خواندن کندل به کندل حرکت قیمت

3 الگوی مهم کندل استیک در معاملات
راه های زیادی برای آنالیز تکنیکال وجود دارد که در میان آنها استفاده از پرایس اکشن در میان معاملهگران فارکس بسیار رایج است.
تفاوت اصلی بین پرایس اکشنی که بر پایه آنالیز تکنیکال انجام میشود و آنالیز تکنیکالی که بر اساس اندیکاتورهای معاملاتی صورت میگیرد در این است که:
معاملهگر در آنالیز پرایس اکشن به جای تمرکز بر اندیکاتورها، از الگوهای کندل استیک استفاده میکند.
نمودارهای کندل استیک از جمله روشها و ابزارهای قدیمی هستند که قیمت را به صورت بصری نمایش میدهند.
در این نمودار، قیمتها به شکل کندلهایی نمایش داده میشوند که فیتیله آنها در بالا یا پایین بدنه قرار میگیرد.
این الگوها ابتدا در ژاپن پدیدار شدند و بعدها استفاده از آنها برای بسیاری از معاملهگران به امری ضروری تبدیل شد.
توجه داشته باشید که با استفاده از این نمودار میتوانید به احساسات حاکم بر بازار در نحوه شکل گیری کندلها پی ببرید.
بنابراین میتوان گفت که به عنوان یک معاملهگر درک چنین احساساتی و یادگیری 3 مدل از الگوهای کندل استیک امری خواندن کندل به کندل حرکت قیمت ضروری است.
باید گفت که بیش از 100 الگوی مختلف کندل استیک موجود است که هر یک از آنها معنای متفاوتی را منتقل میکنند.
توجه داشته باشید که یادگیری تمامی آنها برای معاملهگران ضروری نیست.
شما به سادگی میتوانید با تمرکز بر این 3 الگوی مهم و کمک گرفتن از آنها اعتماد به نفس خود را در معاملات افزایش دهید.
بزرگترین مزیت استفاده از این سه الگو در این است که میتوانید با ترکیب آنها و داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب نتایج خوبی بدست آورید.
حال بیایید به این سه الگو نگاهی بیندازیم:
الگوی کندل پوششی نزولی و صعودی
الگوی کندل صعودی یا نزولی زمانی شکل میگیرد که کندل فعلی به طور کامل کندل قبلی را ببلعد و پوشش دهد.
صعودی و یا نزولی بودن کندل بسته به نوع بسته شدن و پوشش آن تعیین میشود.
بنابراین، ظهور این الگوها در بالا یا پایین یک روند، نشان دهنده وقوع زود هنگام یک اصلاح یا تغییر روند است.
در نمودار بالا، نمونهای از الگوی کندل استیک صعودی و نزولی را مشاهده خواهید کرد.
هنگامی که بازار معاملات تحت فشار شدید فروش یا خرید قرار میگیرد، کندل مشخص شده به کندل قبل خود میچسبد.
چنین امری نشان دهنده غلبه خریداران به فروشندگان است که در نهایت منجر به شکلگیری الگوهای کندل استیک صعودی و نزولی میشود.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده، بعد از ظهور الگوهای کندل استیک میتوانید حرکت قیمت را مطابق با روند معکوس مشاهده کنید.
الگوی کندل استیک اینساید بار
این الگو زمانی ظاهر میشود که معاملات همچنان براساس کف و اوجهای قیمتهای قبلی معامله میشوند.
میتوان این الگو را در نمودارهای میلهای نیز مشاهده کرد.
الگوی نموداری اینساید بار معمولاً ادامه دهنده روند قبلی است اما این موضوع همیشه صادق نیست.
به همین دلیل معاملهگران باید ابتدا منتظر بمانند و ببینند که کندل جدید چگونه راه خود را در الگوی اینساید بار ادامه میدهد.
میتوان گفت که تقریبا در 90٪ مواقع، پرایس اکشن تمایل دارد تا در جهت برک اوت پیش برود.
اما این موضوع را نیز به یاد داشته باشید که بازار در برخی مواقع با برکاوتهای جعلی و دروغین همراه است.
معمولا این حالت با شکست پرایس اکشن در خارج از روند حرکت قیمتها بعد از تشکیل اینساید بار اتفاق میافتد.
در این شرایط قیمتها در جهت عکس حرکت میکنند و معکوس میشوند.
در مثال بالا میتوانید دو الگوی اینساید بار را مشاهده کنید.
در نمونه اول مشخص شده، بعد از تشکیل اینساید بار، قیمتها ابتدا به سمت بالا حرکت میکنند.
اما توجه داشته باشید که قسمت پایین اینساید بار قبلی همچنان پابرجاست و شکسته نشده است.
بعد از این افت، قیمتها به حرکت صعودی خود ادامه میدهند.
درک الگوی اینساید بار بعدی راحتتر است.
همان طور که میبینید، بعد از تشکیل اینساید بار، قیمتها در این بازه شکسته میشوند و به سمت بالاتر حرکت میکنند.
الگوی کندل استیک دوجی
تشخیص الگوی دوجی بسیار راحت است و زمانی که قیمت پایانی و آغازی یکسان باشند، تشکیل میشود.
این بدان معناست که معاملهگران قادر به افزایش و یا کاهش قیمتها نیستند.
این الگو اغلب نشان دهنده نوعی بلاتکلیفی در قیمتهای بازار است.
در این الگو باید به نحوه بسته شدن کندل بعدی توجه کنید.
معمولا یک الگوی کندل استیک صعودی بعد از الگوی دوجی نشان دهنده غالب شدن یک روند صعودی است.
به طور مشابه نیز، زمانی که یک الگوی کندل استیک نزولی بعد از دوجی تشکیل شود، در ادامه قیمت به صورت نزولی حرکت خواهد کرد.
در نمودار بالا نحوه شکل گیری الگوی کندل دوجی را مشاهده میکنید.
ظاهر الگوی دوجی در نزدیکی بالا و یا پایین ترند بسیار قابل توجه است.
همان طور که در نمودار بالا میبینید،
بعد از ظهور الگوی کندل استیک در نزدیکی بالای نمودار و بسته شدن کندل استیک نزولی بعد از دوجی شاهد حرکت قیمتها به سمت پایین خواهید بود.
به طور مشابه، هنگامی که الگوی کندل استیک دوجی در نزدیکی پایین روند ظاهر میشود،
میتوانید یک روند صعودی را در نزدیکی آن مشاهده کنید که منجر به ایجاد اصلاح در بازار میشود.
شما میتوانید با تمرین در یک حساب دمو و کسب آگاهی از این سه الگو و استفاده از آن در معاملات مهارت لازم را کسب کنید.
سپس در معاملات اصلی خود بکار برده و سود معاملاتی خوبی کسب کنید.
آشنایی با نمودارهای خطی، میلهای و شمعی در تحلیل تکنیکال
برای بررسی رفتار گذشته و حال یک جفت ارز باید بتوانیم روند قیمت آن را بررسی کنیم. نمودارها ساخته شدند تا کار ما را در بررسی قیمتها راحت کنند!
شما برای تحلیل بازار حتما نیاز دارید تا نمودار قیمت آن در گذشته را ببینید. اما نمودارها انواع مختلفی دارند!
در این مقاله با انواع نمودارها آشنا خواهیم شد.
نمودار یا چارت قیمت
یک نمودار در واقع نمایش تصویری قیمت یک جفت ارزی در یک بازه زمانی مشخص است.
نمودار در واقع عملکرد معاملاتی را که طی یک دوره معاملاتی (چه بازه 5 دقیقهای، یا 4 ساعته، و یا روزانه و هفتگی) رخ می دهد، به تصویر می کشد.
با استفاده از دادههای قیمتی برای هر دارایی (حتی برای قیمت خواندن کندل به کندل حرکت قیمت دوچرخه!) میتوان نمودار تحلیلی ساخت.
تغییرات قیمت یک سری اتفاقات عمدتاً تصادفی است، بنابراین کار ما به عنوان معامله گر مدیریت ریسک و ارزیابی احتمالات است و در اینجاست که نمودارها به کار ما میآیند.
نمودارها کاربرپسند هستند، زیرا درک و نمایش نحوه حرکات قیمتی در طول زمان را بسیار آسانتر میسازند، بعبارتی چیزی است که بصورت بصری بخوبی در میآید.
با استفاده از نمودار، حرکات قیمتی، الگوها و روندهای یک جفت ارز به راحتی قابل شناسایی و تحلیل هستند.
در نمودار، محور y (محور عمودی) مقیاس قیمت را نشان میدهد و محور x (محور افقی) مقیاس زمانی را نشان میدهد.
قیمتها روی محور x از چپ به راست ترسیم میگردند.
آخرین قیمت در انتهای سمت راست نمودار ترسیم میشود.
جالب است بدانید در زمانهای قدیم، نمودارها با دست ترسیم میشدند!
خوشبختانه به خاطر ما، بیل گیتس و استیو جابز متولد شدند و رایانهها را به عموم ارائه کردند، تا نمودارها امروزه به طرز شگفت انگیزی توسط نرم افزار ترسیم شوند!
نمودار قیمت تغییرات عرضه و تقاضا را به تصویر میکشد.
یک نمودار، هر معامله خرید و فروش آن جفت ارز یا کالا را در هر لحظه با هم جمع میکند.
نمودار شامل تمامی اخبار منتشر شده و همچنین انتظارات فعلی معامله گران از اخبار آینده است.
وقتی زمان آینده فرا میرسد و واقعیت با این انتظارات متفاوت است، قیمتها دوباره تغییر میکنند.
“اخبار آینده” اکنون “خبرهای منتشر شده” است و با این اطلاعات جدید، معامله گران انتظارات خود را بر اساس اخبار آینده تنظیم میکنند. و این چرخه تکرار میشود.
نمودارها تمامی فعالیت میلیونها شرکت کننده در بازار را، چه انسان باشند و چه ربات با هم ترکیب میکند.
این که آیا معامله با اقدامات یک صادرکننده، دخالت ارزی از سوی یک بانک مرکزی، با استفاده از هوش مصنوعی یک صندوق انجام شده باشد یا معاملات اختیاری تریدرهای خرد باشد فرقی نمیکند، یک نمودار تمام این اطلاعات را با هم و در یک قالب تصویری ترکیب میکند تا معامله گران بتوانند براحتی به تحلیل و مطالعه آنها بپردازند.
اینها نشان دهنده ارزش بالای نمودارها در فارکس هستند.
انواع نمودارهای قیمت
اجازه دهید نگاهی به سه نوع نمودار محبوب بیندازیم:
۲. نمودار میلهای
اکنون هر یک از این نمودارها را توضیح میدهیم.
نمودار خطی
یک نمودار خطی ساده، از قیمت بسته شدن به قیمت بسته شدن بعدی یک خط رسم میکند.
وقتی خطها به هم وصل میشوند، میتوانیم حرکت کلی قیمت یک جفت ارز را در طول یک بازه زمانی ببینیم.
درک نمودار خطی ساده است، اما نمودار خطی ممکن است جزئیات زیادی در مورد رفتار قیمت در داخل آن بازه زمانی به معامله گر ارائه ندهد.
تنها چیزی که می دانید این است که قیمت در پایان بازه در نقطه X بسته شد. کوچکترین سرنخی از سایر اتفاقات رخ داده نخواهید داشت.
اما نمودار خطی به معامله گر کمک میکند تا بتواند روندها را راحتتر مشاهده کرده و بصورت تصویری قیمت بسته شدن را از یک بازه زمانی به بازه دیگر بتواند مقایسه کند.
این نوع نمودار معمولاً برای رسیدن به یک “تصویر کلی” از حرکات قیمت استفاده میشود.
نمودار خطی همچنین روندها را بهتر نشان میدهد، که در واقع همان شیب خط است.
برخی از معامله گران سطح بسته شدن را مهمتر از سطح باز شدن، کف نوسان یا سقف نوسان قیمت میدانند. آنها فقط به قیمت بسته شدن توجه میکنند و نوسانات قیمتی در یک جلسه معاملاتی نادیده گرفته میشوند.
در اینجا مثالی از نمودار خطی EUR / USD آورده شده است:
نمودار میلهای
نمودار میلهای کمی پیچیدهتر است. این نمودار قیمت باز شدن و بسته شدن و همچنین سقف و کف قیمتی را نشان میدهد.
نمودار میلهای به تریدر کمک میکند تا بتواند محدوده نوسان قیمت هر بازه زمانی را ببیند.
میلهها ممکن است میله به میله بزرگ یا کوچک شوند.
کف میله عمودی نشان دهنده پایینترین قیمت معامله شده برای آن بازه زمانی است، و سقف میله بیشترین قیمت پرداخت شده را نشان میدهد.
خود میله عمودی دامنه معاملات آن جفت ارز را به صورت کلی نشان میدهد.
با بیشتر شدن نوسانات قیمتی، میلهها بزرگتر میشوند. با کم شدن نوسانات قیمتی، میلهها نیز کوچکتر میشوند.
نوسان در اندازه میله به دلیل نحوه ساخته شدن هر میله است. ارتفاع عمودی میله نشان دهنده بازه بین سقف قیمت و کف قیمت دوره آن میله است.
میله قیمتی همچنین قیمتهای باز شدن و بسته شدن آن بازه زمانی را با خطوط افقی متصل ثبت میکند.
زائده افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و زائده افقی در سمت راست قیمت بسته شدن است.
در اینجا مثالی از نمودار میلهای برای EUR / USD آورده شده است:
توجه داشته باشید، در درسها، منظور ما از کلمه “میله” یک قطعه داده روی نمودار است.
هر میله یک بازه از زمان است که بسته به انتخاب شما ممکن است 1 ساعت، یک روز و یا یک هفته باشد.
در موقع استفاده از نمودارها به بازه زمانی آن نمودار دقت داشته باشید.
نمودار OHLC چیست؟
نمودارهای میلهای نمودارهای “OHLC” نیز نامیده میشوند زیرا نشانگر Open، High، Low و Close برای آن جفت ارزی است.
تفاوت عمده بین نمودار خطی و میلهای این است که نمودار میلهای میتواند نوسانات را نیز نشان دهد.
در اینجا مثالی از میله قیمت مجدد ارائه میشود:
OPEN: خط افقی کوچک در سمت چپ و نشاندهنده قیمت باز شدن است.
High: سقف خط عمودی معرف بالاترین قیمت بازه زمانی است.
LOW: کف خط عمودی کمترین قیمت دوره زمانی را مشخص میکند.
CLOSE: خط افقی کوچک در سمت راست میله نشاندهنده قیمت بسته شدن است.
نمودارهای شمعی ژاپنی
نمودار شمعی ژاپنی نوعی دیگر از نمودار میلهای است.
نمودارهای شمعی ژاپنی همان اطلاعات قیمتی نمودار میلهای را نشان میدهند اما در قالبی زیباتر و گرافیکیتر.
بسیاری از معامله گران این نوع نمودار را دوست دارند زیرا نه تنها زیباتر است، بلکه خوانش آن نیز آسانتر است.
میلههای شمعی ژاپنی همچنان نشان دهنده دامنه بالا به دامنه پایین با استفاده از یک خط عمودی هستند.
با این حال، در نمودار شمعی ژاپنی، بدنه در وسط، نشان دهنده محدوده بین قیمت باز شدن و بسته شدن است.
کندل ها (شمعها) با نمایش “بدنه” و استفاده از رنگهای مختلف باعث میشوند تا حس بهتری از صعودی یا نزولی بودن بازار داشته باشیم.
از قدیم رسم اینگونه بوده که اگر بدنه در وسط پر شود یا رنگی شود، جفت ارز کمتر از قیمتی که باز شده بسته شده است.
در مثال زیر، “رنگی که با آن پر شده” سیاه است. برای بدنههای “پر شده” ما، بالای بدنه قیمت باز شدن و پایین بدنه قیمت بسته شدن است.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، بدنه در وسط “سفید” یا توخالی یا پر نشده خواهد بود.
نمودارهای شمعی رنگی دوست داشتنیترند
در اینجا، ما دوست نداریم از کندل های سیاه و سفید سنتی استفاده کنیم. چراکه چندان جذاب نیستند.
و از آنجا که ما وقت زیادی را صرف نگاه کردن به نمودارها میکنیم، احساس میکنیم نگاه کردن به نمودار رنگی آسانتر است.
یک تلویزیون رنگی بسیار بهتر از یک تلویزیون سیاه و سفید است، پس چرا این کندل ها کمی رنگ و رو نداشته باشند؟
ما رنگ سبز را جایگزین رنگ سفید و قرمز را جایگزین رنگ سیاه کردیم. این بدان معناست که اگر قیمت بالاتر از قیمت باز شده بسته شود، کندل سبز است.
اگر قیمت پایینتر از قیمت باز شدن بسته شود، کندل قرمز میشود.
در دروس بعدی، خواهید دید که چگونه استفاده از کندل های سبز و قرمز به شما کمک میکند چیزهای روی نمودار را بسیار سریعتر ببینید، مانند روند صعودی / نزولی و نقاط برگشت احتمالی.
اکنون، فقط به یاد داشته باشید که در نمودارهای فارکس، ما از کندل های قرمز و سبز به جای سیاه و سفید استفاده کردهایم و از این به بعد نیز از این رنگها استفاده خواهیم کرد.
کندل های زیر را ببینید! می دانیم که دوست دارید!
در اینجا مثالی از نمودار شمعی ژاپنی برای EUR / USD آورده شده است. زیبا نیست؟
هدف از نمودار شمعی ژاپنی صرفاً یک کمک بصری است زیرا اطلاعات دقیقاً مشابه نمودار میلهای را در خود دارد.
مزایای نمودار شمعی ژاپنی
- کندل ها به راحتی قابل تفسیر هستند و نقطه خوبی است تا مبتدیان شروع به بررسی و مطالعه نمودار فارکس کنند.
- استفاده از نمودار شمعی ژاپنی آسان است. چشمان شما تقریباً بلافاصله اطلاعات موجود در میلهها را میگیرند. به علاوه، تحقیقات نشان میدهد که تصاویر به افزایش دقت در مطالعه کمک میکنند، بنابراین ممکن است به معامله نیز کمک کند!
- کندل ها و الگوهای کندلی نام های جالبی مثل “شوتینگ استار” دارند که به شما در یادآوری الگوها کمک میکنند.
- کندل ها در شناسایی نقاط برگشت بازار بخوبی عمل میکنند – برگشت از روند صعودی به نزولی یا از روند نزولی به روند صعودی. بعداً در این باره بیشتر خواهیم گفت.
کدام نمودار بهتر است؟
نمودارها انواع مختلفی دارند و الزاماً یکی بهتر از دیگری نیست.
دادهها ممکن است برای ساخته شدن نمودار یکسان باشند اما نحوه ارائه و تفسیر دادهها متفاوت است.
هر نمودار مزایا و معایب خاص خود را دارد. برای تحلیل تکنیکال میتوانید هر نوع که دوست دارید را انتخاب کنید یا از چندین نمودار همزمان استفاده کنید. همه چیز به سلیقه شخصی شما بستگی دارد.
اکنون که می دانید چرا کندل ها بسیار جذاب هستند. وقت آن است که به شما بگوییم که در بیشتر جاها (اگر نگوییم همه جا) در این سایت از نمودارهای شمعی ژاپنی استفاده کردهایم.
جمع بندی
نمودارهای قیمتی مختلفی وجود دارد که معامله گران میتوانند برای تحلیل بازار فارکس از آنها استفاده کنند.
در خواندن نمودارهای قیمتی، کار را پیچیده نکنید.
همینکه سلایق نموداری خود را پیدا کردید، به دنبال وزن صحیح و کافی از اطلاعات در نمودار باشید تا بتوانید تصمیمات خوبی در زمینه معاملات بگیرید. بعبارتی اطلاعات بیش از حد نباشد که مغز شما هنگ کند و نتوانید هیچ تصمیمی بگیرید.
یافتن ترکیب مناسب برای هر تریدر متفاوت است. بنابراین مهم است که پیش از شروع استفاده از نماگر های تکنیکال (که بعداً به آنها خواهیم پرداخت)، با اصول مقدماتی آشنا شوید.
مقدمه ای بر الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک برای پیشبینی جهت حرکت قیمت در آینده استفاده میشوند. نمودارهای کندل استیک ابزاری فنی هستند که دادهها را برای بازههای زمانی متعدد در نوارهای قیمت واحد بستهبندی میکنند. این باعث میشود که آنها نسبت به نوارهای سنتی یا خطوط ساده که نقاط بسته شدن قیمتها را به هم وصل میکنند مفیدتر باشند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند. کدگذاری رنگ مناسب به این ابزار فنی رنگارنگ عمق میبخشد.
این الگوها تحت عنوان الگوهای شمعدانی نیز شناخته میشوند. امروزه بسیاری از معاملهگران میتوانند دهها مورد از این تشکلها را شناسایی کنند. آنها دارای نامهایی مانند پوشش ابر تیره مایل به نزولی، ستاره عصرگاهی، سه کلاغ سیاه و… هستند.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک راهی برای نمایش اطلاعات در مورد حرکت قیمت یک دارایی است. الگوهای کندل استیک یکی از محبوبترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران را قادر میسازند تا اطلاعات قیمت را به سرعت و تنها از روی چند کندل تفسیر کنند.
هر شمع معمولا سه ویژگی اساسی دارد:
- بدنه که محدوده باز تا بسته شدن قیمت را نشان میدهد.
- فتیله یا سایه که نشاندهنده بالا و پایین بودن قیمت درون روز است.
- رنگ که جهت حرکت بازار را نشان میدهد. مثلا رنگ سبز (یا سفید) نشاندهنده افزایش قیمت رنگ قرمز (یا سیاه) نشاندهنده کاهش قیمت است.
با گذشت زمان کندلهای فردی الگوهایی را تشکیل میدهند که معاملهگران میتوانند از آن برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. الگوهای شمعدانی زیادی وجود دارند که نشاندهنده یک فرصت در بازار هستند. برخی بینشی در مورد تعادل بین فشار خرید و فروش ارائه میدهند، در حالی که برخی دیگر الگوهای ادامهدار هستند. برخی نیز نشان از عدم قطعیت در بازار دارند. قبل از شروع معامله مهم است که با اصول اولیه الگوهای کندل استیک و نحوه تصمیمگیری به کمک آنها آشنا باشید.
خواندن الگوهای کندل استیک
بهترین راه برای یادگیری خواندن الگوهای شمعدانی تمرین است. میتوانید با باز کردن یک حساب آزمایشی مهارتهای خود را در یک محیط بدون ریسک توسعه دهید، یا اگر به اندازه کافی برای شروع تجارت اطمینان دارید، این کار را با یک حساب کاربری واقعی انجام دهید.
هنگام استفاده از هر الگوی کندل استیک مهم است که به خاطر داشته باشید که اگرچه برای پیشبینی سریع روندها عالی هستند، اما باید در کنار سایر اشکال تحلیل تکنیکال استفاده شوند. معاملات بر اساس یک الگوی شمعی میتواند بسیار سودآور باشد به شرط اینکه الگو به درستی شناسایی و اجرا شده باشد.
هنگام معامله بر اساس الگوهای شمعی باید به طول شمع توجه کرد. طول نشاندهنده محدوده روز است. به طور کلی هر چه شمع بلندتر باشد فعالیت خرید یا فروش شدیدتر بوده است. اگر شمعها کوتاه باشند، میتوان نتیجه گرفت که اقدام معاملاتی کمرنگ بوده است. تصویر زیر چشماندازی از شمع بلند/کوتاه صعودی / نزولی را نشان میدهد.
معاملات باید بر اساس طول شمع نیز واجد شرایطی باشند. فرد باید از معامله بر اساس شمعهای کوتاه و ضعیف اجتناب کند. زمانی که در مورد الگوهای خاص یاد بگیریم این دیدگاه را درک خواهیم کرد.
قابلیت اطمینان الگوهای کندل استیک
همه الگوهای کندل استیک به یک اندازه خوب کار نمیکنند. محبوبیت زیاد آنها قابلیت اطمینان را کاهش داده است. زیرا آنها توسط صندوقهای تامینی و الگوریتمهای آنها تجزیه و تحلیل میشوند. این بازیکنانی که بودجه خوبی دارند، برای معامله در برابر سرمایهگذاران خرد و مدیران صندوقهای سنتی که استراتژیهای تحلیل تکنیکی موجود در متون رایج را اجرا میکنند، سریعتر وارد عمل میشوند.
دوره پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال، یکی از مهم ترین ابزارهای معامله گری در بازارهای مالی، از جمله ارز دیجیتال است. تا به امروز روش های تحلیل تکنیکال بسیاری به جهان معرفی شده است که یکی از کاربردی ترین آن ها، پرایس اکشن می باشد. روشی که در دوره پرایس اکشن آموزش داده می شود به دلیل دقت بالا، سرعت زیاد و بازدهی مطلوب، مورد توجه معامله گران بسیاری قرار گرفته است که افراد مختلفی در این روش صاحب سبک هستند.
دوره آموزشی پرایس اکشن
یکی از مهم ترین مشکلات معامله گران حوزه بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی – cryptocurrency) استفاده از روش های گوناگون معاملاتی است، این روش ها زمانی به شما نقطه ورود می دهد که از قیمت عقب تر است، به زبان ساده یعنی این استراتژی ها بعد از بسته شدن کندل ها کارآمد هستند، معامله گران برای جلوگیری از ضرر بیش از حد خود به سمت اندیکاتورهای مختلفی می روند؛ اما تنها نکته کارآمد این است که به مفهوم کندل ها توجه ویژه ای داشته باشید.
در چند سال اخیر تحلیلگرهای بسیاری در بازارهای گوناگون تمامی روش های تحلیل تکنیکال را به صورت آزمون و خطا بررسی کرده اند، اگر از آن ها بپرسید کدام شیوه از تحلیل از دید آن ها می تواند درصد خطای کمتری داشته باشد، باید انتظار شنیدن معامله گری به روش پرایس اکشن را داشته باشید!
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) یکی از شیوه های محبوب برتر در میان معامله گران بازارهای مالی است که در این روش با استفاده از داده های قیمت و زمان معامله گر می تواند تحلیل کند که روند قیمت به کدام سمت است، در روش پرایس اکشن شما از هیچ اندیکاتوری استفاده نمی کنید؛ لذا برای تحلیل قیمت بر روی نمودار می توانید تنها با نگاه کردن به آن روند بعدی قیمت را پیش بینی کنید.
قیمت با شما حرف می زند، تنها شما باید زبان قیمت و کندل ها را بشناسید و آن ها را درک کنید!
تمام اطلاعات موجود در یک چارت به درد شما خواندن کندل به کندل حرکت قیمت نخواهد خورد و توجه به این اطلاعات می تواند شما را به اشتباهات بزرگی بیندازد، شکل کندل بعد از بسته شدن، یک کندل کوچک تر از کندل قبلی باشد و. ایناها همان زبان قیمت است که به شما می گویند روند خود را چگونه سپری خواهد کرد، در نتیجه کوچک ترین جزئیات می تواند معامله شما را با ضرر مواجه کند اما دوره پرایس اکشن توسط استاد علیرضا محرابی به گونه ای تدریس شده است که به راحتی می توانید این موضوعات را درک کرده و از آن ها در معاملات خود استفاده کنید!
مزیت های دوره پرایس اکشن
اولین نکته مهم در خصوص تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن این است که شما بدون استفاده از هیچ گونه ابزاری می توانید روند پیش روی قیمت را پیش بینی کنید.
روش تحلیلی پرایس اکشن حتی می تواند برای شما در تایم فریم های کوتاه مدت نیز موفقیت آمیز باشد.
پرایس اکشن در عین ساده بودن، یکی از قدرتمند ترین تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است، قابل ذکر است پرایس اکشن نه تنها در بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی – cryptocurrency) کاربرد دارد بلکه در سایر بازارهای مالی نظیر بورس، فارکس و . نیز می تواند برای شما سودهای بسیار زیادی به ارمغان بیاورد.
از آنجایی که در پرایس اکشن معاملات براساس رفتار قیمت انجام می شود، این امکان وجود دارد که معامله گر بتواند نسبت های حد سود به حد ضرر مناسبی را پیدا کند. استراتژی پرایس اکشن به علت اینکه همیشه در حال بهینه شدن است به هیچ عنوان منسوخ نمیشود و همیشه برای معاملات شما در بازار مالی کاربردی خواهد بود.
بهترین روش پرایس اکشن کدام است؟
پرایس اکشن به روش ال بروکس، یکی از کامل ترین روش های تحلیل تکنیکال در این دسته است. این روش تحلیلی طی سالیان گذشته در سطوح مختلف ارائه شده که در دوره های زمانی متفاوتی معرفی شده اند. پرایس اکشن ال بروکس در سال های 2014، 2018 و 2021 در سطح جهانی معرفی شده است که کامل ترین آن ها مدل سال 2021 است اما به دلیل نوع ارائه و پراکندگی مطالب ممکن است برای بسیاری از معامله گران، مخصوصا افراد مبتدی، به سادگی قابل درک نباشد. اما مدلی که در دوره پرایس اکشن تدریس شده است، پرایس اکشن ال بروکس 2021 بوده که با تلاش و همت مجموعه علیرضا محرابی به شیوه ای کاملا کاربردی و قابل درک برای مخاطب فارسی زبان تهیه شده است.
سبک ال بروکس را می توان یکی از جامع ترین دایره المعارف های سبک پرایس اکشن در سطح یک جهانی دانست، سبکی انعطاف پذیر برپایه خواندن کوچک ترین تحرکات قیمتی تا بزرگ ترین آنها با هدف رسیدن به ستاپ های معاملاتی شفاف و منعطف به دور از پیچیدگی.
همین مزیت سبک ال بروکس تفاوت و نقطه قوت آن با سبک های تحلیلی دیگر است که باعث می شود معامله گر از هر گونه پیش داوری بر روی قیمت خودداری کند و معامله گر با دنبال کردن قیمت، ابزار و سبکی منحصر به فرد، کاربردی و بازده سوددهی منطقی برای معامله گری در بازارهای مالی در اختیار داشته باشد.
پرایس اکشن ال بروکس توسط بسیاری از معامله گران دنیا مورد استفاده قرار می گیرد و برای آن آموزش های بسیاری نیز تولید شده است. دوره پرایس اکشن علیرضا محرابی از پیچیدگی مطالب کاسته و با گردآوری تمامی مطالب روش ال بروکس، یکی از بهترین و کامل ترین دوره های پرایس اکشن در سطح جهان را برای شما آماده کرده است که می تواند شما را به جایگاهی خواندن کندل به کندل حرکت قیمت برساند تا تنها با مشاهده نمودار، در هر تایم فریمی و بدون هیچ ابزار و ترسیمی تحلیل کنید و از بازار ارزهای دیجیتال به صورت روزانه سود کسب کنید.
چرا باید در دوره پرایس اکشن شرکت کنیم؟
محتوای داخل دوره پرایس اکشن از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است، در این دوره به تمامی موضوعات در مورد رفتار قیمت پرداخته شده، طوری که شما با دیدن فیلم های این دوره و تمرین کردن می توانید به راحتی خود را در جایگاه یک تریدر یا معاله گر ببینید، چرا که فرق بسیار زیادی بین یک تحلیلگر با یک معامله گر است؛ همچنین با تسلط کافی بر مباحث گفته شده می توانید در تایم فریم های پایین تر که از ریسک به نسبت بالاتری برخوردار است نیز به معامله بپردازید.
آموزش نمودارهای شمعی درتحلیل تکنیکال
در این قسمت از سری آموزش تحلیل تکنیکال در دیجی اکسچنج با نمودارها و به خصوص نمودارهای شمعی آشنا میشوید.
معاملهگران ارزهای دیجیتال و بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، نمودار شمعی (کندل استیک) و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
بخشهای مختلف کندل استیک
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
بدنههای مختلف کندل استیک
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی خواندن کندل به کندل حرکت قیمت بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
در ابتدا برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد را بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
ماروبزو بدین شکل تعریف میشوند: کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از خواندن کندل به کندل حرکت قیمت این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند خواندن کندل به کندل حرکت قیمت و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
الگوی چکش
الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
الگوی دارآویز
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خواندن کندل به کندل حرکت قیمت خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی چکش معکوس
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
الگوی هارامی
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی انبرک پایینی:
این الگو دارای دو شمع بارنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است. پس از تشکیل شمع اول نوبت به تشکیل شمع دوم میرسد که شمع دوم در محدوده قیمتی شمع اول خواهد بود. شمع دوم معمولاً بهصورت دوجی خواندن کندل به کندل حرکت قیمت یا چکش معکوس شکل میگیرد.
الگوی انبرک پایینی
الگوی ستاره صبحگاهی:
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی سه ستاره صعودی (Bullish Tri-Star):
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
الگوی سه ستاره صعودی
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی پوشاننده صعودی
الگوی سه مکعب سفید (Three White Soldiers):
این الگو دارای سه شمع است که همگی دارای رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همه شمعها در این الگو صعودی است.
الگوی سه مکعب سفید
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
الگوی ابر تیره
الگوی رسوخ گر:
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش داده است شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
الگوی رسوخ گر
الگوی سه کلاغسیاه (Three Black Crows):
این الگو معمولاً برای معامله گران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود که معمولاً اندازه بنده آنها با یکدیگر برابر است.
الگوی سه کلاغسیاه
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers):
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغسیاه است، معمولاً در یکروند صعودی شکل میگیرد. این الگو معمولاً حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معامله گران است. این الگو دارای سه شمع است که بارنگ سفید تشکیل میشود که بهصورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. این الگو بیانگر خریداران پرقدرت در سهم است و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike):
معمولاً از این الگو بهتنهایی استفاده نمیشود. این الگو دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعدازاین سه شمع یک شمع با بدنه بزرگ بهصورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
الگوی سه خط حمله
الگوی خواندن کندل به کندل حرکت قیمت تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki):
این الگو از سه شمع تشکیلشده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
الگوی تاسوکی رو به پایین
کندل استیک (Candle Stack) یکی از روشهای متداولی است که تحلیلگران تکنیکال در حوزه ارزهای دیجیتال و بورس اوراق بهادار، از آن استفاده میکنند. در این روش الگوهای مختلفی استفاده می شود که از جمله آن میتوان ماروبزو، دوجی، چکش دارآویز را نام برد. استفاده از کندل استیکها قوانینی دارد که لازم است تحلیلگر به آن ها دقت نماید.