تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال چیست؟
یکی از مهارتهایی که هر معاملهگر برای فعالیت در بازارهای مالی باید یاد بگیرید، تحلیل فاندامنتال است. در ادامه با ما همراه باشید تا درباره تحلیل فاندامنتال، کاربرد آن و تفاوتش با تحلیل تکنیکال بیشتر بدانید.
تعریف تحلیل فاندامنتال و کاربردهای آن
واژه فاندامنتال در اینجا به معنی بنیادین است و تحلیل فاندامنتال همانطور که از اسمش پیداست یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت آنچه که شما خرید و فروش یا به اصطلاحترید میکنید، اثر میگذارند.
در حقیقت بسیاری از عوامل سیاسی و اقتصادی، مسائلی هستند که انتظارات معاملهگران بازار را تغییر میدهند که این امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمتها میشود. به عبارتی عرضه و تقاضا مهمترین عناصر یک تحلیل فاندامنتال هستند.
معاملهگران از روش تحلیل فاندامنتال برای اهداف مختلفی در بازارهای مالی استفاده میکنند. از جمله:
- برآورد عملکرد تجاری شرکتها
- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
تحلیل فاندامنتال چه مزایایی دارد؟
ازجمله مزایای تحلیل بنیادی میتوان به این مورد اشاره کرد که این تحلیلها به منظور سرمایه گذاری بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند. برخی سرمایه گذاران که صنایع و شرکتهای مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
تحلیل بنیادی مناسب همچنین میتواند به تشخیص درست شرکتهای نشانگر ارزش خود کمک کند. از دیگر مزایای تحلیل تجاری، افزایش فهم جامعه درمورد تجارت است. در این تحلیل، سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت مخفی است تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ آشنا میشود.
تمام روشهایی که در تحلیل بنیادی استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه، برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود. حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
تحلیل فاندامنتال چه معایبی دارد؟
در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است اما یکی از معایب این تحلیل این است که هیچ شاخصی در آن وجود ندارد. به عبارتی در تحلیل بنیادی هیچ شاخصی وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
عیب دیگر تحلیل بنیادی این است که نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است. همچنین انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
علاوه بر موارد فوق، عواملی ممکن است در این تحلیل مشکلاتی را سبب شود. عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
روش کار تحلیل فاندامنتال
معاملهگران به کمک روش تحلیل فاندامنتال در تلاش هستند تا عوامل عدم تعادل قیمتها را در معاملات برای رسیدن قیمت به نقطه تعادل (تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ و متعاقباً کسب سود) بشناسند.
در این روش معاملهگر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیشبینی بازار میپردازد. استراتژی همان روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. به بیان سادهتر تحلیلگران فاندامنتال میگویند تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد.
به عبارتی دیگر تحلیلگرهای فاندامنتال به دنبال چراها و علتها هستند و برای این کار مجموعهای از اطلاعات را برای تحلیل و بررسی بازار گردآوری میکنند.
اما سختی کار در روش تحلیل فاندامنتال در این است که بازارهای ارز، کالاها و سهام شرکتها موضوعات معاملاتی کاملاً متفاوتی دارند که نمیتوان عوامل بنیادی یا همان فاندامنتال مؤثر بر قیمت آنها را به سادگی و با یک روش بررسی نمود. مثلاً فلزات قیمتی و به خصوص طلا دارای ماهیتی دوگانه هستند که به سادگی امکان بررسی و یا پیشبینی آن وجود ندارد.
برای درک بهتر موضوع بیایید این مثال را بررسی کنیم که یک تحلیلگر فاندامنتال وضعیت بازار طلا و آهن را چگونه میبینید؟
بخوانید: پنج مهارت اصلی معامله گر
یک تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ مثال؛ مقایسه تحلیل فاندامنتال برای طلا و آهن!
فرض کنید قیمت یک کیلوگرم طلا امروز حدود 40 هزار دلار و یک کیلوگرم آهن کمتر از یک دلار است. مشخص است که هزینه حمل طلا حتی با هواپیما به نسبت ارزش محموله از هزینه حمل آهن حتی با کشتی (که ارزانترین وسیله حمل کالاست) بسیارکمتر است. به همین دلیل هزینه حمل و نقل در مورد طلا قابل چشمپوشی و در مورد آهن بسیار قابلتوجه است.
در نتیجه اگر در دو نقطه از جهان قیمت طلا اختلاف داشته باشد، میتوان به سرعت از جایی که ارزانتر است خرید و در نقطهای که گرانتر است، فروخت.
نتیجه این است که قیمت طلا در همه نقاط جهان (صرفنظر از هزینهها و محدودیتهای گمرکی در بعضی کشورها) تقریباً یکسان است. این مطلب نه فقط در خرید و فروش فیزیکی طلا صحت دارد؛ بلکه در قیمت آن در بازارهای مالی جهان که امروز از طریق اینترنت و پلتفرمهای آنلاین تریدینگ قابل دسترسی هستند نیز، دیده میشود.
مثلاً اگر اختلاف قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش و قیمت معاملات انجام شده در بورس دوبی و بورس شیکاگو که از مهم-ترین بورسهای طلا در جهان هستند را در سه سال گذشته بررسی کنید، متوجه میشوید که تاکنون اختلافی بیش از یک تیک (10 سنت) آن هم برای مدت چند ثانیه دیده نشده است.
اما این موضوع در مورد آهن صورت مسئله به طورکلی متفاوت است. هزینه حمل آهن مثلاً تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ از آمریکا به دوبی آن قدر به نسبت ارزش محموله بالاست که این کار از نظر تجاری هرگز نمیتواند سود داشته باشد.
به همین دلیل قیمت آهن در آمریکا و قیمت آن در دوبی میتوانند اختلاف قابل توجهی داشته باشند. حتی ترند قیمت هم می-تواند جهتهای متفاوت داشته باشند. یعنی مثلاً به علت افت بازار ساختوساز ساختمان و قیمت املاک در آمریکا قیمت آهن رو به نزول باشد؛ در حالی که در همین زمان به علت رونق شدید ساختوساز بنا و فروش بالای املاک در دوبی قیمت آهن در دوبی هر روز افزایش یابد. این یک مثال واقعی بود که در سال 2008 میلادی مشاهده شد.
از طرفی در مورد آهن قیمت کاملاً منطقهای است. مثلاً قیمت آهن در بندرعباس و آبادان با قیمت آن در دوبی و کویت (شهرهای ساحل خلیج فارس) با اختلاف کمی، عملاً یکی است. زیرا هزینه حمل آهن بین این شهرها (با کشتی) زیاد قابلتوجه نیست.
این در حالی است که این قیمت و حتی گاهیترند قیمت آهن بین بندرعباس و بندرانزلی میتواند متفاوت باشد. از سوی دیگر قیمت همین استاندارد و فرم آهن (مثلاً میلگرد ساختمانی با یک شماره استاندارد) در بندرانزلی رابطه بسیار نزدیکی با قیمتش در بندرآستراخان روسیه یا بندر شوچنکو در قزاقستان (شهرهای ساحل دریای خزر) دارد.
این دو کالا البته همانطور که ذکر شد مواردی هستند که بسیار باهم متفاوتند و جهت توضیح مطلب به شکل روشنتر مطرح شدند. عملاً سایر کالاها هم همین حالت را دارند؛ ولی نه با چنین اختلاف چشمگیری.
به هر حال منطقهای و جهانی بودن قیمت کالاها درجات بسیار متفاوتی دارد که اثر آن بر تحلیل فاندامنتال آن کالاها باید بررسی شوند. مثلاً در مورد مس یا نیکل قیمت از نظر جهانیبودن بسیار شبیه به طلا است؛ ولی در مورد شکر یا برنج منطقهایتر هستند.
عوامل مؤثر بر تحلیل فاندامنتال
عرضه و تقاضا عوامل اصلی تعیینکننده در تحلیل فاندامنتال قیمت کالاها است. علاوه بر مسئله جهانیبودن و یا منطقهای بودن قیمت کالاها، باید به هرگونه اخباری که به نحوی بر عرضه و تقاضای کالای مورد نظرتان تأثیر دارد، توجه کنید.
مثلاً اعتصاب طولانی مدت کارگران معادن مس در شیلی (که بزرگترین صادرکننده مس در دنیاست) و یا بالارفتن تعداد املاک معامله شده در آمریکا (که بزرگترین بازار جهان است) به ترتیب عرضه این فلز را کم و مصرف آن را بالا میبرد و مسلماً از نظر تحلیل فاندامنتال قیمت آن افزایش پیدا میکند.
بخوانید: چگونه در بورس موفق شویم؟
شرکتهایی که کار آنها تحلیل فاندامنتال است
شرکتهای زیادی وجود دارند که به طور تخصصی دز زمینه گردآوری اطلاعاتی که بر تحلیل فاندامنتال یک موضوع و یا مجموعهای از موضوعات، که معمولاً با هم ارتباط نزدیک دارند کار میکنند.
این شرکتها پس از یافتن منابع و گردآوری این اطلاعات توسط تیمهای خود، اطلاعات گردآوری شده را بررسی و تحلیل می-کنند و درباره تأثیر این مجموعه اطلاعات بر قیمت محصولات یا خدمات مورد مطالعه نظر میدهند و معمولاً آن را به صورت یک گزارش به افراد و شرکتهای متقاضی میفروشند.
اغلب این شرکتها به صورت یک آبونمان ماهانه از مشتریان خود کسب درآمد میکنند. چنین مبالغی برای یک بانک، صندوق سرمایهگذاری و یا یک شرکت درگیر با معاملات مربوطه با مبالغ بالا (چه به صورت تجارت مالی و چه به صورت فیزیکی آن) بسیار ناچیز است.
ولی حتی تریدرهایی با سرمایههای متوسط نیز اغلب از مشتریان چنین شرکتهایی هستند، چون به جای صرف وقت روی جمع-آوری اطلاعات و تحلیل فاندامنتال، میتوانند آن را به صورت آماده و تحلیل شده دریافت کرده و وقت و تمرکز فکری خود را روی کار اصلی خودشان یعنی ترید متمرکز کنند و به این ترتیب در کارشان موفقتر باشند.
بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
مقایسه تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال
تفاوت اصلی تحلیل فاندامنتال با تحلیل تکنیکال در نوع نگرش این روشها به نوسانات قیمتها و تفسیر بازار است. به همین منظور میتوانیم به سه تفاوت عمده برای این دو تحلیل اشاره کنیم:
اساس کار تحلیل تکنیکال بر پیشبینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته است. در حالی که تحلیل فاندامنتال بر اساس پیشبینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی است.
نتایج تحلیل تکنیکال بیشتر کاربرد کوتاهمدت دارند. اما تحلیل فاندامنتال معمولاً برای مدت زمان طولانیتر به کار میرود و جامعتر و کاملتر است.
تحلیل تکنیکال معلولگرا و تحلیل فاندامنتال علتگرا هستند. به عبارت دیگر مبنای تحلیل روند قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت را نادیده میگیرد. در حالی که تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر عرضه و تقاضا میشوند را مورد مطالعه قرار میدهد تا ارزش جاری و آینده ارزها در برابر یکدیگر بدست آید.
آموزش تحلیل فاندامنتال را از کجا شروع کنیم؟
محتوای بسته آموزش غیرحضوری تحلیل فاندامنتال مقدماتی را تماشا کنید تا بتوانید بهترین بازارها و سهامها را از نظر شاخصهای فاندامنتال یافته و در آنها سرمایهگذاری کنید:
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی در بازار رمزارزها چیست؟
برای یک سرمایهگذاری بهتر باید بدانید که در همه بازارهای مالی، چه بازارهای سنتی و چه بازار ارزهای دیجیتال، چند روش کلی برای تحلیل وضعیت بازار و تصمیمگیری برای خرید یا فروش وجود دارد که یکی از مهمترین آنها تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis) است. در این مقاله به تعریف تحلیل فاندامنتال خواهیم پرداخت.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی (Fundamental Analysis) روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی مثل سهام بورس یا یک ارز دیجیتال همچون بیت کوین است. در این نوع تحلیل عواملی که ممکن است در آینده روی قیمت آن دارایی تأثیر بگذارد هم بررسی میشود.
با این کار میتوان گمان زد که ارزش فعلی آن دارایی در زمان تحلیل در چه حدی قرار دارد و آیا از ارزش واقعی خود کمتر است یا بیشتر. به کمک این نوع تحلیل و نتایج حاصل از آن میتوان استراتژیهای سرمایهگذاری بهتری تدوین کرد و به سود رسید.
در تحلیل فاندامنتال و یا بنیادی هدف اصلی در این است که یک قیمت اصلی برای یک سهم یا رمزارز یا هر دارایی دیگر تعیین کرده و آن را با قیمت فعلی آن مقایسه کنیم. اگر قیمتی که ما به دست آوردیم بیشتر از قیمت فعلی باشد پس نتیجه میگیریم که ارزش فعلی آن از حد واقعی خود پایینتر است و احتمال رشد دارد. در این صورت سیگنال خرید را میدهیم.
در غیر این صورت میتوان نتیجه گرفت که قیمت فعلی آن دارایی از قیمت واقعی خود بالاتر رفته و هرلحظه امکان پایین آمدن آن وجود دارد. در نتیجه بهتر است دارایی را به فروش برسانیم. به کمک دادهها و اطلاعاتی که از این تحلیل به دست میآید میتوان تصمیمات آگاهانهتری گرفت و احتمال موفقیت را بالا برد.
چه کسانی از تحلیل فاندامنتال استفاده میکنند؟
تحلیل فاندامنتال یک شرکت نیاز به صرف زمان و انرژی نسبتا زیادی دارد. چرا که در این روش تمامی گزارشها و اطلاعات آن شرکت بررسی میشوند. از این رو معمولاً اشخاصی از روش تحلیل بنیادی استفاده میکنند که افق سرمایه گذاری بلند مدت دارند و یا به اصطلاح هودلر هستند. یعنی اشخاصی که تمایل دارند یک سهم را خریداری کرده و به مدت طولانی مثلا بیش از یکسال نگهداری کنند.
تفاوت تحلیل فاندامنتال در بازار ارزهای دیجیتال و بورس
با وجود اینکه برخی بر این باورند که سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار از جهات مختلف، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد. این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود.
بنابراین تحلیل فاندامنتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و غیره میشود، در صورتی که عوامل مورد بررسی در این تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال کاملا متفاوت است.
ارزش ذاتی یک دارایی چیست؟
یکی از اصلیترین فرضیهها در تحلیل فاندامنتال این است که قیمت فعلی سهام، اغلب ارزش شرکت را که توسط دادههای عمومی در دسترس است منعکس نمیکند. فرض دوم این است که ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به احتمال زیاد به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب از این مقدار واقعی فرضی به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این حال، باید توجه داشت که کاربرد عبارت «ذاتی» معنای متفاوتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات اختیارات دارد. با این حال، تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام یک فرمول واحد و به طور کلی پذیرفته شده وجود ندارد.
اندیکاتورهای محبوب در تحلیل فاندامنتال
افراد و سرمایهگذاران بازارهای مالی همواره سعی کردهاند که با استفاده از روشها و ابزارهای مختلف روند کلی بازار و حرکت بعدی آن را پیشبینی کنند. این روشها و ابزارهای مختلف معمولاً اندیکاتور نام دارند که هم در تحلیل تکنیکال و هم در تحلیل فاندامنتال از آنها استفاده میشود.
با این حال برخلاف تحلیل تکنیکال که در آن از اندیکاتورهای معروفی مثل اندیکاتور مکدی و شاخص RSI و همچنین شاخص دامیننس برای بررسی و تحلیل بازار استفاده میشود، در تحلیل فاندامنتال خبری از آنها نبوده و از یک سری اندیکاتورهای مختصوص این نوع تحلیل کمک گرفته میشود.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال به پارامترهای شرکت متکی است. از طرف دیگر، تحلیل تکنیکال، فقط تغییرات قیمت و داده قیمتهای گذشته را در نظر میگیرد.
سرمایهگذاران تحلیل تکنیکال را روی نمودار انجام میدهند. هدف از تحلیل تکنیکال ایجاد فرضیاتی بر اساس عملکرد قیمت گذشته سهام است. تحلیلگران فنی محض، به دادهها و بنیادهای شرکت اعتماد نمیکنند. آنها نمودارها را تجزیه و تحلیل کرده و سعی میکنند الگوهایی برای شناخت رفتارهای آینده پیدا کنند.
در نگاه اول، تحلیل تکنیکال ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد. با این حال، یک رابطه روانشناختی قوی بین تغییرات قیمت و روانشناسی فعالان بازار وجود دارد. از آنجا که قیمت سهام بر اساس عرضه (فروش) و تقاضا (خرید) تعیین میشود، نقاط عطف مربوط به قیمت سهام احتمالاً در نگرش فعالان بازار تأثیر خواهد داشت.
کلام پایانی
تمام مواردی که در تحلیل فاندامنتال وجود دارند، دارای اهمیت هستند. اگرچه آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد سهام کمک کنند، اما دانستن این نکته مهم است که چندین عامل دیگر نیز وجود دارد که بر قیمت سهام تأثیر میگذارد و اندازهگیری اغلب آنها به سادگی ممکن نیست. به همین دلیل است که هنگام ارزیابی سهام شرکت برای اهداف سرمایهگذاری، بهتر است همزمان با تحلیل بنیادی ابزارهای دیگر، مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای صنعت مورد نظر استفاده کنید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
قبل از اینکه به تشریح تحلیل فاندامنتال بپردازیم باید بگوییم که چهار روش اصلی تحلیل، در بازار وجود دارد:
- 🔹 تحلیل اقتصاد کلان
- 🔹 تحلیل آنچین
- 🔹 تحلیل فاندامنتال
- 🔹 تحلیل تکنیکال
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟
در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال ، ارزش ذاتی یک سهم یا یک رمزارز بر اساس یک سری پارامترهایی ارزیابی میشود خب این دقیقا یعنی چه؟ .
یه مثال از بورس بزنیم :
🔷️فرض کنید شما بررسیهای لازم رو انجام دادید و مشخص کردید که هر سهم شستا، ۱۰۰۰ تومان ارزش داره. بازار رو که نگاه میکنید، میبینید که الان قیمت هر سهمش ۸۰۰ تومنه. یعنی قیمت فعلی کمتر از ارزش واقعی سهم است و این سهم، باید بیشتر و بالاتری داشته باشد.
✅پس بر اساس تحلیلها پیشبینی میکنید که این سهم در آینده افزایش قیمت خواهد داشت و به این نتیجه میرسید که روی آن سهم سرمایهگذاری کنید.
برای ارز دیجیتال هم موضوع صادق است.◾ وایت پیپر (گزارش جامع)◾، قابلیتهای یک رمزارز و. را بررسی میکنید و میبینید که پتانسیل خوبی برای رشد در آینده داره. مثلا طبق تحلیل فاندامنتال ارزهای اتریوم Ethereum و کاردانو Cardano و بایننس کوین BNB یا سولانا Solana پروژههای قوی با تیم های قوی و حامیان قوی و نقشه راه قوی و سابقه عالی هستند و آیندهی درخشانی خواهند داشت.
✔پس در تحلیل فاندامنتال یکسری عوامل بنیادین بررسی میشود. مثلا:
- 🔸️ وایت پیپر رمزارز رو بخونید
- 🔹️ پروژه و تیم رو بررسی کنید (ناشناس بودن تیم میتواند زنگ خطری برای کلاهبرداری در کوتاه مدت یا بلند مدت باشد).
- 🔸️ مارکت کپ (ارزش بازار) و حجم معاملات رو چک کنید
- 🔹️ ببینید ارز موردنظر چقدر کاربردی است و چه مشکلی رو حل میکند و با ارزهای دیگر چه همکاری هایی داشته .
- 🔸️ اخبار این حوزه رو دنبال کنید
- 🔸️ و چندین پارامتر دیگر مثل توکنومتری و روند قیمت از ابتدا تاکنون و .
🔺️ البته فراموش نکنید که در مورد ارزهای دیجیتال از تحلیل تکنیکال هم استفاده میشود و تحلیل فاندامنتال هم برای موارد زیادی کاربرد دارد. در بازار رمزارزها بهتره از هر دو تحلیل استفاده کنید و به یک تحلیل اکتفا نکنید.
تفاوت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در چیست؟
اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارید، باید تمرکز روی آنالیز فاندامنتال بیشتر باشد و اگر قصد تریدهای روزانه یا هفتگی دارید، تکنیکال بیشتر به کار میاید. پس تحلیل فاندامنتال در دوره زمانی طولانیتر کاربرد بهتری دارد و تحلیل تکنیکال برای دوره زمانی کوتاه مدت.
تحلیل آن چین چیست؟
در اصل به تحلیلی که با استفاده از اطلاعات درونشبکه بلاکچین انجام میشود، تحلیل آنچین میگویند. دادههای درون زنجیرهای یا آنچین شامل اطلاعات مربوط به تمام عملیات انجامشده در یک بلاکچین خاص بوده و منظور از این عملیات، اطلاعات نوشتهشده روی بلاکهای بلاکچین است. این اطلاعات در بلاکچینهای غیرخصوصی، برای همه قابلدسترس است.
در تحلیل آنچین از مواردی همچون تعداد آدرسها، هولدرهای کوتاهمدت و بلندمدت، تراکنشها و مواردی ازایندست مورد آنالیز و بررسی قرار میگیرد.
چرا تحلیل دادههای آنچین مهم است؟
با توجه به شفافیت دادههای بلاکچین، میتوان با استفاده از این دادهها از اطلاعاتی همچون افزایش عرضه در بازار یا افزایش تقاضا مطلع شد. بهعنوانمثال دادههایی مثل تراکنشها یا افزایش آدرس والها میتواند در تعیین ادامه روند بازار به ما کمک کند.
از محبوبترین شاخصهای آنچین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- 🔹 تعداد آدرسهای فعال
- 🔹 تعداد آدرسهای جدید
- 🔹 حجم تراکنشها
- 🔹 ارزش شبکه به تراکنش
- 🔹 ورودی/خروجی سرمایه از صرافیها
در شبکه هاي اجتماعي همراه ما باشيد :
شامل آموزش، اخبار فاندامنتال ، تحلیل های روز ارزهای ديجيتال
لطفا برای حمایت از ما روی مطلب تبلیغاتی زیر کلیک کنید
پایان مطلب تبلیغات
لطفا روی تیتر خبر مورد نظرتان کلیک کنید تا متن کامل آن خبر دیده شود
وضعیت فعلی بازارچگونه است؟ کمی انکر و سلسیوس را تحلیل کنیم: . 3 هفته پیش
بازار در حال گذراندن یک رکود دیگر است، زمستان کریپتو، رکود.
هرکسی که کوچکترین ایده ای از مدیریت ریسک داشت به درستی می دانست که دیر یا زود این رکود اتفاق خواهد افتاد. بازار نزولی همیشه پس از بازارهای گاوی قرار می گیرد و بالعکس. این موضوع به اندازه طلوع خورشید اجتناب ناپذیر است.
اما آیا همه برای آن آماده بودند؟ خیر. مدیریت ریسک مناسبی از سوی بسیاری از کاربران و سازمان ها وجود نداشت. همیشه خطراتی وجود دارد. پذیرش رکود میتوانست به معنای آماده شدن برای مدیریت ریسک و اتقاقات بعدی است به شرطی که به موقع باشد.
بیایید Anchor را در نظر بگیریم، یک پلت فرم وام دهی و استقراضی که بر روی پلتفرم شکست خورده Terra کار می کرد. بسیاری از مردم با نادیده گرفتن این سوال که نقدینگی از کجا می آید، مسحور پیشنهاد 20 درصدی جادویی خود شدند و هرگز به احتمال حمله اقتصادی به این پروتکل فکر نکردند، که در نهایت اتفاق افتاد.
عده ای رویاها و خیال پردازی را بر تفکر منطقی ترجیح دادند و متاسفانه ضررهای زیادی را متحمل شدند.
برخی که با تجربه کم در بازار گاوی حضور داشتند فکر می کردند تا زمانی که عرضه های با حجم بسیار بالا و کاربران جدید و سرمایه های نو، از راه می رسند، این بازار برای همیشه ادامه خواهد داشت. آنها حتی به این موضوع هم فکر نکردند که چگونه مدلهای کسبوکار بر اساس این همه عرضه نمیتواند دوام بیاورد یا اینکه این عرضه نباید این قدر بزرگ و بی پایان باشد و به همین دلیل است که چنین مدل های کسب و کار را به عنوان طرح های هرم یا پونزی می شناسیم و بازارهای این چنینی همیشه فرو می ریزند. این نمونه دیگری از رویاپردازی است که به اعتقاد من جایی در بازار ندارد.
اما من معتقدم که باید با همه آن اتفاقات به شکلی خنثی یا حتی مثبت برخورد کنیم.چرا سقوط بازار برای اکوسیستم خوب است؟
می توانم بشنوم که برخی از شما می پرسند: چه چیز مثبتی در مورد از دست دادن مقدار زیادی پول یا حتی شغل توسط افراد وجود دارد؟ خوب، دلایل زیادی برای خوش بین بودن وجود دارد.
سقوط بازار مردم را هوشیار می کند. این کار کسانی را که به دنبال درآمد سریع از حدس و گمان تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ یا پامپ قیمت ها از بازار هستند را هوشیار می کند. آنهایی را که برای خیال پردازی و رویاها زندگی می کنند هوشیار می کند. به نظر می رسد نزدیک به 75 درصد از بازار را بازیکنانی از این نوع تشکیل می دهند. و این نوع رفتار مجازات واقعی از نوع ضررهای بزرگ دارد و این روند تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ نزولی دقیقاً به این دلیل اتفاق افتاد که مردم خیالات را به زندگی واقعی ترجیح دادند.
بازارها اینگونه عمل می کنند: آنها فقط با هر آنچه مردم از آنها انتظار دارند مطابقت دارند.
ماجرای انکر چه بود؟ ظاهراً یک حمله اقتصادی به Anchor صورت گرفت که به نظر میرسید برخی نهنگهای فرصت طلب، نزدیک به یک میلیارد دلار را از کاربران ضعیف یا افرادی با ریسکپذیری بیش از حد، به جیب زدهاند.
در همان زمان، سلسیوس به دلیل جلب توجه نهادهای نظارتی و هشدارها، خودش را در باتلاق دید. کاربران از خطر ریزش قیمت ها، وحشت کردند و شروع به فروش اتریوم کردند که بازار ETH را وارد ناآرامی و سقوط کرد.
اما باز هم، چه چیزی در مورد آن بسیار مثبت است؟ در یک کلام، این روند طبیعی خلاص شدن بازار از شر بازیگران ناکارآمد است.
این آنها هستند که بازار را به همان شکلی که بود ساختند، پس این همان بازاری است که در وهله اول سزاوار آن هستند. کسانی که با نگاه کردن به نمودارهای قیمت بیت کوین غش می کنند، حق ندارند در بازار بمانند. اگر کار با کریپتو را شروع کردید، باید خود را برای روندهای نزولی و رکود بازار آماده کنید، همانطور که اگر در مورد چتربازی جدی هستید باید آماده باشید که در زمان مناسب بیرون بپرید. اگر در مورد آن جدی نیستید، رک و پوست کنده، نباید در قدم اول وارد آن شوید.
این رکود، کاربران ترسو را دور می کند. آنهایی را که در روند بازار گاوی خوش شانس بودند و کمی پول درآوردند، اما بعد با ترس هر آنچه را که داشتند باختند، دور می کند. در ضمن استارتآپهایی را که به جای مدلهای کسبوکار درست و کارآمد، بر اساس چشمداشت به کمکهای بلاعوض ساخته میشوند نیز نابود خواهند شد. این امر باعث می شود برنامه نویسان به پروژه های واقعی با اقتصاد ثابت، مدیریت ریسک و پایداری واقعی فکر کنند.
چرخه بازار همین است یعنی بازار دوباره رشد خواهد کرد و دوباره سقوط خواهد کرد و بارها و بارها اتفاق خواهد افتاد. اما با هر بار تکرار، کسب و کارهای کارآمدتر و جدی تری برای ایجاد تغییر وجود خواهند داشت، نه اینکه پول سریعی کسب کنند.
بنابراین، اگر جدی و آماده باشید، زنده خواهید ماند و در نهایت شکوفا خواهید شد.خطر سرمایهگذاری در پروژههای کلاهبرداری . 1 ماه پیش
پروژههایی مثل Terra، Wonderland و چند مورد دیگه در حوزه DeFi باعث شدند تا سرمایهگذاران، تحقیقات بیشتری جهت ورود به خریدها انجام دهند:
1️⃣ برخی از توسعهدهندهها هرکدام به دلیلی ناشناخته هستند!
شاید به جز مورد ساتوشی ناکاموتو در بیتکوین، در اکثر موارد ناشناخته بودن توسعهدهنده پروژه میتواند یک هشدار جدی باشد. به عبارتی به غیر از دلایل امنیتی که در برخی موارد قابل قبول است، ممکن است توسعهدهنده به سبب اقدامات مجرمانه آتی قصد پنهان کردن هویت خود را داشته باشد!
📣📣 مثال بازر این مورد پروژه SQUID است که 45,000% رشد کرد و تنها چند روز بعد از راهاندازی معاملهگران متوجه شدند قادر به فروش توکنهای خود نیستند!2️⃣ در رابطه با اشخاص پشت پرده پروژهها آگاه باشید!
کارشناسان قدیمی حتما به خاطر دارند ایجاد BCH و EOS را که به ترتیب توسط Roger Ver و Dan Larimer راهاندازی شدند و حتی EOS در ICO (عرضه اولیه کوین) خود موفق به جذب 4 میلیارد دلار سرمایه شد، اما نه بیتکوینکش و نه EOS حتی در بازار صعودی سال 2021 هم نتوانستند حتی به سقف قیمتی خود برسند.
📣📣 همین اواخر خروج Andre Cronje از پروژه FTM و درنتیجه خروج سرمایه توسط بسیاری از هولدرهای فانتوم از این پروژه، باعث شد که FTM سقوط قیمتی بدی را تجربه کند.3️⃣ غیرمتمرکزسازی نیازمند مشارکت کامیونیتی است!
هشدار بعدی در رابطه با سازمانهای غیرمتمرکز خودگردان یا DAO و پروتکلهای DeFi است.
بسیاری از پروتکلها ادعای غیرمتمرکز بودن را دارند اما دقیقا متکی بر ارائهدهنده خدمات متمرکز هستند که مثال این مورد Amazon Web Service است. مثال مرتبط دیگه زمانی است که یک پروژه ادعا میکند به توکن هولدرهای خود قصد ارائه حق حاکمیت دارد اما تغییرات مهمی را بدون مشورت با کامیونیتی خود در پروتکل ایجاد میکند!
📣📣 بارزترین مثال این مورد هم اقدام Terra در راستای افزودن بیتکوین به ذخایر خود به عنوان وثیقهای برای استیبلکوین UST بود که هیچ رای و نظری پیش از این اقدام از کامیونیتی Terra درخواست نشده بود.تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟ سوالی که ذهن همه معامله گران مبتدی را به خود درگیر میکند و گاها آن را با تکنیکال اشتباه میگیرند و یا حتی فکر میکنند تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یکی هستند .
میخواهیم در مورد روشی صحبت کنیم که ارزشی کمتر از تحلیل تکنیکال ندارد و به همان اندازه میتواند در پیش بینی جهت روند بازار به معامله گران کمک کند . تحلیل بنیادی که به آن فاندامنتال هم میگویند در مورد عواملی که روی صنعت ، شرکت ها و اقتصاد تاثیر میگذارد را مورد بررسی قرار میدهد .
و شاید این سوال برایتان پیش آید که هدف اصلی تحلیل بنیادی چیست که باید خدمت شما عرض کنم هدف اصلی این نوع تحلیل تعیین مقدار ارزش واقعی و ذاتی سهام شرکت ها ، جفت ارز ها و… میباشد.
این روش بیشتر بر روی صورت های مالی شرکت ها تمرکز میکند تا تحلیلگر متوجه شود سهام به درستی ارزش گذاری شده یا خیر.
البته باید خاطر نشان کرد که نرخ بهره بانکی ، میزان درصد اشتغال و میزان درصد بیکاری که هر ماه برای هر کشور ارائه میشود میتواند در کوتاه مدت تاثیر خوبی بر روی قیمت جفت ارز ها بگذارد.
بطور مثال زمانی که درصد میزان اشتغال کشور امریکا ارائه میشود ارز usd با توجه به نتیجه خبر که میتوانید از سایت فارکس فکتوری آن را مشاهده نمایید در کوتاه مدت تاثیر بر روی این ارز خواهد گذاشت.
بخاطر داشته باشید که رویکرد شرکت ها جهت تحلیل به 4 مرحله تقسیم بندی میشود .
- مشخص کردن وضعیت کشور بصورت کلی
- مشخص کردن وضعیت صنعت
- مشخص کردن وضعیت شرکت
- تعیین ارزش سهام شرکت
از گزینه اول یک به یک شروع به توضیح دادن موارد تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ میکنیم.
تعیین وضعیت کشور
ما به این جهت وضعیت اقتصاد کلی کشور را مورد بررسی قرار میدهیم که متوجه شویم آیا شرایط بصورت کلی برای سهام مورد نظر مناسب است یا خیر.
- آیا تراز تجاری مناسب است؟
- نرخ های بهره و سود در حال کاهش است یا افزایش ؟
- آیا تورم کشور تاثیر گذار است؟
- عرضه پول انقباضی است یا انبساطی؟
- آیا مصرف کنندگان توان تهیه کالا ها را دارند؟
تمامی این موارد سوالاتی است که یک تحلیلگر بنیادی باید به پاسخ هایش به درستی دست پیدا کند.
مشخص کردن وضعیت صنعت
وضعیت صنعتی که سهام مورد نظر شما داخلش قرار دارد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که اگر وضعیت صنعت سهام مورد نظر مطلوب نباشد حتی بهترین و قوی ترین سهام موجود در این صنعت هم نمیتواند بازدهی مناسبی داشته باشد بقول یکی از تحلیلگران بزرگ بازار یک سهام ضعیف ولی در صعنتی قوی بسیار باارزش تر از سهامی قوی در صنعتی ضعیف است.
تحلیل وضعیت شرکت
پس از اینکه اقتصاد کشور و وضعیت صنعت را مشخص کردیم حال باید به تحلیل شرکت بپردازیم تا از سالم بودن وضعیت مالی آن مطمئن شویم .
این تحلیل وضعیت با استفاده از صورت های مالی شرکت انجام میشود و میتوان نسبت های مالی که به سود می انجامد را تعیین نمود .
نسبت های مالی جهت تحلیل به 5 دسته زیر تقسیم میشوند.
- قیمتی
- نقدینگی
- اهرمی
- سودآوری
- کارایی یا فعالیت
بعد از محاسبه نسبت های مالی شرکت مورد نظرمان ، حال باید این نسبت ها را با سایر شرکتهایی که در این صنعت فعالیت میکنند مقایسه کنیم تا تحلیلی که انجام میدهیم شفاف تر و صحیح تر انجام گردد ، این اقدام بسیار در بورس اوراق بهادار ایران انجام میشود و معامله گران حرفه ای برای اینکه بتوانند تصمیم درست تری در زمینه خرید سهام بدست آورند از این روش ها استفاده میکنند.
تعیین ارزش سهام شرکت
پس از مشخص کردن تعیین وضعیت اقتصاد کشور ، وضعیت صنعت و تحلیل امورات مالی شرکت نوبت به این میرسد که بررسی کنیم تا متوجه شویم آیا قیمت سهام های شرکت به درستی وضع شده است یا خیر .
برای تعیین ارزش سهام از الگو های گوناگونی میتوانیم استفاده کنیم که از مهمترین آنها عبارتند از:
- پترن های سود سهام
- پترن های عواید
- پترن های دارایی
خب دوستان تا اینجای کار کتابی صحبت کردیم . اصول کلی و قوانین فاندامنتال را برای ارزیابی یک سهام شرکتی مورد بحث قرار دادیم .
اما روی صحبت ما افرادی هست که در بازارهای بین المللی مانند فارکس یا باینری آپشن فعالیت میکنند ، همانطور که میدانید در اینگونه بازارها بیشتر معامله گران در جفت ارز ها معامله میکنند ، بنابراین برای اینکه بتوانید در حد خودتان تحلیل بنیادی درستی انجام دهید بهتر است صرفا به اخبار موجود روزانه در مورد جفت ارز ها توجه کنید مانند سخنرانی رئیسان بانک های مرکزی یا اجلاس های مختلفی که برگزار میشود .
ما سعی کردیم دسترسی شما عزیزان را به این اخبار بسیار راحت کنیم چرا که با عضویت در کانال تلگرامی ما هر روز صبح میتوانید به اخبار مهم بازارهای بین الملل دسترسی داشته باشید و همچنین ارائه هشدار هایی مانند اینکه چه ساعاتی برای معامله مناسب نمیباشد، برای عضویت در کانال تلگرامی روی لینک زیر کلیک نمایید.
در ادامه برای شما عزیزان ویدئویی ترجمه شده را آماده کردیم که به زبانی ساده تحلیل بنیادی را آموزش میدهد ، پیشنهاد میکنم این ویدئوی ارزشمند را مشاهده نمایید.
تحلیل فاندامنتال چیست و چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟
در همهی بازارهای مالی، چه بازارهای سنتی و چه بازارهای نوپا از جمله بازار ارز دیجیتال تحلیل وجود دارد، تحلیل جزئی از بازار سرمایه است و نمیتوان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد چرا که تحلیل به سرمایهگذار دید بهتری نسبت به خرید و فروش دارایی مورد نظر میدهد.
در بازارهای مالی چند نوع تحلیل داریم :
- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل احساسات
از آنجایی که بازار مورد نظر ما بازار ارزهای دیجیتال است معمولا از تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال در این بازار بیشترین استفاده را میشود.
در این مقاله سعی داریم تا شما را با تحلیل فاندامنتال آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و دیگر موارد تغییر پذیر درمورد یک دارایی است که باعث میشود بتوان ارزش حقیقی فعلی و احتمالی آن را در آینده تعیین کرد.
به بیانی ساده یعنی تحلیلگر با بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبههای مختلف، دنبال کردن اخبار و رویدادهای مهم آن، آنالیز تمام جوانب و عوامل موثر بر آن بهطوری که ارزش ذاتی و پتانسیلهای بالقوه آن را تشخیص داد تحلیل فاندامنتال گفته میشود.
عوامل موثر در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال
- مارکتکپ یا ارزش کل بازار: مارکتکپ که مقدار آن برای هر ارز درسایت coinmarketcap.com مشخص شدهاست، مقدار کل سرمایه درحال گردش آن ارز بر حسب دلار را نشان میدهد.
- حجم معاملات: میزان حجم معاملات یک ارز در ۲۴ ساعت گذشته
- پارامتر NVT: نسبت ارزش کل شبکه به حجم تراکنشهای آن
- میزان بهصرفه بودن استخراج ارز: مقایسه قیمت ارزهای دیجیتالی قابل استخراج با مقدار هزینهای که برای استخراج آنها مور نیاز است.
- نوع پروژه و آینده آن (بررسی وایتپیپر ارز)
- مورد قبول بودن توسط کشورها وشرکتهای دیگر
- اخبار سیاسی و اقتصادی
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تفاوت اصلی این دو تحلیل در نوع نگرش آنها به نوسانات قیمت و تفسیر آن است:
- اساس کار تحلیل تکنیکال پیشبینی قیمت ارز در آینده با توجه به قیمتهای آن در گذشته است در حالیکه تحلیل فاندامنتال براساس پیشبینی برمبنای رخدادهای واقعی است.
- نتایج تحلیل تکنیکال بیشتر کاربرد کوتاه مدت دارد اما تحلیل فاندامنتال برای مدت زمان طولانیتر، جامع تر و مفیدتر است.
- در تحلیل تکنیکال مبنا روند قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت نادیده گرفتهمیشود اما در تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر قیمت ارز شده مورد بررسی قرارمیگیرد تا ارزش جاری و آینده ارز در برابر یکدیگر بهدست آید.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی مانند تحلیل تکنیکال مزایا و معایبی دارد برای اینکه بتوانید از این ابزار در معاملات خود بهترین استفاده را ببرید لازم است با آنها آشنا شوید:
مزایا
- تحلیلی بسیار قدرتمند برای ارزیابی یک پروژه سهام یا ارز دیجیتال
- امکان یافتن سهام یا ارزهایی که زیر قیمت واقعی خود معامله میشوند
معایب
- کاری زمانبر و طاقت فرسا (پیچیده بودن این تحلیل)
- مناسب نبودن برای معاملات کوتاه مدت (مشخص نبودن دقیق نقطه ورود یا خروج)
- امکان تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ تاثیر گذاشتن تحولات سیاسی و حوادث گوناگون به شکل منفی برروی تحلیل فاندامنتال در طولانی مدت
سخن پایانی
بااستفاده از تحلیل فاندامنتال یا بنیادی شما میتوانید با بررسی دقیق دارایی مورد نظر برای آن ارزش کمی تعریف کنید و با مقایسه با قیمت فعلی آن بتوانید نتیجه بگیرید آیا این دارایی مناسب خرید و فروش یا سرمایه گذاری است یا خیر؟