فارکس خوب

چگونه یک مدیر مالی شویم؟

مدیریت مالی را یکی از ارکان اصلی هر سازمان یا شرکت (اعم از دولتی، خصوصی یا سهامی عام) در نظر گرفت که همپای مدیر اجرایی، مدیر نیروی انسانی و سایر مدیران، شرکت را در حرکت به سمت اهداف خود راهبری می‌کند. مدیر مالی ضمن نظارت بر درآمدها و هزینه‌‌های شرکت، منابع مالی سازمان اعم از وجوه نقد، دارایی‌‌های سرمایه‌‌ای، اوراق بهادار و … را در جهت اهداف سازمان به صورت کارا و اثربخش هدایت می‌کند .
مدیر مالی یک شرکت ضمن مشخص کردن دارایی‌‌‌‌های ثابت، سرمایه‌‌ای و جاری، تصمیماتی را در حوزه تامین وجوه، اخذ وام یا سرمایه‌گذاری اتخاذ می‌کند که این تصمیمات در رشد، رقابت و حتی بقای سازمان نقشی کلیدی را ایفا می‌کند. لذا اغلب سازمان‌‌های متوسط یا بزرگ در انتخاب فرد مناسب برای این ایفای این نقش، حساسیت بسیار زیادی به خرج داده و به دنبال افراد مستعد و با سابقه می‌‌گردند .
با پیشروی سیاست‌های اقتصادمحور و تشکیل بازارهای سرمایه در ایران و جهان موجب شده تا هر شرکت، نهاد و سازمانی برای ادامه‌ی فعالیت‌های مالی خود به مشاورین مالی نیاز داشته باشد. کسانی که بتوانند در حوزه‌ی مدیریت سرمایه تخصص داشته باشند و شرکت‌ها را در سرمایه‌گذاری‌های سودآور کمک کنند .
فارغ‌التحصیلان رشته‌ی مدیریت امور مالی در کنترل هزینه، قیمت‌گذاری، پیش‌بینی سود، اندازه‌گیری بازده موردنظر پروژه‌ها، مدیریت دارایی‌ها و مدیریت منابع مالی متخصص می‌شوند .
همان‌طور که گفته شد با افزایش تمایل مردم به شرکت در بورس و سرمایه‌گذاری و افزایش شرکت‌های سرمایه‌گذاری، بازار کار گسترده‌ای را پیش روی تحصیل‌کرده‌های رشته‌ی مدیریت امور مالی قرار داده است. این افراد علاوه بر مشاوره‌ی مالی که می‌توانند برای شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف انجام دهند با دانششان، خود نیز می‌توانند به سرمایه‌گذاری بپردازند و درآمد خوبی داشته باشند .
این رشته برای افرادی مناسب است که ضمن علاقه به کار با اعداد و ارقام، به مفاهیم مالی، اقتصادی و سرمایه‌گذاری نیز علاقه داشته باشند. پیشنهاد می‌‌شود نگاهی به یک صورت مالی بیندازید (به سایت Codal.ir مراجعه کرده و مثلاً صورت سود و زیان یکی از شرکت‌‌ها را ببینید). هریک از عناوین و مفاهیم این صورت‌‌های مالی از دغدغه‌‌های مدیر مالی سازمان بوده و تلاش در بهبود آن از وظایف مستقیم ایشان است .
فارغ‌التحصیلان این رشته نباید انتظار داشته باشند که به محض اتمام تحصیل بتوانند به عنوان مدیر مالی در یک شرکت بزرگ یا حتی متوسط مشغول به کار شوند، زیرا همان‌‌گونه که اشاره شد، این موقعیت شغلی یکی از ارکان بسیار حساس در سازمان بوده و داشتن تجربه از الزامات آن است. اما خوشبختانه موقعیت‌‌های شغلی دیگری نیز پیش روی فارغ التحصیلان این رشته وجود دارد تا در آنجا به کسب تجربه بپردازند .
با یک نگاه کلی به ترکیب پرسنل در بانک‌‌ها، شرکت‌‌های بیمه، شرکت‌‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌‌های مشاوره مالی و سرمایه‌‌گذاری و نیز شرکت‌‌های فعال در گوشه و کنار بورس اوراق بهادار، می‌‌توانید تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان مدیریت مالی را ببینید که در حال ایفای نقش هستند. فعالیت این افراد در حوزه‌‌های مختلفی به عنوان تحلیلگر مالی و اقتصادی، مشاور مالی، معامله‌گر، مدیر پرتفوی و بسیاری موارد مشابه صورت می‌‌گیرد .
گرایش های رشته : سرمایه گذاری ، بیمه، مالی شرکتی، حقوق مالی، ریسک، بانکداری، مهندسی مالی

چگونه به یک مدیر کسب و کار موفق تبدیل شویم

تبدیل شدن به یک مدیر تجاری موفق یک مسیر شغلی چالش برانگیز اما هیجان انگیز است. مدیران کسب و کار وظیفه دارند اطمینان حاصل کنند که کسب و کارها به اهداف خود می رسند و به همین دلیل مسئولیت های زیادی بر عهده دارند. هر کسب‌وکاری تعریف و مسئولیت‌های متفاوتی برای مدیر کسب‌وکار خود دارد، اما در سطح بالاتر، وظیفه آن‌ها این است که از پیشرفت و کارکرد بخش‌های خود با حداکثر بهره‌وری اطمینان حاصل کنند. اگر شما علاقه مند به تبدیل شدن به یک مدیر کسب و کار هستید، در زیر اطلاعاتی در مورد نحوه انجام این کار و مهارت های مورد نیاز خود خواهید یافت.

گزینه های مختلف زیادی برای شما وجود دارد

اگر می‌خواهید مدیر کسب‌وکار شوید، گزینه‌ها و مسیرهای شغلی مختلفی در دسترس شما هستند. برای مثال، ممکن است تصمیم بگیرید که یک مدیر تدارکات یا حتی یک مدیر بازاریابی شوید. اگرچه این عناوین اشاره به جنبه های مختلف مدیریت کسب و کار ، آنها هنوز موقعیت های مدیریت کسب و کار هستند و فقط برخی از گزینه های بسیاری در دسترس شما هستند.

تبدیل شدن به یک مدیر کسب و کار

برای تبدیل شدن به یک مدیر تجاری، به مدارک تحصیلی و تجربه صحیح در زمینه های خاصی که می خواهید روی آن تمرکز کنید نیاز دارید.

بسیاری از شرکت ها به کارمندانی که حداقل دارای مدرک لیسانس در تجارت هستند، موقعیت های مدیریت بازرگانی ارائه می دهند. با این حال، در محیط های بسیار رقابتی، ممکن است برای بدست آوردن این موقعیت به مدرک تحصیلات تکمیلی نیاز داشته باشید. اگر می‌خواهید سریع‌تر از نردبان بالا بروید، بهترین شرط شما این است که مدرک فوق‌لیسانس بگیرید، حتی اگر شرکتی که در آن کار می‌کنید به صراحت اعلام نکرده باشد که برای رسیدن به این موقعیت به یک مدرک نیاز دارید.

بسیاری از برنامه های کسب و کار تحصیلات تکمیلی در دسترس هستند، از جمله تعداد زیادی برنامه های مختلف آنلاین. برای دیدن همه گزینه های موجود، نگاه کنید لیست کامل مدارک Uni Compare . آنها درجات مختلف، از جمله مدارک تحصیلات تکمیلی بازرگانی را از دانشگاه های مختلف رتبه بندی می کنند. می‌توانید دانشگاه‌های مختلف و رتبه‌بندی آنها را مقایسه کنید تا بهترین گزینه را پیدا کنید.

تجربه کاری

علاوه بر مدرک لیسانس، برخی از مشاغل نیز از شما می خواهند که در زمینه کسب و کار تجربه داشته باشید. تجربه ای که دارید باید در حوزه ای باشد که می خواهید مدیریت کنید. به عنوان مثال، تجربه حسابداری یا تحلیل مالی. میزان تجربه ای که نیاز دارید به کسب و کار و مسئولیت هایی که بر عهده خواهید داشت بستگی دارد.

مسئولیت های مدیر بازرگانی

بسته به شغل و موقعیت، مأموریت شما می تواند محدود یا کاملاً گسترده باشد. وظیفه اصلی یک مدیر کسب و کار نظارت بر کار سایر کارکنان است و در عین حال به کسب و کار کمک می کند تا به اهداف خود برسد. علاوه بر این مسئولیت ها، شما مسئولیت آموزش کارکنان را نیز خواهید داشت. اینجا جایی است که تجربه کاری قبلی چگونه یک مدیر مالی شویم؟ شما مطرح می شود.

به عنوان یک مدیر تجاری، همچنین از شما خواسته می شود که گزارش های مالی را حفظ و تجزیه و تحلیل کنید، با مشتریان، کارکنان و مشتریان ارتباط برقرار کنید، قراردادها را مذاکره کنید و بودجه ها را تهیه و نظارت کنید.

به خاطر داشته باشید که اینها حداقل ها هستند و ممکن است بسته به آنچه مدیریت بالا دستور می دهد کارهای بیشتری انجام دهید.

به چه مهارت هایی نیاز دارید؟

یکی از مهم ترین مهارت هایی که یک مدیر کسب و کار باید داشته باشد، توانایی رهبری، هدایت، الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در افرادی است که زیر نظر آن کار می کنند. آنها باید این کار را انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که افرادی که مسئولیت آنها را بر عهده دارند بهترین کار خود را انجام می دهند. به یک رهبر انگیزشی باشید ، یک مدیر تجاری نیز باید کاریزما و رفتار حرفه ای در مورد آنها داشته باشد. هر دوی این موارد در ایجاد اعتماد و احترام در میان کارمندانی که زیر نظر شما کار می کنند کمک زیادی می کند. زمانی که این کارمندان با انگیزه هستند و به شما اعتماد می کنند و به شما احترام می گذارند، انگیزه پیدا می کنند تا برای کمک به بخش یا شرکت در رسیدن به اهداف خود فراتر از آن عمل کنند.

همچنین به مهارت های ارتباطی قوی نیاز خواهید داشت. مهارت‌های ارتباطی قوی به شما کمک می‌کند تا به طور مؤثر با تیمی که مسئولیت آن را بر عهده دارید کار کنید، زیرا این مهارت به شما امکان می‌دهد انتظارات خود را بیان کنید و بازخورد را به تیم خود منتقل کنید. علاوه بر اینکه یک ارتباط دهنده موثر هستید، باید شنونده خوبی نیز باشید. این به شما کمک می کند تا مناطقی را که تیم شما ممکن است با آن مشکل داشته باشد شناسایی کنید و همچنین نقاط ضعف را شناسایی کنید. این مهارت‌های ارتباطی نیز فراتر از تیم شما است، زیرا شما همچنین باید در هنگام برخورد با مقامات جامعه، رهبران تجاری و مدیریت چگونه یک مدیر مالی شویم؟ بالاتر، یک ارتباط‌دهنده حرفه‌ای و متین باشید.

یک مدیر کسب و کار خوب باید قاطع باشد. آنها باید درک کنند که مسئولیت تصمیم گیری برای تیمشان و به نمایندگی از تجارت بر عهده آنهاست. بنابراین، آنها باید بتوانند موقعیت‌های مختلف را تجزیه و تحلیل کنند، ببینند چه گزینه‌هایی در دسترس هستند و راه‌حلی را بیابند که بهترین کار را برای کسب‌وکار داشته باشد. مدیر کسب و کار همچنین باید آماده اتخاذ تصمیمات سخت مانند اخراج یک کارمند یا خلاص شدن از شر کل بخش باشد، اگر این بهترین چیزی است که برای کسب و کار مناسب است.

تسلط بر فناوری یکی دیگر از مهارت های مهم است. یک مدیر کسب و کار خوب باید راه خود را در مورد برنامه های کاربردی گوشی های هوشمند، ابزارهای ارتباطی مختلف و سایر نرم افزارهایی که برای برقراری ارتباط با تیم خود و اشخاص ثالث به آن نیاز دارد، بشناسد. نرم افزار مدیریت پروژه به ویژه در مدیریت تیم بسیار مهم است زیرا به شما کمک می کند وظایف، پیشرفت و مسئولیت های هم تیمی ها را پیگیری کنید.

به یادگیری ادامه دهید

مدیران کسب و کار باید بپذیرند که افرادی با تجربه تر از آنها هستند. بنابراین، آنها باید برای یادگیری از این افراد باز باشند. در صورت لزوم، آنها باید یک مربی پیدا کنند تا راه را به آنها نشان دهد، چه زمانی که جدید هستند و/یا زمانی که در طول مسیر به مسیری نیاز دارند.

همچنین برای یک مدیر کسب و کار ایده خوبی است که به جامعه رهبران تجاری بپیوندد. در اینجا، آن‌ها می‌توانند مهارت‌های ارزشمندی را بیاموزند که باعث می‌شود آنها مدیران کسب‌وکار بهتری شوند. از طریق شبکه‌سازی در رویدادهای مختلف که توسط این جوامع برگزار می‌شود، می‌توانند افرادی را پیدا کنند تا ایده‌های خود را با آنها به اشتراک بگذارند و در مواقع نیاز از آنها کمک بگیرند.

تبدیل شدن به یک مدیر کسب و کار یک چشم انداز هیجان انگیز است. اگر می‌خواهید یک مدیر کسب‌وکار موفق باشید، صلاحیت‌های مناسب را داشته باشید، به یادگیری ادامه دهید و همیشه کاری را انجام دهید که به بهترین وجه منافع کسب‌وکار را تامین می‌کند.

خوانندگان همچنین ممکن است دوست داشته باشند:

هنرمندان در هر استریم چقدر دستمزد می گیرند

هنرمندان واقعا چقدر برای استریم ها دستمزد می گیرند - یک شکست مالی

چگونه یک مدیر مالی شویم؟

مدیریت مالی را یکی از ارکان اصلی هر سازمان یا شرکت (اعم از دولتی، خصوصی یا سهامی عام) در نظر گرفت که همپای مدیر اجرایی، مدیر نیروی انسانی و سایر مدیران، شرکت را در حرکت به سمت اهداف خود راهبری می‌کند. مدیر مالی ضمن نظارت بر درآمدها و هزینه‌‌های شرکت، منابع مالی سازمان اعم از وجوه نقد، دارایی‌‌های سرمایه‌‌ای، اوراق بهادار و … را در جهت اهداف سازمان به صورت کارا و اثربخش هدایت می‌کند .
مدیر مالی یک شرکت ضمن مشخص کردن دارایی‌‌‌‌های ثابت، سرمایه‌‌ای و جاری، تصمیماتی را در حوزه تامین وجوه، اخذ وام یا سرمایه‌گذاری اتخاذ می‌کند که این تصمیمات در رشد، رقابت و حتی بقای سازمان نقشی کلیدی را ایفا می‌کند. لذا اغلب سازمان‌‌های متوسط یا بزرگ در انتخاب فرد مناسب برای این ایفای این نقش، حساسیت بسیار زیادی به خرج داده و به دنبال افراد مستعد و با سابقه می‌‌گردند .
با پیشروی سیاست‌های اقتصادمحور و تشکیل بازارهای سرمایه در ایران و جهان موجب شده تا هر شرکت، نهاد و سازمانی برای ادامه‌ی فعالیت‌های مالی خود به مشاورین مالی نیاز داشته باشد. کسانی که بتوانند در حوزه‌ی مدیریت سرمایه تخصص داشته باشند و شرکت‌ها را در سرمایه‌گذاری‌های سودآور کمک کنند .
فارغ‌التحصیلان رشته‌ی مدیریت امور مالی در کنترل هزینه، قیمت‌گذاری، پیش‌بینی سود، اندازه‌گیری بازده موردنظر پروژه‌ها، مدیریت دارایی‌ها و مدیریت منابع مالی متخصص می‌شوند .
همان‌طور که گفته شد با افزایش تمایل مردم به شرکت در بورس و سرمایه‌گذاری و افزایش شرکت‌های سرمایه‌گذاری، چگونه یک مدیر مالی شویم؟ بازار کار گسترده‌ای را پیش روی تحصیل‌کرده‌های رشته‌ی مدیریت امور مالی قرار داده است. این افراد علاوه بر مشاوره‌ی مالی که می‌توانند برای شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف انجام دهند با دانششان، خود نیز می‌توانند به سرمایه‌گذاری بپردازند و درآمد خوبی داشته باشند .
این رشته برای افرادی مناسب است که ضمن علاقه به کار با اعداد و ارقام، به مفاهیم مالی، اقتصادی و سرمایه‌گذاری نیز علاقه داشته باشند. پیشنهاد می‌‌شود نگاهی به یک صورت مالی بیندازید (به سایت Codal.ir مراجعه کرده و مثلاً صورت سود و زیان یکی از شرکت‌‌ها را ببینید). هریک از عناوین و مفاهیم این صورت‌‌های مالی از دغدغه‌‌های مدیر مالی سازمان بوده و تلاش در بهبود آن از وظایف مستقیم ایشان است .
فارغ‌التحصیلان این رشته نباید انتظار داشته باشند که به محض اتمام تحصیل بتوانند به عنوان مدیر مالی در یک شرکت بزرگ یا حتی متوسط مشغول به کار شوند، زیرا همان‌‌گونه که اشاره شد، این موقعیت شغلی یکی از ارکان بسیار حساس در سازمان بوده و داشتن تجربه از الزامات آن است. اما خوشبختانه موقعیت‌‌های شغلی دیگری نیز پیش روی فارغ التحصیلان این رشته وجود دارد تا در آنجا به کسب تجربه بپردازند .
با یک نگاه کلی به ترکیب پرسنل در بانک‌‌ها، شرکت‌‌های بیمه، شرکت‌‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌‌های مشاوره مالی و سرمایه‌‌گذاری و نیز شرکت‌‌های فعال در گوشه و کنار بورس اوراق بهادار، می‌‌توانید تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان مدیریت مالی را ببینید که در حال ایفای نقش هستند. فعالیت این افراد در حوزه‌‌های مختلفی به عنوان تحلیلگر مالی و اقتصادی، مشاور مالی، معامله‌گر، مدیر پرتفوی و بسیاری موارد مشابه صورت می‌‌گیرد .
گرایش های رشته : سرمایه گذاری ، بیمه، مالی شرکتی، حقوق مالی، ریسک، بانکداری، مهندسی مالی

گروه مدیریت مالی دانشگاه خوارزمی در افق ۵ ساله آتی، در صدد است تا با جذب اعضاء هیئت علمی توانمند و تقویت زیرساخت­های سخت­ افزاری و نرم­ افزاری، به عنوان قطب اول مدیریت مالی در کشور شناخته شده و در زمینه­ های آموزشی و پژوهشی، به جایگاه ممتاز در بین دانشگاه­ های منطقه خاورمیانه و مطرح در سطح بین ­المللی دست یابد.

چگونه از یک کارمند ساده به یک مدیر موفق تبدیل شویم؟

چگونه از یک کارمند ساده به یک مدیر موفق تبدیل شویم؟

چگونه از یک کارمند ساده به یک مدیر موفق تبدیل شویم؟

اگر چندین سال است که به عنوان منشی یا کارمند در بخش بایگانی کار می کنید، شاید برایتان سوال پیش بیاید که رییس شما چه زمان شما را به سمت سرپرستی ارتقا می دهد؟ یا حتی برایتان سوال پیش آید که آیا در این شغل ها امکان ارتقا وجود دارد یا خیر؟

واقعیت امر اینست که یک سازمان همیشه به بخش بایگانی یا قسمت اداری خود وابسته است و امکان ارتقا یا علاقه کارفرما به ایجاد ارتقا در این سمت ها کمتر از بقیه بخش های یک سازمان می باشد.

چگونه از یک کارمند ساده به یک مدیر موفق تبدیل شویم؟

برای ارتقا شما از یک کارمند ساده به مدیری موفق باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:

باید بدانید کار بیشتر با مسئولیت بیشتر برابر نیست.

به سادگی به عهده گرفتن بیشتر کارهایی که قبلاً انجام داده اید، پذیرفتن مسئولیت بیشتر برای یک کار سطح بالاتر نیست. اگر می خواهید رئیس شما، شما را به عنوان ماده مدیریتی در نظر بگیرد، باید مشاغل سطح بالاتر را “مالکیت” دهید.

این بدان معناست که کار را بدون توجه به هر کاری انجام دهید، از تمام مهارت ها و خلاقیت هایی که در اختیار دارید استفاده کنید. این به معنای “کار کردن با مشکل” و خارج کردن از روشهای عملیاتی استاندارد برای غلبه بر هر نوع درد است.

هیچ سوالی درباره “حالا چه کاری باید انجام دهم” وجود ندارد. شما در پست مدیریتی باید خودتان همه چیز را اداره کنید و باید بدانید تصمیم گیری جز وظایف یک مدیر می باشد.

بیشتر از دیگران کار کنید.

اگر انتظار دارید که به سمت مدیریت بالا بروید، هر کاری که لازم باشد باید انجام دهید، حتی اگر این، به معنای کار دروعده ی ناهار یا کار در آخر هفته باشد شما باید امادگی کار در ساعت غیر اداری را داشته باشید بیشتر از بقیه پرسنل کار کنید و بیشتر از مابقی پرسنل به عنوان یک کارمند انعطاف از خود نشان دهید.

پس از رسیدن به هدفتان که مدیریت است می توانید آن ناهارهای طولانی را بخورید اما تا زمانی که همه چیز تمام نشده سخت بکوشید.

اتخاذ رویکرد غیر یکپارچه.

فرد خودمحور یا فردگرا معتقد است که هیچ چیزی فراتر از خود و تجارب فردی خویش وجود ندارد. بسیاری از کارمندان اداری و دفتری این نگرش را دارند. اتاق شما و کاری که در آن انجام می دهید مهم است.

کارهای تایپ و بایگانی در جعبه شما وارد می شود و محصول نهایی از جعبه خارج می گردد. پایان کار، پایان مسئولیت، پایان تعهد به اهداف کلی شرکت. از طرف دیگر، مدیران بالقوه الگوها را می بینند و برنامه هایی را در اطراف خود تدوین می کنند.

دنیای کار آنها برای پذیرفتن اهداف شرکت فراتر از اتاقکشان است. آنها فرصت ها را می بینند و برای بهبود امور و پیش بینی مشکلات یا گلوگاه ها مدل ها و ساختارهای کاری خود را ایجاد می کنند.

خود را در کسوت مدیریت و رهبری ببینید.

تاکنون بیشتر از اینکه رهبری داشته باشید به فکر کنار آمدن با آن بوده اید، این باید تغییر کند و به روشی قابل مشاهده. نیاز شما برای پسندیدن باید با انجام این کار با متقاعد کردن دیگران که می توانید آنها را رهبری کنید، برای انجام کار عقب نشینی کنید.

اگر شما در وعده نهار یا اجتماعات به جای یک سخنران، شنونده باشید، این ممکن است برای شما چالش برانگیز باشد ، زیرا دیگران عادت ندارند شما را به عنوان یک رهبر ببینند.

پیشگامی حتی در یک پروژه کوچک، طرز تفکر متفاوتی را می طلبد. شما باید نیروهای خود را پشت سر یک هدف جمع کنید، یاد بگیرید که انتقاد را بپذیرید و شخصیت های مختلف را با هم همکار کنید. در اینجا “زیر میکروسکوپ” خواهید بود. پس آماده شوید و بهترین خودتان باشید.

شبیه یک مدیر رفتار کنید.

باید تصویر خوبی از خودتان ارائه دهید. در فیلم Girl Working، تس مک گیل با بیان این جمله که “اگر می خواهید جدی گرفته شوید، به موهای مرتب احتیاج دارید” چهره روحانی خود را شکست.

اگر می خواهید به عنوان یک مدیر بالقوه جدی گرفته شوید، حتی باید به ظاهر خود توجه کنید از لباس تن گرفته تا آراستگی مو و ……

همه چیز را یادداشت نمایید.

در هنگام انجام وظایف برای شخص دیگر، اطمینان حاصل کنید که حافظه شما بسیار تیز است و چیزی را فراموش نمی کنید یا یادداشت برداری کنید. کارمندی که مدام یادداشت برداری می کند، به طور متوسط ​​سریعتر از سلسله مراتب بالاتر می رود.

اهداف مدیر خود را درک کنید.

تلاش خود را جدا از کارهای معمول خود به سمت تحقق آنها هدایت کنید. این نشان می دهد شما به جای اینکه فقط به موقع کار خود را برای رفتن به خانه انجام دهید، به تصویر بزرگ اهمیت می دهید.

داوطلب باشید.

فردی باشید که داوطلب کار و سهولت بیشتر است هر زمان که می توانید به همکاران خود کمک کنید. تعامل و همکاری بیشتر روحیه ی تیمی شمارا نشان می دهد که به مورد توجه قرار گرفتن توسط مدیر شما کمک می کند.

مطالعه کنید.

دیده شوید که در حال مطالعه کتابهایی درباره چگونگی پیشرفت در شغل خود هستید و از پیشرفت در شغل خود استقبال نمایید این عمل عشق شما به کارتان را نشان می دهد.

سخت کوشی و تعهد.

سخت کوشی و تعهد نسبت به کاری که اکنون انجام می دهید و علاقه شدید به یادگیری و پیشرفت ، مدیران شما را متقاعد می کند که باید ارتقا پیدا کنید.

شرکت ها و سازمان ها باید در نظر داشته باشند ارتقای شغلی باعث تشویق کارکنان و وفاداری آنها در سازمان می گردد، همچنین باعث افزایش بهره وری در کار و کارآمدتر شدن فعالیت ها در راستای رسیدن به اهداف سازمان می گردد.

این مقاله در جهت همراهی و کمک به ارتقای شغلی شما در سازمان یا شرکت محل خدمت شما می باشد. اگر تمامی موارد بیان شده در این مقاله را رعایت نمایید شما به سمت مدیریت دست پیدا خواهید کرد. فراموش نکنید در تمام طول خدمت شما در یک سازمان، تعهد، سخت کوشی، مطالعه و عشق شما را حرفه ای می نماید.

15 نکته جالب برای اینکه یک حسابدار حرفه ای شویم

15 نکته جالب برای اینکه یک حسابدار حرفه ای شویم

آموزش حسابداری: 15 نکته جالب برای اینکه یک حسابدار حرفه ای شویم

در این مطلب آموزش حسابداری ویژگی‎هایی که یک حسابدار حرفه‎ای دارد را در 15 نکته خلاصه کرده ایم .این نکات مهم و ابزارهای پیشرفته ای در رشته حسابداری است اما این نکات نه آنچنان سری هستند که نتوان از آن اطلاع یافت و نه آن چنان پیچیده هستند که نتوان آنها را بکار بست. امیدواریم با به کار بردن این نکات علاوه بر اینکه در کار خود به یک حسابدار حرفه‎ای تبدیل می شوید؛ از جایگاه بالاتر و مزایای بهتری نیز برخوردار گردید:

اولین نکته آموزش حسابداری : مطالعه همه قوانین

آشنایی کافی به قوانین جاری کشور همواره جزء اصلی ترین کارهای یک حسابدار حرفه‎ای است .علی الخصوص قوانین مالیاتی، قوانین سازمان تامین اجتماعی ،قوانین مربوط به وزارت کار رفاه و امور اجتماعی ، قوانین حقوق تجارت، قوانین مدنی و . که اطلاع از وضعیت به روز آنها کار دشواری نخواهد بود .

دومین نکته آموزش حسابداری :مطالعه و به روز بودن اطلاعات

مطالعه و کسب اطلاعات درباره رشته حسابداری و موارد مرتبط به آن یکی از مهمترین مواردی که است حسابداران حرفه‎ای انجام می‎دهند. این مطالعات شامل مسایل مالی ، مالیاتی ، بیمه و … می باشد. شما نیز به هر میزان از تنوع اطلاعات مالی بیشتری برخوردار باشید؛ می توانید خود را یک حسابداری حرفه‎ای بدانید و به همان نسبت از درآمد بالاتر و جایگاه بهتری برخوردار باشید. کتاب، روزنامه، مجله، فیلم های آموزشی ، اینترنت می توانند منابع کاربردی خوبی برای مطالعه و کسب اطلاعات درباره رشته حسابداری و موارد مرتبط به آن باشند. ضمنا دوره های آموزش حسابداری نیز با توجه به تغییرات زیاد اطلاعات می توانند روز به روز در این مورد اهمیت بیشتری پیدا کنند.

سومین نکته آموزش حسابداری :فراگیری کاربا انواع نرم افزار حسابداری

اصولا با وجود تنوع در حوزه نرم افزار حسابداری هر حسابدار حرفه ای باید نسبت به الگوریتم و روش کار این نرم افزارها مسلط باشد . در این صورت به محض نیاز به کاربری هر نرم افزار حسابداری می تواند ظرف کوتاهترین مدت ، نهایتا یک هفته به اشراف کامل و تسلط به آن نرم افزار شود . برای این کار باید دانش نرم افزاری داشته باشد . منظور ما تخصص در زمینه نرم افزار و برنامه نویسی نیست بلکه تسلط بر روش کار و حلقه های برنامه هاست که عموما یکسان هستند و از الگوریتمهای تقریبا واحدی استفاده می کنند . یکی از نرم افزارهای بسیار کاربردی در این زمینه نرم افزار حسابداری تحت وب است که می توان با آن از هر نقطه و در هر زمان به راحتی کار کرد .

چهارمین نکته آموزش حسابداری : کاربردهای اکسل در حسابداری

نرم افزار فوق العاده قدرتمند و کاربردی اکسل؛ محصول شرکت مایکروسافت، یکی از نرم افزارهایی است که قطعا حسابداران حرفه‎ای به آن تسلط کافی دارند و در بسیاری مواقع محاسبات و گزارشات بسیار خوبی می توان از آن استخراج کرد و همراه با سایر گزارشات به عنوان اطلاعات جانبی ارائه نمود. حتی برای اموری مثل محاسبه حقوق ، استهلاک و … نیز کاربردهای فراوانی دارد.

پنجمین نکته آموزش حسابداری : حسابداری با اولویت بندی

اولویت بندی مناسب برای انجام کار حسابداری، ثبت اسناد و مبلغ آنها یکی دیگر از خصوصیات یک حسابدار حرفه‎ای است. ثبت و بایگانی یک رسید بانکی با میلغ پانصد میلیون ریال اولویت بالاتری نسبت به ثبت یک هزینه جاری صد میلیون ریالی داراست. بنابراین ثبت هزینه حقوق و دستمزد ماهانه پرسنل اهمیت بیشتری نسبت به ثبت هزینه چند هزار تومانی خواهد داشت.

ششمین نکته آموزش حسابداری : نگهداری اسناد و مدارک حسابداری

اسناد و مدارک و حتی نامه هایی که در زمان کار و انجام محاسبات یا ثبت اسناد به دست یک حسابدار می رسد تا در برخی موارد به عنوان مبنای محاسبات یا ثبت های حسابداری قرار گیرد؛ دارای اهمیت بسیار زیادی است که حتما باید نسبت به بایگانی و نگهداری آنها با دقت و ظرافت اقدام گردد. حتی در صورتی که فکر می کنید برخی مدارک یا یادداشت ها بی ارزش و کم اهمیتند، تا مدتی نسبت به نگهداری آنها اقدام نمایید. گاهی اوقات امحاء زودهنگام همین مدارک بی ارزش مشکلات و مسائل زیادی را به وجود می آورد و خیلی وقتها نگهداری منظم و طبقه بندی شده آنها بهترین حلال مشکلات شماست و حتی بعضی اوقات با استفاده از همین مدارک که روزی کم اهمیت شمرده می شدند می توانید از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید.

هفتمین نکته آموزش حسابداری : آگاهی از اهمیت کار حسابداری

حسابداری قلب هر سیستم است .بخش حسابداری و امور مالی مهمترین بخش شرکت است که بوسیله تصمیم ها و عملکرد خود باعث ایجاد سود و یا زیان می شود و حتی آتیه شرکت را دستخوش تغییرات حساس می کند. یک حسابدار حرفه ای اهمیت حرفه خود و تاثیر آن را بر سازمان درک می کند.

هشتمین نکته آموزش حسابداری : تسلط بر اصول و قواعد بایگانی اسناد

یک حسابدار حرفه‎ای بایگانی اسناد را باید به نحوی انجام دهد که به ساده ترین شکل و در سریعترین زمان به آن دسترسی داشته باشد ضمنا طبقه بندی و حیطه بندی اسناد در بایگانی باید طوری باشد که کمترین احتمال گم شدن، مخدوش شدن و در دسترس سایر پرسنل قرار گرفتن اسناد وجود نداشته باشد.

نهمین نکته آموزش حسابداری : تسلط بر اصول و قواعد نامه نگاری و آیین نگارش

تسلط کافی جهت نگارش انواع نامه های اداری برای یک حسابدار آگاه و حرفه ای از شرایط الزامی است. همچنین بار حقوقی نامه ها باید درنظر گرفته شود. در نامه نگاری به سازمان امور مالیاتی یا سازمان بیمه تامین اجتماعی دقت و تمرکز علاوه بر تخصص و تجربه لازم است .

دهمین نکته آموزش حسابداری : اخذ تاییدیه برای هر دریافت و پرداخت

تجزیه تحلیل و ثبت رویدادها و فرایندها از جمله امور روزمره حسابداران است لذا یک حسابدار حرفه‎ای باید برای جزئی ترین امور، از مافوق خود و طرف مقابل عملیات تاییدیه های لازم را اخذ نموده و اصطلاحا سرخود کاری را انجام ندهد مگر اینکه برای آن دستور و تاییدیه دریافت کرده باشد. با در نظر گرفتن این موضع که صاحبان سرمایه افراد دیگری هستند حتما در خصوص مواردی مانند پرداخت ها، صدور چک، تسویه حساب با مشتریان، میزان حقوق همکاران و … تاییدیه های لازم را از مدیران شرکت و افراد صاحب امضا و اختیار چگونه یک مدیر مالی شویم؟ چگونه یک مدیر مالی شویم؟ دریافت نموده و این تاییدیه ها و مدارک دریافتی را جهت مراجعات احتمالی ، بایگانی و نگهداری کند.

یازدهمین نکته آموزش حسابداری : ثبت به موقع اسناد مالی

ارزش گزارشات به روز و کامل بسیار بیشتر از گزارشات ناقص و قدیمی است. یک حسابدار حرفه ای، با ثبت به موقع اسناد حسابداری؛ گزارشات را به روز کرده و چون از نظر زمانی فاصله کمی بین زمان وقوع با ثبت حسابداری هر رویداد وجود دارد؛ با اتکا به حضور ذهن خود حدالامکان از بروزاشتباهات جلوگیری کرده یا خطاهای احتمالی را تصحیح می کند.

دوازدهمین نکته آموزش حسابداری :ارائه گزارشات متمرکز و دقیق به مدیران به منظور اتخاذ تصمیمات

یک حسابدار حرفه‎ای باید حدالامکان گزارشاتی صحیح، شفاف و قابل اتکا به مدیران و تصمیم گیرندگان شرکت ارائه دهد چون آنها از این گزارشات و اطلاعات مالی برای تصمیمات خود استفاده می نمایند و در صورت داشتن ابهام، باید بلافاصله آن را دقیقا به مدیران و سایر افراد ذینفع اعلام کند و موارد ابهام را توضیح دهد. این را بدانید که همیشه کارآمدی یک سیستم حسابداری با صحت و قابلیت اتکای همین گزارشات سنجیده خواهد شد.

سیزدهمین نکته آموزش حسابداری :رازداری و امانت داری

اطلاعات و اسنادی که در اختیار امور مالی و حسابداری قرار داده می شود بسیار مهم و محرمانه است. از قبیل موجودی حساب بانکی ، ، میزان حقوق دریافتی همکاران و میزان مطالبات یا بدهی های شرکت و یا سود و زیان شرکت است که افشای آن به هر شکل و برای هرکسی ممکن است باعت ایجاد ضرر و زیان جبران ناپذیری گردد. بنابراین یکی از مهمترین ویژگی یک حسابدار حرفه‎ای رازداری است که سبب عدم افشای اینگونه اطلاعات می شود. یک حسابدار حرفه ای از نظر اخلاقی نیز باید حرفه ای عمل کند. امانتداری یکی دیگر از خصوصیات مهم و موثر یک حسابدار حرفه‎ای است. اوراق بهادار، وجوه نقد، اسناد و مدارک شرکت وهرگونه مواردی از این قبیل که جزء سرمایه شرکت ها است در اختیار حسابدار قرار میگیرد و یک حسابدار حرفه ای باید به دقت از آنها نگهداری و مراقبت نماید.

چهاردهمین نکته آموزش حسابداری :تهیه بکاپ و پشتیبان گیری از اطلاعات

یک حسابدار حرفه‎ای قبل از انجام هر عملیاتی از قبیل ابطال، حذف یا ویرایش اسناد در نرم افزار حسابداری؛ یا حتی انتقال نرم افزار حسابداری به کامپیوتر جدید، باید پس از اتمام ثبت های روزانه ویا بستن حساب ها در پایان دوره و به طور کلی هر نوع تغییری که خارج از روال عادی ثبت های روزانه است؛ بدون استثنا باید نسبت به تهیه فایل پشتیبان از اطلاعات نرم‎افزار حسابداری اقدام کند تا در صورت بروز هر گونه مشکل احتمالی، به آخرین وضعیت اطلاعات و سوابق دسترسی داشته باشد. نگهداری فایل پشتیبان اطلاعات در چند جای مختلف در صورت بروز مشکل برای یکی از آنها، از جمله راهکارهایی است که یک حسابدار حرفه ای انجام می دهد.

پانزدهمین نکته آموزش حسابداری :تمدید قرارداد های پشتیبانی نرم افزارها

عموما هر نرم افزار حسابداری مدت زمان معینی پشتیبانی رایگان دارد و پس از پایان دوره پشتیبانی رایگان، برای دریافت هرگونه خدمات پشتیبانی باید انعقاد قرارداد پشتیبانی و پرداخت وجه انجام شود. لذا تمدید قرارداد پشتیبانی نرم افزارها اعم از نرم افزار حسابداری ، نرم افزار انبار یا نرم افزار ساعت زن از اقدامات ضروری است تا در صورت بروز مشکل امکان استفاده از خدمات پشتیبانی شرکت های سازنده این نرم افزارها وجود داشته باشد.

مدیریت مالی به چه معنا است؟ + اهداف و وظایف مدیریت مالی چیست؟

سلامت مالی یک سازمان بسیار مهم است. هدف از تشکیل بخش مدیریت مالی ضمانت سلامت مالی سازمان است. مدیریت مالی با کنترل ورودی‌ها و خروجی‌ها و منابع مالی، سازمان را به سمت سود دهی هدایت می‌کند. در این بخش تصمیم گیری‌های مالی، بهبود سوددهی و پس انداز و هزینه‌ها انجام می‌شود.

مدیر مالی یک شرکت نقش اساسی و محوری دارد، زیرا این افراد اطلاعات مالی را در قالب ترازنامه و صورت های مالی ارائه می دهند و به برنامه ریزی و بودجه بندی دارایی ها و نحوه کسب و کار می پردازند، به عبارتی دیگر مدیر مالی در واقع مسئولیت سلامت مالی یک سازمان را مورد بررسی قرار می دهد، در نتیجه رشد شرکت به وجود مدیر وابسته است.

مدیر یک شرکت گزارش های مربوط به مسائل مالی و فعالیت های سرمایه گذاری را تهیه کرده و در راستای اهداف مالی بلند مدت به طراحی استراتژی و برنامه می پردازد، علاوه بر آن چه بیان شده است مدیر مالی به اعضای هیات مدیره در تصمیم گیری های سازمان و تجزیه و تحلیل های امور کمک می کند.

رشته مدیریت مالی چیست؟

رشته مدیریت مالی با رشته های حسابداری و اقتصاد ارتباط نزدیکی دارد و مدیران مالی نیازمند درک مهمی از ارتباط این رشته ها می باشند، علم اقتصاد ساختاری را جهت تصمیم گیری در حوزه هایی چون تجزیه و تحلیل ریسک، تئوری قیمت گذاری از طریق روابط عرضه و تقاضا، تجزیه و تحلیل بازده رقابتی و همچنین تصویر کلی از محیط اقتصادی که شرکت ها دائماً تصمیم گیری می کنند و بسیاری از حوزه های مهم مالی را فراهم می کنند، یک مدیر مالی باید ساختار نهادی بانک مرکزی، سیستم بانک های تجاری و ارتباط داخلی بین بخش های مختلف اقتصادی را بفهمد. مدل تصمیم گیری مدیر مالی باید متناسب با متغیرهای اقتصادی از قبیل تولید ناخالص داخلی، تولید صنعتی، درآمد خالص، بیکاری، تورم، نرخ های بهره، مالیات ها و عواملی از این دست باشد و به طور صحیح بکار گرفته شود.

گاهی اوقات حسابداری را زبان مالی گویند، زیرا داده های مالی را از طریق صورت های سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقدی فراهم می آورد. مدیر مالی باید بداند که چطور از این گزارشات در تخصیص منابع مالی شرکت به منظور ایجاد بهترین بازده ممکن در یک دوره بلند مدت استفاده نماید.
رشته مدیریت مالی تئوری های اقتصادی را با ارقام حسابداری و مدیران تمام سطوح شرکت ها اعم از مدیر تولید، فروش، تحقیق، بازاریابی، مدیریت، برنامه ریزی و استراتژیک بلند مدت با یکدیگر مرتبط می کند.

شغل های مرتبط با این رشته شامل؛ مدیر مالی شرکت ها، متصدی امور بانکی، سهامدار، مدیر پورتفولیو، سرمایه گذاری بانکدار سرمایه گذاری و مشاور مالی می باشد.

مدیر مالی عبارت است از؛ مدیریت منابع و مصارف سرمایه ای به نحوی که ثروت سهامداران به حداکثر برسد. منابع همان وام ها یا بدهی هایی هستند که شرکت در اختیار دارد و یا وجوهی که صاحبان سهام به صورت سرمایه در اختیار شرکت قرار داده اند و سمت چپ ترازنامه قرار می گیرند. مصارف نیز خرید دارایی هایی همانند، ( دارایی جاری، دارایی ثابت، سرمایه گذاری و سایر دارایی ها) است که از محل منابع به دست آمده است و سمت راست تزارنامه قرار می گیرند.

اهداف مدیریت مالی چیست؟

اهداف اصلی مدیریت مالی، بکارگیری صحیح مهارت ها است که به کمک این مهارت ها اهداف اصلی شرکت های اقتصادی محقق می شود که در واقع به حداکثر کردن ثروت صاحبان شرکت می پردازد. بخش مالی برای پیشبرد اهداف سازمان و محقق ساختن این اهداف باید به برنامه های زیر عمل کنند:

چنان چه بخواهیم هدف های احتمالی مدیریت مالی را بررسی کنیم، ممکن است با موارد زیر مواجه شویم:

– بقای شرکت در صنعت
– جلوگیری از بروز مشکلات مالی و ورشکستگی
– پیشی گرفتن از رقبا
– به حداکثر رساندن فروش یا سهم بازار
– به حداقل رساندن هزینه ها
– به حداکثر رساندن سود
– به حداکثر رساندن رشد پیوسته سود

این اهداف تنها نمونه کوچکی از اهداف احتمالی است که می توان آن ها را فهرست کرد در ضمن هر یک از این اهداف، مشکلات خاص خود را برای مدیر مالی به همراه خواهند داشت.

اهداف مدیریت مالی

حاشیه سود ناخالص

تقسیم سود ناخالص بر مبلغ فروش حاشیه سود ناخالص است که نشان دهنده عملکرد مدیریت در بخش فرآیند تولید است و هزینه تمام شده خدمات یا محصول را با حفظ کیفیت کاهش می‌دهد.

حاشیه سود عملیاتی

حاصل تقسیم سود عملیاتی بر فروش حاشیه سود عملیاتی است که بیانگر عملکرد مدیریت در زمینه درآمد و طراحی عملیات واحد کسب و کار است که اگر بالاتر باشد یعنی، سازمان روی هزینه‌ها کنترل داشته است.

حاشیه سود خالص

سود خالص را بر فروش تقسیم کنیم تا سود دهی شرکت را برای صاحبان و سهامداران مشخص کند. موارد فوق در تصمیم گیری‌های کلان شرکت اثر دارند و با بررسی آن ها استراتژی بازاریابی و بالطبع سازمان تعیین می‌شود.

کاهش هزینه ها

یکی از اهداف بخش مالی مدیریت هزینه‌های متداول و جاری سازمان است. در سازمان‌های بزرگ بخشی به نام حسابداری در مدیریت مالی در نظر گرفته می‌شود که که با گزارش‌های این بخش این هزینه ها مدیریت می‌شود و در سازمان‌های کوچک خدمات حسابداری برون سپاری می‌شود.

افزایش سهم بازار

سهم بازار یعنی، مقدار فروش یک شرکت در دوره زمانی خاص بر کل فروش بازار آن محصول یا خدمات در همان دوره زمانی، که درک خوبی از جایگاه سازمان در قیاس با رقبا را ارائه می‌کند.

به حداکثر رسانیدن سود سهامداران

بسیاری از کار آفرینان بر این باورند در صورتی که درآمد ایجاد کنند و هزینه ها را در سطح پایین نگه دارند،دستیابی به حداکثر ساختن سود، ممکن می شود، اما حداکثر ساخت سود نمی تواند هدف مناسبی باشد، چون سود در کوتاه مدت با سود در بلند مدت تفاوت دارد، مثلاً اگر بنگاه بدون تعمیر مناسب ماشین آلات به کار خود ادامه دهد، در سال جاری هزینه را پایین نگه می دارد و به هدف حداکثر ساختن سود می رسد، اما بنگاه برای این صرفه جویی کوتاه مدت در آینده هزینه پرداخت خواهد کرد یا شرکت ها از طریق افزایش سرمایه یا استقراض، اقدام به سرمایه گذاری هایی می کنند که چگونه یک مدیر مالی شویم؟ چگونه یک مدیر مالی شویم؟ موجب توسعه شرکت و افزایش فروش و سود آن ها می شود، اما اگر نرخ بازده سرمایه گذاری ها کمتر از هزینه منابع مالی به کار رفته باشد در آن صورت سود هر سهم و در نتیجه قیمت سهام کاهش خواهد یافت.

هدف هیئت مدیره شرکت می تواند در مجموع این طور بیان شود که مدیر مالی باید جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران شرکت از طریق دستیابی به بیشترین ارزش ممکن برای شرکت، تلاش کند. حداکثر سازی ثروت سهامداران کار آسانی نیست و مدیر مالی نمی تواند مستقیماً قیمت سهام شرکت را کنترل کند، اما می تواند از طریقی که با اهداف سهامداران سازگار است عمل کند. قیمت های سهام از انتظارات آینده و محیط اقتصادی تأثیر می پذیرد، حتی شرکت هایی با سودهای خوب و روند مالی مناسب نمی توانند همیشه در زمان افت بازار سهام و یا در دوره کوتاه مدت نمایش خوبی داشته باشند.

افزایش ثروت سهامداران به دو روش صورت می پذیرد

1-دریافت سود سهام
2-افزایش قیمت سهام عادی

افزایش ثروت سهامداران به معنای بازدهی ثبت سهام و کاهش قیمت سهام عادی در بازار به معنی بازدهی منفی برای سهام است.

در هر زمان، قیمت سهام هر شرکت یا ارزش بازار نشان دهنده قیمتی است که خریداران حاضر هستند در یک بازار آزاد بابت آن سهام پرداخت کنند، ارزش بازاری سهام سهامداران برابر است با حاصل ضرب ارزش سهام هر یک از سهامداران در تعداد کل. منظور از تعداد کل سهام، تعداد سهامی است که سهامداران دارند.

تعداد کل سهام × ارزش یک سهم= ارزش بازار سهام سهامداران

ثروت سهامداران به دو عامل بستگی دارد: بازده و ریسک

سرمایه گذاران سهام ها را با توجه به سود سهام آتی آن ها در آینده و افزایش بازاری آن سهام خریداری می کنند، ارزش بازار هر سهم برابر است با اندازه گیری میزان رفاه اقتصادی سهام دار.

آیا این بدان معنی است که اگر ارزش سهام بالا برود مدیریت کارش را خوب انجام داده است؟

لزوماً این طور نیست قیمت سهام گاهی اوقات می تواند به واسطه عواملی که خارج از کنترل یک مدیر است تحت تاثیر قرار گیرد. این عوامل شامل: انتظارات با در نظر گرفتن اقتصاد، بازدهی که در سرمایه گذاری های دیگر وجود دارد (مثل اوراق بهادار دراز مدت) و حتی این که چگونه به موسسات و سرمایه گذاری ها نگاه می کنند. این عوامل به وسیله تاثیر بر انتظارات مربوط به جریان پول در آینده و ارزیابی سرمایه گذاران از جریان پول آتی، موجب تغییر در قیمت سهام می شوند.

آیا هدف ما از حداکثرسازی ثروت سهامداران با مسئولیت های اجتماعی شرکت سازگار است؟

در بیشتر موارد جواب بله است با پذیرفتن سیاست های حداکثر سازی ارزش ها در بازار، شرکت می تواند سرمایه جذب کند اشتغال فراهم کند و منافعی به جامعه ارائه دهد. زمانی که مدیران مالی ظرفیت سرمایه گذاری را در یک محصول تعیین می کنند در واقع میزان ریسک، احتمال سود و هزینه را برآورد می کند. اگر سود از هزینه ها کمتر باشد مدیران در آن محصول سرمایه گذاری نخواهد کرد و سرمایه خود را به جای دیگر خواهند برد، این موضوع با هدف افزایش ثروت سهامداران و کارایی اختصاصی در بازارهای اقتصادی در یک راستا است.

وظایف مدیریت مالی چیست؟

مدیریت مالی

مسئولیت مدیران مالی تخصیص جریان های نقدی به دارایی های جاری و ثابت، دستیابی به بهترین ترکیب گزینه های مالی و توسعه یک سیاست تقسیم سود مناسب در زمینه اهداف شرکت است این وظایف به صورت روزانه انجام می شود.
فعالیت روزانه مدیر مالی شامل: مدیریت اعتبارات، کنترل موجودی و صورت وضعیت وجوه پرداختی و دریافتی است.
وظایف کمتر و عادی شامل: فروش سهام، اوراق قرضه، ایجاد بودجه بندی سرمایه و طرح تقسیم سود است.

همان طور که در شکل نشان داده شده، تمامی این وظایف بر اساس تعادل بازده و ریسک شرکت انجام می شود. اولویت بندی ریسک بازده مناسب بایستی با هدف حداکثر سازی ثروت سهامداران تعیین شود.

ریسک، تصمیم ریسک و بازده نه تنها بر اداره عملیات کسب و کار (سرمایه در مقابل نیروی کار یا محصول A در مقابل محصول B)، بلکه بر ترکیب تأمین مالی (سهام در مقابل اوراق قرضه و سودهای انباشته) موثر است.

1.برنامه ریزی مالی

اگر بخواهیم کاری را شروع کنیم باید سرمایه لازم و جزئیات جذب سرمایه را طی یک برنامه به عنوان مدیر مالی برنامه‌ای مشخص کنیم.

2.کنترل فروش و هزینه‌ها

یک مدیر مالی موفق با داشتن فروش واقعی می تواند نیاز‌ها را محاسبه کند. برای پیش بینی فروش باید مقدار هزینه برای تولید را محاسبه و همچنین میزان فروش را برای برگشت سرمایه تحت نظر داشته باشد.

3.تامین بودجه

منابع تامین بودجه می تواند دارایی مالکان سازمان، قرض از خانواده و دوستان و وام بانکی باشد که نحوه برگشت سرمایه و جلوگیری از ضرر و زیان از وظایف مهم مدیر مالی است.

4.مدیریت نقدینگی

یعنی نظارت بر ورودی و خروجی‌های پول که با بخش حسابداری می‌بایست تعاملات صورت پذیرد و اگر گزارش‌های این بخش حاکی از کمبودی در آینده بود، برای چگونه یک مدیر مالی شویم؟ جذب سرمایه می‌بایست برنامه ای از سوی مدیریت مالی تدوین گردد.

5.بودجه بندی

طرح مالی مقدماتی برای مدت زمان معلوم ( یکساله متداول است) که آن را بودجه گویند. حال در طی سال آن چه که برنامه ریزی شده را با آن چه که در واقعیت است قیاس کرده و اختلاف‌ها را بررسی می‌کنیم و در صورت امکان انحراف ها را پس از شناسایی رفع می کنیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا