انواع الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال کدام اند؟
تحلیل الگوهای قیمتی گرچه ممکن است فعالیتی بیدردسر و راحتی به نظر بیاید اما به هیچ عنوان نمیتوان آن را کاری راحت به شمار آورد. علم خواندن نمودارها، به آسانی به خاطر سپردن الگوهای قیمتی خاص و تصاویر و به یادآوردن آنها برای یک پیشبینی کلی نیست. هر نمودار سهام شامل ترکیبی از الگوهای متفاوت بیشمار است و تحلیل دقیق آنها نیازمند مطالعه مستمر، تجربه طولانی، کسب دانش تحلیل تکنیکال و توانایی سنجیدن عوامل مخالف یکدیگر است تا بتوان تصویر کلی و جزییات این الگوها را تشخیص داد.
با این که «شاباکر» به تحلیل تکنیکال به عنوان «علم خواندن نمودارها» اشاره میکند، بسیاری اعتقاد دارند که تحلیل تکنیکال بیشتر هنر است تا علم. به علاوه، تحلیل نمودارها برای یافتن الگوها، میتواند گاهی منجر به تفسیرهای متفاوتی شود که عامل آن را میتوان به تعصب فردی نسبت داد. برای بیاثر کردن برداشت فردی و تفسیر متفاوت از الگوها، باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در کنار الگوهای قیمتی به کار گرفته شود تا صحیح یا اشتباه بودن تحلیل مشخص شود.
در حالی که به نظر میرسد بسیاری از الگوهای قیمتی به هم شبیه هستند، هیچ دو الگویی شبیه به هم نیست. شکستهای نامعتبر، اشتباه در خواندن الگوها و چنین مواردی همگی جزئی از روند یادگیری است و یک تحلیل خوب و موفق، مستلزم مطالعه دقیق و مستمر است.
انواع الگوهای بازگشتی
درحالیکه تصور میشود الگوهای بازگشتی همگی مشابه هم هستند اما باید گفت اینگونه نیست و این الگوها دارای انواع بخصوص و مجزایی میباشند که در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این قسمت به مهمترین الگوهای موجود در مورد الگوهای بازگشتی، میپردازیم. این الگوها هرکدام جزو الگوهای قدرتمند هستند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی سهام و داراییهای مختلف میرسیم. این الگوهای بازگشتی، دادهها و اطلاعات دقیق و مفیدی به معاملهگران میدهد تا قبل از معامله خود تمامی جوانب انواع الگوهای بازگشتی نمودار سهام را بسنجند و نسبت به آن تصمیمگیری کنند. در مجموع دانستن و آگاهی از این الگوها به شناخت موقعیت سهام و پیداکردن نقاط مهم نمودار برای خرید و یا فروش کمک بسیار زیادی میکند.
انواع الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال
چند مورد از مهم ترین انواع الگوهای بازگشتی که در تحلیل تکنیکال به وجود میآیند اینها هستند:
- کف و سقف دوقلو
- کف و سقف سه قلو
- سر و شانه در سقف
- سر و شانه معکوس در کف
در ادامه این الگوها را با رسم شکل و ظاهرشان و ارائهی یک مثال توضیح میدهیم.
سقف دوقلو
اولین الگویی که قصد بررسی آن را داریم، الگوی سقف دوقلو است. میتوانید این الگو را در تصویر زیر ببینید.
با نگاه کردن به این تصویر میفهمیم که چرا اسم آن را سقف دوقلو گذاشتهاند. قیمت طی یک حرکت صعودی بالا میرود و پس از آن بین دو سطح موازی (حمایت و مقاومت) نوسان میکند. این دقیقا همان چیزی است که در الگوی مستطیل هم داشتیم. منتهی در الگوی مستطیل که یک الگوی ادامه دهنده است، قیمت ضلع بالایی را میشکند و سهم به روند صعودیاش ادامه میدهد. اما در الگوی انواع الگوهای بازگشتی سقف دوقلو شکست از ضلع پایینی اتفاق میافتد. با شکست خط حمایتی این الگو ایجاد میشود و میفهمیم که روند صعودی به انتها رسیده است. برای اینکه شکل ظاهری این الگو را بهتر به خاطر بسپارید، به یاد داشته باشید که سقف دوقلو شبیه حرف M است.
دوباره به تصویر بالا نگاه کنید و ببینید هدف گذاری و تعیین تارگت آن چگونه انجام میشود. برای این کار باید ارتفاع میان سقف و کف قیمت را اندازه بگیریم. هر چقدر که این ارتفاع بیشتر باشد به همان اندازه بیشتر انتظار اصلاح قیمتی را در سهم داریم. البته ممکن است اصلاح قیمت کمتر و یا بیشتر از این مقدار باشد.
برای خروج از سهم هم نباید عجله کنید. یعنی ممکن است یک معاملهگر به خاطر آنکه میترسد ضرر کند، قبل از شکست ناحیه حمایتی سهامش را بفروشد. در حالی که این امکان وجود دارد که اصلا حمایت نشکند و سهم رو به بالا حرکت کند. به بیان دیگر تا وقتی که شکست حمایت اتفاق نیفتد و تثبیت نشود، نمیتوانیم بگوییم الگوی سقف دوقلو تشکیل شده است. پس همانقدر که ورود به سهم مهم است، در خروج از آن نیز باید حواسمان را جمع کنیم.
کف دوقلو
تصویر زیر، شکل ظاهری الگوی کف دوقلو را به خوبی نشان میدهد. این الگو هم از جمله پرتکرارترین انواع الگوهای بازگشتی کلاسیک در تحلیل تکنیکال است که در بورس ایران هم میتوانید آن را مشاهده کنید.
میبینید که این الگو، برعکس الگوی قبلی است. یعنی اول یک روند نزولی داریم. بعد سهم بین دو سطح حمایت و مقاومت نوسان میکند و سرانجام مقاومت را میشکند و بالا میرود. همانطور که در شکل هم مشخص است، قیمت دو بار به سطح حمایتی واکنش نشان داده است.این الگو هم ظاهری شبیه حرف W دارد.
باز هم باید منتظر بمانیم تا سقف شکسته شود. قبل از آن هیچ اقدامی انجام نمیدهیم. برای هدف گذاری هم دوباره باید به ارتفاع مستطیل توجه کنیم تا نقاط احتمالی صعود را به دست بیاوریم.
الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو (Triple Tops) یک الگوی نزولی و بازگشتی است و اگر در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد به معنای پایان روند صعودی است.
این الگو کمتر از سایر الگوهای بازگشتی دیده میشود.
این الگو از سه سقف مشابه، متوالی و مجاور به هم و دو کف تشکیل شده است. الزامی ندارد که این سه قله دقیقا در یک سطح قرار داشته باشند. البته باید در نظر داشت که از لحاظ تعداد کندل و زمان تشکیل شدن سه قله نباید تفاوت زیادی با هم داشته باشند. کف های قیمتی نیز توسط یک خط حمایتی به هم متصل میشوند که به آن خط گردن میگویند. بعد از شکسته شدن خط گردن قیمت سهم حداقل میتواند به اندازه فاصله سقف تا خط گردن پایین بیاید. طبق قوانین تحلیل تکنیکال زمانی این الگو تایید میشود که خط گردن شکسته شود. در غیر این صورت ممکن است سهم دوباره از خط گردن حمایت شده و به مسیر صعودی برگردد.
در الگوهای بازگشتی قبل از ایجاد الگو باید روندی وجود داشته باشد. قبل از الگو سقف سه قلو هم باید یک روند صعودی داشته باشیم. بعد از سقف اول یک کف تشکیل شود که بیشتر از ۲۰% آن را اصلاح نکرده باشد. حجم معاملات در قلهها کاهشی باشد. هنگام شکسته شدن خط گردن حجم معاملات افزایش یابد.
الگوی کف سه قلو
الگوی کف سه قلو (Triple Bottom) یک الگوی صعودی و بازگشتی میباشد. این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و میتواند هشدار برگشت روند نزولی را به ما بدهد. این الگو کمتر از سایر الگوهای بازگشتی دیده میشود.
این الگو از سه دره مشابه، متوالی و مجاور به هم و دو سقف تشکیل شده است. الزامی ندارد که این سه دره دقیقا در یک سطح قرار داشته باشند. البته باید در نظر داشت که از لحاظ تعداد کندل و زمان تشکیل شدن سه دره نباید تفاوت زیادی با هم داشته باشند. سقفهای قیمتی نیز توسط یک خط مقاومتی به هم متصل میشوند که به آن خط گردن میگویند. بعد از شکسته شدن خط گردن قیمت سهم حداقل میتواند به اندازه فاصله کف تا سقف بالا بیاید. طبق قوانین تحلیل تکنیکال زمانی این الگو تایید میشود که خط گردن شکسته شود. در غیر این صورت ممکن است سهم نتواند از خط گردن عبور کند و به مسیر نزولی خود ادامه دهد.
سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
سر و شانه معکوس در کف
این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
تعریف الگوی های بازگشتی و ادامه دهنده
تحلیل تکنیکال یک روش کارآمد جهت تحلیل انواع بازارهای مالی می باشد، به جهت کسب سود مارکت هایی مانند فارکس، ارزدیجیتال، بورس ایران باید از یک سری اصول استفاده کرد. از قواعد کارآمد در تحلیل تکنیکال که بسیار حائز اهمیت هستند، الگوهای قیمتی می باشند، این الگوها نشان دهنده ی تغییر روندهای صعودی به نزولی و بالعکس هستند . به صورت کلی الگوهای قیمتی به دو نوع تقسیم بندی می شوند، بازگشتی و ادامه دهنده. برای مطالعه ی بیشتر همراه یار سرمایه باشید.
الگوهای ادامه دهنده ( Continuation Patterns )
این الگوها اصولا زمانی تشکیل می شوند که در مسیر روند، یک توقفی ایجاد می شود و سپس روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد و الگوهای ادامه دهنده شکل می گیرند. به عبارت بهتر گاهی در میان مسیر یک روند، الگویی انواع الگوهای بازگشتی شکل می گیرد که باعث نوسان قیمت شده و سپس در ادامه ی مسیر روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد.
نکات مهم در الگوی ادامه دهنده
- معمولا بازیگران سهم، برای ادامه ی روند، در محدوده های ایجاد شده توسط الگوهای ادامه دهنده به اصطلاح استراحت می کنند یا نفس می گیرند.
- در صورتی که الگوی ادامه دهنده در حال شکل گیری است ولی هنوز تکمیل نشده، نمی توان به صورت قطعی گفت که روند ادامه می یابد، یا برگشت قیمت رخ می دهد. برای تشخیص روند سهم بعد از الگوی شکل گرفته باید به خطوط روند بسیار توجه نمود، تا بتوان تشخیص صحیحی نسبت به رشد قیمت به بالا یا پایین داد.
- صرف نظر از اینکه روند حاکم بر بازار صعودی یا نزولی است، در صورتی که تحرکات قیمت بزرگتر، زمان شکل گیری و تکمیل الگو بیشتر شود، حرکت بعدی قیمت در خارج از الگوی ادامه دهنده نیز با شدت بیشتری خواهد بود.
- در تحلیل تکنیکال توصیه می شود روند را ادامه دار بدانیم، مگر برگشت قیمت رخ دهد.
نمونه هایی از الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای بازگشتی ( Reversal Patterns )
به الگویی که در روند فعلی تغییر ایجاد می کند، الگوی بازگشتی می گویند، با تشکیل این الگو، روند قبلی متوقف شده و در مسیری خلاف جهت روند قبلی حرکت می کند. به عنوان مثال با شکل گیری این دسته از الگوها در یک روند صعودی، روند فوق متوقف شده و در نهایت، روند نزولی را ایجاد می کنند. در صورتی که بازگشت قیمت در کف بازار اتفاق افتاد، با خرید مصرانه و هیجانی خریداران مواجه می شود. اما در صورتی که بازگشت قیمت، در سقف بازار اتفاق افتاد، با فروش سهام داران، مواجه می شود که اصطلاحا به این الگوها، الگوهای توضیعی ( Distribution Patterns ) می گویند.
نکته: مانند الگوهای ادامه دهنده، هرچه زمان تشکیل الگوها زیاد باشد، حرکت بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت با شدت بیشتری خواهد بود.
آشنایی جامع با الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای نموداری عصای دست تحلیلگران فنی است؛ چرا که شاخص خوبی برای پیش بینی رفتار بازار در آینده هستند و اگر تغییری در کمین روند بازار باشد، الگوهای نموداری بلافاصله سیگنال میدهند. مهمترین الگوهای نموداری قیمت، الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده نام دارند که پیش نیاز آنها وجود یک روند قبلی در بازار است. در این مقاله قصد داریم به طور کامل با انواع رایج الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال آشنا شویم. اگر قصد دارید از این الگوها در معاملات هوشمندانه خود استفاده کنید، با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله :
الگوی بازگشتی به چه معناست؟
در تجزیه و تحلیل فنی، تغییر بین روندهای صعودی و نزولی با الگوهای قیمت نشان داده میشود. الگوی بازگشتی نوعی الگوی قیمت است که از تغییر در روند خبر میدهد. دورههایی که قدرت و انرژی گاوها یا خرسها (در روندهای صعودی یا نزولی) ته کشیده و روند متوقف میشود. سپس نیروی حریف، جان تازه گرفته و روند در جهت جدیدی (گاوی یا خرسی) حرکت میکند. به عنوان مثال یک روند صعودی که با قدرت و انرژی گاوها پشتیبانی میشود، میتواند متوقف شده و در نهایت جای خود را به خرسها بدهد که منجر به تغییر مسیر حرکت روند به سمت مخالف میشود.
سادهتر بگوییم، هر زمان که قیمت پس از وقفه، یک روند معکوس را پیش رو میگیرد، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشتی شناخته میشود. شکل گیری این الگو نسبت به الگوهای ادامه دهنده به زمان بیشتری نیاز دارد. در ادامه نمونههایی از رایجترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال را معرفی خواهیم کرد.
انواع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که میتواند معمولی یا معکوس باشد. معامله گران در روندهای صعودی بازار به دنبال الگوی سر و شانه کلاسیک و در روندهای نزولی به دنبال الگوی سر و شانه معکوس میگردد که البته چندان رایج نیست.
در الگوی سر و شانه کلاسیک:
- بازار ابتدا به اوج میرسد و سپس سقوط میکند، بدین ترتیب اولین شانه تشکیل میشود.
- در مرحله بعد قیمت ارز بار دیگر صعود میکند و به بالاترین سطح خود میرسد، سپس مجدداً سقوط میکند و سر را تشکیل میدهد.
- شانه دیگر زمانی تشکیل میشود که قیمتها مجدداً بالا رفته و تقریباً هم سطح قیمت ارز در مرحله اول (شانه اول) میشود.
پس شکل هندسی نمودار الگوی سر و شانه کلاسیک (معمولی)، از سه قله تشکیل میشود که قله مرکزی (سر) از دو قله دیگر (شانهها) بلندتر است، به همین ترتیب الگوی سر و شانه معکوس از سه دره رو به پایین تشکیل میشود که دره مرکزی از باقی درهها عمیقتر است.
- در الگوی سر و شانه کلاسیک، خط گردن، پایینترین نقاط دو طرف سر را به هم وصل میکند. در این الگو هرجا که خط قیمت، خط گردن را قطع کند، آن نقطه یک «فرصت فروش» مناسب خواهد بود.
- در الگوی سر و شانه معکوس، خط گردن، بالاترین نقاط دو طرف سر را به هم وصل میکند. در این الگو هر جا که خط قیمت، خط گردن را قطع کند، آن نقطه یک «فرصت خرید» مناسب خواهد بود.
الگوی دره یا کنج در روند صعودی
الگوی دره یا کنج یک الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به دلیل شکل ظاهری آن بر روی نمودار، به عنوان «گوه صعودی» نیز شناخته میشود. این الگو زمانی اتفاق میافتد که سهام در بازار صعودی یا نزولی باشد، یعنی خطوط صعودی حمایت و مقاومت بالا و پایین، در یک نقطه به هم برسند و یک کنج تشکیل دهند. این الگو یکی از الگوهای بازگشتی است که در انتهای روند پدیدار میشود. شیب هر دو خط در این الگو به سمت بالا (صعودی) و شیب خط پایینی (خط حمایت) بیشتر از خط بالایی (خط مقاومت) است.
این شاخص بسیار قابل اعتماد و یکی از بهترین الگوهای بازگشتی موجود است، البته میتوان آن را در رده شاخصهای ادامه دهنده نیز قرار داد. به هرحال مهم نیست که این سیگنال بازگشتی یا ادامه دهنده است، در هر دو مورد، کنج صعودی خبر از احتمال خرسی شدن بازار میدهد.
الگوی دره یا کنج در روند نزولی
هنگامی که در یک روند نزولی کلی، یک الگوی دره یا کنج نزولی رخ میدهد، نشانه کند شدن حرکت نزولی و یکی از انواع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است. در این صورت اگر قیمتها بالا رفته و از الگو خارج شود، میتوان یک افزایش شدید قیمت را پیش بینی کرد. اما زمانی که الگوی دره در روند صعودی رخ میدهد، نشان میدهد که قیمت و حرکات قیمت رو به کاهش است. اگر قیمتها افزایش یافته و از محدوده الگو خارج شود، احتمالاً روند صعودی ادامه خواهد یافت.
این شکل زمانی اتفاق میافتد که خطوط حمایت و مقاومت در نقطهای به هم میپیوندند و یک گره نزولی ایجاد میکنند. در این حالت شیب هر دو خط به سمت پایین و شیب خط پایینی (خط حمایت) کمتر از خط بالایی (خط مقاومت) است.
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی سقف و کف دوقلو یکی از شناخته شدهترین و قدرتمندترین تکنیکهای پولسازی است که معامله گران فارکس تاکنون شناختهاند. به این شکل که بازار دو صعود یا نزول متوالی در تقریباً در یک سطح قیمت ایجاد میکند. الگوی سقف و کف سه قلو نیز مشابه همین الگو است، با این تفاوت که سه قله و سه دره دارد، در ادامه با آن بیشتر آشنا میشویم.
الگوی سقف دوقلو
این الگو زمانی رخ میدهد که قیمت سعی دارد از بیشترین حد اخیر عبور کند، اما شکست میخورد. سقف دوقلو از دو قسمت با ارتفاع تقریباً مساوی تشکیل میشود و در طول یک روند صعودی شکل میگیرد.
دو قسمت بالا و پایین نشان دهنده دو تلاش ناموفق بازار برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت است. در مورد دو سقف که در کنارهم شبیه حرف M به نظر میرسند، یک فشار اولیه تا سطح مقاومت با تلاش ناموفق دوم دنبال میشود، در نتیجه روند معکوس خواهد شد.
الگوی کف دوقلو
عکس الگوی سقف دوقلو، الگوی کف دوقلو است که یک نمودار رو به بالا و مشابه شبیه حرف W است. این الگو همیشه به دنبال یک روند نزولی عمده یا جزئی اتفاق میافتد و نشان دهنده یک سیگنال صعودی قوی است. الگوی کف دوقلو کلاسیک معمولاً نشان دهنده یک تغییر متوسط یا بلند مدت در روند است و زمانی رخ میدهد که قیمت سعی میکند سطح حمایتی را پشت سر بگذارد و دومین تلاش ناموفق را برای شکستن سطح حمایت انجام میدهد. به طور کلی اگر فاصله نقاط مساوی از یکدیگر زیاد باشد، الگوی سقف دوقلو (به شکل M) و الگوی کف دوقلو (به شکل W) قدرتمندتر خواهند بود.
الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو نوعی الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که در زمینه تحلیل فنی و پیش بینی حرکت بازگشتی قیمتها با استفاده از نمودارها مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو از سه قله تشکیل میشود و انواع الگوهای بازگشتی حاکی از آن است که احتمالاً قیمت آن ارز دیگر افزایش نخواهد یافت و کاهش قیمت در راه است.
الگوی سقف سه قلو پس از یک روند صعودی رخ میدهد و نقطه مقابل آن الگوی کف سه قلو است که نشان میدهد قیمت دارایی دیگر کاهش نمییابد و ممکن است بالاتر برود.
عملکرد الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو یا (Triple Top Pattern) زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی (ارز یا سهام) سه قله تقریباً هم سطح ایجاد کند. مساحت این قلهها مقدار مقاومت آنها است. پس از اوج سوم، اگر قیمت سقوط کرده و به پایینترین حد خود برسد، الگو کامل تلقی شده و معامله گران منتظر حرکت نزولی قیمتها خواهند بود.
این الگو به ما میگوید که پس از چند بار تلاش پیاپی، دارایی در این رنج قیمت، خریدار زیادی ندارد. با پایین آمدن قیمتها، همه آن معاملهگرانی که در طول این الگو دارایی مورد نظر را خریداری کرده بودند، آن را به فروش میگذارند. زمانی که قیمتها از پایینترین سطح ممکن عبور میکنند، میزان فروش دارایی افزایش یافته و خریداران موقعیت خود را رها میکنند.
البته هیچ الگویی همیشه کاربردی نیست و ممکن است در این میان شاهد استثناهایی باشیم. گاهی اوقات الگوی سقف سه قلو تشکیل و تکمیل میشود و معامله گران باور میکنند که دارایی درحال سقوط است و به این روند ادامه خواهد داد؛ اما پس از مدتی قیمت بهبود یافته و به بالای ناحیه مقاومت حرکت میکند.
الگوی کف سه قلو
الگوی کف سه قلو نیز یکی از الگوی بازگشتی انواع الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال و نوعی نمودار صعودی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و با سه سطح پایین و سپس یک شکست بالاتر از سطح مقاومت شناخته میشود. این الگو معمولاً پس از یک روند نزولی طولانی مدت در بازار خرسی ظهور میکند.
اولین کف میتواند نشان دهنده حرکت عادی قیمت باشد، دومین کف نشان دهنده افزایش سرعت گاوها و آمادگی آنها برای بازگشت احتمالی است، کف سوم نیز نشان میدهد که پشتیبانی (Support) قوی در راه است و احتمالاً خرسها زمانی که قیمت از سطوح مقاومت بگذرد، تسلیم خواهند شد. به طور کلی برای شناسایی الگوی کف سه قلو، چند قاعده اصلی وجود دارد:
- قبل از وقوع الگو، باید یک روند نزولی وجود داشته باشد.
- قیمت در سه سطح پایین باید تقریباً مشابه باشد و فاصله نقاط کف از یکدیگر زیاد باشند. دقت کنید که لازم نیست قیمتها دقیقاً برابر باشند، کافی است به حدی نزدیک باشند که یک خط روند افقی را تشکیل دهند.
- مقدار حجم (Volume) باید در سراسر الگو کاهش یابد، به این معنی که خرسها درحال از دست دادن قدرت خود هستند.
الگوی کازیمودو (Quasimodo)
کازیمودو قطعاً معتبرترین و قدرتمندترین نوع الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال برای شناسایی موقعیتهای بازگشتی است که اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی چشمگیر رخ دهد، قابلاطمینانتر و قویتر است. ساختار این الگو بسیار ساده است.
روند صعودی: قیمت در روند صعودی، نقاط پیک (بیشینه) و نقاط کف (کمینه) بالاتری ایجاد میکند. سپس قیمت از آخرین نقطه بیشینه سقوط کرده و یک نقطه کمینه جدید تشکیل میدهد که مقدار آن از نقطه کف قبلی کمتر است. نقطه کمینه جدید نشان میدهد که بازار از گاوی به خرسی تغییر کرده است.
روند نزولی: قیمت در روند نزولی، نقاط پیک (بیشینه) و نقاط کف (کمینه) پایینتری ایجاد میکند. سپس قیمت از آخرین نقطه کمینه صعود کرده و یک نقطه بیشینه جدید تشکیل میدهد که مقدار آن از نقطه بیشینه قبلی بیشتر است. نقطه بیشینه جدید نشان میدهد که بازار از خرسی به گاوی تغییر کرده است.
الگوی بازگشتی اسپایک (V)
بیشتر الگوهای بازگشتی اسپایک (که V-Reversal نیز نامیده میشوند) پس از یک روند شدید و تندوتیز شکل میگیرند و در آنها جهت قیمتها بدون هیچگونه علامتی معکوس میشوند. چنین شرایطی اصلاً زمان مناسبی برای معامله نیست و توصیه میشود در طول آن تا حد امکان از بازار دور بمانید. گاهی اوقات زمانی که یک اسپایک رخ میدهد، تنها کاری که از دستمان برمیآید بررسی عوامل نوسانسازهای بازار است.
الگوی بازگشتی نعلبکی
الگوی ته گرد (نعلبکی) نوع دیگری از الگوهای بازگشتی است که برخلاف الگوی اسپایک، شکلگیری آن بیشتر طول میکشد و قیمتها به تدریج تغییرجهت میدهند. این الگو معمولاً در نمودارهای هفتگی یا ماهانه چندین سال را بررسی میکنند، قابل مشاهده است.
کلام آخر
الگوهای بازگشتی نسبت به سایر الگوهای قیمت نادرتر هستند. از طرف دیگر قابلیت اطمینان و نسبت پاداش به ریسک در آنها بسیار زیاد است، زیرا این الگوها میتوانند مقدمه یک روند جدید باشند و چه موقعیتی بهتر از شناسایی یک روند از نقطه شروع؟
البته معامله گران باید به خاطر داشته باشند که الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال صرفاً نشانههایی برای تحلیل فنی بازار و پیش بینی روند قیمتها بوده و نمیتوان به آنها به چشم قوانین مطلق اقدامات بعدی خود نگاه کرد؛ همچنین درست مثل سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی، از الگوهای بازگشتی میتوان به صورت مجزا یا در کنار سایر ابزارهای موجود برای تحلیل و تقویت فرضیات معاملاتی خود استفاده کرد.
شما برای پیشبینی بازار کدامیک از الگوهای معرفی شده را ترجیح میدهید؟ علت آن چیست؟ اگر تجربهای در این زمینه دارید، نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.
انواع الگوهای بازگشتی صعودی در تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشند؛ الگوهای بازگشتی صعودی از یک، دو یا سه کندل در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شوند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند. در ادامه به ترتیب الگوهای تکی و ترکیبی صعودی را شرح می دهیم.
1-الگوی همر (Hammer)
الگوی همر (چکش) از جمله الگوهای تک شمعی است که در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:
- یک بدنه کوچک که در انتها یا نزدیکی بالاترین قسمت دامنه شمع شکل می گیرد.
- رنگ بدنه زیاد اهمیت ندارد؛ یعنی می تواند سفید توخالی یا مشکی توپر باشد لیکن اگر صعودی (سفید) باشد دارای قدرت بازگشت بیشتری می باشد.
- سایه پایینی بلند که طول آن حداقل دو یا چند برابر بدنه شمع می باشد.
- سایه بالایی نداشته باشد و یا در صورت دارا بودن بایستی بسیار کوچک باشد.
- قیمت پایانی بایستی در محدوده بالاترین قیمت دامنه شمع قرار داشته باشد.
الگوی همر از الگوهای تک شمعی
همر می تواند سایه بالایی کوتاه داشته باشد یا اینکه فاقد آن باشد
سایه پایینی بلند نشانگر این است که قیمت در ابتدای بازار توسط فروشندگان به شدت ریزش کرده است ليكن در ادامه خریداران ابتکار عمل را از دست فروشندگان گرفتند و با غلبه بر آنها موجب بازگشت موثر قیمت به سمت بالا شده اند به نحوی که در انتهای بازار در نزدیکی بالاترین قیمت خود بسته شده است. به این صورت شمعی با یک بدنه کوچک، سایه پایینی بلند و سایه بالایی بسیار کوچک و یا حتی بدون آن به نام همر تشکیل می شود تا بازار را به سمت بالا صعود دهد. قابل ذکر است نوع متقارن این الگو در روند صعودی ستاره ثاقب یا شوتینگ استار نام دارد که در ادامه آن را نیز شرح می دهیم.
تشکیل الگوی شمعی بازگشتی همر
نحوه شکل گیری همر در انتهای روند نزولی و بازگشت آن
2-الگوی نافذ (Piercing Pattern)
الگوی شمعی نافذ از جمله الگوهای بازگشتی قدرتمند است که از ترکیب دو شمع متضاد سیاه انواع الگوهای بازگشتی و سفید در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:
- اولین شمع همانند روند قبلی دارای یک بدنه نزولی (سیاه) قدرتمند است که معمولا یک شمع سیاه بلند یا متوسط بوده و باعث اطمینان معامله گران به روند نزولی می گردد.
- شمع دوم دارای بدنه مخالف با شمع قبلی و صعودی (سفید) است؛ بدین انواع الگوهای بازگشتی صورت که نقطه آغازین آن با یک شکاف در زیر قیمت حداقل (حالت ایده آل) یا قیمت پایانی شمع قبلی شکل می گیرد و قیمت تا محدوده بیش از ۵۰ درصدی بدنه شمع قبلی نفوذ کرده و در نهایت نیز در همان ناحیه بسته می شود. به عبارت دیگر نقطه پایانی شمع دوم حداقل در نیمه بدنه و یا نزدیکی نقطه آغازین شمع قبلی قرار دارد.
تشکیل الگوی نافذ
نقطه آغازین شمع دوم می تواند در زیر قیمت حداقل یا پایانی شمع قبلی قرار بگیرد ليكن در حالت اول وضعیت بسیار مناسب تر است.
شکل گیری چنین الگویی از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند است. اگر شمع دوم کاملا بدنه شمع قبلی را بپوشاند دیگر یک الگوی نافذ محسوب نمی شود بلکه جزو الگوهای پوشاننده است که در ادامه به آنها نیز می پردازیم لیکن اگر نقطه پایانی کندل دوم حداقل به نیمه بدنه شمع قبلی نرسد بایستی به انتظار دیگر علائم تأیید کننده باشیم تا پس از تأیید با معامله خرید وارد بازار شویم. در تأیید بازگشت چنین الگویی بایستی بازار در بالای شمع دوم معامله شود و در نهایت نیز بالای آن بسته شود. این الگو دارای نوع متقارنی در روند صعودی به نام الگوی ابر سیاه می باشد که در ادامه آن را نیز شرح می دهیم.
نحوه شکل گیری الگوی نافذ در انتهای روند نزولی و بازگشت آن که با همگرایی همراه بوده است
نحوه شکل گیری الگوی نافذ در انتهای روند نزولی و بازگشت آن
3-الگوی پوشاننده صعودی
این الگو (پوشاننده صعودی) از جمله الگوهای بازگشتی قدرتمند است که همانند الگوی نافذ از ترکیب دو شمع با رنگ های متضاد (سیاه و سفید) در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و دارای خصوصیات زیر می باشد:
- اولین شمع همانند روند قبلی خود دارای یک بدنه نزولی (سیاه) قدرتمند است که معمولا یک شمع سیاه بلند یا متوسط بوده و باعث اطمینان معامله گران به روند نزولی می گردد.
- شمع دوم دارای بدنه مخالف با شمع قبلی و صعودی (سفید) است.
- بدنه شمع دوم بایستی کاملا بدنه شمع قبلی را در بر گیرد (بپوشاند)؛ بدین صورت که نقطه آغازین آن با یک شکاف در زیر قیمت حداقل (حالت ایده آل) با قیمت پایانی شمع قبلی شکل گیرد و قیمت تا کل محدوده بدنه شمع قبلی نفوذ کرده و در نهایت نیز در همان ناحیه با بالاتر بسته شود.
با شکل گیری چنین الگویی به احتمال بسیار زیادی روند نزولی پایان یافته و به زودی حرکت بازگشتی (صعودی) آغاز خواهد شد. البته قابل ذکر است در این الگو احتیاجی نیست که بدنه شمع دوم کل دامنه شمع قبلی (از نقطه پایین به بالا) را در بر گیرد بلکه فقط پوشاندن بدنه کندل قبلی کافی است. البته شما در نمودارهای بازار تنوع زیادی را در این الگو مشاهده می نمایید; برای مثال الگویی که در آن نقطه پایانی کندل اول دقیقا در نقطه آغازین کندل دوم با در نزدیکی آن قرار دارد یا اینکه نقطه آغازین کندل اول دقيقا در نقطه پایانی کندل دوم با در نزدیکی آن قرار دارد. در هر دو حالت، اگر قیمتها در یک انتها مطابق هم باشند نه در هر دو انتها، الگو مورد تأیید می باشد؛ ضمن اینکه بدنه کندل دوم بایستی نسبت به کندل اول تا حد قابل توجهی بلندتر باشد. در این میان اگر قیمتها در دو انتها با هم تطابق داشته باشند و اندازه بدنه ها نیز یک اندازه باشد، این الگوی دیگر پوشاننده محسوب نمی شود.
تشکیل الگوی پوشاننده صعودی
در این الگو اگر اتفاقات زیر به وقوع پیوندد بازگشت با اطمینان و قدرت بیشتری رخ خواهد داد:
- کندل پوشاننده پس از یک روند طولانی مدت تشکیل گردد.
- بدنه شمع اولی بسیار کوچک باشد مانند یک الگوی فرفره یا دوجی و توسط یک بدنه بلند پوشانده شود.
- کندل پوشاننده (شمع دومی) دارای یک بدنه طویل باشد و سایه های بالایی و پایینی نداشته باشد البته سایه های کوچک نیز ایرادی ندارد.
- کندل پوشاننده کل دامنه شمع اول را بپوشاند یعنی از پایین تا بالای آن را فرا گیرد.
- کندل پوشاننده نه تنها شمع قبلی بلکه چند شمع قبلی خود را بپوشاند.
- تشکیل شمع پوشاننده با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد.
این الگو بسیار مشابه الگوی نافذ است لیکن بر خلاف نافذ که تا حدود نیمه بدنه شمع قبلی نفوذ می کرد در این الگو کل بدنه شمع قبلی پوشانده می شود. بر این اساس الگوی پوشاننده بسیار قدرتمندتر از الگوی نافذ عمل می کند. قابل ذکر است که این الگو نوع متقارنی نیز در روند نزولی به نام الگوی پوشاننده نزولی دارد.
نحوه انواع الگوهای بازگشتی شکل گیری الگو پوشاننده صعودی در انتهای روند نزولی و بازگشت بازار
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
معرفی چند الگوی بازگشتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
در این مقاله قصد داریم به معرفی چند الگوی بازگشتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال بپردازیم. همانطور که میدانید، روشهای بسیار زیاد و متنوعی برای بررسی نمودارها بر اساس تحلیل تکنیکال وجود دارد. تحلیلگران بر اساس هدف و استراتژی خود به انتخاب یکی از این روشها یا استفاده از چند روش به صورت همزمان میپردازند و بعد از کسب تجربۀ لازم، به این نتیجه میرسند که کدام یک از این روشها برای آنها مناسبتر و سوددهتر خواهد بود. طبیعی است که افراد تمایل دارند از روشهایی استفاده کنند که یافتن و کسب سود از آنها راحتتر از سایر روشها باشد.
در ادامه به معرفی الگوهای بازگشتی خواهیم پرداخت که به راحتی در نمودارها قابل تشخیص هستند. همچنین طبق تجربه و تاریخچۀ معاملاتی موجود، بعد از دیده شدن این الگوها، امکان کسب سودهای خوبی به وجود میآید.
الگوهای بازگشتی (Reversal Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست؟
در بازارهای مالی همچون فارکس، بورس و ارزهای دیجیتال، به طور کلی دو دسته الگو وجود دارد: الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده. اولین لازمه برای تشخیص چنین الگوهایی وجود یک روند در نمودار قیمت و تشخیص آن است. در صورتی که در میانۀ یک روند، یک الگوی بازگشتی مشاهده شود، تحلیلگران به احتمال بازگشت روند به جهت مخالف و خارج شدن نمودار قیمت از روند موجود پی میبرند. در صورتی که در کنار مشاهدۀ این الگوها، با استفاده از دیگر ابزارها به تأییدات دیگری نیز برسند، از روند موجود خارج شده، سود دریافتی خود را ذخیره میکنند و به پوزیشن معاملاتی دیگری وارد میشوند.
همچنین اگر در میانۀ یک روند، یک الگوی ادامه دهنده دیده شود، نشاندهندۀ این است که از قدرت روند موجود کاسته نشده است و همچنان ادامه خواهد داشت.
در ادامه به معرفی برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی میپردازیم.
الگوی بازگشتی چکش (Hammer)
الگوی چکش یک الگوی بازگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی دیده میشود. برای اینکه یک الگوی چکش ایجاد شود، باید رمزارز موردنظر شما یک کف قیمتی جدید تشکیل دهد و بعد از آن تا نزدیکی قیمت ابتدایی خود بازگشت داشته باشد.
یکی از نکات مهم و قابل توجه در این الگو این است که نقطه انتهایی کندل، نزدیک به نقطه ابتدایی باشد؛ این اتفاق به قدرتمند شدن الگوی چکش کمک میکند.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، الگوهای چکش معمولاً بدنههای کوچک و دمهای پایینی کشیده و بلند دارند.
الگوی بازگشتی چکش یکی از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی است. اگر به نحوۀ شکلگیری آن دقت کنید، دلیل این امر برایتان روشن خواهد شد. با توجه به چگونگی تشکیل این الگو، چنین تحلیل میشود که روند نزولی پایان یافته است و با توجه به بسته شدن قیمت در محدودهای نزدیک به نقطه ابتدایی، کنترل بازار را گاوها به دست گرفتهاند. افزایش حجم معاملات در زمان تشکیل الگوی چکش، تأیید دیگری بر بازگشت روند است.
الگوی بازگشتی ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستاره ثاقب یا شوتینگ استار دقیقاً نقطۀ مقابل الگوی چکش است. بر خلاف الگوی چکش، این الگو در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و نشاندهندۀ آغاز روند نزولی در بازار است. این کندل دارای سایه یا دم بالایی بلند و کشیده و بدنۀ کوچک است.
بر خلاف الگوی چکش، با دیدن الگوی ستاره ثاقب متوجه میشویم که روند صعودی در حال پایان یافتن است و خرسها در حال به دست آوردن کنترل بازار هستند. قبل از اینکه فشار فروش به شدت افزایش بیابد و به کاهش قیمت بینجامد، یک رشد قیمتی در آن رمزارز یا دارایی اتفاق خواهد افتاد. هر چه قیمت انتهایی در این کندل پایینتر باشد، الگوی تشکیلشده قدرتمندتر خواهد بود.
بسیاری از تریدرهای باتجربه ترجیح میدهند بعد از مشاهدۀ الگوی ستاره ثاقب منتظر بمانند تا تأیید دیگری از بازگشت روند دیده شود. به عنوان مثال، بسته شدن کندل بعدی با رنگ قرمز میتواند یک تأیید به شمار برود.
افرادی که ریسکپذیری بالاتری دارند، بلافاصله بعد از مشاهدۀ الگوی ستاره ثاقب به باز کردن پوزیشن معاملاتی جدید اقدام میکنند.
الگوی بازگشتی پوشاننده (Engulfing Candlestick Pattern)
الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی نیز جزو دستهبندی الگوهای بازگشتی به شمار میروند. این الگو به صورت دوتایی است و برای تشخیص این الگو باید تا پایان تشکیل دو کندل کنار هم، منتظر بمانید. بعد از تشکیل این دو کندل و تشکیل الگوی پوشاننده (نزولی یا صعودی) به این نتیجه میرسیم که روند موجود در حال پایان یافتن است و احتمال تغییر در روند موجود وجود دارد.
الگوی پوشاننده صعودی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود انواع الگوهای بازگشتی و نشاندهندۀ تمایل بازار به بازگشت روند است. اولین کندل در این الگو، کندلی نزولی و دارای بدنه و سایههای نسبتاً کوچک است و کندل بعدی کندلی صعودی است که به طور کامل بدنه کندل قبلی را در بر میگیرد.
الگوی پوشاننده نزولی دقیقاً برعکس الگوی پوشانندۀ صعودی عمل میکند؛ بدین ترتیب در انتهای روند صعودی دیده میشود. در این الگو نیز کندل ابتدایی یک کندل صعودی با بدنه و سایههای نسبتاً بلند است و کندل نزولی بعدی باید به گونهای تشکیل شود که تمام بدنۀ این کندل را در بر بگیرد.
الگوهای بازگشتی پوشانندۀ صعودی و نزولی همچون الگوهای چکش و ستاره ثاقب عمل میکنند و نشاندهندۀ پایان روند موجود و احتمال برگشت روند هستند.
ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
تفاوتی ندارد که از کدام یک از الگوهای بازگشتی استفاده میکنید، روش استفاده از آنها در ترید مشابه است.
بعد از اینکه تشخیص دادید که نمودار قیمت دارای یک روند صعودی است و با توجه به اینکه سقفها از سقفهای قبلی بالاتر و کفها نیز از کفهای قبلی خود بالاتر هستند، منتظر میمانید تا نشانهای از بازگشت روند دیده شود.
بعد از مشاهدۀ یک الگوی بازگشتی، به عنوان مثال ستاره ثاقب، درمییابیم که روند صعودی در حال پایان یافتن است و امکان بازگشت روند وجود دارد. حال در این موقعیت دو روش برای باز کردن پوزیشن جدید وجود دارد.
همانطور که قبلاً نیز گفته شد، یکی از روشها این است که بلافاصله بعد از مشاهدۀ الگوی شوتینگ استار یا ستارۀ ثاقب به باز کردن یک پوزیشن اقدام نمایید؛ اما این کار ریسک بیشتری به همراه خواهد داشت.
روش دیگر این است که منتظر بمانید تا کندل بعدی تشکیل شود و بازگشت روند را تأیید نماید. علیرغم اینکه ممکن است با این روش سود حاصل کمتر باشد اما ریسک کمتری به همراه خواهد داشت.
حد ضرر در این روش، معادل بالاترین قیمت کندل قبلی در نظر گرفته میشود.
سخن پایانی
روشها و الگوهای متفاوتی برای تحلیل یک نمودار وجود دارد که تحلیلگران مختلف با توجه به تجربۀ خود بهترین و مناسبترین روش را برای معاملات خود در نظر میگیرند. الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال یکی از روشهای قدرتمند برای نشان دادن تمایل بازار به پایان یک روند و شروع حرکتی جدید در خلاف جهت روند قبلی هستند. با مشاهدۀ الگوهای بازگشتی در میانۀ یک روند، میتوانید به باز کردن یک پوزیشن جدید اقدام نمایید.
توجه داشته باشید که این شما هستید که بر اساس هدف و میزان ریسکپذیری خود تعیین میکنید که بلافاصله پس از مشاهدۀ یک الگو به یک پوزیشن وارد شوید یا تا تشکیل کندل بعدی و گرفتن تأیید برای بازگشت روند منتظر بمانید و ریسک خود را به حداقل برسانید.