یا چند قیمت مختلف را به یکدیگر ارتباط میدهد. این خط میتواند اطلاعاتی مفید و تا حد زیادی دقیق را ارائه کند که با استفاده از آن میتوان خطوط حمایت و مقاومت در آینده را نیز به دست آورد. بسیاری از اصولی که مربوط به سطوح حمایت و مقاومت هستند، برای خطوط روند نیز کاربرد دارند. حال فرصت این رسیده است که به طور کاملتر به بررسی خطوط روندی که میتوانیم با استفاده از آنها رفتار بازار و قیمتها را تحلیل کنیم بپرازیم. ببینیم که انواع خط روند چیست و چگونه عمل میکنند؟
خط روند صعودی یا Uptrend Line
خط روند صعودی در تحلیل نمودارها، خطی مستقیم و صاف است که به سمت راست و با شیبی افزاینده و رو به بالا ادامه مییابد. این خط، دو یا چند کمینه را به هم متصل کرده است. در رسم این خط باید دقت کنید که دومین کمینه، باید در سطحی بالاتر نسبت به اولی بوده تا شیب خط در نهایت به سمت بالا قرار گیرد. خطوط روندهای صعودی همچون خط حمایت عمل کرده و نشان میدهد که در عین افزایش قیمت، تقاضا از عرضه بیشتر است. معمولاً تا هنگامی که قیمتها در بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی بدون تغییر باقی خواهند ماند. تغییر قیمتها در زیر خط روند صعودی، نشان از تغییرات احتمالی روند را میدهد.
خط روند نزولی یا Downtrend Line
خط روند نزولی در تحلیل نمودارها، خطی مستقیم و صاف است که به سمت راست و با شیبی کاهنده و رو به پائین ادامه مییابد. این خط، دو یا چند بیشینه را به هم متصل کرده است. در رسم این خط باید دقت کنید که دومین بیشینه، باید در سطحی پائینتر نسبت به اولی بوده تا شیب خط در نهایت به سمت پائین قرار گیرد. خطوط روندهای نزولی همچون خط مقاومت عمل کرده و نشان میدهد که در عین کاهش قیمت، عرضه از تقاضا بیشتر است. معمولاً تا هنگامی که قیمتها در پائین خط روند باقی بمانند، روند نزولی بدون تغییر باقی خواهند ماند. تغییر قیمتها در بالای خط روند نزولی، نشان از تغییرات احتمالی روند را میدهد.
نتیجه گیری
تحلیل روند در تحلیل تکنیکال یکی از فاکتورهای اصلی و اساسی برای پیش بینی رفتار بازار است. خط روند از جنبههای مهم در تحلیل فنی یا تحلیل تکنیکال به حساب میآید که باید در نظر داشت که این ابزار، یکی از ابزارها و روشهای موجود برای تحلیل بازار، رفتار آن و قیمتهایی است که در آینده به وجود خواهند آمد. وقتی که یکی از خطوط روند دچار شکست میشود، تنها نشانی از یک هشدار برای تغییر روند دارد.
بنابراین، در بسیاری از موارد نمیتوان نگاهی جدی و دقیق به این هشدار داشت. بلکه در این مواقع تنها لازم است که به صورت هوشیارانهتر، علائم و ابزارهای دیگری که برای این مساله وجود دارند را مورد بررسی قرار دهیم. در این خصوص، آشنایی با انواع نمودارها و نحوه تحلیل قیمتها میتواند کمک زیادی به تحلیلگر نماید. پیشبینی قیمت بازار و تحلیل آن، مسالهای است که نیاز به دانش و تجربه کافی برای کسب بهترین نتایج دارد.
آموزش تحلیل تکنیکال از مبتدی تا پیشرفته و کاربردی!
آموزش تحلیل آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار تکنیکال از مبتدی تا پیشرفته و کاربردی!
آموزش تحلیل تکنیکال یکی از رایج ترین روش های تحلیلی در بازارهای مالی است. این روش تجزیه و تحلیل بر روی داده ها و نمودارهای بازار تمرکز کرده و از آنها برای شناسایی الگوها و روندها برای دستیابی به یک پیش بینی قابل اعتماد از آینده بازار استفاده می کند.
دانش و آموزش تحلیل تکنیکال چه تاثیری بر عملکرد معاملات دارد؟
معامله بدون دانش و استفاده از روش های تحلیل بازار سهام مانند انداختن تاس است. در این صورت احتمال به دست آوردن عدد 6 زیاد نیست. این امر ریسک قابل توجهی را متوجه سرمایه گذار می کند. برای آموزش تحلیل تکنیکال یک ترفند کلیدی است که می تواند به شما کمک کند تغییرات قیمت یک دارایی را ردیابی کرده و زمان مناسب برای خرید و فروش آن را شناسایی کنید.
تفاوت بین آموزش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی چیست؟
به طور خلاصه، تحلیل بنیادی به یافتن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار و مقایسه آن با قیمت فعلی آن کمک می کند. در مقابل، آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس روند تاریخی قیمت اوراق، شاخصها و هر آنچه عرضه و تقاضا بر قیمت آنها تأثیر میگذارد، به پیشبینی رفتار قیمتی آنها کمک میکند. معامله گران حرفه ای از تمام روش های آموزش تحلیل تکنیکال تحلیل برای گرفتن بهترین تصمیم استفاده می کنند. برای بهبود دانش معاملاتی خود باید هم مهارت های آموزش تحلیل تکنیکال و هم مهارت های آموزش تحلیل بنیادی داشته باشید.
انواع تحلیل در بازارهای مالی
اگرچه بازارهای مالی بسیار جذاب، سودآور و هرکسی می تواند وارد آن شود، اما اگر بدون دانش و اطلاعات کافی وارد این حوزه شود، نه تنها برایش سودی ندارد، بلکه ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهد. علم اقتصاد و سرمایه گذاری در طول سال ها در حال تحول بوده است و امروزه اقتصاددانان سه تحلیل مهم را برای پیش بینی و تصمیم گیری در بازارهای مالی ارائه می دهند. همانطور که گفته شد در آموزش تحلیل تکنیکال فرقی نمی کند که در کدام بازار می خواهید فعالیت کنید، طلا، مسکن یا بورس یا سایر بازارها، باید با این سه تحلیل و ابزارهای مورد نیاز برای این تحلیل ها آشنا باشید. در ادامه با این سه تحلیل بیشتر آشنا می شوید.
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی، فرض بر این است که هر دارایی دارای پایه و زیرساخت است و این زیرساخت بر قیمت آن دارایی تأثیر می گذارد. این مولفههای زیرساختی محدود به داراییها و شرکت ارائهدهنده آنها نیست، بلکه در سطح کلانتری و از منظر بالاتر باید به عوامل مؤثر بر داراییها نگاه کرد. ارزش نهایی یک دارایی با پارامترهای مختلفی از پارامترهای بزرگ تا کوچکترین تعیین می شود و در یک تحلیل بنیادی باید تمامی این عوامل را در نظر گرفت تا بتوان قیمت دارایی مورد نظر را شناسایی یا پیش بینی کرد. که این تحلیل را باید بعد از آموزش تحلیل تکنیکال انجام داد.
تحلیل بنیادی
مثلاً در گام اول روابط سیاسی کشور با دنیا بررسی می شود، سپس ساختار اقتصادی کشور، در مرحله بعد وضعیت کلی آن صنعت و در مرحله آخر شرایط شرکت ارائه دهنده (نقشه راه، تیم مدیریت، طرح توسعه و …) برای تعیین ارزش آن دارایی ارزیابی می شود. پس از تجزیه و تحلیل دقیق ارزش دارایی، سه نتیجه می توان گرفت: یا ارزش فعلی دارایی بیشتر از آنچه در آینده اتفاق می افتد، یا قیمت فعلی معقول است، یا قیمت فعلی کمتر از چشم انداز است. آموزش تحلیل تکنیکال در آینده، قیمت ها جهش خواهند کرد. با هر یک از این نتایج، سرمایه گذار می تواند تصمیمات بهتری بگیرد و احتمال سود بیشتری داشته باشد.
تحلیل تکنیکال
در آموزش تحلیل تکنیکال، تغییرات قیمت یک دارایی برای تعیین رفتار قیمت آتی بررسی می شود. این تحلیل در اواخر دهه 1800 بر اساس نظریه داو شکل گرفت. پیشفرض این تحلیل این است که نمودارهای قیمت میتوانند آینده را پیشبینی کنند و هر چیزی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در قلب این نمودارها قرار دارد. مهم نیست به کدام دارایی نگاه می کنید، برای یافتن بهترین زمان خرید یا فروش، کافی است تاریخچه قیمت و حجم آن دارایی را داشته باشید. برای تحلیل فنی بهتر و دقیق تر، بهتر است نمودارهای شمع ژاپنی را بررسی کنید. زیرا کندل ها می توانند حداکثر و حداقل قیمت و همچنین قیمت باز و بسته شدن را در هر بازه زمانی نشان دهند. اما در نمودارهای خطی فقط قیمت نهایی ثبت می شود. برای آموزش تحلیل تکنیکال باید با مفاهیم اولیه مانند کانال قیمت، روند قیمت، سطح حمایت و سطح مقاومت آشنا باشید. آموزش تحلیل تکنیکال فقط به نمودارها و حجم معاملات و قیمت دارایی ها در گذشته نگاه می کند. بنابراین به هیچ وجه توصیه نمی شود که تنها بر این تحلیل تکیه کنید. اخبار و اتفاقاتی همیشه در حال رخ دادن است که تاثیر مستقیمی بر بازار و تغییرات قیمتی دارد، پس خوب است در کنار تحلیل تکنیکال، اخبار سیاسی و اقتصادی را نیز دنبال آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار کنید.
آشنایی با فرضیات در آموزش تحلیل تکنیکال
همانطور که چارلز داو اشاره می کند، اولین و مهمترین فرض در آموزش تحلیل تکنیکال این است که قیمت تمام اطلاعات را نشان می دهد. در واقع آموزش تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه دارد و سعی می کند با نگاهی به الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روندهای آتی قیمت را پیش بینی کند. داو همچنین بر این باور است که در بازارهای کارآمد، عواملی که بر قیمت سهام تأثیر میگذارند، مشخص هستند و در هر مقطع زمانی، تمام اطلاعات مورد نیاز معاملهگران را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. در حالی که این فرضیه ممکن است به طور کلی درست باشد، اما این احتمال وجود دارد که قیمت سهام در کوتاه مدت یا بلند مدت از طریق اخبار یا اطلاعیه ها دچار نوسان شود. در صورتی که کارایی بازار محدود باشد، می توان از تحلیل فنی به خوبی استفاده کرد. فرضیه دیگر برای آموزش تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمت بازار تصادفی نیست و الگوها و روندها در طول زمان تکرار می شوند. این فرضیه نشان میدهد که روندها در کوتاهمدت و بلندمدت رخ میدهند و معاملهگران را قادر میسازد تا با تجزیه و تحلیل این روندها سود کسب کنند. همچنین اگر علاقه دارید تا تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال را بصورت حرفه ای یادبگیرید پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره آموزش ارز دیجیتال علیرضا شریفی است که می توانید برای مشاهده اینجا کلیک کنید با شرکت در این آموزش ارز دیجیتال علیرضا شریفی می توانید به سادگی صفر تا صد آموزش تحلیل تکنیکال در ارز های دیجیتال را یادبگیرید.
مقایسه کاربرد تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال
یک تحلیلگر بنیادی تأثیر همه عوامل مرتبط را بر قیمت هر چیزی بررسی می کند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند. ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیلگر بنیادگرا برای نشان دادن اینکه آیا ارزش واقعاً ارزش قیمت را دارد، با توجه به میزان عرضه و تقاضا، استفاده می کند. اگر ارزش ذاتی چیزی کمتر از قیمت “آن” باشد، تحلیلگر بنیادی می گوید که قیمت آن چیز ارزان و خرید آن خوب است. هر دو روش تکنیکی و بنیادی همیشه سعی می کنند یک مشکل واحد را حل کنند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها در کدام جهت حرکت می کنند. در واقع، آنها به یک موضوع واحد به دو روش متفاوت برخورد می کنند. یک تحلیلگر بنیادی علل تغییر قیمت را بررسی می کند، در حالی که یک تحلیلگر تکنیکال اثرات آن را به چالش می کشد. این تحلیلگر تکنیکال معتقد است تغییرات قیمت تنها چیزی است که باید بداند و نیازی به دانستن دلایل این تغییرات نیست، در حالی که تحلیلگر بنیادی همیشه به علل و دلایل تغییرات قیمت می پردازد. اکثر معامله گران خود را به عنوان یکی از دو دسته تحلیلگران بنیادی یا برای آموزش تحلیل تکنیکال طبقه بندی می کنند، در واقع این دو دسته اشتراکات زیادی دارند. بسیاری از تحلیلگران آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار بنیادگرا سعی می کنند مبانی فنی را بیاموزند و بسیاری از تحلیلگران تکنیکال نیز سعی می کنند حداقل اطلاعاتی از مسائل بنیادی داشته باشند. مشکل اصلی این است که اغلب علل و نمودارها در هم تنیده می شوند. در اغلب موارد، در آغاز حرکات مهم بازار، یک تحلیلگر بنیادی نمی تواند تعریف درستی از تغییرات بازار ارائه دهد. در چنین لحظات آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار حساسی است که هر دو تحلیلگر تفاوت های زیادی را در برداشت خود از روند قیمت می بینند و اغلب به طور همزمان دلیل این تغییر را درک می کنند، اما گاهی برای واکنش خیلی دیر است.
برای مطالعه بیشتر به منبع این مقاله یعنی وب سایت علیرضا شریفی مراجعه کنید.
اصل دوم نظریه داو
در ادامه مقالات گذشته، امروز می خواهیم آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار در مورد اصل دوم نظریه داو صحبت کنیم و بیشتر این نظریه را باز کنیم.
پس تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
اصل دوم نظریه داو: بازار سه نوع روند دارد
پیش از بحث درباره چگونگی این روندها لازم است که نظریه داو را در این مورد بیان کنیم.
سه نوع روند از نظر آقای داو عبارتنداز:
1- روند نزولی
روند صعودی از نظر داو این طور تعریف میشود:
هرگاه قیمت در یک رالی(موج) صعودی بالاتر از رالی(موج) صعودی پیش از آن قرار گیرد
و یا قیمت در یک حفره(موج) نزولی بالاتر از حفره(موج) نزولی پیش از آن قرار گیرد
یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات روبه بالاست.
در یک روند صعودی، قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند
ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است.
2- روند نزولی
روند نزولی از نظر داو این طور تعریف میشود:
هرگاه قیمت در یک رالی(موج) صعودی پایینتر از رالی(موج) صعودی پیش از آن قرار گیرد
و یا قیمت در یک حفره(موج) نزولی پایینتر از حفره(موج) نزولی پیش از آن قرار گیرد
یک روند نزولی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند نزولی الگویی از نوسانات روبه پایین است.
در یک روند نزولی، قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند
ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب منفی است.
3- روند خنثی
روند خنثی از نظر داو این طور تعریف میشود:
هرگاه قیمت در یک رالی(موج) صعودی با رالی(موج) صعودی پیش از آن در یک سطح قیمتی قرار گیرد
و یا قیمت در یک حفره(موج) نزولی با حفره(موج) نزولی پیش از آن در یک سطح قیمتی قرار گیرد
یک روند خنثی خواهیم داشت.
در یک روند خنثی، قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند
ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب صفر است.
این تغریف آقای داو به نوعی اساس تحلیل روندها میباشد.
داو معتقد بود که قوانین عمل و عکسالعمل همانطوری که در جهان مادی وجود دارد
برای بازارهای سرمایه نیز صدق میکند.
داو نوشته است: در بسیاری از موارد در معاملات شاهد بودهایم که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی
صعود میکند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود
باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود
محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.
از نظر داو یک روند، خود مشتمل بر سه روند دیگر است:
1- روند اولیه(جریان)
2- روند ثانویه(امواج)
که روند اولیه نشاندهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه
در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل میکند و روندهای کوچک رفتاری مشابه
سطح ناهموار دریا دارند.
اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد
جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطهای که امواج متوالی در ساحل به آن میرسند
کاهش داشته باشد جریان روبه بازگشت و نابودی می گذارد.
اما به عقیده داو جریانات میتوانند حتی سالهای متوالی تداوم داشته باشند.
روند ثانویه در حقیقت تصحیح در روند اولیه (جریان) است.
قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح میشوند.
روند ثانویه معمولا بین 3 هفته تا 3 ماه به طول میانجامد.
بر طبق نظریه داو روند کوچک نشاندهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ میدهند
نخستین تحلیلگران تکنیکال چه کسانی بودند؟ از چارلز داو تا جان مگی
نخستین تحلیلگران تکنیکال چه کسانی بودند؟ از چارلز داو تا جان مگی
برخی از سبکهای سرمایهگذاری فقط و فقط به تحلیل تکنیکال سهام وابسته هستند. افرادی که به این شیوهها پایبندند چنین ادعا میکنند که اصلا کاری به بنیاد سهام ندارند. چرا که تمام آنچه که برای تحلیل به آن نیاز دارند، در نمودارهای قیمتی و فنی قابل مشاهده است. اما تحلیل تکنیکال سهام بورس از کجا سرچشمه گرفت؟ منشا آن کجاست؟ در این مطلب نگاهی به این مسئله خواهیم داشت و به افرادی اشاره خواهیم کرد که پیشگامان این عرصه بودند و نامشان به عنوان نخستین تحلیلگران تکنیکال ماندگار شده است.
فهرست مطالب این مقاله با دسترسی سریع
چارلز داو (Charles Dow)؛ همهچیز زیر سر اوست!
چارلز داو در تاریخ مسائل مالی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. او نشریهی وال استریت ژورنال را تاسیس کرد. نشریهای که به عنوان معیاری برای سنجش مقالات مالی به کار میرود. اما دلیل مهمتر این است که او شاخص صنعتی داو جونز را ایجاد کرد. او با این کار دری را به دنیای تحلیل تکنیکال سهام بورس باز کرد. آقای داو میانگین قیمتهای بالا و پایین معاملات خود را به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه ثبت کرد. سپس دادههای ثبتشده را با الگوهای بازار در زمان رشد یا افت مرتبط کرد. پس از آن بود که شروع به نوشتن مقالاتی کرد که نشان میداد چطور به کمک الگوهای مشخص میتوان وقایع و رخدادهای قبلی بازار سهام را پیشبینی کرد و توضیح داد. او این مقالات را همیشه پس از وقوع این اتفاقها مینوشت. با این حساب نام آقای داو را میتوان در صدر فهرست تحلیلگران تکنیکال جای داد.
با اینهمه نمیتوان تمام یا حتی بخش عمدهای از اعتبار نظریهای را که به اسم داو است، برای او لحاظ کرد. اگر شخصی به نام ویلیام. پی. همیلتون نبود، نظریه داو تنها در تایید اصول بیپایه و سست بازار کاربرد داشت. آن هم از طریق رویکردی به گذاشته.
ویلیام پیتر همیلتون (William P. Hamilton)؛ نخستین کسی که دل به دریای مواج تکنیکال زد!
نظریه داو مجموعهای از روندهای بازار بود که میشد آن را به امواج دریا تشبیه کرد. روند بلندمدت و بنیادی چهارساله (یا بیشتر)، مانند جزر و مد بازار بود. حرکات صعودی و گاوی یا نزولی و خرسی این جزر و مدها را تشکیل میدادند. این حرکات با امواج کوتاهمدتتری که به مدت یک هفته تا چند ماه طول میکشید، ادامه پیدا میکردند. در نهایت موجهای کمتلاطم و کوچکی ایجاد میشدند که همان نوسانهای روزانهی ناچیز بودند.
همیلتون که پس از داو، از جمله اثرگذارترین تحلیلگران تکنیکال بورس است، از این معیارها در کنار چند قاعدهی دیگر استفاده کرد تا بتواند بازارهای گاوی یا خرسی را با دقتی قابل توجه پیشبینی کند. او از قواعدی مانند میانگین حمل و نقل و میانگین صنعتی که مسیر همدیگر را تایید میکردند بهره برد.
ویلیام پیتر همیلتون توانست سقوط بازار سهام سال ۱۹۲۹ را خیلی زودتر یعنی در سالهای ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ پیشبینی کند، نظر نهایی را درست سه روز قبل از این واقعه و در تاریخ ۲۱ اکتبر سال ۱۹۲۹ اعلام کرد. چند هفته پس از این اتفاق بود که همیلتون در سن ۶۳ سالگی از دنیا رفت.
بیشتر بخوانید
رابرت رئا (Robert Rhea)؛ مرد عمل
رابرت رئا یکی دیگر از تحلیلگران تکنیکال بود که در این عرصه نام او جزو پیشگامان به چشم میخورد. او از نظریه داو استفاده کرد و آن را به یک شاخص کاربردی تبدیل کرد. رئا از این شاخص برای پیشبینی حرکات کوتاهمدت یا بلندمدت استفاده میکرد. او در سال ۱۹۳۲ کتابی درسی با نام نظریه داو (The Dow Theory) نوشت. رئا در استفاده از این تئوری عملکرد موفقی داشت و میتوانست درهها و قلهها را پیشبینی کند. همچنین توانایی خوبی در کسب سود از این پیشبینیها داشت. رئا در مدتی کوتاه پس از تسلط بر نظریه داو، دیگر نیازی به آن نداشت که بر اساس دانش خودش معاملهای انجام دهد. تنها کاری که باید میکرد این بود که دانشش را روی کاغذ بیاورد.
رئا نوشتههایش را در خصوص سرمایهگذاری با عنوان Dow Theory Comments منتشر کرد. ثروتی که پس از پیشبینی رسیدن بازار به نقطهی کف در سال ۱۹۳۲ و سقف در سال ۱۹۳۷ نصیب خوانندگان این نوشتهها شد، موجب شد هزاران نفر دیگر به خرید آن روی بیاورند. زندگی رئا، مردی که میتوانست بازار را پیشبینی کند نیز همانند همیلتون کوتاه بود. او در سال ۱۹۳۹ درگذشت.
ادسون گولد (Edson Gould)؛ جادوگر بازار بورس
شاید از میان تحلیلگران تکنیکال، دقیقترین پیشگوی بازار با سوابقی طولانی، ادسون گولد بود که تا سال ۱۹۸۳ یعنی در سال ۸۱ سالگی همچنان در حال پیشبینی بازار بود. گولد بیشتر ثروت خود را از طریق نوشتن در روزنامهها به دست آورد تا از سرمایهگذاری. او حق اشتراک نشریه را در سال ۱۹۳۰ به مبلغ ۵۰۰ دلار میفروخت. گولد تمام نقاط مهم در بازارهای گاوی و خرسی را به دست میآورد و پیشبینیهایی میکرد که به طرز عجیبی دقیق بودند. مثلا افزایش ۴۰۰ واحدی شاخص داو جونز را در بازار گاوی ۲۰ ساله پیشبینی کرد؛اتفاقی که منجر به بالا رفتن این شاخص تا ۱۰۴۰ واحد شد.
گولد از نمودارها، روانشناسی بازار و شاخصهایی مانند Senti-Meter (شاخص میانگین صنعتی داو جونز تقسیم بر سود هر یک از سهام شرکتها) استفاده کرد. گولد در شیوهی تجارتش چنان عملکرد خوبی داشت که پیشبینیهای دقیق او حتی پس از مرگش هم ادامه داشت! او در سال ۱۹۸۷ از دنیا رفت. اما در سال ۱۹۹۱، شاخص داو جونز همانگونه که قبلا پیشبینی کرده بود به ۳۰۰۰ واحد رسید. هنگامی که او در سال ۱۹۷۹ این پیشبینی را ارائه میکرد، داو جونز هنوز به ۱۰۰۰ واحد هم نرسیده بود.
اقدامات و فعالیتهای این پیشگامان پایه و اساس مجموعه گستردهای از ابزارهای تحلیل تکنیکال بورس را تشکیل داده است که اکنون معاملهگران از آنها برای توسعهی استراتژیهای سودآور تجاری بهره میگیرند.
جان مگی (John Magee)؛ دلباختهی نمودار!
جان مگی در سال ۱۹۸۴ کتاب معتبر و ارزشمند تحلیل تکنیکال روندهای سهام (Technical Analysis of Stock Trends) را نوشت. مگی یکی از نخستین افرادی بود که فقط بر اساس قیمت سهام و الگوی آن در نمودارهای تاریخی معامله میکرد. مگی هر اطلاعاتی را به صورت آماری ترسیم میکرد: سهام، میانگینها، حجم معاملات و اساسا هر چیزی که قابل پیادهسازی در قالب اشکال گرافیکی بود. سپس این نمودارها را بررسی میکرد تا الگوهای تکنیکال گسترده و اشکال خاصی مانند پرچمها، بدنها، شانهها و مثلثهای کمقدرت را شناسایی کند.
اما جالب آن که مگی از همان اول در مراقبت از پرتفوی مشتریانش نسبت به پرتفوی خود عملکرد بهتری داشت. چرا که او داراییهای سبد خود را بر اساس احساسات درونیاش میفروخت؛ حال آن که نمودارها سیگنالهایی قوی به او ارائه میدادند که بر اساس آن باید داراییهایش را نگه میداشت. با این حال مگی از ۴۰ سالگی تا زمان مرگش در سن ۸۶ سال، یکی از منظمترین و قاعدهمندترین تحلیلگران تکنیکال بود که در آن دوران آشنای با نظریه داو یا تحلیل تکنیکال بازار میزیست. او حتی از خواندن روزنامههای اخیر نیز خودداری میکرد. چرا که میترسید این کار با سیگنالهای نمودارهایش تداخل داشته باشد.
نام چه کسانی از قلم افتاد؟
چنین فهرستی قطعا با مخالفتهایی همراه خواهد بود. مثلا چرا خبری از جسی لیورمور (Jesse Livermore) بدنام نیست؟ معاملهگری که حدس و گمانهای او بر اساس تیکهای قیمتی احتمالا نخستین نمونهی موفق تحلیل تکنیکال سهام بورس است. R. N. Elliott یا WD Gann چه؟ آنها در کجای این فهرست قرار میگیرند؟
لیورمول در زمینهی نظریهپردازی فعالیت زیادی نداشت و سرانجام هم ورشکسته از دنیا رفت. الیوت هم تحلیل تکنیکال بورس را با فرضیههای خود اصلاح کرد اما این نظریهها را به سختی میشد آزمود؛ حتی سختتر از آن این بود که کسی بخواهد بر اساس آنها معاملهای انجام دهد. در واقع او در راس اعداد و ارقام از عرفان کمک میگرفت!
به طور مشابه، در حالی که به نظر میرسد خطوط گان (Gann’s lines) از نظر تئوری مفید و کارآمد هستند، به دلیل حساسیت بالایی که نسبت به خطا دارند، عملی بودنشان جای سوال دارد. چنین ادعا میشود که هر دوی این تحلیلگران تکنیکال از طریق معامله بر اساس نظریههای خود ثروت فراوانی به دست آوردهاند، اما در خصوص لیورمور هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که از این ادعا حمایت کند. آنچه مسلم است این که هیچکدام از این دو نفر، املاک و ثروتهای هنگفتی را بعد از مرگشان به جا نگذاشتهاند!
جمعبندی
داو، همیلتون، رئا، گولد و مگی در مسیر اصلی تحلیل تکنیکال سهام بورس قرار دارند. هرکدام در تئوری و در عمل گامی رو به جلو برداشتهاند. البته در این میان چندین مسیر فرعی منشعب هم وجود دارد؛ مسیرهای منحرفکنندهی جذابی که در پیشبرد محور اصلی نقشی نداشتند. هر بار که تحلیلگران تکنیکال یا بنیادی در مورد نقاط ورود به سهام یا خروج از آن صحبت میکنند، به این افراد و فنونی که پایه و اساس این شیوهی تحلیل است ادای احترام میکنند.
دانلود و خرید کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان مورفی
یکی از دغدغههای اصلی افراد حین شروع یادگیری مباحث علمی مختلف، دسترسی به مراجع آموزشی معتبر است. اگر این منابع را به دورهها و کتب آموزشی محدود کنیم، معمولاً همه اشخاص و به صورت همزمان توانایی دسترسی به تمام این موارد را ندارند. بنابراین تألیف و انتشار منابع جامع و پایه از الزامات اولیه فرآیند یادگیری در هر زمینهای است. در حال حاضر با توجه به گسترش همه جانبه ضریب نفوذ بازارهای مالی در زندگی مدرن انسان، همواره شاهد ورود سرمایهگذاران جدید به این بازار هستیم و از آنجایی که سرمایه گذاری در بورس یک فعالیت کاملاً تخصصی است؛ وجود نیاز روزافزون به منابع آموزش تحلیل و معاملهگری در این بازار غیرقابل انکار میباشد. در این مطلب به معرفی یکی از پرفروشترین کتابهای تحلیل بازار مالی تحت عنوان «تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه» نوشته جان. جی. مورفی میپردازیم.
بسیاری از دانشجویان سرمایهگذاری اغلب از این گلایه میکنند؛ که علیرغم مطالعه منابع فراوان و شرکت در دورههای متعدد، هنوز آمادگی انجام معاملات واقعی را نداشته یا پس از ورود به بازار ضررهای سنگینی متقبل شدهاند. حتی اگر دلیل عمده این وضعیت ناشی از خطاهای فردی معاملهگر باشد، اما فقدان آموزش صحیح در این زمینه کاملاً ملموس است.
فهرست این مقاله
«جان. جی. مورفی» کیست؟
جان مورفی، تحلیلگر مالی معروف آمریکایی است، که پدر تحلیل تکنیکی بین بازاری خوانده میشود. وی کتب معتددی در زمینه تحلیل بازارهای بورس تألیف و منتشر نموده و از این لحاظ یکی از شاخصترین تحلیلگران بازار مالی محسوب میشود. او پس از فارغالتحصیلی در شرکت مالی CIT به عنوان دستیار سبدگردان و تحلیلگر نموداری مشغول به کار شد. مورفی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی وارد شرکت مریل لینچ شده و بعدها به عنوان مدیر بخش تحلیل تکینکال ارتقاء یافت. جان پس از کسب شهرت و در ادامه فعالیت حرفهای خود به مؤسسه مالی نیویورک رفت، تا به برگزاری دورههای آموزشی و مشاوره سرمایهگذاری بپردازد.
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه به قلم جان. جی. مورفی در سال ۱۹۹۹ میلادی توسط مؤسسه مالی نیویورک منتشر شد. این کتاب بیش از ۵ سال عنوان پرفروشترین منبع آموزشی چاپی در زمینه سرمایهگذاری (مرتبط با بازارهای مالی) را به خود اختصاص داده و تاکنون به چندین زبان رسمی مختلف دنیا ترجمه و تجدید چاپ شده است. به زعم بسیاری از معاملهگران حرفهای و دانشجویانی که آن را مطالعه نمودهاند، اثر جان مورفی به جرئت یکی از کاملترین منابع آموزشی در زمینه تحلیل نموداری داراییها و ابزار مختلف مالی است. جهت آشنایی بیشتر با کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه، در ادامه سرفصلهای اصلی کتاب را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
۱- فلسفه تحلیل تکنیکال
فصل ابتدایی شامل تشریح فلسفه وجودی تحلیل نموداری، مزایای آن در مقابل سایر روشها و برخی انتقادات پیرامون تحلیل تکنیکال است.
۲- نظریه داو
در فصل دوم تاریخچه، اصول مقدماتی و مشکلات احتمالی نظریه اساسی تحلیل تکنیکال به همراه مثالهای نموداری واقعی آن ذکر شدهاند.
۳- ساختار نمودار
با مطالعه فصل سوم ساختار و انواع مختلف نمودار قیمت، تایمفریمها و تأثیر حجم معاملات در تحلیل تکنیکال را به خوبی درک خواهید نمود.
۴- مفاهیم مقدماتی روند
در این فصل به منظور ایجاد توانایی تشخیص صحیح جهت حرکات قیمت در خوانندگان کتاب، به شرح مفهوم روند قیمت، خطوط روند، حمایت و مقاومت، خطوط کانال، درصدهای بازگشتی، نسبتهای فیبوناچی و سایر ابزار مهم تحلیل نموداری سنتی پرداخته شده است.
۵- الگوهای مهم برگشتی
تشخیص نقاط بازگشت یکی از مهمترین اهداف و دغدغههای تحلیلگران نموداری است. با مطالعه این فصل دیدگاه مناسبی در مورد منطق تشکیل الگوهای قیمتی، انواع آنها و نحوه تعیین اهداف حرکات قیمت بر اساس این الگوها پیدا خواهید کرد.
۶- الگوهای ادامهدهنده
در مقابل الگوهای بازگشتی نمودار قیمت، ساختارهای ادامهدهنده قرار دارند. در فصل ششم تعاریف و جزئیات الگوهای مثلث، پرچم، مستطیل، کنج، واگرایی، همگرایی و نحوه استفاده از آنها در جریان مثالهای واقعی از بازارهای مختلف شرح داده شدهاند.
۷- حجم معاملات
حجم در عین سادگی یکی از مؤلفههای اصلی تابلوی معاملات بازار و تحلیل تکنیکال محسوب میشود. فصل هفتم شامل نحوه تفسیر حجم روزانه و شرح ماهیت انواع شاخصهای مبتنی بر آن است.
۸- نمودارهای بلندمدت
در جریان مطالعه فصل هشتم شما با انواع افق سرمایهگذاری شامل کوتاه، میان و بلندمدت آشنا میشوید. پس از مطالعه این فصل باید بتوانید، بهترین رویکرد زمانی سرمایهگذاری را برای معاملات شخصی خود انتخاب کنید.
۹- میانگینهای متحرک
جان مورفی پس از تشریح مفاهیم و ابزارهای بنیادین تحلیل نمودار قیمت، به مبحث جذاب اندیکاتورهای تکنیکالی پرداخته است. فصل نهم شامل تعریف انواع میانگینهای متحرک، ارتباط میانگین و چرخه زمانی، کاربرد اعداد فیبوناچی در میانگینها و نحوه بهینهسازی آنها است.
۱۰- اسیلاتورها
در فصل دهم از کتاب با انواع و کاربرد مهمترین اسیلاتورهای مورد استفاده معاملهگران شامل استوکاستیک (K%D)، RSI، شاخص کانال کالا (CCI)، لری ویلیامز (%R) و مکدی (MACD) به طور کامل آشنا میشوید.
۱۱- نمودار نقطه و رقم
این نوع از نمودارهای قیمتی بازار مالی برای بسیاری از معاملهگران گاهاً مرموز و پر از ابهام به نظر میرسند. یکی از بهترین منابع آموزشی برای درک ساختار، روشهای تفسیر و تکنیکهای معاملاتی نمودار نقطه و رقم، فصل یازدهم این کتاب است
۱۲- نمودارهای شمعی ژاپنی
جان مورفی در فصل دوازهم به تشریح یکی از ابزار تحلیلی مورد علاقه معاملهگران بازار بورس پرداخته است. در این فصل تعاریف اولیه شمعهای قیمتی، انواع مختلف الگوهای شمعی و نحوه معاملهگری با آنها به همراه راهنمای تصویری کامل این ساختارهای قیمت ذکر شدهاند.
۱۳- نظریه امواج الیوت
در تدوین این کتاب علاوه بر مباحث مقدماتی، مفاهیم و روشهای پیشرفته تحلیل تکنیکال در بازار مالی نیز مورد توجه بوده است. فصل سیزدهم شامل تاریخچه و مبانی امواج الیوت، روشهای موج شماری، کانالیزه شدن و کاربرد اعداد فیبوناچی در تئوری الیوت میباشد.
۱۴- چرخههای زمانی
همواره در کنار تحلیل تحرکات قیمت، بررسی بعد زمان نمودار نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در فصل چهاردهم مفهوم چرخههای زمانی، تأثیر آنها بر حرکات بلندمدت روند و نحوه ترکیب آنها با سایر ابزار تکنیکی شرح داده میشوند.
۱۵- کامپیوترها و سیستمهای دادوستد
فصل پانزدهم حاوی اطلاعات مهم و کاربردی در مورد نقش ابزارهای کامپیوتری در فرآیند تحلیل نموداری است. در کنار این مباحث، ماهیت سیستمهای معاملاتی مکانیکی (ماشینی) به همراه معایب و مزایای آنها نیز توضیح داده شدهاند.
۱۶- مدیریت مالی و تاکتیکهای معامله
پس از تشریح کامل مفاهیم مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال، فصل شانزدهم کتاب به تشریح مبحث بسیار مهم مدیریت سرمایه، انواع دستورات معاملاتی و عناصر اساسی معاملات موفق پرداخته است.
۱۷- شاخصهای بازار سرمایه
در راستای آشنایی با سایر شاخصهای مهم و جانبی تحلیل تکنیکال، مطالعه دقیق فصل هفدهم مهم تلقی میشود. در واقع با تفسیر صحیح ابزاری چون خط پیشرفت-پسرفت (AD)، اسیلاتور مک للان و شاخص آرمز، ارزیابی دقیقتری از شرایط حاکم بر بازار خواهید داشت.
جمعبندی و خلاصه مطالب
در فصل پایانی کتاب مفاهیم مهمی نظیر رویکرد تکنوفاندامنتالی، نحوه تدوین و بهینهسازی استراتژی معاملاتی شخصی به منظور ایجاد آمادگی در مخاطبان برای ورود به معاملات واقعی بازار مالی گنجانده شده است.
ترجمه و انتشار کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی در ایران
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه توسط آقایان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی ترجمه شده و چاپ اول آن در تابستان سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات چالش منتشر گردید. در مورد کیفیت ترجمه نسخه فارسی این کتاب نیز توجه داشته باشید؛ که با توجه تجربیات و سوابق متصدیان امر، متن با زبانی کاملاً گویا و قابل فهم بازگردانی شده است؛ تا برای همه معاملهگران اعم از مبتدی و حرفهای کاملاً کاربردی و مناسب باشد.
دانلود کتاب نسخه اصلی (به زبان انگلیسی) PDF
برای دانلود و خرید نسخه فارسی کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه می توانید از طریق سایت های چالش و کتابراه اقدام به خرید کنید.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.