فارکس شغل

تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روند بازار در آینده استفاده می‌کنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی‌ است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیک‌های آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه می‌شوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن می‌خوانید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده می‌شود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.

تحلیل تکنیکال روی داده‌های تاریخی قیمت یا پرایس‌اکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده می‌شود. بسیاری از معامله‌گران برای شناسایی روندها و فرصت‌های مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند.

ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمی‌گردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیت‌‌های چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی و مؤسس وال‌استریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در دارایی‌ها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیت‌های او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.

در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دست‌نویس‌ها و محاسبات دستی بود، اما تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گسترده‌تر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران تبدیل شده است.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمت‌های قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمی‌دهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می‌شوند.

در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص درباره‌ی ترس و طمع).

نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیش‌بینی‌ آن قابل اطمینان‌تر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دست‌کاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آن‌ها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنال‌های غلط در آن کمتر ایجاد می‌شود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آن‌ها دارد.

شاخص‌ها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال

معامله گران به منظور بررسی موشکافانه‌ی قیمت‌ها و در نهایت یافتن فرصت‌های مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده می‌کنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخص‌های تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانه‌ای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا می‌کنند. از آنجایی که این شاخص‌ها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معامله‌گران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده می‌کنند.

سرفصل‌های این آموزش

میانگین متحرک ساده (SMA)

معمولا معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، شاخص‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمت‌ها به کار می‌برند.

در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروف‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده‌ی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمت‌های پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه می‌کند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.

خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.

نحوه‌ی استفاده SMA:

به طور تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر می‌تواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش می‌دهد، اما بازار طبق پیش‌بینی شما پیش نمی رود. راه‌حل چیست؟

شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمت‌های بسته شده‌ی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرک‌نمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمت‌های اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمی‌گیرند.

خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.

به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریع‌تر به تغییر قیمت واکنش نشان می‌دهد. از طرفی می‌دانیم، هر چه شما سریع‌تر روند بازار را تشخیص بدهید، می‌توانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.

میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاه‌مدت معامله می‌کنند گزینه‌ی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده می‌کنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعه‌ای از اسیلاتورها شناخته می‌شوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال می‌کند، اسیلاتورها فرمول‌های ریاضی را روی داده‌های قیمتی اعمال کرده و خروجی آن‌ها در محدوده‌هایی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.

در این تصویر RSI در محدوده‌ی ۶۰ قرار دارد.

نحوه‌ی استفاده از RSI:

  • RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید می‌دانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
  • RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند دارایی‌هایشان را می‌فروشند.

شاخص Stochastic RSI

علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه می‌شود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه می‌شود.

در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار می‌رود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.

نحوه‌ی استفاده Stoch RSI:

استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخص‌های اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

  • اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
  • اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان می‌دهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
  • از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را می‌توان انتظار داشت.

باند بولینجر (Bollinger Bands)

شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معامله‌گران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیش‌بینی وضعیت احتمالی بیش‌خرید (overbought) یا بیش‌فروش (oversold) و همچنین اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:

  • زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
  • زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.

همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.

باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:

  • باند بالایی
  • خط میانی
  • باند پایینی

خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمول‌های این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوه‌ی استفاده از این شاخص را به شما آموزش می‌دهیم.

نحوه‌ی استفاده BB:

به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.

  • اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
  • اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.

به بیانی ساده‌تر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده می‌شود.

شاخص مکدی (MACD)

مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده می‌شود.

تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمی‌دهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.

به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده می‌شود.

  • خط اول میانگین متحرک سریع‌تر را نشان می‌دهد. (خط آبی)
  • خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان می‌دهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
  • خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش می‌دهد. (هیستوگرام-سفید)

تریدرها از این خطوط، سیگنال‌های خرید یا فروش را دریافت می‌کنند. چطور؟

نحوه‌ی استفاده MACD:

زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع می‌کند، و به بالا یا پایین آن حرکت می‌کند، سیگنال خرید یا فروش استخراج می‌شود.

  • سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
  • سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.

اما این سیگنال‌ها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر می‌کند.

خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنال‌ها:

  • اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قوی‌تر است.
  • اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قوی‌تر است.

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مک‌دی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.

سیگنال‌های معاملاتی

به طور کلی اندیکاتو‌رها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معامله‌گر می‌دهد، اما از آن‌ها می‌توان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنال‌ها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.

همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنال‌های معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنال‌های غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگران‌کننده است؛ چون در این بازار، دارایی‌ها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه می‌کنند.

نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال

گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از نظر تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحث‌برانگیز و غیر‌قابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر می‌کنند، وقایع رخ می‌دهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به انواع یکسانی از شاخص‌ها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخص‌ها افزایش می‌یابد.

از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیل‌گر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل می‌کند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معامله‌گران غیرممکن است.

تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال

پیش‌فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمت‌های حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس می‌کند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر داده‌های قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.

در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از داده‌های تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده می‌شود. در این تحلیل طیف گسترده‌ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته می‌شود.

بنابراین، ممکن است این‌گونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده می‌شود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیل‌های موجود در یک دارایی، می‌تواند برای یک تحلیل‌گر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزش‌گذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معامله‌گران کوتاه مدت ترجیح می‌دهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوق‌ها و سرمایه‌گذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.

یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به داده‌های کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بی‌طرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم می‌کند و برخی حدس و گمان‌ها که با رویکرد کیفی‌ در تحلیل بنیادین ارائه می‌شود را از بین می‌برد.

با این حال تحلیل تکنیکال علی‌رغم سروکار داشتن با داده‌های تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداری‌‌های شخصی است. به عنوان مثال یک معامله‌گر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ می‌دهد. علاوه بر این در دوره‌هایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.

سخن آخر

جدا از نقد و بحث‌های طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت مربوط می‌شود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاه‌مدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مفیدتر است.

دانلود فیلم آموزش تحلیل فاندامنتال – ویدیو آموزش تحلیل بنیادی بورس

دانلود فیلم آموزش تحلیل فاندامنتال - ویدیو آموزش تحلیل بنیادی بورس

پکیج جامع فیلم آموزش تحلیل فاندامنتال شامل تمامی مفاهیم مورد نیاز برای یادگیری تحلیل بنیادی است، هم اکنون امکان دانلود مجموعه ویدیو های آموزش تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل فاندامنتال را برای شما عزیزان آماده کرده ایم که در ادامه می توانید به سادگی به صورت رایگان دانلود کنید.

دانلود فیلم آموزش تحلیل فاندامنتال - ویدیو آموزش تحلیل بنیادی بورس

فیلم آموزش تحلیل فاندامنتال

برای یادگیری تحلیل فاندامنتال استفاده از فیلم آموزشی بسیار مفید است، زیرا ترکیب تصویر و صدا می تواند در کمترین زمان ممکن بالاترین بازدهی را داشته باشد.

ویدیو های آموزشی فراوانی در سطح فضای مجازی موجود است اما اکثرا قدیمی هستند و با توجه به رشد سریع علم نیازمند استفاده از جدیدترین و بروزترین منابع آموزشی هستیم.

تجزیه و تحلیل بنیادی به زبان ساده به روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی دارایی با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن گفته می شود.

تحلیلگران فاندامنتال هر چیزی را که می تواند بر ارزش دارایی تأثیر بگذارد ، مطالعه می کنند.

از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل خرد اقتصادی مانند اثربخشی مدیریت شرکت.

هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایه گذار می تواند آن را با قیمت فعلی یک دارایی مقایسه کند تا ببیند آیا ارزش دارایی پایین آمده یا گران شده است.

این روش تجزیه و تحلیل سهام برخلاف تحلیل تکنیکال که از طریق تجزیه و تحلیل داده های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم ، جهت قیمت ها را پیش بینی می کند به بررسی مسائل بنیادی سهم می پردازد.

تجزیه و تحلیل بنیادی یا فاندامنتال fundamental چیست؟

هر معامله گری می‌خواهد بداند قیمت به کجا خواهد رفت. با این حال، به منظور رسیدن به واقع گرایانه ترین پاسخ به این سوال، لازم است که نه تنها نمودار روی پلت فرم معاملاتی را مشاهده کنیم بلکه به طور مداوم آنچه در جهان اتفاق می‌افتد را نظارت کنیم. در این مورد، تجزیه و تحلیل بنیادی به معامله گر کمک می‌کند. ​

یک رفراندوم کلیدی، تفسیر رئیس‌جمهور یا انتشار آمار منفی می‌تواند تاثیر چشمگیری بر نرخ ارز ملی داشته باشد. ​ممکن است این عبارات را شنیده باشی: “پوند در اخبار ریزش کرده … یورو در برابر دلار به خاطر این خبر افزایش یافت … ” چنین اظهاراتی توسط کارشناسان تجزیه و تحلیل بنیادی بررسی و به صورت روزانه مورد استفاده قرار می‌گیرد …

محصول پنبه

اگر یک شرکت معروف گزارش ضعیفی برای این سه‌ماهه داشته باشد و سود کمتری نسبت به آنچه انتظار می‌رود دریافت کرده باشد، این موضوع سرمایه گذاران را ناراحت خواهد کرد: سهام آن دیگر جذاب نخواهد بود، شروع به فروش خواهد شد، و قیمت آن‌ها کاهش خواهد یافت. ​

فصل بارانی طولانی در آمریکا می‌تواند محصول پنبه را خراب کند: حجم محموله‌های موجود کم‌تر از مقدار برنامه‌ریزی‌شده خواهد بود و قیمت‌ها افزایش خواهند یافت. ​

همه اینها عوامل مهمی هستند که به طور جدایی ناپذیری با معاملات در ارتباط هستند و تجزیه و تحلیل بنیادی نامیده می‌شوند. ​

چه رویدادهایی باید در نظر گرفته شوند؟

چه رویدادهایی باید در نظر گرفته شوند؟

  1. پدیده‌های اقتصادی، ژئوپلیتیک و اجتماعی؛
  2. ​​​​​​چشم اندازه‌ اقتصادی و حالت کلی بازار در ارتباط با یک کشور خاص؛
  3. ​​​​​​​​بلایای طبیعی شرایط آب و هوایی شدید، زلزله و طوفان که باعث آسیب جدی می‌شوند‏؛ ​
  4. جنگ‌ها و دوره‌های تعارض بین کشورهای کلیدی؛
  5. ​​​​​​​​رویداده‌ای سیاسی ‏انتخابات ریاست‌جمهوری، رفراندوم ها، انجمن‌ها‏؛
  6. انتشار آمارهای مهم شاخص‌های اقتصادی ‏توسط صنعت یا کشور. ​

بلایای طبیعی

بلایای طبیعی

هنگامی که ما در مورد بلایای طبیعی صحبت می‌کنیم، منظور ما موقعیت‌های آب و هوایی شدید مانند سیل، زلزله، طوفان و سونامی است. تلفات زیاد، آسیب به زیرساخت‌ها و احساس ترس عمومی می‌تواند تاثیر زیان آوری بر اقتصاد یک کشور داشته باشد، به خصوص از آنجا که دولت باید بودجه بازیابی قابل‌توجهی اختصاص دهد. ​

در نتیجه، پول ملی به ناچار تضعیف می‌شود. بنابراین، به عنوان مثال، ین ژاپن پس از زلزله و سونامی فاجعه‌بار سال ۲۰۱۱، که منجر به مرگ ۱۵۰۰۰ نفر، هزاران زخمی و گم‌شده شد، در برابر دلار آمریکا ۴ / ۰ % سقوط کرد.

جنگ و درگیری ها

جنگ و درگیری ها

کشورهایی که در درگیری‌های نظامی هستند، باید برای تسلیحات مالی تامین مالی کنند، از عهده خسارات برآیند و حتی به آن‌ها هشدار دهند، و همچنین به دلیل ترس و هرج و مرج، آگاهی عمومی را کنترل کنند. البته همه اینها اقتصاد را بی‌ثبات می‌کند. ​

در نتیجه، رویارویی طولانی‌مدت می‌تواند منجر به نوسانات قابل‌توجه بازار و کاهش ارزش پول ملی کشورهای در حال جنگ شود. ​

عوامل سیاسی

عوامل سیاسی

نکته برجسته در این زمینه، انتخاب رئیس‌جمهور است. این رویدادها، به عنوان یک قاعده، باعث افزایش نوسانات (‏بی‌ثباتی)‏در پول ملی می‌شوند. اگر احتمال این که انتخابات آینده منجر به تغییر دولت شود به اندازه کافی بالا باشد، آنگاه بی‌ثباتی سیاسی منجر به کاهش نرخ ارز ملی خواهد شد. ​

دیگر رویدادهای مهم شامل نظرات سیاستمداران پس از جلسات، تصمیمات مدیریت غیر منتظره، رسوایی‌ها، تحریم‌های بین‌المللی، مواجهات، نتایج مذاکرات رهبران کشورها و غیره می‌شود.

شاخص‌های اقتصادی

شاخص‌های اقتصادی

ابزار اصلی معامله گران حرفه‌ای، تقویم اقتصادی است. در لحظه انتشار واقعی داده‌های آماری، بلافاصله در ستون ظاهر می‌شود. همچنین زمان انتشار، نام شاخص، توضیحات آن، مقدار قبلی و پیش‌بینی‌شده را نشان می‌دهد. ​

اینها نمونه‌هایی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی هستند ‏در تقویم آن‌ها را با علامت قرمز نشان می دهند‏:

تصمیم نرخ بهره بانک مرکزی Central Bank interest rate decision

​​​​​​​​فهرست پرداخت‌های غیر مزرعه‌ای NFP Nonfarm Payrolls

​​​​​​​​نرخ بیکاری Unemployment rate

قیمت مصرف‌کننده CPI Consumer Price Index

تولید ناخالص داخلی ‏GDP Gross Domestic Product

NFP

انتشار یک شاخص اقتصادی چگونه باعث حرکت قیمت می‌شود؟ برای پاسخ به این سوال،به عنوان نمونه‌ای از کل داده‌های عمده اشتغال در کشور استفاده می‌شود. ​

بخش محاسبات, لیست پرداخت‌های غیر کشاورزی ایالات‌متحده. گزارش ماهانه تغییرات در تعداد مشاغل شهری در طول ماه گذشته را منعکس می‌کند. میزان نسبتا بالا برای دلار آمریکا USD ‏مثبت در نظر گرفته می‌شوند، که باعث نرخ رشد می‌شود هر چه مشاغل بیشتر باشد، پول بیشتری از جمعیت دریافت شود، قدرت خرید بالاتر باشد، اقتصاد قوی‌تر شود، برای سرمایه‌گذاری جذاب‌تر باشد‏. ​

و بالعکس: داده‌های زیر پیش‌بینی معمولا باعث کاهش دلار آمریکا می‌شوند.

NFP USD

​​​​​​​​به عنوان یک قانون، شاخص‌های اقتصاد کلان تنها یک دارایی را تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهند، بلکه چندین دارایی را در یک زمان تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

فرض کنید که پرداخت‌های غیر کشاورزی، اگر چه به طور مستقیم با اقتصاد ایالات‌متحده در ارتباط هستند، اما بر حرکت پوند GBP ‏یا یورو EUR ‏نیز تاثیر می‌گذارند، زیرا آن‌ها با دلار به ترتیب GBPUSD و EURUSD جفت می‌شوند. ​

احساسات مردم چقدر در بازار کریپتو تاثیرگذار است؟ آشنایی کامل با تحلیل احساسات

تجزیه و تحلیل احساسات ترید بیت کوین بایننس ارز دیجیتال تحلیل تکنیکال تحلیل فاندامنتال

در تمام بازارهای مالی از جمله بازار رمز ارزها، تریدرها و سرمایه گذاران با روش‌ها و استراتژی‌های مختلفی سعی می‌کنند تا سود بیشتری دریافت کنند و درآمد خود را افزایش دهند. تمام این روش‌ها در دو دسته بندی کلی قرار می‌گیرد: تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال؛ اما یک عامل بسیار مهم دیگر نیز در تمام این بازارها تاثیرگذار است و آن، احساسات معامله‌گران است. از این رو، در این مقاله قصد داریم به تحلیل احساسات یا تحلیل سنتیمنتال (Sentimental) بپردازیم. با ما همراه باشید.

مفهوم تحلیل احساسات در بازار ارزهای دیجیتال

مفهوم تحلیل احساسات در بازار ارزهای دیجیتال

احساسات در بازار کریپتو، احساس و حالت‌های مختلف سرمایه‌گذاران را در مورد یک دارایی در نظر می‌گیرد. این احساسات همیشه یک دارایی یا اصول اولیه پروژه را نشان نمی‌دهند، اما می‌توانند قیمت لحظه‌ای ارزهای دیجیتال را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهند. تحلیل سنتیمنتال یا تحلیل احساسات در بازار رمزارزها، نوعی تحقیق است که با استفاده از آن سعی می‌کنند حرکات قیمت را تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ پیش بینی کنند.

درست مثل سایر دارایی‌ها، قیمت رمز ارزها با عرضه و تقاضای بازار ارتباط مستقیم دارد. این نیروهای بازار می‌توانند به دلایل مختلفی از جمله افکار عمومی، مطبوعات و رسانه‌های اجتماعی تغییر کنند.

بسیاری از معامله‌گران برای پیش بینی پتانسیل کوتاه مدت و میان مدت دارایی کریپتویی، احساسات بازار را تجزیه و تحلیل می‌کنند. همراه با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، بررسی احساسات بازار کریپتوها می‌تواند ابزار ارزشمندی برای یک معامله‌گر باشد.

احساسات بازار نگرش جمعی تجار و سرمایه‌گذاران نسبت به یک دارایی مالی یا بازار است. این مفهوم در همه بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها وجود دارد. احساسات بازار قدرت تاثیرگذاری بر چرخه‌های بازار دارد.

البته همیشه احساسات مطلوب در بازار منجر به شرایط مثبت قیمت نمی‌شود؛ گاهی اوقات، ممکن است احساسات به شدت مثبت، قبل از اصلاح بازار یا حتی در یک بازار نزولی ظاهر شود. تحلیلگران علاوه بر تحلیل میزان تقاضای بازار، می‌توانند با تحلیل سنتیمنتال میزان بالقوه سودآوری را پیش بینی کنند. احساسات بازار اصول و نحوه کارکرد یک پروژه را در نظر نمی‌گیرند؛ اما ممکن است گاهی اوقات با هم مرتبط شوند.

بیایید دوج کوین را به عنوان مثال در نظر بگیریم. افزایش تقاضای این ارز دیجیتال، ناشی از هیاهوی رسانه‌های اجتماعی است (که منجر به احساسات مثبت در بازار شد). بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران این رمزارز را بدون در نظر گرفتن اهداف پروژه و فقط به ‌دلیل احساس مثبت حال حاضر بازار خریداری کردند. حتی گاهی اوقات یک توییت از چهره‌ای مشهور مانند ایلان ماسک برای ایجاد احساس مثبت یا منفی در بازار کافی است.

چرا تحلیل سنتیمنتال در بازار کریپتوها مهم است؟

چرا تحلیل سنتیمنتال در بازار کریپتوها مهم است؟

تجزیه و تحلیل احساسات بازار بخشی اساسی در بسیاری از استراتژی‌های ترید است. مانند تجزیه و تحلیل تکنیکال و بنیادی، تحلیل احساسات بازار کریپتو معمولا ایده خوبی است که با استفاده از آن می‌توانید تصمیمات بهتری را در جهت سرمایه‌گذاری درست اتخاذ کنید.

به عنوان مثال، تحلیل احساسات در بازار می‌تواند به شما کمک کند تا بررسی کنید آیا فومو بر بازار حاکم است یا صرفا نتیجه ذهنیت افراد است. به طور کلی، ترکیب تحلیل فنی و بنیادی با تحلیل سنتیمنتال بازار، مزایای زیر را به همراه دارد:

  • دید بهتری از روند کوتاه و میان مدت قیمت می‌گیرید
  • کنترل بهتری بر احساسات خود خواهید داشت
  • فرصت‌های بالقوه سودآور را کشف می‌کنید

چگونه می‌توان احساسات بازار را تحلیل کرد؟

برای درک احساسات بازار، باید نظرات و ایده‌های فعالان بازار را جمع آوری کنید. اگرچه تحلیل سنتیمنتال می‌تواند مفید باشد، اما شما نباید تنها به آن اعتماد کنید؛ بهتر است قبل از نتیجه‌گیری عملی، از اطلاعات جمع آوری شده همراه با دانش و تجربه خود نیز استفاده کنید.

برای شروع، ممکن است در جستجوی صفحات و کانال‌های مربوط به رسانه‌های اجتماعی باشید تا درک کنید که جامعه و سرمایه‌گذاران در مورد یک پروژه خاص چه احساسی دارند. همچنین می‌توانید به انجمن‌های رسمی یا گروه‌های تلگرامی بپیوندید تا مستقیما با تیم پروژه و اعضای جامعه آن در ارتباط باشید. اما مراقب باشید! کلاهبرداران زیادی در این گروه‌ها وجود دارند. به افراد تصادفی اعتماد نکنید و اطمینان حاصل کنید که قبل از ریسک کردن، تحقیقات خود را انجام دهید.

کانال‌های شبکه‌های اجتماعی فقط اولین قدم هستند. شما می‌توانید از روش‌های بسیاری استفاده کنید تا نمای کلی از احساسات بازار را به دست آورید. علاوه بر نظارت بر کانال‌های اجتماعی (به ویژه توییتر، با توجه تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ به محبوبیت آن در میان طرفداران ارزهای دیجیتال)، می‌توانید موارد زیر را نیز در نظر بگیرید:

  • پیگیری احساسات در شبکه‌های اجتماعی با ابزارهای نرم‌افزاری جمع آوری داده‌ها
  • از طریق پورتال‌های رسانه‌ای و وبلاگ‌ها، آخرین اخبار صنعت رمز ارزها را دنبال کنید
  • معاملات بزرگ انجام شده توسط نهنگ‌ها را ردیابی کنید. این حرکات به طور منظم توسط برخی از سرمایه‌گذاران کریپتو پیگیری می‌شود و گاهی ممکن است تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ بر احساسات بازار تاثیر بگذارد. ربات‌های هشدار تراکنش‌های نهنگ‌ها را می‌توانید در تلگرام و توییتر پیدا کنید. یکی از بهترین منابع، سایت Whale Alert است.
  • شاخص‌های احساس بازار و سیگنال‌های قیمت گذاری را در سایت کوین‌مارکت‌کپ بررسی کنید. این شاخص‌ها طیف وسیعی از منابع مختلف را تحلیل کرده و خلاصه‌ای از احساسات فعلی بازار را ارائه می‌دهند.
  • میزان علاقه به صنعت ارزهای دیجیتال را با Google Trends اندازه گیری کنید. به عنوان مثال، حجم زیادی از جستجو برای “نحوه فروش رمزارزها”، می‌تواند نشان از احساسات منفی در بازار باشد.

بر اساس احساسات خود معامله نکنید. این یکی از اولین قواعدی است که یک تریدر می‌آموزد؛ زیرا تمام احساساتی که با آن روبرو می‌شوید مانند پشیمانی، طمع، رضایت و یا ناامیدی می‌تواند منجر به یک فاجعه شود. اما احساسات دیگران چه؟

شما ممکن است تریدری باشید که احساسات خود را کنترل می‌کند؛ اما بقیه بازار این‌گونه رفتار نمی‌کند و تصمیم‌های آنها هرچند غیرمنطقی، قیمت‌ها را در بازار نوسان می‌دهد. به عنوان نمونه‌ای از تحلیل احساسات، جابه‌جایی دوره‌ای بیت کوین توسط یکی از مدیران صرافی Mt Gox را در نظر بگیرید. هر بار که او مقداری کوین را به یک آدرس دیگر ارسال می‌کرد، قیمت بیت کوین کاهش می‎‌یافت.

از لحاظ فنی، این اتفاق به این دلیل می‌افتد که مردم انتظار دارند که وقتی او ۸۰۰۰ بیتکوین را وارد بازار آزاد می‌کند، قیمت BTC سقوط کند. با وجود این‌ که مدیر این اکسچنج اطمینان داده بود که کوین‌هایش را به این شکل به فروش نمی‌رساند، اما قیمت بزرگ‌ترین ارز دیجیتال در لحظه جابه‌جایی توسط او، کاهش می‌یافت.

تنها تفسیر این است که تریدرها انتظار دارند که بقیه معامله‌گران با شنیدن این خبر اقدام به فروش بیت کوین‌هایشان خواهند کرد. حتی اگر به حرف این فرد اطمینان داشتید نیز تحلیل احساسات به شما می‌گوید که اقدام به فروش Bitcoinهای خود کنید.

ارتباط مستقیم بین تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال

ارتباط مستقیم بین تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و سنتیمنتال

تجزیه و تحلیل فنی، بنیادی و احساسات موضوعاتی هستند که با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند. حتی اگر شما به طور آشکارا فاکتور تحلیل احساسات را در مبادلات خود در نظر تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ نگیرید، این امر بر تصمیمات شما تاثیر می‌گذارد.

به عنوان مثال، تعدادی از تریدرهای معروف ارزهای دیجیتال، به کوین ترون (TRX) علاقه دارند که به نظر می‌رسد که این یک رمز ارز بی‌‌ارزش و بدون آینده است؛ اما این باعث نمی‌شود که هر زمان قیمت ترون کاهش پیدا کرد و به سطح حمایت خود رسید، تریدرها اقدام به خرید این کوین نکنند. زیرا آنها تقریبا مطمئن هستند که دوباره قیمت این کوین افزایش می‌یابد، اما نمی‌توانند با استفاده از تجزیه تحلیل فنی یا بنیادی دلایل منطقی برای این اتفاق پیدا کنند.

تحلیل احساسات اساسا پیشگویی خود را انجام می‌دهد: اگر تریدرها به اندازه کافی به X باور داشته باشند، X تحقق می‌یابد.

به عنوان مثال، آیا قیمت ارزهای دیجیتال پس از اضافه شدن به صرافی بایننس (Binance) به دلیل افزایش نقدینگی و امکان قابل دسترس بودن توسط سرمایه‌گذاران، به میزان ۱۰۰ درصد افزایش می‌یابد؟ و یا این افزایش قیمت ناشی از انتظار همه برای افزایش قیمت است و این امر منجر به تحریک تریدرها برای خرید این کوین می‌شود؟ در بیشتر مواقع پاسخ مثبت است؛ زیرا تریدرها اعتقاد دارند زمانی که یک رمز ارز در بایننس لیست می‌شود، قیمت آن حتما افزایش خواهد یافت.

اندیکاتورهای تحلیل احساسات در بازار کریپتو

سرمایه‌گذاران می‌توانند برای درک بهتر صعودی یا نزولی بودن بازار یا دارایی، به اندیکاتورهای احساسات در بازار نگاه کنند. اندیکاتورها این احساسات را به صورت گرافیکی یا با نوعی مقیاس نشان می‌دهند. این ابزارها می‌توانند بخشی از فرآیند تحلیل احساسات توسط شما باشند، اما نباید فقط به آنها اعتماد کرد. بهترین کار این است که از چندین شاخص استفاده کنید تا دید متعادل‌تری از بازار داشته باشید.

بیشتر شاخص‌های احساسات در بازار کریپتو روی بیت کوین متمرکز شده‌اند، اما می‌توانید شاخص‌های احساسات بازار اتریوم را نیز پیدا کنید. شاخص ترس و طمع (Fear & Greed Index) بیتکوین شاید شناخته شده‌ترین شاخص احساسات در بازار کریپتوها است. این شاخص با تجزیه و تحلیل پنج منبع اطلاعاتی مختلف شامل نوسانات، حجم معاملات، رسانه‌های اجتماعی، میزان سلطه و روندها، ترس یا طمع بازار BTC را در مقیاس صفر تا ۱۰۰ نشان تجزیه و تحلیل بنیادی چیست؟ می‌دهد.

اندیکاتورهای تحلیل احساسات در بازار کریپتو

برای انجام تحلیل سنتیمنتال، شاخص صعود و نزول (Bull & Bear Index) شاخص متفاوت دیگری است که با تمرکز روی شبکه‌های اجتماعی، با یک نرم‌افزار مبتنی‌ بر هوش مصنوعی و با استفاده از مکالمات در توییتر، ردیت و بیت کوین تاک، ۹۳ مورد از احساسات و موضوعات را تجزیه و تحلیل می‌کند. سازندگان این شاخص عملکرد شاخص خود را با داده‌های با ارزش موجود بک‌ تست می‌کنند. عدد صفر در این اندیکاتور نمایانگر بازار به شدت نزولی و عدد یک نمایانگر روند کاملا صعودی است.

اندیکاتورهای تحلیل احساسات در بازار کریپتو

از ابزارها در کنار هم استفاده کنید

تجزیه و تحلیل کانال‌های رسانه‌های اجتماعی، معیارهای درون زنجیره و سایر اندیکاتورهای رمزارزها می‌تواند دیدگاه خوبی در مورد یک ارز یا احساسات پیرامون یک پروژه ارائه دهد. با درک بهتر نگرش‌های فعلی بازار، به احتمال زیاد تصمیمات معاملاتی یا سرمایه‌گذاری بهتری خواهید داشت.

برای کمک به حداکثر رساندن تاثیر تجزیه و تحلیل احساسات، معمولا بهتر است آن را با موارد زیر ترکیب کنید:

  • تحلیل تکنیکال: به شما کمک می‌کند هنگام انجام معاملات کوتاه مدت، پیش بینی‌های بهتری از قیمت داشته باشید.
  • تحلیل فاندامنتال: برای تعیین پتانسیل بلندمدت یک پروژه.

تریدرهای حرفه‌ای در زمان ورود و خروج خود به بازار، تجزیه و تحلیل احساسات را در نظر می‌گیرند. بسیاری از تریدرها پرش زیاد بیت کوین و آلت‌کوین‌ها را پس از اجماع پیش‌بینی کرده بودند. چون این مهم نیست که این اتفاقی که در سه سال پیش افتاد تصادفی بوده یا خیر. مهم این است که اگر تعداد کافی از سرمایه‌گذاران انتظار داشته باشند که این اتفاق در سال جاری نیز بیفتد، پس رخ خواهد داد.

با این که تمام ابزارهای خودکار، ربات‌ها و شاخص‌هایی که در طول سال‌ها توسعه یافته‌اند، بازارها بسیار غیرمنطقی و غرق در احساسات انسانی هستند.

جمع بندی

احساسات در تمام بازارهای مالی تاثیرگذار است و ما می‌توانیم در کنار تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، از تحلیل احساسات نیز برای پیش بینی دقیق‌تر قیمت و روند رمز ارزها استفاده کنیم. از آنجا که بازار کریپتو هنوز کاملا بالغ نیست، تصورات و احساسات عمومی می‌تواند باعث نوسانات شدید قیمت‌ها شود.

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال | بیدارز

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال | بیدارز

فاکتورهای زیادی وجود دارد که معامله گران یا تریدرها هنگام انتخاب قرارداد آتی تجاری آنها را در نظر گرفته و تحلیل میکنند. برخی از معامله گران ممکن است به دنبال گرایشات و تمایلات موجود در نمودار باشند، در حالی که سایر معامله گران ممکن است به دنبال این باشند که آیا ممکن است تقاضا برای یک کالا در حال افزایش باشد.

شواهدی که معامله گران از آن استفاده می کنند، به طور معمول به دو دسته تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال یا فنی طبقه بندی می شوند.

هر دو نوع تجزیه و تحلیل به یک معامله گر اجازه می دهد تا شواهدی را جمع آوری کند تا در مورد معاملات مورد نظر خود برای خرید در بازار تصمیم گیری کند. این تجزیه و تحلیل، مبنایی خواهد بود که معامله گر یا تریدر فکر می کند بازار به چه صورت حرکت می کند و بنابراین آیا می خواهد سهام مورد نظر را بخرد یا بفروشد.

برخی از معامله گران برای انتخاب معاملات و زمان ورود و خروج آنها از یک نوع تحلیل یا ترکیبی از تحلیل های بنیادی و تکنیکال استفاده می کنند. شواهد توسط معامله گران از تمام منابع جمع آوری می شود و به ندرت فقط در یک دسته قرار می گیرد. داشتن داده از منابع متنوع و انواع مختلف به تریدر کمک می کند تا یک تصویر کامل از بازار سهام مورد معامله خود ترسیم کنند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی به تحلیل عواملی که در عرضه و تقاضای قرارداد آتی کمک می کند، اشاره دارد. به عنوان مثال یک معامله گر ممکن است موجودی های نفت خام را بررسی کند تا فرضیه ای در مورد افزایش یا کاهش عرضه آن در آینده ایجاد کند که میتواند باعث شود قیمت نفت خام در آینده به سمت بالا یا پایین حرکت کند. این معامله گر ممکن است با این فرض که قیمت ها بر اساس تحلیل بنیادی وی که از روی موجودی ها منابع نفتی حاصل شده است، رو به افزایش خواهد رفت، اقدام به خرید کند.

عوامل زیادی وجود دارد که باعث افزایش عرضه و تقاضا برای یک بازار می شود. این عوامل پیچیده به هم پیوسته هستند و تأثیر آنها بر قیمت می تواند با گذشت زمان تغییر کند. برای ایجاد یک تصویر کامل و اساسی از بازار، یک مدل و تحلیل دقیق لازم است. عرضه و تقاضا به طور معمول در واکنش نشان دادن به تحرکات بازار عمل میکنند، زیرا عرضه و تقاضا با یک استراتژی انجام می­شود که از ایجاد شوک به بازار در اثر عرضه و تقاضا جلوگیری کند.

این شوک ها می تواند از حوادثی مانند بلایای طبیعی، مشکلات زنجیره تأمین یا نقص محصول ناشی شود. به عنوان مثال در صورت بروز یک فاجعه طبیعی و ایجاد آسیب به یک بندر بزرگ ممکن است کشتی ها نتوانند بارگیری کنند و باعث ایجاد یک هراس و کاهش فوری در عرضه شود که مدل عرضه و تقاضا پیش بینی نشده است.

تحلیل تکنیکال:

تحلیل تکنیکال از الگوهای موجود در نمودار که توسط قیمت ایجاد شده است، برای شناسایی تحرکات بازار استفاده میکند. حرکت قیمت بر روی نمودارهایی با اندیکاتورها یا الگوهای مختلف دنبال می شود تا بتواند تعیین کند که قیمت ها به کجا می روند.

تحلیل تکنیکال از نمایه های بصری قیمت استفاده می کند تا نشان دهد که قیمت در کجا قرار دارد و در آینده ممکن است تا کجا حرکت کنند. مناطق مشترک مورد علاقه تریدرها در نمودارها سطوح حمایت و مقاومت هستند. حمایت و مقاومت را می توان با بسیاری از اندیکاتورها از جمله میانگین های متحرک، بالاترین و پایین ترین سطوح و سطح قیمت قبلی نشان داد که قیمت نمی توانند بالاتر یا پایین­ تر حرکت کنند.

تریدرها به این سطوح نگاه کرده و تصمیمات خرید و فروش را بر اساس نظر تحلیلگر تکنیکال که معتقد است آن سطحی کلیدی برای خرید یا فروش است، اتخاذ می­کند. با اینکه هرگونه تحلیل متکی به داده ها و فرضیات مختلف است، اما از آنجا که این دو تحلیل در بازار یکسان کاربرد دارد، می توان از اطلاعات ارائه شده آنها در کنار هم برای ساختن یک تحلیل کامل تر از بازار مورد نظر استفاده کرد.

E-mini S&P 500 Futures

با نگاهی به سود پیش بینی شده برای 500 سهام که شاخص S&P500 را تشکیل می دهند، می توان یک تجزیه و تحلیل اساسی برای قرارداد ES ایجاد کرد. مبنای قیمت سهام، درآمدهای شرکت است. در صورت رشد شرکت و افزایش سود و درآمد آن، قیمت سهام آن شرکت افزایش یابد. اگر درآمد و سود کاهش یابد، قیمت سهام کاهش می­ یابد و این نشان دهنده کاهش درآمدها است.

قیمت همچنین به درآمد آینده بستگی دارد. اگر پیش بینی شود درآمد آینده به دلیل چشم اندازهای شرکت رشد خواهد یافت، قیمت فعلی سهام ممکن است افزایش یابد تا این رشد اقتصادی پیش بینی شده را منعکس کند. شاخص S&P500 با نگاهی به قیمت 500 سهام ایجاد می شود. قیمت هر سهم بر شاخص کل تأثیر دارد. هر سهم بر اساس اندازه سرمایه گذاری در بازار، به این شاخص کمک می کند.

اگر سهام کل در یک چرخه رشد قرار داشته باشد و درآمد در کل در حال افزایش باشد، باید قیمت این شاخص بالا برود. به عنوان مثال، یک تحلیلگر ممکن است این عقیده را داشته باشد که درآمدهای آینده باید بالاتر از آنچه در حال حاضر توسط این شاخص در نظر گرفته شده، باشد. اگر درآمد در آینده بیشتر از حد انتظار افزایش یابد، در این صورت قرارداد ES باید افزایش قیمت داشته باشد.

آینده نفت خام

یک مثال در بازار نفت خام است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است معتقد باشد که در برابر هر بشکه نفت 100 دلاری، مقاومت شدیدی وجود دارد، زیرا هر بار که قیمت به آن حد رسیده است، کاهش قیمت را به دنبال داشته است. قیمت نتوانسته است بالاتر از 100 دلار برود زیرا خریداران نمی توانند تقاضای کافی برای خرید با آن قیمت و بالاتر از آن ایجاد کنند.

با همان مثال قبل اما از منظر بنیادی ادامه می دهیم. تریدر فاندامنتال یا بنیادی ممکن است هزینه های تولیدکنندگان مختلف را بررسی کرده و متوجه شود که قیمت در حدود 100 دلار در هر بشکه که بسیاری از تولید کنندگان نفت آن را از چاه هایی با هزینه های تولید بالاتر تولید می کنند مناسب‌تر است، مگر اینکه عرضه افزایش یافته و بنابراین قیمت کاهش یابد.

نفت خام طیف وسیعی از هزینه های استخراج دارد. استخراج از برخی از چاه ها ممکن است در زیر 40 دلار نیز مقرون به صرفه باشند و برخی دیگر ممکن است تا زمانی که قیمت نفت خام به 60 دلار یا بالاتر برسد، مقرون به صرفه نباشند. دلیل این امر به این دلیل است که تمام نفت از یک منطقه زمین شناسی استخراج نمی شوند. برخی از چاه های عمیق در زیر دریا و برخی از پوسته زمین، هرکدام با هزینه های مختلف اکتشاف و استخراج همراه است.

استفاده توأم از تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکال

هنگامی که به تقاضا و عرضه آینده می پردازیم، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بارها و بارها ترکیب می شوند تا به معامله گر تصویر بزرگتری از بازار نشان دهند. تریدرهای زیادی وجود دارند که مدل های قیمت گذاری را ایجاد کرده و سپس به نمودارها نگاه میکنند تا فرضیاتشان را تایید کرده یا نقاط ورودی و خروجی را بیابند.

استفاده توأم از تجزیه و تحلیل بنیادی و تکنیکال

تریدرهای زیادی نیز وجود دارند که نمودارها را مرور کرده و سپس به اصول بنیادی نظر می اندازند تا ببینند آیا عرضه و تقاضای آینده برای گذر قیمت­، از حمایت ها و مقاومت ­ها،پ به منظور ایجاد یک موقعیت در جهت تمایل به ارزش آن برای یک دوره زمانی وجود دارد یا خیر. البته شوک هایی نیز میتواند به بازار وارد شود که اثراتی بر عرضه و تقاضا دارد که می تواند ماه ها یا سال‌ها دوام آورد.

بازارهای بهم پیوسته

بازارها به هم پیوسته اند؛ در بسیاری از مواقع باید یک تریدر برای ساختن یک تصویر کامل از آنچه در آن تجارت می کند به بیش از یک بازار مراجعه کند. تحلیلگر بنیادی رابطه بین دو بازار را الگوبرداری کرده و تلاش خواهد کرد تا درک کند که چگونه عرضه و تقاضا در یک بازار می تواند بر عرضه و تقاضا در بازار دیگری تأثیر بگذارد.

یک مثال هزینه خوراک دام و هزینه دام است. اگر هزينه خوراک دام افزايش يابد، هزينه سرانه پرورش دام نيز افزايش می يابد. اگر هزینه خوراک بیش از حد بالا باشد، ممکن است کشاورزان گله های دام را به فروش رسانده، بنابراین در کوتاه مدت قیمت ها کاهش یافته اما شرایطی ایجاد کنند که عرضه در آینده کاهش یابد و قیمت دام ها افزایش یابد.

این روابط می تواند پیچیده و بعضاً الگوبرداری از آنها دشوار باشد. یک تریدر باید آگاه باشد که عوامل بسیاری وجود دارد که می تواند بازار مورد معامله خود را جابجا کند. یک تحلیلگر تکنیکال به همبستگی بین دو بازار علاقه‌مند است. چنین تحلیلگری هر دو کالایی را که علاقه‌مند به تجزیه و تحلیل در یک نمودار واحد هستند ترسیم می کند و به دنبال همبستگی بین این دو محصول می باشد.

آنها می خواهند ببینند که آیا قیمت هر دو بازار به طور همزمان بالا و پایین می رود یا اینکه قیمت در بازار مربوط به پایین می رود یا نه. این موضوع همچنین می تواند نشان دهنده این باشد که هیچ رابطه ای بین دو بازار وجود ندارد. مانند هر استراتژی تجارت یا تحلیل، هر تریدر با نگاهی متفاوت به داده ها داشته و مجموعه ای از قوانین خاص خود را برای تصمیم گیری در نظر می گیرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا