تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال فارکس چیست؟
بازار فارکس یکی از پر سودترین و در عینحال پر ریسک ترین بازارهای مالی است که در سال 1970 زمانی که کشورها تصمیم گرفتند، وابستگی خود را نسبت به طلا و دلار پایان دهند، شکل گرفت و در حال حاضر به خاطر مزایای منحصر به فردش، طرفداران بسیار زیادی دارد.
مزایای بازار فارکس:
- شفافیت
- کنترل فردی
- انعطافپذیری
- ارائه تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ انواع حسابها
- عدم وجود کمیسیون
- حجم معاملاتی بسیار بالا
- هزینههای معاملاتی پایین
- عدم وجود رئیس و بالاسری
- انجام معامله با میزان دلخواه (عدم وجود لات ثابت)
- هزینه کم تراکنشها
- عدم نیاز به سرمایه زیاد
- نداشتن سر رسید در معاملات
- انجام معاملات بهصورت 24 ساعت از شبانهروز
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر
- بازار دوطرفه (هم فروش و هم خرید)
- ارائه لوریج یا اهرم معاملاتی
- نقدینگی عمیق و مهمتر از همه سریع
- ارائه حساب دمو و مجازی جهت تمرین تریدرها
- نداشتن مالیات به علت نداشتن مالکیت
- معامله در بازارهای در حال افزایش و یا کاهش
- ارائه خدمات در واسطهگرهای معتبر مانند بروکر روبو فارکس
- و…
اگر بخواهند سرمایهگذاران این بازار بیشترین میزان سود را دریافت کنند باید جفت ارزها را از لحاظ تکنیکال، فاندامنتال و سایر روشها بررسی کنند و زمانی که تمام روشها را تحلیل کردند اقدام به انجام معامله کنند.
اساس تحلیل تکنیکال
تحلیلگران بازار فارکس از روش تکنیکال باید به دنبال الگوهای مشابه باشند؛ یعنی باید بررسی کنند، ارز درگذشته چه حرکتی داشته است. درواقع تحلیلگر باید به دنبال الگوهای مشابهی باشد که درگذشته، شکل گرفتهاند و ایدههای معاملاتی خود را با این باور که روند رشد قیمتی احتمالاً میتواند مشابه قبل عمل کند، شکل دهند؛ این روش بیشتر بر اساس احتمالات است و ربطی به پیشبینی ندارد.
تحلیل تکنیکال
پس اگر به خواهیم به زبان عامیانه تحلیل تکنیکال را توضیح دهیم باید بگویم تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی ارزها درگذشته، برای بررسی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی در آینده است.
چگونه میتوان حرکات قیمتی درگذشته را مطالعه کرد؟
در بازار فارکس زمانی که صحبت از تحلیل تکنیکال میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد بررسی نمودار است. تحلیلگران به روش تکنیکال که به آنها چارتیست ها هم میگویند، با بررسی دقیق نمودارها به دنبال الگوها و روندهایی هستند تا بتوانند بر اساس آن معامله انجام دهند.
درواقع آنها با نگاه و بررسی به دادههای گذشته به اطلاعات مفیدی دست پیدا میکنند که بر اساس آن میتوانند خریدوفروش کنند و سود کسب نمایند.
اما نکته حائز اهمیت این است که تحلیل تکنیکال یک واقعیت محض نیست و این روش کاملاً به ذهنیت معاملهگر بستگی دارد.
اما اگر بخواهید در بازار فارکس معاملهگر حرفهای و موفقی باشید؛ باید از تمام روشهای تحلیل در کنار هم استفاده کنید و فقط به روش تحلیل تکنیکال اکتفا نکنید.
روندها درروش تحلیل تکنیکال چگونه هستند؟
خب همانطور که توضیح دادیم، روش تحلیل تکنیکال براساس الگوها و روندها است. در ادامه انواع روند را توضیح میدهیم.
- روند صعودی: درروند صعودی همانطور که از نامش مشخص است، نمودارها به سمت بالا حرکت میکنند. در واقع سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر.
- روند نزولی: درروند نزولی ارزش داراییها رو به کاهش است، پس در این حالت سقفها پایینتر از کفهای پایینتر.
- روند افقی: در روند افقی نمودارها نه به صورت کاهش است و نه بهصورت افزایشی؛ درواقع نمودار در یک کانال افقی حرکت میکنند؛ یعنی سقف و کف کندل ها در یک راستای موازی.
پس اگر قصد سرمایهگذاری در بازار فارکس دارید، بهترین کار این است که بهصورت کاملاً حرفهای آموزش ببینید و از روش تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال ارز مورد نظر را بررسی کنید، سپس اقدام به انجام معامله نمایید.
حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis یا بهاختصار FA) علم ارزیابی موارد تأثیرپذیر بر قیمت ارزها است که با استفاده از آن میتوان ارزش فعلی ارزها و قیمت احتمالی آن در آینده را بررسی کرد.
بهعبارتدیگر در تحلیل بنیادی تحلیلگر تمام شرایط یک پروژه و شرکت را از جنبههای مختلف مثل تمامی اخبار و رویدادها، ریشه و کارکرد آن درگذشته و… بررسی میکند.
درواقع با بررسی کارکرد بازار میتوانید تمام بخشها و عوامل تأثیرگذار بازار را بسنجید و با برآورد ارزش کلی و پتانسیلهای موجود آن بهترین عملکرد را داشته باشید.
البته برای استفاده از این روش باید دو مورد کلی را همراه با زیرمجموعههای آنها در نظر بگیرید.
- پروژه را زیر و رو کنید
- تیم
- رقبا
- اخبار
- رویدادهای پیشرو
- کاربردها و فعالیتها
- تحلیل بازار
- ارزش کل بازار
- حجم معاملات و نقدینگی
درواقع در بررسی فاندامنتال بهترین رویکرد، چینش معیارهای مختلف در کنار هم و رسیدن به نتیجهگیری کلی است.
جمعبندی
بازار فارکس یکی از پرطرفدارترین بازار مالی دنیا است؛ اما باید بدانید این بازار پرطرفدار بسیار پر ریسک است و تریدرها باید قبل از انجام معامله حتماً آموزش ببیند و بعد از روش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ریشه و اساس یک ارز را بررسی کنند و درنهایت اقدام به انجام معامله کنند، در این صورت است که تریدرها میتوانند معاملات با سود بالا تجربه کنند.
سلب مسئولیت: تحریریهی رایااستور در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
فاندامنتال چیست؟
فاندامنتال در بازار بورس در واقع نشان دهنده قدرت و ارزش هر یک از شرکت های حاضر در این بازار می باشد. فاندامنتال که به تحلیل بنیادی نیز شناخته می شود، روشی می باشد که با استفاده از دانش مالی، حسابداری و اقتصادی ارزش ذاتی سهام یک شرکت را جز به جز مورد بررسی قرار می دهد.
همانطور که مشخص شد، فاندامنتال بسیار کاربردی و مهم بوده چرا که در نهایت از طریق این تحلیل میتوان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.
هدف اصلی فرآیند تحلیل فاندامنتال چیست؟
می توان گفت که هدف اصلی فاندامنتال رسیدن به قیمتی است که تریدر بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و به این موضوع برسد که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر
شاخص های مورد استفاده در فاندامنتال
سود هر سهم EPS
سود هر سهم Earnings Per Share بخشی از سود شرکت است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد. سود هر سهم اساساً سود خالص و بر پایه هر سهم است. رشد EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است.
زیرا به این معنی است که سهام آنها احتمالاً ارزش بیشتری دارد. سود هر سهم یک شرکت با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام در دست سهامداران محاسبه میشود.
نسبت قیمت به درآمد P/E
نسبت قیمت به درآمد Price–Earnings Ration رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این پارامتر به سرمایهگذاران کمک میکند که تعیین کنند سهام مورد نظر نسبت به سایر سهامهای همان بخش کمارزشتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
از آنجا که نسبت P/E نشان میدهد بازار براساس درآمد گذشته یا آینده خود، حاضر است امروز چه چیزی را پرداخت کند، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E سهام را با سایر رقبا و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کم به معنای پایین بودن قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد آن است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
رشد درآمد برآورده شده PEG در تحلیل فاندامنتال
رشد درآمد برآورد شده Price/Earnings to Growth Ratio یا نسبت PEG با پیشبینی نرخ رشد سود یکساله سهام این نقص را جبران میکند. تحلیلگران میتوانند با نگاهی به نرخ رشد گذشته شرکت، نرخ رشد آینده آن را تخمین بزنند.
این پارامتر در تحلیل فاندامنتال یک تصویر کاملتر از ارزیابی سهام را ارائه میدهد. برای محاسبه رشد درآمد پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد دوازده ماهه شرکت تقسیم میکنند. درصد نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
جریان نقدی آزاد FCF
جریان نقدی آزاد Free Cash Flow وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای توسط شرکت باقی مانده است. پول نقد برای تأمین هزینههای جاری و بهبود تجارت مهم است.
شرکتهایی که جریان نقدی آزاد بالایی دارند، میتوانند ارزش سهام را بهبود بخشند، نوآوریهای لازم را تأمین مالی کنند و بهتر از همتایان خود از رکود جان سالم به در برند.
بسیاری از سرمایهگذاران FCF را به عنوان یک شاخص بنیادی در نظر میگیرند، زیرا این شاخص در فاندامنتال نشان میدهد که آیا یک شرکت بعد از عملیات مالی و هزینههای سرمایهای هنوز هم پول کافی برای پاداش به سهامداران خود از طریق سود سهام دارد یا خیر
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
مفهوم این موضوع یعنی اینکه نسبت قیمت به ارزش دفتری Price-to-Book Ratio یا نسبت P/B یک شاخص تحلیل فاندامنتال است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند.
نسبت P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند قیمت سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
این محاسبه با تقسیم قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت ذکر شده است، محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به خودی خود مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B شرکت را با شرکتهای دیگر در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. فقط در این صورت است که مشخص میشود کدام شرکت ممکن است نسبت به دیگران کمارزشتر یا باارزشتر باشد.
بازده حقوق صاحبان سهام ROE در تحلیل فاندامنتال
بازده حقوق صاحبان سهام Return on Equity نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که یک سهامدار برای بخشی از سرمایه خود در آن شرکت دریافت میکند.
این شاخص ارزیابی میکند که یک شرکت چه اندازه بازدهی مثبتی برای سرمایهگذاری سهامداران خود دارد.
از آنجا که سود محرک واقعی قیمت سهام است، جدا کردن سود حاصل از حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. بازده حقوق صاحبان سهام را میتوان با تقسیم درآمد خالص بر ارزش سهام متوسط سهامداران محاسبه کرد.
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
این شاخص بیان میکند که شرکت چه بخشی از درآمد خالصش را به سهامداران خود باز میگرداند، همچنین چقدر برای رشد، ذخیره نقدینگی و بازپرداخت بدهی اختصاص میدهد. DPR با تقسیم مبلغ کل سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش P/S
در واقع نسبت قیمت به فروش Price-to-Sales Ratio یا نسبت P/S یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند در کنار استفاده از سرمایه بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند.
این پارامتر نشان میدهد که بازار میزان فروش تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ شرکت را چقدر ارزشگذاری میکند و میتواند در ارزیابی رشد سهام که هنوز سود کسب نکردهاند یا به دلیل عقب افتادگی موقتی مطابق انتظار عمل نکردهاند، موثر باشد.
مقدار P/S با تقسیم فروش هر سهم به ارزش بازار هر سهم محاسبه میشود. سرمایهگذاران نسبت P/S کم را نشانه خوبی میدانند. این شاخص در مقایسه شرکت با شرکتهای همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت بازده سود سهام در فاندامنتال
نسبت بازده سود تقسیمی Dividend Yield Ratio مبلغ پرداختی شرکت برای سود سهام نسبت به قیمت آن را مشخص میکند. این شاخص برآوردی از بازده سود سهام سرمایهگذاری است.
با فرض اینکه تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده رابطه معکوس با قیمت سهام دارد، یعنی بازده با کاهش قیمت سهام افزایش مییابد و بالعکس.
این مورد برای سرمایهگذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر تومان که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند چه میزان سود میگیرند. نسبت بازده سود به صورت درصد بیان میشود و با تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهام به دست میآید.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام D/E
مفهوم این موضوع در فاندامنتال در واقع نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام Debt-to-Equity Ratio یا نسبت D/E رابطه بین سرمایه وام گرفته شده یک شرکت و سرمایه تأمین شده توسط سهامداران را نشان میدهد. سرمایهگذاران میتوانند از این شاخص برای تعیین نحوه تأمین مالی شرکت از داراییهای خود استفاده کنند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه با مشکلات مالی، سهام سهامدار چه مقدار میتواند تعهدات خود را نسبت به طلبکاران انجام دهد.
اینفوگرافیک شاخص های فاندامنتال
مزایای تحلیل فاندامنتال
- افزایش فهم جامعه درمورد تجارت
- به تشخیص درست شرکت های نشانگر ارزش خود کمک می کند.
- در جهت سرمایه گذاری های بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند.
- حسابداری دقیق و تحلیل صورت های مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
- سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت پنهان است آشنا میشود.
- در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است.
- تمام روشهایی که در فاندامنتال استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
- ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود.
- سرمایه گذاران که صنایع و شرکت های مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
معایب تحلیل فاندامنتال چیست؟
- هیچ شاخصی در آن وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
- نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است.
- انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
- عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
- از آنجا که تحلیل بنیادی دیدگاه بسیار بلند مدت از بازار را در بر میگیرد، نتایج یافتهها برای تصمیمات سریع مناسب نیستند. برای معاملهگرانی که به دنبال ایجاد یک روش برای ورود و خروج از سهم در کوتاهمدت هستند، ممکن است روش تحلیل تکنیکال مناسبتر باشد.
- تجزیه و تحلیل بنیادین یک رویکرد بسیار جامع است که نیاز به دانش عمیق حسابداری، امور مالی و اقتصاد دارد. برای مثال، تحلیل فاندامنتال به توانایی خواندن اظهارنامههای مالی، درک عوامل اقتصاد کلان، و دانش تکنیکهای ارزشگذاری نیاز دارد.
2 اصل طلایی در تحلیل فاندامنتال
اصل اول
همه چیز در قیمت نهفته است یعنی تمامی اطلاعات مورد نیاز در نمودار قیمت وجود دارد.
اصل دوم
اصل استقرای ریاضی است یعنی هر رخدادی که قبلا بارها و بارها اتفاق افتاده و عینا تکرار شده است احتمال اینکه از این به بعد نیز رخ بدهد وجود خواهد داشت.
سهم بنیادی چیست؟
سهمی است که قیمت بازاری آن کمتر از ارزش ذاتی آن است. در سهم بنیادی، اتفاقاتی رخ میدهد که سودآوری شرکت را زیاد میکند.
فروش و درآمد خوبی دارد.
فروش شرکت همواره در حال اضافه شدن است.
شرکت بهطور مرتب، گزارشات ماهانه، فصلی و سالانه را منتشر میکند.
و همچنین خبرهای خوبی از شرکت منتشر میشود. ( شرکت دارای برنامه توسعه و گسترش است. )
با توجه به مواردی که ذکر شد به سهمی که سودآوری خوبی دارد، بنیادی گفته می شود.
ارزش ذاتی چیست؟
از اطلاعات و داده های اصلی تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی سهام یک شرکت بطور معمول ارزش شرکت را که توسط داده های موجود در دسترس تریدرها می باشد را انعکاس نمی دهد.
یکی دیگر از داده هایی که وجود دارد این است که احتمال زیاد، ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب در تحلیل فاندامنتال از این مقدار واقعی فرضی به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این وجود، باید توجه داشت که این کاربرد عبارت ذاتی معنای متفاوتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات اختیارات دارد.
در قیمتگذاری اختیار معامله از محاسبه استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میشود. تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام یک فرمول واحد و تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ به طور کلی پذیرفته شده وجود ندارد.
ضرورت استفاده از تحلیل فاندامنتال
درک تحلیل فاندامنتال برای تعیین ارزشگذاری صحیح سهام در بازار ضروری است. تحلیلگران معمولاً عوامل کلان و خرد را برای شناسایی سهامهایی که با قیمتهای بالاتر و پایینتر از ارزش واقعی معامله میشوند، بررسی میکنند.
اگر یک سهام به درستی قیمتگذاری نشود، میتواند ارزش پولی بیشتری داشته باشد و سود بالاتری کسب کند. این امر به ویژه در مواردی که ارزش سهام زیر قیمت منصفانه ارزشگذاری شده باشد، صادق است.
تحلیلگران تصویر کلان را میبینند و وقتی صحبت از تحلیل فاندامنتال میشود، به جزئیات میپردازند. آنها علاقه دارند وضعیت اقتصاد را به طور کلی ارزیابی کنند و سپس به بررسی صنعت خاص مربوط به سهام بپردازند.
آشنایی با تحلیل فاندامنتال کمی و کیفی
عوامل زیادی در بنیادهایی که باید تحلیل شود، نقش دارند. در واقع تحلیل فاندامنتال میتواند به معنای هر چیزی باشد که مربوط به شرایط اقتصادی پیرامون یک شرکت است.
بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود نیز شامل این بنیادها میشوند. همچنین عواملی از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت نیز بنیادهای یک سهم هستند. عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی
تحلیل فاندامنتال کمی
Quantitative Fundamental Analysi مربوط به اطلاعاتی است که میتوان آنها را در قالب اعداد و مقادیر کمی بیان کرد. بنیادهای کمی ویژگیهای قابل اندازهگیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل، بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازهگیری کرد.
صورت مالی واسطهای است که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا میکند. تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمی صورتهای مالی برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند. سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. پارامترهای مهم تحلیل فاندامنتال کمی را در ادامه معرفی خواهیم کرد.
تحلیل فاندامنتال کیفی
تحلیل فاندامنتال کیفی Qualitative Fundamental Analysisمربوط به ماهیت یا استانداردها است و عددی نیست. بنیادهای کیفی کمتر ملموس هستند. این تحلیل بنیادی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع، فناوری انحصاری آن و… باشد.
سوالات متداول
در لغت به معنای بنیادی، اساسی می باشد و در علم اقتصاد تحلیلی است که با بررسی نیروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی که بر عرضه و تقاضای یک دارایی اثر می گذارد به تحلیل بازار می پردازد.
با وجود اینکه برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار از جهات مختلف، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد.
این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود. بنابراین تحلیل فاندامنتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و … میشود، در صورتی که همانطور که در ادامه خواهید دید، عوامل مورد بررسی در این تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال کاملا متفاوت است.
تحلیل فاندامنتال چیست و چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟
هدف از تحلیل فاندامنتال شناسایی اوراقی در بازار است که قیمت درست و ثابتی برای آنها وجود ندارد.
به گزارش برنا، هدف از تحلیل فاندامنتال شناسایی اوراقی در بازار است که قیمت درست و ثابتی برای آنها وجود ندارد. در نتیجه با این نوع تحلیل و با قیمتگذاری برای اوراقهای بهادر موجود در بازار، سرمایهگذار میتواند قیمت را با قیمت موجود در بازار مقایسه کند. این تحلیل در دنیای ارزهای دیجیتال نیز بسیار محبوب است.
امروزه با افزایش تمایل مردم به ارزهای دیجیتال استفاده از کانال سیگنال crypto رواج پیدا کرده است. در این متن شما را با تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال آشنا میکنیم و در انتها نیز به سوال nft چیست کاربران پاسخ خواهیم داد.
بازار مالی و تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی در همه بازارهای مالی برای تحلیل وضعیت بازار و تصمیمگیری برای خرید و فروش استفاده میشود.
اگر بخواهیم تعریف سادهای از تحلیل فاندامنتال ارائه کنیم باید بگوییم در این نوع تحلیل باید همه جوانب یک شرکت یا یک پروژه را بررسی کنید و بعد از آنالیز تمام جوانب و عوامل تاثیرگذار بر شرکت یا پروژه، ارزش ذاتی آن پروژه را تشخیص دهید. مثلا اگر شما تشخیص دهید در آینده قیمت بیت کوین افزایش مییابد و اکنون برای خرید آن اقدام کنید شما به نوعی از تحلیل فاندامنتال برای تصمیمگیری خود استفاده کردهاید.
گامهای تحلیل فاندامنتال
اجازه دهید ببینیم افراد در این نوع تحلیل چه گامهایی را طی میکنند.
همه جوانب پروژه را بررسی کنید
اولین گام، بررسی همه جوانب پروژه است. برای این کار میتوانید از وایت پیپر استفاده کنید. وایت پیپر یک فایل PDF است که یک تصویر کلی از پروژه را به شما نشان میدهد.
سعی کنید در پروژههایی سرمایهگذاری کنید که در وایت پیپر آن علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعف نیز بیان شده باشد. توجه داشته باشید که در تصمیمگیری خود فقط به وایت پیپر اتکا نکنید.
بررسی سوابق تیم نیز میتواند به شما کمک کند. شما میتوانید با بررسی سایت رسمی پروژه سوابق هر یک از اعضا را مشاهده کنید و ببینید آیا تجربه سرمایهگذاری موفق در حوزه ارزهای دیجیتال داشتهاند یا خیر.
شناخت رقبای ارز دیجیتالی موردنظر نیز در تصمیمگیری موثر است. با شناخت رقبا و مشاهده رتبه ارز موردنظر در طبقهبندی ارزهای دیجیتال میتوانید مطمئن شوید که پروژه یا ارزی که روی آن سرمایهگذاری میکنید ارزش کمتری از رقبایش ندارد.
برای انتخاب یک پروژه خوب و مفید حتما اگر میتوانید خودتان درگیر آن شوید تا از کاربرد داشتن آن اطمینان حاصل کنید.
اگر میخواهید تحلیل فاندامنتال قوی داشته باشید باید بدون از دست دادن وقت اخبار را دریافت کنید، زیرا اخبار میتوانند بر قیمت ارزهای دیجیتال اثرهای کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشند.
برای بررسی همه جوانب یک پروژه باید به رویدادهای پیشرو نیز اهمیت دهید. هر رویداد نسبت به اهمیتی که دارد باعث جهتدهی بازار میشود.
اگر یک فرد تاثیرگذار در صنعت از پروژه و ارزی حمایت کند امکان جهش آن وجود دارد. به همین دلیل باید حتما به واکنش سلبریتیها و افراد تاثیرگذار اهمیت دهید و بیتوجه نباشید.
تحلیل بازار
در تحلیل فاندامنتال باید به نقدینگی دارایی، اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی، حجم معاملات و نکات این چنینی توجه کرد تا اعتبار تحلیلتان افزایش پیدا کند.
اگر میزان دارایی در گردش را در قیمت فعلی ضرب کنید ارزش کل بازار بدست میآید که برای خرید تمام واحدهای دارایی دیجیتال باید پرداخت شود. ارزش کل بازار به شما در تحلیل فاندامنتال کمک زیادی میکند.
نقدینگی یک معیار برای خرید و فروش عادلانه است. در بازار نقدینه به دلیل پیشنهادهای زیاد خرید و فروش، تفاوت بین قیمت خرید و فروش بسیار کم است و همین دلیلی برای اجرای عدالت است.
در تحلیل فاندامنتال با دانستن مقدار نقدینگی میتوان علاقه بازار به یک سرمایهگذاری احتمالی را تشخیص داد. همچنین این معیار در تشخیص احتمالی موفقیت سرمایهگذاری نیز به شما کمک میکند.
اگر شما یک تحلیلگر حرفهای باشید هیچوقت بررسی صرافیها را فراموش نمیکنید. اگر ارز موردنظر شما در فهرست صرافیهای بزرگ قرار دارد برای سرمایهگذاری روی آن خاطر جمع باشید.
ممکن است طبق تحلیل شما یک ارز پتانسیل بالایی داشته باشد، ولی هنوز جزو فهرست صرافیهای معتبر قرار نگرفته باشد. با سرمایهگذاری روی این ارزها در هنگام افزوده شدن به لیست صرافیها و جهش قیمت ناشی از آن سود زیادی میکنید.
بررسی وضعیت شبکه
بعضی از وبسایتها و شبکهها با این هدف طراحی شدهاند که به سرمایهگذاران برای تصمیمگیری کمک کنند. شما میتوانید با مراجعه به این شبکهها اطلاعات موردنظر خود را استخراج کنید.
معیارهای درون شبکهای وجود دارند که به شما در تصمیمگیری کمک میکنند. مهمترین این معیارها را در ادامه لیست میکنیم.
تعداد تراکنشها
این معیار در صورتی موثر است که تراکنشها فیک نباشند. برای تشخیص این موضوع بهتر است تعداد تراکنشها را در یک بازه زمانی بررسی کنید و به یک روز اکتفا نکنید.
ارزش تراکنشها
این معیار مقدار دارایی معامله شده طی یک دوره معین را مشخص میکند.
آدرسهای فعال
به آدرسهای فعال بلاک چینی میگویند. برای بررسی این آدرسها میتواند تعداد گیرندهها و فرستندههای هر تراکنش را در یک دوره مشخص بشمارید. معمولا در یک کانال سیگنال crypto معتبر به این موارد اشاره میشود.
ترکیب معیارها
در متن بالا شما را با معیارهای تحلیل فاندامنتال آشنا کردیم. شما میتوانید از هر کدام از این معیارها استفاده کنید اما توجه کنید که هر معیار بهتنهایی دارای معایبی است که میتواند در تحلیل شما نقصی ایجاد کند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
در تحلیل تکنیکال با توجه به نوسانات قیمت در گذشته بهدنبال الگویی هستیم که دوباره تکرار شود. یعنی با توجه به تاریخچه قیمت روی نمودار برای آینده آن تصمیمگیری کنیم.
اما در تحلیل فاندامنتال به سوابق و نوسانات گذشته ارز توجهی نمیکنیم و تصمیمگیری ما صرفا بر اساس بررسی تمام جوانب موجود خواهد بود.
در پروژههای کوتاهمدت میتوان با استفاده از تحلیل تکنیکال بهتنهایی موفق شد ولی پروژههای بلند مدت و میان مدت فقط درصورتی موفق خواهند بود که علاوه بر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال نیز برای آن بهطور کامل انجام شود.
NFT چیست؟
برای فهمیدن این موضوع باید در ابتدا با مفهموم غیر قابل تعویض بودن آشنا شویم. فکر کنید شما یک دستبند دارید که برایتان خیلی ارزشمند است و شما آن را به یکی از دوستانتان قرض میدهید. وقتی میخواهید آن را پس بگیرید باید همان دستبند باشد و قابل تعویض با چیز دیگری نیست.
NFT ها منحصر بهفرد هستند و قابل تعویض با چیز دیگری نیستند. NFT در بلاک چین توسط یک فرد ثبت میشود که تمام اطلاعات آن نیز در دسترس است و قابل تغییر نیست.
موسیقی، موزیک، مجسمهای با ارزش و. از اشیائی هستند که به عنوان توکن NFT مورد معامله قرار میگیرند. توجه به این نکته الزامی است که برخلاف ارزهای دیجیتال که شما میتوانید به اندازه سرمایه خود از آن تهیه کنید، توکن NFT بهصورت یکجا معامله میشود و باید همه هزینه آن را در ابتدا پرداخت کنید.
سخن نهایی
برای پروژههای بلند مدت باید قبل از تصمیمگیری تمام جوانب آن را بررسی کنید و با تحلیل فاندامنتال میتوانید پروژه را با کمترین قیمت خریداری کنید و بیشترین سود را ببرید.
تحلیل تکنیکال در پروژههای کوتاه مدت بسیار موثر است ولی در همین پروژهها نیز با تحلیل فاندامنتال میتوانید نتیجه بهتری بدست آورید.
در این متن سعی کردیم شما را با تحلیل فاندامنتال و تفاوت آن با تحلیل تکنیکال آشنا کنیم. در ادامه متن نیز معیارهای این تحلیل را توضیح دادیم و سخن را با بررسی توکن NFT به پایان رساندیم.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست، چه کاربرهای دارند و کدام یک بهتر است؟
تجزیه و تحلیل فنی یا همان تکنیکال به الگوهای موجود در دادههای بازار نگاه میکند تا روندها را شناسایی و پیش بینی کند که حرکت بازار در آینده به کدام سمت خواهد بود. تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال، به بررسی امور مالی، جامعه کاربری و کاربردهای دنیای واقعی میپردازد. ادامهی مطلب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای تحقیق در مورد دارایی مورد علاقه خود برای تجارت، از آنها بهرهمند شوید. اما دو مورد از استراتژیهای اصلی که سرمایهگذاران از آنها استفاده میکنند، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال نامیده میشوند.
تحلیل تکنیکال بر عملکرد تاریخی بازار دارایی متمرکز است: با بررسی قیمت و حجم معاملات در طول زمان، میتوانید درک کنید که بازار چگونه به آن دارایی نگاه میکند؛ آیا ارزش آن رو به افزایش است یا در حال سقوط است؟ آیا مردم پول خود را برای سرمایهگذاری در این دارایی خرج میکنند یا در حال خروج از آن هستند؟ آیا به صورت گسترده و به مقدار زیاد معامله میشود یا حجم معاملاتی کوچکی را به خود اختصاص داده است؟ اینها انواع سوالاتی هستند که در تحلیل تکنیکال پرسیده میشوند.
از سوی دیگر، تحلیل فاندامنتال (بنیادی) شامل بررسی "مبانی" دارایی است. این تحلیل شامل بررسی اطلاعاتی مانند وضعیت مالی یک ارز دیجیتال، جامعه کاربران و برنامههای کاربردی بالقوه در دنیای واقعی است.
هر دو روش، از راههای ارزشمند برای درک چگونگی سرمایهگذاری هستند و میتوانند برای همه چیز، از سهام و اوراق قرضه گرفته تا صد البته، ارزهای دیجیتال اعمال شوند. شما میتوانید از آنها هم برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی کمک بگیرید و هم زمانی که قصد خرید یا فروش یک دارایی خاص را دارید.
تحلیل فاندامنتال چگونه کار میکند؟
با تجزیه و تحلیل فاندامنتال، میتوانید تصمیم بگیرید که آیا دارایی دارای قیمتی کاذب است یا برعکس، قیمت آن از ارزش واقعیاش، کمتر است و در آینده بالاتر خواهد رفت؟ با یک مثال کار را ادامه میدهیم: اتریوم را در نظر بگیرید؛ اکثر برنامههای مالی غیرمتمرکز (یا همان DeFi) روی بلاکچین اتریوم اجرا میشوند. اگر تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ فرض کنیم که دیفای قدرت رشد بالایی داشته باشد، ممکن است حدس بزنیم که ارزش اتریوم نیز در آینده بیشتر خواهد شد.
- بیشتر بدانید: DeFi چیست و چه تفاوتی با CeFi دارد؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
تحلیل تکنیکال بیشتر یک رویکرد اعداد محور برای تصمیم گیری است. فرض بر این است که بازار قبلاً کار ترکیب تمام اطلاعات شناخته شده را از طریق قیمت فعلی (که میتوانید در سایت بیت فاین بصورت 24 ساعته رصد کنید.) و میزان فعالیت معاملاتی انجام داده است.
از آنجایی که قیمتهای کنونی، منعکس کنندهی نیروهای بازار مانند عرضه و تقاضا هستند، متخصصان تحلیل تکنیکال، معتقدند که قیمت یک دارایی باید تصویری از احساس عموم در مورد آن در حال حاضر به شما ارائه دهد. این به عنوان احساسات بازار شناخته میشود و شاخصی است که معامله گران برای پیش بینی روندها و تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.
اهمیت این تحلیلها کجاست؟
اگر به مدلها و ابزارهای سطح بالا که معاملهگران حرفهای از آنها استفاده میکنند دسترسی داشته باشید، استفاده از هر دو استراتژی با هم میتواند دید کاملتری از معاملات را به شما ارائه دهد. در حالی که تحلیل بنیادی (فاندامنتال) به شاخصهای عینیتر، ارزش بالقوه بلندمت دارایی (مواردی مانند فعالیت شبکه، موارد استفاده، مدل کسب و کار و نقشه راه) توجه میکند، تحلیل تکنیکال به طور خاص بر عملکرد بازار دارایی تمرکز دارد.
از سوی دیگر، معاملهگران حرفهای ممکن است بسیار بیشتر به یکی از این دو تکیه کنند. برای مثال، یک معاملهگر ممکن است با استفاده از مدلهای رایانهای که عمیقاً تغییرات قیمت و حجم را مورد بررسی قرار میدهند، تحلیل تکنیکال انجام دهد. اگر یک دارایی مشخص، تمایل به گذراندن دورههای رونق و رکود نسبتاً منظم داشته باشد، تحلیل تکنیکال میتواند به سرمایهگذاران، بینشی از ریتم این چرخهها اعطا کند و به آنها کمک کند فرصتهایی را برای سرمایهگذاری در این چرخههای کوتاه مدت ببینند.
به خاطر داشته باشید که .
اجرای استراتژیهای سرمایهگذاری کوتاه مدت موفق، بسیار دشوار است. مطالعه الگوهای قیمت، لزوماً به شما کمک نخواهد کرد تا پیشبینیهای قدرتمندی داشته باشید، به خصوص در این بازارهای پر نوسان. شما باید فقط در حد توان خود سرمایهگذاری کنید. یک مشاور مالی کاربلد میتواند به شما در ایجاد یک استراتژی و درک ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال کمک کند. توجه داشته باشید، سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال همانقدر که ممکن است شما را یک شبه به ثروت بالا برساند، ممکن است که شما را از عرش به فرش بکشاند. در نتیجه، بی فکر عمل نکنید.
تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چیست و چطور انجام می شود؟
هر آن چیزی که باید در آموزش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی ارزهای دیجیتال بدانید
طی آموزش تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، کاربران با دانش ارزیابی پارامترهای مختلف یک دارایی آشنا می گردند. این پارامترها در حالت کلی شامل فاکتورهای اقتصادی، مالی و دیگر موارد است که سبب می گردد بتوان ارزش واقعی دارایی در حال حاضر را به دست آورد. همچنین احتمال پیش بینی بهای دارایی در آینده را نیز بالا می برد.
در هنگام استفاده از تحلیل فاندامنتال یا Fundamental analysis که به آن تحلیل بنیادی نیز گفته می شود، معامله گر یا تحلیل گر وضعیت یک پروژه یا شرکت را از جوانب گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. او اخبار و وقایع با اهمیت را پیگیری می کند.
تعریف تحلیل فاندامنتال به زبان دیگر آن است که هرگاه جنبه های مختلف و فاکتورهای موثر بر یک طرح یا شرکت به گونه ای مورد آنالیز واقع شود که تمامی ارزش ذاتی و عامل های بالقوه آن را بتوان تشخیص داد، گفته می شود که تجزیه و تحلیل بنیادی انجام گرفته است.
مثالی در این مورد آن است که اگر خبر توزیع بیت کوین از طریق اخبار شبکه های اجتماعی انتشار یابد و فردی پیش بینی کند که قیمت بالاتر خواهد رفت، آنگاه اقدام به خرید بیت کوین می نماید. این شخص، تحلیل بنیادی را برای تصمیم به خریداری بیت کوین به کار برده است.
در ادامه این مقاله ارز دیجیتال با مراحل مختلف تحلیل فاندامنتال آشنا می شوید.
وقتی به دنبال یک سرمایه گذاری بالقوه هستید، این موارد را به خاطر داشته باشید. البته این یک لیست جامع نیست، اما یک روش عالی برای شماست که بتوانید تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری های احتمالی ارزهای رمزنگاری را شروع کنید تا به یک معامله گر ارز دیجیتال بهتر تبدیل شوید.
انواع تحلیل ها در بازارهای مالی کدامند؟
در بازارهای مالی، سه نوع تحلیل مختلف با تعاریف تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال و تحلیل احساسات وجود دارد.
در تحلیل تکنیکال از فهرست قیمت های گذشته یک کالا، دارایی، سهام و یا ارز استفاده می شود. در این نوع تحلیل، همچنین اندیکاتورهای مختلفی به کار گرفته می شود. با استفاده از این موارد تحلیل گر میتواند روند قیمت را در آینده پیشبینی نماید. در تحلیل فنی یا تکنیکال برای سنجش بازار تنها مطالعه نمودارهای حرکت قیمت ها مورد نیاز است و معیارهای دیگری در نظر گرفته نمی شود.
در تحلیل احساسات نیز، از اندیکاتورهای مختلفی برای ارزیابی و آنالیز احساسات اکثریت افراد جامعه استفاده می شود. این نوع تجزیه و تحلیل تقریبا همانند تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ تحلیل فاندامنتال عمل می کند.
اگر تریدری بخواهد ریسک سرمایه گذاری و معاملات خود را کم می کند، لازم است از انواع تحلیل ها و ابزارها برای پیش بینی چگونگی معامله خود استفاده نماید. در اینصورت احتمال موفقیت معامله گر افزایش خواهد یافت.
آیا تحلیل فاندامنتال در بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است؟
بعضی بر این باورند که سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال مشابه با بازار بورس و یا بازار سهام است. لازم است بدانید که استفاده از روش تجزیه و تحلیل فاندامنتال در این دو بازار، تفاوتهای اساسی با همدیگر دارند.
فرض کنید بخواهید در بازار بورس بر روی سهام یک شرکت سرمایه گذاری نمایید. شاخص هایی که میزان رشد شرکت را نشان می دهند، در آمد دوره های سه ماهه، راندمان و سود شرکت به عنوان ابزار تحلیل به کار گرفته می شوند. این فاکتورها می توانند شاخص های خوبی برای یک سرمایه گذار باشند، زیرا می تواند با بررسی این عوامل احتمال افزایش یا کاهش قیمت در آینده را پیش بینی کرده و متوجه شد که وضعیت سهام این شرکت در آینده چگونه خواهد شد.
ابزارهایی که جهت تحلیل فاندامنتال در بازار بورس کاربرد دارد، حاوی بررسی گزارش های درآمد شرکت، عملکرد و کارآیی شرکت، گزارش های هیئت مدیره و اخبار انتشاریافته از وضعیت شرکت می باشد. در ادامه می بینید ابزاری که در تحلیل بنیادی بازار ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد، با این ابزار در بازار بورس کاملا فرق دارد.
چه فاکتورهایی در آموزش تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال موثر هستند؟
برای آنکه نقش تحلیل فاندامنتال را در هر سرمایه گذاری بدانیم، اولین موردی که لازم است در نظر داشته باشیم، مقصود ما از سرمایه گذاری است. به طور معمول سرمایه گذاری به سه گروه بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت دسته بندی می نمایند.
سرمایه گذارانی که در سرمایه گذاری های کوتاه مدت دارای تجربه هستند، بر این باورند که در اینگونه سرمایه گذاری ها می توان تنها با استفاده از تحلیل تکنیکال، معاملات پر سودی را انجام داد؛ حتی بدون آنکه آنالیز فاندامنتال را در نظر بگیرند.
اگر سرمایه گذاری های شخص میان مدت و به خصوص بلندمدت باشد، لازم است هر دو نوع تحلیل یعنی آنالیز تکنیکال و فاندامنتال را در بررسی های بازار مالی خود به کار گیرند.
به عنوان اطمینان بیشتر و کم کردن ریسک معاملات، کاربران می توانند تحلیل احساسات را نیز به کار ببرند.
در آموزش تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، تریدرها باید این نکته را در نظر داشته باشند که فاکتورهای موثر بر قیمت رمزارزها، با فاکتورهای موثر بر ارزهای سنتی و سهام متفاوت است. در ادامه به بررسی این تفاوت ها می پردازیم.
فاکتور مارکت کپ چه نقشی در تحلیل فاندامنتال دارد؟
اصطلاح مارکت کَپ در واقع ارزش کل بازار را مشخص می کند. مقدار مارکت کپ که بر حسب دلار سنجیده می شود، مقدار کل سرمایۀ در حال گردش هر رمزارز را نشان می دهد.
برای آگاهی از مقدار مارکت کپ برای هر ارز دیجیتال می توانید به سایت کوین مارکت کپ مراجعه نمایید. مقدار مارکت کپ با این فرمول محاسبه می گردد:
ارزش کل بازار برابر است با تعداد کل کوین های در گردش ضربدر قیمت یک واحد از کوین مورد نظر.
به عنوان مثال در نظر بگیرید که قیمت هر بیت کوین در 30 ژوئیه 2020 برابر با 10960.71 دلار است و مقدار کل بیت کوین های در گردش درج شده در سایت کوین مارکت کپ برابر با 18446775 بیت کوین است. در نتیجه مقدار کل سرمایه بیت کوین طبق فرمول بالا با 18446775 ضربدر 10960.71 محاسبه شده و مقدار آن برابر با 202189751210.25 می گردد.
چیزی که ارزش یک رمزارز را در بازار مشخص می کند مارکت کپ یا در واقعیت کل سرمایه فعلی آن رمزارز در بازار ارزهای رمزنگاری است. این پارامتر ارزش یک رمزارز در مقابل دیگر رمزارزها را نشان می دهد. در وبسایت کوین مارکت کپ، ترتیب رمزارزهای گوناگون بر پایه مارکت کپ برای هر رمزارز مشخص شده است.
در حالت کلی می توان گفت که مقدار کل سرمایه یک ارز دیجیتال یا مارکت کپ آن ارز، به طور مستقیم بر میزان ریسک معاملات با آن رمزارز اثر می گذارد. زیاد بودن میزان مارکت کپ به این معنی است که حجم سرمایه بالایی در این رمزارز وجود دارد. بنابراین تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ می تواند در حکم یکی از فاکتورهایی باشد که ریسک معاملات در این ارز دیجیتال را کاهش می دهد.
چگونه می توان میزان ریسک سرمایه گذاری در رمزارزهای مختلف را مقایسه کرد؟
برای آنکه کارایی بهتر فاکتور مارکت کپ را درک کنیم، میتوان این پارامتر را برای ارزهایی که خصوصیات مشابه دارند، محاسبه کرده و در یک گروه تقسیم بندی قرار داد. پس از آن با مقایسه میزان مارکت کپ آنها، می توان میزان ریسک سرمایه گذاری در این ارزها را با هم قیاس کرد.
برای سنجش اینکه نوع خاصی از ارزها دارای چه میزان اهمیت بوده و چقدر در بازار سهم دارند، می توان مارکت کپ آنها را با هم جمع کرده و با کل سرمایه ای که در بازار رمزارزها وجود دارد، مقایسه نمود.
فرض کنید جایگاه برخی از کوین ها را بخواهیم بدانیم، پس مارکت کپ های این رمزارزهای خاص را با هم جمع کرده و سپس آن مقدار را با تمامی سرمایه که در حال حاضر در بازار موجود است مقایسه می نماییم و بنابراین دید کلی در مورد جایگاه این کوین ها به دست می آوریم.
نکات مثبت و منفی مارکت کپِ پایین کدامند؟
اگر مارکت کپ ارزی پایین باشد، امکان دارد که نوسانات قیمتی زیادی در بازار به وجود آید. به طور مثال اگر بهای یک ارز بخواهد دو برابر شود، لازم است که مارکت کپ آن نیز دو برابر گردد. اگر مارکت کپ ارزی پایین باشد، امکان دارد افرادی حجم سرمایه را بالا ببرند و بنابراین مارکت کپ بالاتر رفته و افزایش قیمت به وجود می آید. می توان گفت این یکی از معایب ارزهایی با مارکت کپ پایین می باشد.
اگر دیگر فاکتورهای ارز مناسب باشد ولی مارکت کپ آن پایین باشد، برای بالا بردن قیمت، حجم سرمایه کمتری نیاز است.
حال اگر دیگر پارامترهایی که برای سنجش یک پروژه مهم است، نشان دهنده پیشرفت خوب آن پروژه باشد، وقتی مارکتکپ پایین است، به آن مفهوم خواهد بود که به طور مثال آن ارز برای افزایش قیمت به اندازه 50% در مقایسه با ارزی که مارکت کپ بیشتری دارد، به حجم سرمایه کمتری نیاز خواهد داشت.
در کل اگر مارکت کپ یک رمزارز پایین باشد، ریسک معاملات آن بالاتر است ولی در حالتی که صعودی گردد، سودآوری خوبی خواهد داشت.
مارکت کپ از پارامترهای مهم در تحلیل فاندامنتال است ولی جهت تحلیل دقیق بازار به روش فاندامنتال، لازم است بقیه پارمترهای آن نیز مورد ارزیابی و توجه قرار گیرد.
نقش حجم معاملات در آموزش تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چیست؟
یکی دیگر از فاکتورهای مهمی که در تحلیل بنیادی لازم است ارزیابی شود، میزان حجم معاملات یک رمزارز است که در مدت یک شبانه روز کامل دنبال می گردد. حجم معاملات در عرض بیست و چهار ساعت میزان توکن هایی که معامله شدهاند را نمایان می کند.
جهت ارزیابی این فاکتور از بخش داده های گذشته یا Historical Data می توان به حجم معاملات در ماه جاری دستیابی پیدا کرد و آن را مورد بررسی قرار داد.
علت بررسی ماهانه حجم معاملات آن است که این حجم در طول یک روز ممکن است به دلایل گوناگون از قبیل یک رویداد و یا شایعه دچار یک نوسان ناگهانی شود و سپس در روزهای آتی به همان حالت معمول خود برگردد. ولی با ارزیابی حجم معاملات روزانه در طول یک ماه، می توان به دید بهتری از میزان متوسط حجم معاملات روزانه آن رمزارز دست یافت.
اشکالی که در زمان پایین بودن میزان حجم معاملات پیش می آید این است که اگر بخواهید رمزارزی را خرید کنید، به دلیل آنکه حجم معاملات خرید و فروش روزانه پایین است، اگر تصمیم به فروش آن بگیرید، با مشکلی به نام نقدشوندگی مواجه خواهید شد.
هرگاه قیمت یک رمزارز زیاد شود همزمان با بالا رفتن قیمت، حجم معاملات آن نیز در طی یک روز زیاد خواهد شد. بالا رفتن حجم معاملات نشانگر آن است که افراد زیادی در حال معامله خریداری و فروش آن رمزارز می باشند و امکان دارد که افزایش قیمت ادامه پیدا کند.
اگر قیمت یک ارز دیجیتال ناگهانی افزایش پیدا کند، ولی حجم معاملات آن رمزارز، تغییر بسیار کمی داشته باشد، حاکی از آن است که افراد بسیاری کمی به معاملات آن رمزارز پرداخته اند و پیش بینی می شود که روند صعود به زودی پایان یابد.