تحلیل الگوهای نموداری

الگوهای نمودار Schmatterns
در حال حاضر شما یک انبار سلاح دارید که می توانید زمانی که شما در حال مبارزه در بازار هستید، از آن ها استفاده کنید. در این درس شما ابزار دیگری به گنجینه تان خواهید افزود و آن الگو های نمودار است. الگوهای نمودار می توان به عنوان یک ردیاب معدن به حساب بیایند.
زیرا هنگامی که این درس را به اتمام می رسانید، حتی قبل از اینکه آن ها اتفاق بیافتند، “انفجارها” را در نمودار می توانید مشخص کنید. که به طور بالقوه باعث می شود که شما در این فرآیند پول زیادی بسازید. آیا نمی خواهید نقشه ای برای تشخیص این انفجار داشته باشید؟
در این درس، ما الگوهای اولیه نمودارها و سختارهایشان را به شما آموزش خواهیم داد. هنگامی که به درستی شناسایی می شود، معمولا منجر به بروز یک انفجار می شود، بنابراین مراقب باشید! به یاد داشته باشید، هدف ما این است که حرکات بزرگی را پیش از آنکه اتفاق بیافتد، ببینیم تا ما بتوانیم آنها را کنترل کنیم و پول نقد بسازیم.
پس از همه، چه کسی نمی خواهد استخری از پول نقد داشته باشد و در ان مثل Richie Rich شنا کند؟ نمودار به شدت به ما کمک خواهد کرد تا شرایطی را که بازار آماده برای شکستن است را تعیین کنیم.
آنها همچنین می توانند نشان دهند که آیا قیمت در مسیر فعلی یا معکوس خود ادامه خواهد یافت. بنابراین ما همچنین می توانیم برخی از استراتژی های تجاری را برای این الگوها طراحی کنیم. نگران نباشید! ما به شما یک ورق تقلب کوچک ارائه می دهیم تا به شما در یادآوری تمام این الگوهای و استراتژی های باحال بپردازیم!
آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.
بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که “نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده “عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.
۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تحلیل الگوهای نموداری وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.
اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:
الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است
الگوی پرچم (Flag) تحلیل الگوهای نموداری ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است
الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.
نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.
الگوی پرچم (Flag)
الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.
الگوی کنج (Wedge)
الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند تحلیل الگوهای نموداری صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد.
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال تحلیل الگوهای نموداری زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)
فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل “V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. “دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) كوتاه كه شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com
الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این تحلیل الگوهای نموداری تحلیل الگوهای نموداری الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.
هنگامی که قیمت پس از وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است
الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
شکاف ها (Gaps)
شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.
نتیجه گیری
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت “دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، تحلیل الگوهای نموداری از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.
تکنیکال مقدماتی - الگوهای تکنیکال
در این مقاله قصد دارم تا یکی از کاربردی ترین مباحث تکنیکال را خدمت شما دوستان ارائه کنم. الگوها یا پَتِرنهای تکنیکال یکی از جذابترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که هر تحلیلگر تکنیکالی نیاز به آنها دارد. درواقع میتوان الگوهای تکنیکال را یکی از سریعترین ابزارهای مورد استفاده در تکنیکال نام گذاری کرد.
آنچه در این مقاله بیان خواهد شد عبارتست از:
1- دیدگاه پترنی نسبت به چارتها
اگر شما به عنوان یک تحلیلگر چارتهای زیادی را ببینید، بعد از گذشت مدتی ناخودآگاه متوجه بعضی از شکلها و الگوهای موجود در نمودار خواهید شد. این نظم موجود همان الگوهایی هستند که در تحلیل به شما کمک میکنند. به عنوان مثال به نمودار زیر توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید نمودار در یک شیب صعودی در حال تشکیل کفها و سقفهای بالاتر از قبل است. شما این نکته را بدون استفاده از هیچ ابزار یا ترفندی و تنها با استفاده از درک شهودی خود انجام دادید و این همان دیدگاه در مورد الگوهاست که بسیار کاربردی و سریع است.
2- سطوح حمایت و مقاومت (Support and resistance)
بعضی مواقع در یک نمودار قیمت با رسیدن به یک سطح قیمتی خاص نسبت به آن واکنش نشان میدهد. این واکنش میتواند از نوع کاهش یا افزایش قیمت باشد. اگر قیمت با رسیدن به یک سطح خاص کاهش پیدا کند اصطلاحا به آن سطح یک سطح مقاومت میگویند و اگر افزایش یابد به آن سطح یک سطح حمایت گویند.
3- خطوط روند (trend lines)
یک خط روند، خطی است که از اتصال چند نقطه حمایتی یا مقاومتی به یکدیگر تشکیل میشود. خطوط روند این قدرت را دارند که از آنها بتوان برای پیش بینی نقاط حمایت یا مقاومت بعدی استفاده کرد. خط روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
هرچه تعداد نقاط برخورد به یک خط روند بیشتر باشد یا به عبارتی نقاط بیشتری را پوشش دهد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4- کانالها (channels)
اگر نموداری را بتوان توسط دو خط روند حمایتی و مقاومتی محصور کرد اصطلاحا نمودار توسط یک کانال محصور شده است. کانالها نیز مانند خطوط روند ماهیت صعودی و نزولی دارند و میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت استفاده کرد. اگر خط میانی یک کانال را رسم کنید در اکثر مواقع خواهید دید که قیمت نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
دقت داشته باشید هرگز نباید در یک کانال نزولی به قصد شکار اصلاح جزئی قیمت اقدام به خرید نمایید و در بازارهای دوطرفه در سقف یک کانال صعودی اقدام به فروش نمایید.
5- شکست معتبر سطوح
یکی از مباحث مهمی که در باید در استفاده از الگوها در نظر گرفت، شکست سطوح قیمتی است. اینکه شما بدانید که آیا با شکست یک سطح مقاومت یا حمایت وارد یک معامله شوید نیاز به آموزش و تجربه دارد. در این بخش برخی از نکات مربوط به شکست سطوح را خدمت شما بیان میکنم.
به عنوان مثال فرض کنید قیمت در حال نوسان درون یک کانال صعودی باشد. آیا باید به محض برخورد قیمت به کف کانال اقدام خرید کرد؟ جواب این سوال بستگی به مواردی دارد که باید یک معامله گر آنها را در بگیرد. از نظر تکنیکال تمامی شکستهای سطوح معتبر نیستند.
برای تشخیص شکستهای معتبر شما باید حتما از ابزارهایی مانند الگوهای شمع ژاپنی، اندیکاتورها و حجم معاملات استفاده کنید. به نمودار زیر توجه کنید.
قیمت در یک کانال صعودی پس از برخورد به کف کانال با یک کندل مارابوزوی قوی خط حمایت را به سمت پایین شکسته است. و سپس یک بازگشت یا pull back به خط روند حمایتی داشته است. شما باید بدانید در این ناحیه هرگز نباید اقدام به خرید کنید تا زمانیکه دوباره قیمت در بالای خط روند تثبیت شود. اگر بازار دو طرفه باشد میتوانید یک معامله فروش پایین تر از نقطه حمایت قبلی باز کنید. بنابراین در این نمودار با استفاده از نمودار شمع های ژاپنی میتوان تغییر روند را متوجه شد. برای آشنایی با الگوهای شمع های ژاپنی به مقاله زیر بروید.
6- الگوی کف و سقف دو قلو و سه قلو
اگر در نمودار قیمتی یک سهم ، قیمت پس از برخورد به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی بازگشت کند و دوباره به همان سطح قبلی برخورد کند اصطلاحا یک الگوی کف یا سقف دو قلو تشکیل میشود.
نکتهای که باید در معامله روی این الگو در نظر گرفت خط گردن است. این خط به عنوان خط سیگنالی جهت ورود به معامله تلقی میشود. شما برای ورود به یک معامله حتما باید در نظر داشته باشید که قیمت این سطح را به سمت پایین یا بالا بشکند و این شکست معتبر باشد.
اگر الگو دارای سه سقف یا سه کف متوالی باشد به آن سقف یا کف سه قلو میگویند و شرایط آن مانند کف و سقف دوقلو است.
7- الگوی آدم و حوا (Adam and Eve)
این الگو مشابه الگوی کف و سقف دوقلو است با این تفاوت که در این الگو یکی از کفها کمی کشیده تر از کف مجاور قبلی است.
8- الگوی سر و شانه
الگوی سرو شانه یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود و میتواند آن را نزولی کند. این الگو از سه قله متوالی و مجاور هم تشکیل میشود که اندازه قله میانی از همه بزرگتر است. که اصظلاحا به قله بزرگتر سر (Head) و به قله های مجاور شانه (Shoulder) گفته میشود.
در صورتیکه قیمت بتواند خط گردن را به سمت پایین بشکند روند صعودی به طور کامل نزولی گشته و قیمت حداقل به اندازه فاصله سر تا خط گردن به نزول خودش ادامه میدهد. اگر الگوی سروشانه به صورت معکوس شکل بگیرد به آن الگوی سر و شانه معکوس میگویند.
9- الگوی مثلث
الگوی مثلث ممکن است به اشکال متقارن، صعودی، نزولی و بازشونده تشکیل شود. الگوی مثلث متقارن از محصور شدن قیمت بین دو خط همگرا و هم زاویه تشکیل میشود به گونهای که شیب یکی از این دو ضلع صعودی بوده و شیب ضلع دیگر نزولی باشد.
اگر دو خط دارای شیب واگرا باشند دهانه مثلث باز خواهد شد و تشکیل الگوی مثلث بازشونده را خواهد داد.
در صورتیکه بازار در امتداد یک روند صعودی به سطح مقاومت مستحکمی اصبت کند که موجب ثابت ماندن سقف بازار شود اما در عین حال کف بازار مرتبا بالاتر بیاید با مثلث قائم الزاویهای مواجه هستیم که ضلع فوقانی آن افقی بوده و ضلع پایینی آن رو به بالاست. این الگو اصطلاحا الگوی مثلث صعودی نامیده میشود.
10- الگوی کُنج صعودی و نزولی
الگوی کُنج حالت خاصی از همان الگوی مثلث است با این تفاوت که این بار هر دو ضلع آن شیب یکسان و همسو پیدا کرده اند. در کنج صعودی در عین حال که بازار مرتبا کف های بالاتر میسازد، سقف بازار نیز دائما بالاتر میرود اما شیب بالاتر رفتن دره ها از شیب بالاتر رفتن قلهها سریعتر است.
11- الگوی پرچم
الگوی پرچم یک الگوی ادامه دهنده است که از یک مثلث که میلهای بلند به ابتدای آن متصل شده است تشکیل میگردد. این الگو هنگامی تشکیل میشود که بازار یک روند پر قدرت و ادامه دار را انجام دهد و سپس وارد فاز تثبیت و استراحت بشود.
در این تحلیل الگوهای نموداری بخش آموزش تکنیکال مقدماتی مفاهیم پایه مربوط به تکنیکال خدمت شما دوستان ارائه شد. در مقالات بعدی وارد مبحث آموزش تکنیکال پیشرفته خواهیم شد. برای مطالعه مقالات قبلی به مقالات زیر مراجعه فرمایید.
الگوی بازگشتی سه قله (Three Top)
الگوی بازگشتی سه قله الگویی است که در یک روند صعودی شکل می گیرد و روند را به حالت نزولی تغییر می دهد. این الگو در نمودار های میله.
الگوی بازگشتی سه قله الگویی است که در یک روند صعودی شکل می گیرد و روند را به حالت نزولی تغییر می دهد. این الگو در نمودار های میله ای، خطی و کندل استیک قابل شناسایی است ولی فرم شکل گیری آن در نمودار نقطه ضربدر (Point and Figure) کاملا متفاوت است. این الگو از سه قله که در یک سطح قرار می گیرند شامل می شود و با شکسته شدن خط حمایت، تکمیل می شود. الگوی سه قله به عنوان یک الگوی اصلی، معمولا در یک بازه ۳ تا ۶ ماهه شکل می گیرد. برای توضیح کامل این الگو، بخش های آن را جداگانه توضیح می دهیم.
شکل گیری الگوی سه قله
- روند قبلی: مطابق با تمامی الگوهای بازگشتی، باید یک روند پیش از شکل گیری الگو وجود داشته باشد تا بازگشت صورت گیرد. در مورد این الگو باید گفت که روند قبلی باید صعودی باشد.
- سه قله: تمامی سه قله الگو باید حدودا در یک سطح باشند و از لحاظ فاصله با یکدیگر باید به گونه ای باشند که بتوان یک خط مقاومت معتبر با استفاده از آنها ترسیم نمود.
- حجم معاملات: در زمان شکل گیری الگو به صورت معمول، حجم معاملات کاهش می یابد. البته در برخی مواقع در زمان شکل گیری قله ها، حجم معاملات افزایش می یابد. پس از ایجاد شدن قله سوم، همراه با کاهش قیمت مخصوصا در زمان شکسته شدن خط حمایت، بهتر است شاهد افزایش قابل توجه حجم معاملات باشیم.
- شکسته شدن حمایت: همانند دیگر الگو های بازگشتی، این الگو نیز کامل نمی شود مگر زمانی که خط حمایت شکسته شود. این خط حمایت از طریق وصل کرده دره های مابین سه قله قابل ترسیم است. این خط حمایت پتانسیل تبدیل شدن به مقاومت در حرکات بعدی قیمت را دارد.
- قیمت هدف یا Price Target: فاصله میان قله ها تا خط حمایت می تواند برای تشخیص میزان افت قیمت استفاده شود. بدین صورت که به میزان فاصله میان خط حمایت و قله ها، قیمت بعد از شکستن خط حمایت کاهش می یابد.
مثالی از الگوی سه قله
الگوی سه قله در نمودار ریپل
تصویر بالا شکل گیری الگوی بازگشتی سه قله را در نمودار ریپل نمایش می دهد. همانطور که مشاهده می کنید قله ها تقریبا در یک راستا هستند. با شکسته شدن خط حمایت که دره ها را به یکدیگر وصل کرده، می توان از کامل شدن الگو مطمئن شد. این شکست خط حمایت با افزایش حجم معاملات همراه نیست ولی سقوط شدید قیمت می تواند نشانه تاییدی برای موفق بودن شکست باشد.
جمع بندی
نکته ای که در مورد این الگو وجود دارد این است که پیش از شکل گیری قله سوم، این الگو شبیه الگوی بازگشتی دو قله می شود در نتیجه برای پرهیز از خطا، باید منتظر شکسته شدن خط حمایت بود. این شکست زمانی معتبر است که با افزایش حجم معاملات یا حرکت زیاد قیمت همراه باشد. نکته ای دیگر این است که این الگو ممکن است شبیه به دیگر الگوها مانند مثلث رو به بالا شکل بگیرد بدین معنی که قله ها و دره ها دقیقا در یک راستا قرار نگیرند. بنابراین شناسایی این الگو نیاز به تجربه دارد. در نتیجهی همین موضوع است که تحلیل تکنیکال بیشتر یک هنر است تا یک علم متقن.
مهم ترین ابزار در تحلیل نموداری تکنیکال کدامند؟
تحلیل تکنیکال در این بازار، به معنای پیش بینی قیمتها از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. شاید تصور کنید که به دست آوردن اطلاعات کامل در رابطه با وضعیت گذشته بازار کار دشواری است ولی یک فرد حرفهای از طریق بررسی تغییرات، نوسان قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا به راحتی می تواند از وضعیت قیمتها در گذشته اطلاع کسب کند و به پیش بینی قیمتها در آینده بپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است. همچنین در این روش باید به جای توجه کردن به کالا، به رفتارهای بازار توجه کرد.
نکته مهم در رابطه با تحلیل تکنیکال این است که سه اصل مهم برای این تکنیک وجود دارد که شامل موارد زیر است:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمتها در قالب روند حرکت خواهند کرد.
- تاریخ تکرار خواهد شد.
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی در واقع عبارتند از اشکالی از نمودار سهام که به دلیل تعداد بالای تکرار آنها بر روی نموداریهای قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن با درصد بالایی (معمولا بالای ۵۰ درصد) در جهت خاصی باشد (صعودی یا نزولی). در واقع الگوهای قیمتی بیان کننده این مطلب است که گذشته سهم خود را تکرار میکند و الگوهایی در نمودارهای سهم وجود دارند که به دفعات زیادی تکرار شدهاند و قیمت سهم پس از این الگوها روند مشخصی داشته است. شناخت و شناسایی این الگوها میتواند به سهامدار در انتخاب قیمت مناسب برای خرید یا فروش کمک بسزایی کند.
از معروف ترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی وج (wedge) الگوی کاسه ای، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره کرد.
انواع نمودار قیمتی
نمودار خطی و نمودار کندل استیک جز معروف ترین نموداریهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به حساب میآیند. در نمودار خطی که یکی از ساده ترین نمودارها به حساب میآید، نموداری کندل استیک که با عنوان نمودار شمعی نیز از آن یاد می شود، نسبت به نمودار خطی اطلاعاتی بیشتری را ارائه میدهد. در نمودار کندل استیک علاوه بر مشاهده همه اطلاعاتی که در نمودار خطی بیان شدهاند، بالا ترین، پایین ترین قیمت را در بازههای زمانی مختلف (مثلاً یک دقیقه، یک روز، یک ماه) را نمایش میدهد.
از دیگر نمودارهایی که در حین سادگی استفاده زیادی در تحلیل تکنیکال میشود، میتوان به نمودار میلهای روزانه اشاره کرد که شامل زمان و قیمت است. معمولا محور عمودی شامل قیمت و محور افقی بیانگر زمان است.
اسیلاتور و اندیکاتور
در ابتدا معنای تحت اللفظی این دو کلمه بیان میگردد. اسیلاتور (oscillator) در زبان انگلیسی به معنای نوسان ساز و اندیکاتور (indicator) به معنای شاخص و مقیاس است.
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد سهم از جمله شتاب قیمت، روند حرکت سهم و سایر معیارهای مهم را ارائه میدهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تایید روند سهم پیش بینی شده و اعتبار آن استفاده میشود. همچنین تولید سیگنال خرید و فروش از دیگر استفادههای رایج از اندیکاتور ها به شمار میآید. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنباله رو (lagging) تقسیم میشوند.
اندیکاتور نسبت انباشتگی به پراکندگی، اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت روند،اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور شاخص معدل قیمت ، اندیکاتور آرون از جمله معروف ترین اندیکاتورها به حساب میآیند.
بسیاری از ابزارهای تکنیکال برای روندهای صعودی و نزولی عملکرد مناسبی ارائه میدهند. اما یکی از ابزارها که برای زمان خنثی و ثبات قیمتها استفاده میشود اسیلاتور است. از اسیلاتور برای مشاهده هیجانات بازار نیز استفاده میشود.
پرایس اکشن
پرایس اکشن عبارت است از معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و فقط بر اساس نمودار قیمت در این روش مبنا قیمت فعلی سهم است و سپس با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی که بیشترین درصد رخ دادن را دارد را در نظر میگیرند.
الگوهای هارمونیک
شناسایی نقاط بازگشت در بازار بر اساس الگوهای ویژه یکی از وظایف الگوهای هارمونیک است این الگوها از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موجهای حرکتی بازار به وجود میآیند. استفاده از الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای کلاسیک کمی پیچیدهتر است؛ چرا که شناسایی آنها نیاز به تجربه زیادی دارد.
الگوی ab = cd از عمومیترین الگوهای این دسته است از دیگر الگوهای این بخش میتوان به الگوی گارتلی، باترفلای، الگوی بت یا خفاش، الگوری crab نام برد.
الگوهای شمعی یا کندل استیک
نمودارهای شمعی که برای اولین بار در ژاپن مورد استفاده قرار گرفتند، در واقع بیان کننده احساسات بازار هستند. در نمودارهای شمعی اندازه بدنه نمودار بسیار مهم است. به طور مثال بدنه بزرگ تر در نمودار شمعی نشان دهنده خریدار دست قوی تری دارد و بدنه کوچک تر نشان دهنده قدرت کم خرید و فروش است. الگوهای شمعی به دو دسته کلی ادامه دهنده و برگشتی تقسیم میشوند.