بنچ مارکینگ چیست؟

بنچ مارک به معنی چیزی است که قابل اندازه گیری باشد و بتوان از آن به عنوان معیاری برای سنجش موارد دیگر استفاده کرد.
بنچ مارکینگ چیست؟
بنچمارکینگ (یا معیارسنجی یا الگوبرداری یا محکزنی) فرآیندی است که در آن موفقیت شرکت خود را در مقابل سایر شرکتها میسنجید تا دریابید که آیا شکافی در عملکرد وجود دارد که بتوان با بهبود عملکرد آن را برطرف کرد یا خیر. مطالعه روی شرکتهای دیگر میتواند آنچه را که برای افزایش بهرهوری شرکت و تبدیل شدن به بازیگر بزرگتر در صنعتتان لازم است را مورد توجه قرار دهد.
مزایای بنچمارکینگ
تحلیل رقابتی
با شناسایی زمینههایی که میخواهید در کسبوکار خود بهبود پیدا کنید و عملکرد فعلی خود را در برابر رقبا تعیین کنید، کسبوکار شما میتواند تلاش کند تا اجرای شما را به ده برابر افزایش دهد. روش بنچمارکینگ به کسب و کارها اجازه میدهد تا مزیتهای استراتژیک نسبت به رقبا داشته باشند و میانگین صنعت را رشد دهند.
نظارت بر عملکرد
بنچمارکینگ شامل بررسی روندهای فعلی در دادهها و پیشبینی روندهای آینده بسته به چیزی است که میخواهید به آن دست یابید. برای اینکه بدانید موفق بوده اید یا خیر، بنچمارکینگ باید یک فرآیند مستمر باشد. نظارت بر عملکرد یک ویژگی ذاتی آن است.
پیشرفت مداوم
علاوهبر نظارت بر عملکرد، بهبود مستمر یک ویژگی اساسی بنچمارکینگ (معیارسنجی) است. علت آن است است که هدف از بنچمارکینگ، بهبود بخشی از یک کسب و کار است. این پیشرفت نباید صرفاً چیزی باشد که یک بار بهبود یابد و فراموش شود، بلکه باید در طول زمان بهبود یابد و مستمر باشد.
برنامه ریزی و هدف گذاری
هنگامی که بنچمارکینگ (معیارسنجی) انجام شد، اهداف و معیارهای عملکرد بهمنظور بهبود عملکرد تعیین میشوند که شامل اهداف جدید و رقابتیتر برای یک شرکت هستند؛ اما باید قابل دستیابی باشند. اگر دستیابی به اهداف غیرواقعی باشد، تیمها بیانگیزه میشوند.
تشویق مالکیت
وقتی شرکتها به فرآیندها و معیارهای خود نگاه میکنند، باید سوالات سختی بپرسند تا تمام پاسخهای مورد نیاز خود را دریافت کنند که شامل صحبت با همه افراد در تجارت و درک نقش آنها میشود. با پرسیدن این سوالات و بهدست آوردن درک بهتری از نقش همه، مالکیت فرآیندها و عملکرد تشویق میشود. این بدان معنی است که کارکنان به شغل خود و کاری که انجام میدهند افتخار میکنند. این غرور منجر به عملکرد بهتر و نتایج نهایی با کیفیت بالاتر میشود.
بیشتر بخوانید: آشنایی با سری استانداردهای ایزو رضایتمندی مشتری ( ایزو 10001 ، ایزو 10002 ، ایزو 10003 و ایزو 10004 )
درک مزایای شرکت خود
بنچمارکینگ نشان میدهد که شرکت شما درحالحاضر در مقایسه با جایی که میخواهید قرار داشته باشید، کجا قرار دارد. اگر بهدنبال بهبود هر فرآیندی در کسب و کار خود هستید، بنچمارکینگ راهی برای بررسی این موضوع است که چگونه میتوانید از طریق تشریح مراحل مورد نیاز برای رسیدن به هدف خود، برتر باشید و موفقتر شوید.
فرآیند بنچمارکینگ
برنامه ریزی
اولین مرحله بنچمارکینگ مهمترین مرحله در فرآیند است. برنامهریزی شامل برجسته کردن مواردی است که میخواهید بهبود دهید، با چه کسی خود را معیار قرار میدهید و اینکه چگونه موفقیت را متصور هستید. تنها زمانی که این مرحله تکمیل شد، میتوانید به مرحله بعدی بروید؛ زیرا نتایج برنامهریزی روی اطلاعاتی که باید جمعآوری کنید و موفق بهنظر میرسد، تمرکز میکند.
مجموعه اطلاعات
پس از برنامه ریزی، معیارسنجی درباره جمع آوری اطلاعات در مورد فرآیندهای شما و نحوه انجام آنها توسط رقبا است. اگر بهدنبال بهبود رتبه رضایت از خدمات مشتری خود هستید، باید فرآیندهای دخیل در بخش، نحوه رسیدگی به فراخوانیها و ارتباطات و همچنین تفاوت آن با رقبا را درک کنید. در این مرحله، جمع آوری اطلاعات تا حد امکان مهم است.
تجزیه و تحلیل دادهها
هنگامی که احساس کردید تمام اطلاعاتی را که می توانید جمع آوری کنید در اختیار دارید، می توانید شروع به ترسیم آن کنید و شروع به درک کاستیهایی کنید که ممکن است داشته باشید. مهم است که در این مرحله از فرآیند به یاد داشته باشید که هیچ تجارتی بی نقص نیست و باید ذهنی باز داشته باشید تا بتوانید اطلاعات را بهطور عینی تجزیهوتحلیل کنید. هنگامی که یافتهها شروع به آشکار شدن کردند، میتوانید گزارشی تهیه کنید و شروع به بحث در مورد مراحل بعدی برای دستیابی به عملکرد بهتر در این زمینه کنید.
گزارش و کارکرد
ارائهی یافتهها به یک بخش هرگز کار آسانی نیست، به خصوص زمانی که تغییراتی را پیشنهاد میکنید. جمعآوری و تجزیهوتحلیل اطلاعات تنها زمانی ارزشمند است که بتوانید تغییرات را اعمال کنید و شرکت را در این فرآیند بهبود بخشید. بهدستآوردن خرید از یک بخش می تواند شامل امتیازاتی باشد، بنابراین مطمئن شوید که MVP که ارائه می کنید پذیرفته شده است و احتمالاً برابر با موفقیت برجسته شده در مرحله برنامه ریزی است.
برای افردای که اطلاع ندارند، در روند تولید محصول، محصول حداقلی قابل حیات (به انگلیسی: minimum viable product مخفف MVP) به محصولی گفته میشود که در مقابل ریسک تولید ضریب بازگشت سرمایه بالایی دارد.
یک MVP شامل ویژگیها و امکانات اصلی است که بدون آن محصول عملا توانایی پاسخگویی به نیازهایی را که براساس آن طراحی شدهاست، نخواهد داشت. یک MVP محصول مینمال شده نیست، بلکه یک استراتژی و پروسه برای تولید محصولی است که قابلیت فروش به مشتریان را داشته باشد. MVP چرخهای شامل ایده پردازی، تولید پروتوتایپ، پرزنتیشن، جمعآوری اطلاعات و تحلیل است. این پروسه تا زمانی که منجر به تولید محصولی شود که مطلوب بازار بوده یا به دستیابی به این تلقی که محصول امکان حیات ندارد ادامه مییابد.
نظارت
هیچ برنامهای بدون نظارت بر نتایج برای تعیین میزان موفقیت برنامه کامل نمیشود. مرحله اجرا، معیارها و اهداف موفقیت در یک بازه زمانی مشخص خواهد داشت، بنابراین نظارت بر اینها تنها راه شناخت اثربخشی تغییرات است. بسته به نتایج مورد نظر، نظارت میتواند در یک دوره زمانی کوتاه یا طولانی باشد.
نمونههای بنچمارکینگ
ارزیابی فرآیند
این نوع معیار به شما کمک میکند تا درک بهتری از مقایسه فرآیندها با سایر فرآیندهای صنعت خود داشته باشید. با نگاه کردن به شرکت های دیگر در صنعت میتوانید فرآیندهای خود را بهبود بخشید تا آنها را کارآمدتر و مقرون به صرفه تر کنید.
بنچمارک استراتژیک
مشابه ارزیابی فرآیند، همه چیز در مورد بهبود بخشهایی از شرکت شما از طریق نگاهکردن به سایرین در صنعت است. معیارهای استراتژیک به استراتژی و نحوه ایجاد استراتژی که به شما امکان میدهد در منطقه خود رقابتیتر باشید، مربوط میشود.
ارزیابی عملکرد
سختترین فرآیند برای بهبود است؛ زیرا شامل یادگیری معیارها و رویههای عملکرد رقبا و همچنین ایجاد تغییرات در فرآیندهای کسبوکار شما در سطوح پایینتر است. معرفی فرآیندهای جدید یک اقدام چالش برانگیز در هر کسب و کاری است؛ زیرا نیاز به خرید از سطوح مختلف شرکت دارد. ارزیابی عملکرد میتواند یافتههایی را آشکار کند که ممکن است بدون ایجاد یک برنامه تغییر بلندمدت، پیادهسازی در کسبوکار امکانپذیر نباشد. همچنین میتواند موثرترین و موفقترین تغییرات برای یک شرکت باشد.
اخذ گواهینامه ایزو معتبر
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی انواع گواهینامه ایزو، پیادهسازی ایزو و همچنین اخذ ایزو میتوانید از طریق شمارههای ۳۳۴۴۴۸۱۴-۰۲۳ و ۳۳۴۴۴۸۱۳-۰۲۳ با کارشناسان ما در تماس باشید یا از طریق تکمیل فرم اخذ ایزو کارشناسان ما در کوتاهترین زمان با شما تماس خواهند گرفت.
بنچ مارکینگ یا الگوبرداری : تعریف ، انواع ، نمونه و مثالهای بنچ مارکینگ در بازاریابی
بنچ مارکینگ یا الگوبرداری در حال تبدیل شدن به یک روش معمول در بین مشاغل و سازمان ها است. متأسفانه ، بسیاری از سازمان ها تا آنجا که ممکن است برای خدمات بنچ مارکینگ یا الگوبرداری پول پرداخت می کنند . اما آنها نمی توانند اعداد را در رویکردهای مدیریتی خود بگنجانند. اگر جزو تعداد زیادی از سازمان ها هستید که از مزایای بنچ مارکینگ استفاده نمی کنند. یا از الگوبرداری استفاده نمی کنند . پس از این سوال دارید که اهمیت پنچ مارکینگ به عنوان یک ابزار مدیریتی چیست.
آیا benchmarking الزامی است؟ چرا سازمانها الگوبرداری می کنند؟ شما به عنوان یک سازمان چه مزیتی دارید که از این خدمات بهره مند شوید؟ چگونه برای سازمان شما اعمال می شود؟ اینها برخی از سوالاتی است که شما اکنون در پاسخ به آن مشکل دارید. خوب ، به قول معروف ، “اگر چیزی اندازه گیری نشود ، مدیریت نمی شود.”
تعریف بنچ مارکینگ
اهمیت بنچ مارکینگ
نمونه و مثال بنچ مارکینگ شماره 1
نمونه و مثال بنچ مارکینگ شماره 2
تعریف بنچ مارکینگ
الگوبرداری راهی است که سازمانها می توانند عملکرد ، بهره وری و کیفیت فرآیندهای خود را در مقایسه با سازمانهای مشابه ارزیابی کنند. اگر این کارها با دقت انجام شود ، می توانند به حرکت یک سازمان به سمت یک شرکت ایده آل با کارآیی و بهره وری بیشتر کمک کنند. این روش به تشویق تغییرات فرهنگی در یک سازمان ، ایجاد دستورالعمل های مربوط به کارکنان ، گزارش بهره وری ، بهبود عملکرد ، مدیریت هزینه و غیره کمک می کند.
تعریف بنچ مارکینگ
تغییر سازمانی به راحتی حاصل نمی شود. این بدان معنی است که وقتی می خواهید تغییری در فرهنگ سازمان خود ایجاد کنید ، موانع و چالش هایی را تجربه خواهید کرد. متأسفانه ، شرایط فعلی اقتصادی سختی است که اکثر مشاغل را مجبور می کند برخی از جنبه های فرهنگی خود را تغییر دهند تا بتوانند زنده بمانند. الگوبرداری از یک منبع معتبر با ارائه ایده ها و استراتژی های جدید مدیریتی به صورت حرفه ای و آماده کردن مدیرانی که سعی در تأمین نیازهای عملیاتی فعلی دارند ، منابع آموزشی را برای عوامل تغییر اجرایی فراهم می کنند.
مقالات بازاریابی
فایل اکسل محاسبه پورسانت فروش + ویدیوهای آموزشی مفهوم پورسانت و استفاده از فایل های اکسل
در حالت ایده آل ، باید بدانید که این فقط یک ابزار مدیریتی است. بنابراین نباید فقط برای تعیین استانداردهای کارکنان سازمانها استفاده شود. در عوض ، باید از آن به عنوان راهنما استفاده شود تا با توجه به ظرفیت ها و حجم کار سازمان ، دامنه معقولی از کارمندان را در اختیار شما قرار دهد. معیارهای موثر باید ویژگی های متمایز بخش بین شما و سایر سازمان های مشابه را بررسی کنند.
برای مدیریت موثر ، تهیه چارچوبی با جزئیات کارایی که اصول اساسی را اندازه گیری می کند و گزارش هایی با تکرار کافی برای در نظر گرفتن سازگاری های مدیریت کلیدی برای افزایش سودآوری شما به عنوان یک سازمان ، ایجاد می کند ، حیاتی است.
باید بدانید که معیارهای بدون داده های دقیق بی معنی هستند. شما باید اطمینان حاصل کنید که داده های شما برای مدیریت شرکت درست و دقیق است. یک سرویس ارزیابی قابل اعتماد باید اطلاعات سازمان شما را قبل از انجام مراحل واقعی بنچ مارکینگ ، کاملاً خرد کند. خدمات بنچ مارکینگ شایع به رفع نقص در اطلاعات مدیریت کمک می کند.
اهمیت بنچ مارکینگ
اهمیت بنچ مارکینگ
1) افزایش عملکرد
این هدف مشترک برای هر شرکتی است که به دنبال بنچ مارکینگ است. بهره وری بهبود یافته در این فرآیند منجر به نتایج بهتر می شود و به سازمان ها کمک می کند تا نتایج برجسته ای کسب کنند. عملکرد بهتر همچنین باعث افزایش بهره وری و تقویت روحیه عالی برای کارمندان می شود. یک کارمند راضی بیشتر از یک کارمند ناراضی بهره وری دارد.
پیش از این ، ارزیابی کارمندان یک مسئله مهم بود و مدیران منابع انسانی اغلب به جزئی گرایی و طرفداری متهم می شدند. اما امروزه بسیاری از شرکت ها روند ارزیابی عملکرد کلیدی (KPI) را برای ارزیابی کارمندان در پیش گرفته اند. روند کار عادلانه و منصفانه است و کارمند و مدیر در کنار هم می نشینند و در مورد اهداف مشترکی که باید در پایان سال محقق شود توافق می کنند و اهداف تعیین شده با توجه به دستاورد اندازه گیری می شوند.
این امر منجر به شفافیت بین سازمان و کارمند می شود و انگیزه آنها برای کار و به نوبه خود بهبود کارایی است. اتخاذ این فرآیند توسط بسیاری از شرکت ها برای بهبود بهره وری و ارتقاء فرآیند است.
2) همکاری داخلی
چندین شرکت چند ملیتی دارای بخشهای مختلفی هستند که همزمان کار می کنند. حتی در سازمانهای کوچکتر نیز ممکن است مدیر یا تیم خاصی وجود داشته باشد که عملکرد بهتری نسبت به دیگران داشته باشد. شرکت ها مقایسه و تغییرات داخلی را مطابق با روند بهتر برای بهبود عملکرد دیگران انجام داده اند.
این نتیجه در افزایش همکاری داخلی و پیوند کارکنان است. این همچنین باعث ایجاد تیم سازی می شود و به نظر می رسد رقابت عادلانه داخلی به نفع سازمان باشد. در مورد سازمانهای کوچکتر ، الگوبرداری به تیمها یا کارمندان دیگر کمک می کند تا برای بهبود خود و فرایندهای خود ، نمونه ها و مثالهایی از بنچ مارکینگ سازمان بهتر را دنبال کنند.
3) پر کردن شکاف
بنچ مارکینگ کمک می کند تا شکاف های فرآیندی که در حال حاضر دنبال می شود شناسایی شود. بنابراین سازمان ها از نظر کاستی ها و همچنین میزان فعلی استانداردهای صنعت ، تصویر واضح تری دارند. این به آنها کمک می کند تا تغییرات لازم را در روند فعلی خود ایجاد کرده و مطابق آن عمل کنند تا دوباره به مسابقه برگردند و برتری رقابت را از آن خود کنند.
نمونه و مثال بنچ مارکینگ شماره 1
اجازه دهید نمونه و مثالی در مورد بنچ مارکینگ ارائه دهیم. برای مثال ، شرکتی که سالانه 5 درصد رشد می کند . از سود کلی بنچ مارکینگ چیست؟ راضی است. اما بعد از الگوبرداری مشخص شد که متوسط نرخ رشد صنعت 8.5٪ است. در حالی که رهبر بازار 17٪ رشد می کند. سپس باید تغییرات لازم را ایجاد کند و شکاف را برطرف کند. اگرچه 5٪ رقم عادلانه ای است. اما پس از الگوبرداری ، این رقم حتی با میانگین صنعت همخوانی ندارد.
4) کاهش هزینه های بنچ مارکینگ در تولید و بازاریابی
بنچ مارکینگ در بازاریابی و تولید باعث کاهش هزینه ها می شود. در حالی که از بنچ مارکینگ در درجه اول برای بهبود و ارتقا فرآیندهای کاربردی استفاده می شود . بخش عمده دیگری کاهش هزینه های تولید یا بازاریابی یا سایر هزینه های مرتبط خواهد بود. که سودآوری شرکت را بیشتر بهبود می بخشد. این ممکن است شامل ایجاد تنظیمات جزئی در فرآیند باشد که کاملاً فرایند را تغییر می دهد.
نمونه و مثال بنچ مارکینگ شماره 2
یک شرکت ممکن است از یک رهبر پیروی کند. و تغییرات لازم را برای کاهش هزینه ها مانند خرید مواد اولیه به صورت عمده یا برون سپاری موجودی کالا یا برون سپاری کل کارخانه تولید ایجاد کند. برای مثال : اپل در چین آیفون تولید می کند. تا هزینه های تولید را پایین نگه دارد. در حالی که گوگل گوشی ها را در کره تولید می کند. این کار هزینه کار را پایین نگه می دارد و حاشیه سود را افزایش می دهد.
5) محصول / خدمات بهبود یافته
بنچ مارکینگ به سازمانها امکان می دهد فرآیندهایی را بهبود بخشند که در نهایت منجر به محصول یا خدمات بهتر و فروش بیشتر می شود. در صنعت ، این مورد در سرتاسر جهان در مورد مک دونالد که از یک طرح و منوی استاندارد در سرتاسر جهان برخوردار است کاملاً مشهود است . بنابراین هر کسی که در هر رستوران مک دونالد قدم بگذارد ، احساس آشنایی می کند. و در عین حال سفارش غذا راحت و آسوده است.
غول دیگر فست فود مانند Burger King و KFC نیز از مدل تجاری مشابهی پیروی می کند. در حالی که آنها منوها را با توجه به کشوری که در آن خدمت رسانی می کنند تغییر داده اند. (برای مثال: بدون محصولات گوشت گاو در هند یا بدون گوشت خوک در خاور میانه) آنها از همان فهرست استاندارد منو (برگر ، سیب زمینی سرخ کرده و نوشیدنی) استفاده می کنند.
6) یادگیری / بهبود / توسعه مداوم
نقش اساسی و اهمیت بنچ مارکینگ برای هر سازمانی یادگیری مداوم است. که منجر به بهبود مستمر می شود. این فرایند ایده های جدیدی به همراه می آورد و اصلاحاتی ایجاد می کند. یا ایده ها و فرایندهای قدیمی را که ریشه در شرکت ها دارند از بین می برد. این امر باعث می شود کارمند در معرض جهانی فرآیندها قرار گیرد. و همچنین آنها را حتی پس از ترک سازمان آماده چالش کند. این کار همچنین به اشتراک گذاشتن تجربیات در بین کارمندان و سازمانها و در نتیجه باز هم افزایش بهره وری را تسهیل می کند.
در مرحله ای که به طور مشروع مورد استفاده قرار می گیرد . الگوبرداری های عالی یک ابزار مدیریتی توانمند و جذاب هستند. بنچ مارکینگ باید روشی با دقت باشد ، روشی که سازمانی سودآورتر و موفق را ترغیب کند. به احتمال زیاد شما الگوهایی دارید (یا به آنها فکر می کنید) ، ارزیابی خدمات و فرآیندهای خود با توجه به این تمرکزهای اساسی ضروری است. گزینه های بنچ مارکینگ خود را دقیقاً در نظر بگیرید. زیرا همه ارائه دهندگان انواع و سطوح مشابه خدمات را ارائه نمی دهند.
بنچ مارکینگ (الگو برداری) چیست؟ در موفقیت یک سازمان چه تاثیری دارد؟
بنچ مارکینگ در واقع به معنای الگوبرداری است، روشی است که میتوان در راستای بهبود عملکرد سازمان از آن استفاده کرد. در هر صنعتی، استانداردهای خاصی وجود دارد که کارمندان و مشتریان از آن شرکت انتظار دارند تا آنها را رعایت و برای رسیدن به آنها تلاش کند. اما از کجا میتوان مطمئن شد که کسب و کار شما در حال رسیدن به این استانداردهاست یا اینکه هم اکنون به این استانداردها رسیده است؟ جواب شما به این سوال، همان چیزی است که به عنوان بنچ مارکینگ میشناسیم.
هر کسب و کاری منحصربهفرد است و هیچ دو شرکتی هیچگاه یک مسیر کاری برای رسیدن به موفقیت را دنبال نمیکنند؛ اما bechmarking میتواند این فرصت را در اختیارتان قرار بدهد که از این طریق فعالیتهای کسب و کارتان را ارزیابی کنید و به یک دید اولیه درباره خود و دیگر فعالان صنعتی که در آن هستید برسید. با آنالیز رقبایتان و مقایسه فرایندها و پیشنهادهایتان با آنها، بهتر میتوانید با ترندهای صنعتی که در آن کار میکنید، همگام شوید و به تقاضای بازار مدرن شده امروز پاسخ بدهید.
در این مقاله میخواهیم به سوال بنچمارک (Benchmark) چیست پاسخ بدهیم، درباره فرایند بنچمارک کردن و مزایای آن برایتان بگوییم و با انواع بنچمارک آشنا شویم. پس اگر شما هم صاحب کسب و کاری هستید و میخواهید یک سیستم بنچ مارکینگ در سازمان خود راه بیندازید، میتوانید از اطلاعات این مقاله کمک بگیرید.
سرفصل این مطلب
بنچ مارکینگ چیست؟
بنچمارکینگ در کسب و کار به معنای ارزیابی کیفیت، عملکرد و رشد کسب و کار از طریق آنالیز و بررسی فرایندها و رویههای رقباست. هدف نهایی بنچ مارکینگ این است که به طور مداوم کسب و کارتان را بهبود ببخشید و برای انجام این کار برنامه داشته باشید.
کسب و کارها از طریق بنچمارک کردن میتوانند استانداردی برای ارزیابی فعالیتها و روشهای خود داشته باشند و بر بنچ مارکینگ چیست؟ اساس آن عملکرد و میزان پیشرفت خود را در مقایسه با رقبا اندازه بگیرند. در نهایت به این نتیجه برسند که عملکردشان در مقایسه با سازمانهای کلاس جهانی در چه حد و اندازهای است.
بنچ مارکینگ به شما کمک میکند در هزینهها صرفه جویی کنید، اثربخشی و بهرهوری سازمانتان را بالا ببرید، ایدههای جدید را دنبال کنید، درآمدتان را افزایش دهید و از دیگر بازیگران صنعت پیشی بگیرید.
ساهین بویداس، موسس و مدیرعامل ریموت تیم دات کام، در این زمینه چنین میگوید:
برای رهبران بسیار مهم است که بدانند صنعت چه پیشنهادهایی برای آنها دارد، چه چیزی در حال تغییر است و سیستم و تکنولوژی جدیدی که باید خود را با آن تطابق بدهند تا در سطح بالای صنعت بمانند، چیست.
رهبرانی که بدون بررسی بنچمارکها کسب و کارشان را اداره میکنند در نهایت از کل صنعت عقب میمانند و مجبور میشوند بهای بزرگی برای نادیده گرفتن آنچه در صنعت و بازار میگذرد، بپردازند.
بنچمارکینگ به کسب و کار شما کمک می کند تا یک استاندارد داخلی و خارجی برای خود تعیین کنید و با مقایسه فعالیتهای خود با این استانداردها، در مسیر بهبود و پیشرفت گام بردارید.
انواع بنچمارک
یک کسب و کار میتواند از بنچ مارکینگ برای ارزیابی بخشهای مختلف سازمان خود استفاده کند. در ادامه با سه نوع مهم بنچمارک آشنا میشویم:
۱- بنچمارک داخلی
هدف اصلی و نهایی بنچمارک داخلی بهبود کسب و کار شما از طریق مقایسه خود با دادههای قدیمی سازمان است. با کمک این روش میتوانید بهترین و کارآمدترین روشها برای انجام کار را پیدا کرده و آنها را با کارکنان شرکتتان به اشتراک بگذارید.
بنچ مارکینگ داخلی به شما کمک میکند تا در زمان و هزینه صرفه جویی کنید. بنچمارکهای داخلی که یک کسب و کار باید روی آن تمرکز کند شامل بررسی عملکرد کارکنان و میزان اثربخشی آنها و نحوه استفاده کارکنان از ابزارهایی که در اختیار آنها قرار داده شده است، می شود.
رصد بنچمارکهای داخلی یکی از موثرترین روشها برای ساخت تیمهای انعطافپذیر است. دادههای بنچمارک به کسب و کار شما کمک میکند تا با موثرترین و بهترین روش برای استفاده از استعداد کارکنان آشنا شوید و بدانید چطور باید وظایف آنها را سازماندهی کنید تا انجام کارها هم برای آنها و هم برای شما سادهتر شود. همچنین درباره اینکه کدام بخش از فرایندهای سازمانیتان باید تغییر کند یا حذف شود، نیز میتوانید اطلاعات خوب و مفیدی به دست بیاورید. |
۲- بنچمارک رقابتی
همان طور که اسم این نوع بنچمارک به ما میگوید، بنچمارک رقابتی تعیین اهداف مشخص بر اساس چیزی است که رقبایتان در کسب و کار خود انجام میدهند. با مطالعه فعالیتها و استانداردهای کسب و کارهای مشابه میتوانید خود را به استانداردهای شرکتهای رقیب برسانید یا اینکه در حالت ایدهآل از آنها جلو بزنید.
بنچمارکهای رقابتی می توانند روی تمام چیزها از حقوق کارکنان گرفته تا خدماتی که به مشتریان ارائه میدهید و حتی روحیه کارکنان اثر بگذارد.
اگر میخواهید در صنعت خود در بالاترین سطح باشید و بهترین محیط را برای کار برای کارکنان خود ایجاد کنید، باید بدانید آنچه رقبایتان انجام میدهند، نه تنها ضروری بلکه واجب است. کارکنان میدانند باید با شرکتی بمانند که فرصت رشد در اختیار آنها قرار میدهد و روسایشان در حال بهروزرسانی و همگام شدن با صنعت هستند.
۳- بنچمارک استراتژیک
یک قدم پیش از بنچمارک رقابتی، بنچمارک استراتژیک است، جایی که در آن میتوانید با تقلید از استانداردهای خاص یک سازمان کلاس جهانی، به اهداف خود برسید. این نوع بنچمارک ممکن است شامل الهام گرفتن از بخشی از یک صنعت باشد، مانند وقتی که شرکت هواپیمایی Southwest Airlines با الهام گرفتن از کارهایی که خدمه گودال ناسکار (یکی از مشهورترین مسابقههای اتومبیل رانی دنیا) برای روغن کاری، فرایندهای نگهداری، نظافت و سوار شدن ماشینها انجام میدادند، برای شرکت خود مدلسازی کردند.
مزایای استفاده از بنچمارک در کسب و کار
بنچمارک کردن کاری نیست که فقط یک بار انجام شود و به نتیجه برسد، بلکه هر سازمانی باید به طور دائم از مزیتهای آن برای بهبود فعالیتها و رسیدن به اهداف خود استفاده کند. کسب و کارهایی که به طور مداوم بنچمارک میکنند، میتوانند:
۱) فعالیت های داخلی کسب و کار خود را بهبود ببخشند:
بنچمارک کردن فعالیتها و فرایندهای داخلی شرکت به ویژه آنهایی که در تضاد با استانداردهای داخلی هستند، میتواند به تیم شما کمک کند تا هر سال موثرتر و کارآمدتر شود.
دانستن این موضوع که چه چیزی درست انجام میشود و چه چیزی درست انجام نمیشود:
یک آنالیز بنچ مارکینگ چیست؟ عمیق از عملکرد گذشته کسب و کارتان این اجازه را به شما میدهد تا ترندها و الگوهایی که ممکن است در زمان انجام کار متوجه آن نشدهاید را شناسایی کنید. بررسی این دادهها به شما دیدی واضح از رفتارها و فعالیتهایی که باعث بهبود نتیجه کسب و کارتان یا برعکس عدم نتیجهگیری آن می شود، میدهد.
۲) شیوههای رقبا را بهبود ببخشید یا آنها را به اجرا دربیاورید:
زمانی که در حال مطالعه کسب و کار رقیبتان هستید، متوجه میشوید که آنها با استفاده از چه شیوهای تواستهاند به موفقیت برسند و در چه زمینههایی عقب ماندهاند. با تطابق دادن بهترین شیوههای اجرا شده توسط رقبایتان با نیازهای سازمان خود و دوری کردن از مواردی که مشتریان دوست ندارند، میتوانید موقعیت خود را در بازار بهینه کرده و مخاطبان بهتری جذب کنید.
۳) با افزایش بهرهوری و اثربخشی هزینهها کاهش مییابد:
بنچمارک اغلب به عنوان موثرترین روش برای بهبود عملکرد سازمان و کارکنان شناخته میشود. کنار گذاشتن فرایندهایی که باعث اتلاف هزینه و زمان میشود، میتواند به شما در اجرای بهتر عملیاتها و فرایندها کمک کند و در نهایت درآمد سازمان را افزایش دهد.
۴) تمرکز روی شیوهها و پیشنهادهایی که به رضایت و وفاداری مشتری منجر میشود:
جمعآوری فیدبک و داده از مشتریان (چه مشتریان خود یا رقبایتان) به شما این امکان را میدهد تا دیدی بهتر از آنچه که دوست دارند و ندارد به دست بیاورید. با تحلیل این دادهها متوجه میشوید برای کسب رضایت مشتریان و افزایش درآمد خود در آینده چه کاری میتوانید انجام دهید.
۵) کیفیت محصولاتتان را بهبود میدهید:
احتمالا برای تولید خدمات و محصولات مورد نیاز مشتریان خود زمان، هزینه و منابع زیادی صرف میکنید. اگرچه ترندها و تکنولوژیهای جدید، تغییرات محیطی و تغییراتی که در یک صنعت انجام میگیرد، روی ارزش محصول اثر میگذارد؛ اما بسیاری از شرکتها از بنچمارک برای بهبود کیفیت محصولاتشان استفاده میکنند. این نوع بنچمارک اغلب شامل مطالعه محصولات رقیب میشود، اینکه چطور و در طی چه فرایندی توانستهاند این محصول را تولید کنند. نتیجه این مطالعه باعث بهبود محصولات شرکت میشود و در نهایت روی رضایت مشتری اثر میگذارد.
فرایند انجام یک بنچمارک به چه صورت است؟
در سادهترین روش، بنچمارک کردن شامل تعیین آنچه شما هستید، آنچه که میخواهید باشید و نحوه رسیدن به این مرحله میشود. در ادامه به طور خلاصه با مراحل فریند بنچمارک کردن که بیشتر کسب و کارها از آن استفاده میکنند، آشنا میشویم.
۱- بررسی کنید که روی چه زمینههایی میخواهید بنچمارک انجام دهید
بنچمارک کردن با شناسایی زمینهای که می خواهید روی آن ارزیابی انجام دهید، آغاز میشود. شما باید فعالیتهایی که میخواهید روی آن بنچمارک کنید را تعیین و معیارهای کلیدی که قرار است بر اساس آن ارزیابی انجام دهید را بشناسید. زمینه انتخابی شما میتواند هر چیزی باشد، از دستمزد کارکنان گرفته تا رشد در ابعادهای بزرگ سازمانی.
۲- برای جمعآوری دادههای مرتبط، تحقیق کنید
زمانی که میدانید قرار است چه چیزی را اندازه بگیرید، می توانید کار بنچمارک کردن را با گفتوگو با کارکنانتان، رقبایتان، مشتریانتان و دیگر بخشهای موجود در کسب و کار آغاز کنید. مصاحبههای یک به یک یا گروهی یا انجام نظرسنجی از این گروهها، میتواند بازخوردهای ارزشمندی در اختیار شما بگذارد.
همچنین باید درباره دیگر سازمانها و دپارتمانها و وضعیتی که اکنون دارند تحقیق انجام بدهید. به عنوان مثال، شما دارید درباره دستمزدها بنچمارک انجام میدهید، میتوانید به سایتی مانند ایران تلنت بروید و ببینید دیگر سازمانها به اشخاصی با سابقه کاری و عنوانهای شغلی مشابه کارکنان شما تا چه اندازه دستمزد پرداخت میکنند. با شناخت صنعت یا سازمانها می توانید بنچمارک بهتری برای عملکرد سازمان خود تعیین کنید. |
۳- آنالیز دادههای به دست آمده و ارزیابی موقیعت فعلی شما و جایی که باید در آینده به آن برسید
از دادههایی که به دست آوردید استفاده کنید تا مشخص شود عملکرد فعلی شما در مقایسه با دیگر سازمانها و دپارتمانها به چه صورت است. اهدافی واقعی و درست برای بهبود وضعیت کسب و کار خود تعیین کنید. دادههای به دست آمده را به صورت فرمتهای قابل تحلیل مانند چارتها و نمودارها دربیاورید تا دیدی واقعی از گپهای عملکردیتان به دست بیاورید و ببینید چه اندازه با موقعیت ایدهآل و بنچمارکی که انجام دادهاید، فاصله دارید.
۴- یک برنامه اجرایی بچینید
اینجا مرحله اقدام است و باید برای رسیدن به اهدافتان قدمهایی قابل اجرا بردارید. تعریف کنید که موفقیت در سازمان شما چه چیزی است و از طریق چه برنامهای میتوانید به آن رسید. این برنامه را پیش روی خودتان داشته باشید تا بتوانید در یک مسیر واضح و درست قدم بردارید و به اهداف بنچمارک خود دست پیدا کنید.
برای شروع میتوانید از روشهای تنظیم اهداف معمول مانند اسمارت / SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل اجرا، مرتبط و زمان بندی شده) و هارت / HERAT (عادت سازی، احساسی، قابل اجرا، واقعی و زمان بندی شده) کمک بگیرید. با استفاده از یکی از این روشها، اهداف بزرگ بنچمارکی خود را به اجزای ریز بشکنید. به عنوان مثال افزایش فروش را میتوانید به این صورت بیان کنید: رسیدن به ۵ لید جدید در هفته در سه ماهه ابتدایی سال.
۵- میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید
در زمانهای مشخص، میزان پیشرفت تیم خود برای رسیدن به اهداف مشخص شده در برنامه اجرایی را مشخص کنید. این زمان بندی میتواند هفتگی، ماهانه، فصلی یا سالانه باشد اما مهم است که به طور مرتب معیارها مورد بررسی قرار بگیرد. اگر در حال رسیدن به اهداف بنچمارک خود هستید، به این معناست که فعالیتهایتان موثر بوده و باید ادامه پیدا کند. اگر این اتفاق نیفتاده است، باید تغییری در برنامه اجرایی ایجاد و تصحیح شود.
این مراحل بنچمارک توسط کسب و کارهای مختلف میتواند به کار گرفته شود اما ممکن است سازمان شما بر اساس اهداف خاصی که میخواهید به آن برسید، نیاز به یک فرایند بنچمارک کاملا منحصربهفرد داشته باشد. بسته به وضعیت فعلی شما و مرحلهای که میخواهید به آن برسید، برخی قدمها ممکن است در هم ادغام شوند یا نیاز به برون سپاری داشته باشند.
مثالی از بنچمارک
هنوز نمیدانید برای بنچمارک کردن از کجا شروع کنید؟ در ادامه با ارائه یک مثال فرضی سعی میکنیم به شما بگوییم چطور میتوانید برای کسب وکار خود بنچمارک انجام بدهید.
یک شرکت از یک سیستم تیکت دهی برای بخش خدمات مشتری و فنی خود استفاده میکند. وقتی که مدیر اجرایی به آمارهای هر دو بخش نگاه میکند متوجه میشود بخش فنی 80 درصد تیکتهای خود را در سه روز میبندد، در حالی که نتایج تیم خدمات مشتری بسیار ضعیفتر از این تیم است.
مدیر اجرایی یک سیستم بنچمارک برای تیکتهای بسته شده اجرا میکند و به مطالعه روند انجام کار در بخش فنی و خدمات مشتری میپردازد. مدیر اجرایی متوجه میشود هر زمانی که تیکتی برای بخش فنی ارسال میشود، رییس این دپارتمان این تیکتها را به متخصصترین فردی که در این بخش کار میکند میسپارد، در حالی که رییس دپارتمان خدمات مشتری تیکتها را به هر فردی که قابل دسترستر است میسپارد.
تیم خدمات مشتری از روش تیم فنی برای بستن تیکتها استفاده میکند و معلوم میشود که در آخر ماه توانسته است به میزان 50 درصد پیشرفت در انجام کار و بستن تیکتها داشته باشد. بعد از چند هفته اجرای این روش، تیم خدمات مشتری هر هفته مشکلات بیشتری را حل میکند و در نهایت میتواند به زمان حدودی تیم فنی برسد.
چطور با استفاده از بنچمارک می توان به موفقیت رسید؟
اگر برای کسب و کار خود به دنبال اجرای بنچمارک هستید، مهمترین چیز این است که کارمندان خود را نیز در انجام این فرایند شریک کنید. تغییر سخت و لازم است و باید برای رسیدن به اهداف بنچمارک، در سازمان اجرا شود. مهم این است که هر شخصی که در تیم شما فعالیت دارد با آن چیزی که نیاز است انجام شود، همراه و همگام باشد و بداند چه زمانی چه کاری باید انجام بدهد.
اجازه بدهید تمام افراد سخن بگویند و نظراتشان را بیان کنند. باید فضایی ایجاد کنید که ایدههای بزرگ از هر جایی در سازمانتان شنیده شوند. ممکن است گاهی اوقات پایین ردهترین کارمندتان بهترین برنامهها را برای بهبود یک فرایند خاص داشته باشد.
در این فضا که تنها مدیران ارشد میتوانند بهترین و نوآورترین ایدهها را داشته باشند، نمانید. مکانیزمی طراحی کنید که هر کارمندی بتواند شرکت را به سمت بهتر شدن ببرد. به کارمندانتان بابت اجرایی شدن ایدههایشان پاداش دهید.
بنچ مارکینگ مسیری برای پیشرفت یک سازمان
بنچمارک کردن یکی از ضروریترین و مهمترین کارهایی است که یک شرکت باید در مسیر رسیدن به موفقیت به آن توجه داشته باشد. شما بدون توجه به رقبایتان و آنچه که در بازار و صنعت میگذرد نمی وانید موفق شوید. باید استانداردها را بشناسید و سعی کنید خودتان را به حدی برسانید که به عنوان معیار برای دیگر رقبا شناخته شوید.
تحقیق و توسعه را جدی بگیرید، در دورههای زمانی مختلف بنچمارک انجام بدهید و بدانید که هیچ گاه بینیاز از بررسی خود و محیط اطرافتان نخواهید بود.
بنچ مارکینگ در 5 گام
برای اینکه یک شرکت موفق شود، باید عملکرد آن به طور منظم ارزیابی شود. برای انجام این کار، شرکت ها باید مجموعه ای از استانداردها را برای خود تعیین کنند و فرآیندها و عملکرد خود را نسبت به صنایع شناخته شده و یا بهروش های صنایع دیگر که در محیطی مشابه کار می کنند، اندازه گیری کنند. این فرآیند معمولا به عنوان بنچ مارکینگ و یا الگوبرداری در مدیریت شناخته می شود.
فرآیند بنچ مارکینگ کار پیچیده ای نیست. داشتن مقداری دانش در این زمینه برای موفقیت این فرآیند مورد نیاز است. بنابراین، مراحل اصلی فرآیند بنچ مارکینگ برای مدیران شرکت های بزرگ، دانش آموزان و افراد علاقه مند، در ادامه بیان شده است.
یک روش گام به گام برای بنچ مارکینگ
مراحل مربوط به فرآیند بنچ مارکینگ عبارتند از:
(1) برنامه ریزی
قبل از فرآیند بنچ مارکینگ، ضروری است که ذینفعان شرکت، فعالیت هایی را که باید بنچ مارک شوند را شناسایی کنند.
به عنوان مثال، فرآیندهایی که باید به آن ها توجه کنیم، عموما فعالیت های اصلی هستند که می توانند کسب و کار را به یک مزیت رقابتی قابل توجهی تبدیل کنند.
چنین فرآیندهایی معمولا منجر به افزایش هزینه، حجم و ارزش می شوند. برای دستیابی به نتایج مطلوب از بنچ مارکینگ، ورودی ها و خروجی ها باید دوباره تعریف شوند، فعالیت های انتخاب شده باید قابل سنجش و به راحتی قابل مقایسه باشند.
قبل از فرآیند بنچ مارکینگ، گردش کل فرآیند باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، بسیاری افراد این فرآیندها را به طور دقیق مستند می کنند به طوری که خطاها به حداقل برسد، (در نظر گرفتن یک نمودار جریان فرآیند برای این منظور ایده خوبی است). این امر شرکت را قادر می سازد تا ایده واضح تری از اهداف استراتژیک، فرآیندهای اصلی، انتظارات مشتری و عوامل موفقیت بحرانی بدست آورد.
ارزیابی صادقانه از نقاط قوت و ضعف شرکت، در هنگام تنظیم دقیق چنین فرآیندی، بسیار مهم است.
گام بعدی در فرآیند برنامه ریزی، انتخاب یک بنچ مارک مناسب است که بر اساس آن می توان عملکرد آنها را اندازه گیری کرد. بنچ مارک می تواند یک شرکت واحد و یا گروهی از شرکت ها باشد که کارائی مطلوبی دارند.
همانطور که قبلا ذکر شد، اگر چنین شرکتی در محیطی مشابه کار کند یا اگر یک رویکرد استراتژیک قابل مقایسه را برای رسیدن به اهداف خود اتخاذ کند، ارتباط آن بیشتر خواهد شد. از طرفی اقدامات و معیارهای مورد استفاده در چنین شرکت هایی باید شناسایی شود.
قبل از شروع فرآیند بنچ مارکینگ، باید همیشه از اهداف شرکت مطمئن شوید. به همین دلیل بر اساس یک متودولوژی، خروجی مستند شده مورد توجه قرار می گیرد. در چنین مواردی، باید یک تیم توانمند به همراه یک مدیر برای انجام فرآیند بنچ مارکینگ، به منظور اطمینان از اجرای درست و به موقع پروژه در نظر گرفته شود.
(2) جمع آوری اطلاعات
جمع آوری داده های اولیه به جمع آوری داده ها از شرکت های بنچ مارک اشاره می کند، در حالی که داده های ثانویه به اطلاعات جمع آوری شده از مطبوعات، نشریات و وب سایت ها اشاره دارد. تحقیقات اکتشافی، تحقیقات بازار، تحقیقات کمی، گفتگوهای غیررسمی، مصاحبه ها و پرسشنامه ها، هنوز هم بعضی از محبوب ترین روش های جمع آوری اطلاعات هستند.
در هنگام پژوهش اولیه، شرکتی که بواسطه آن فرآیند بنچ مارکینگ انجام می شود نیاز دارد تا متودولوژی جمع آوری داده ها را دوباره تعریف کند. اگر فرآیند بنچ مارکینگ موفق باشد، تهیه پرسشنامه یا فرمت مصاحبه استاندارد شده، انجام تحقیقات اولیه از طریق تلفن، ایمیل و یا مصاحبه های چهره به چهره، ایجاد مشاهدات در محل و مستند سازی چنین داده هایی به صورت سیستماتیک بسیار حیاتی است.
(3) تجزیه و تحلیل داده ها
هنگامی که داده های کافی جمع آوری می شود، تجزیه و تحلیل مناسب این اطلاعات اهمیت زیادی دارد. تجزیه و تحلیل داده ها، ارائه داده ها (حدالمقدور در فرمت گرافیکی)، نمایش نتایج، طبقه بندی شکاف های عملکرد فرآیندها و شناسایی علت اصلی ایجاد چنین شکاف هایی، باید انجام شود.
(4) پیاده سازی
مرحله بعدی در بنچ مارکینگ مرحله پیاده سازی است. به طور کلی به این معنی است که تغییرات دست نیافتنی باید طوری انجام شود که شکاف بین حالت ایده آل و حالت واقعی تا حد ممکن کم و یا حذف شود. حفظ فرهنگ سازمانی باید در برنامه اجرایی رسمی که تغییرات را ترویج می کند در نظر گرفته شود، به طوری که مقاومتی که معمولا در برابر تغییر همراه است، به حداقل برسد.
اطمینان از این که مدیریت و کارمندان به فرآیند متعهد هستند و منابع کافی برای تطابق با بهبود شرایط وجود دارد، در موفقیت پیاده سازی فرآیند بنچ مارکینگ، بسیار مهم است.
(5) نظارت
همانند بسیاری از پروژه ها، برای به دست آوردن حداکثر مزایای فرآیند بنچ مارکینگ، ارزیابی سیستماتیک باید به صورت منظم انجام شود. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، ارزیابی پیشرفت انجام شده و ایجاد تنظیمات لازم، همه بخشی از روند نظارت است.
نتیجه
همانطور که واضح است، بنچ مارکینگ می تواند با شناسایی زمینه های بهبود و اصلاح، ارزش افزوده را در گردش کار و ساختار سازمان افزایش دهد. در حقیقت این امر تلاش سازمان برای بهبود مستمر را ارزشمند می کند.
نمودار علت و معلول یا استخوان ماهی چیست؟
نمودار علت و معلول یا استخوان ماهی و یا نمودار ایشی کاوا ، یکی از این ابزارهای مدیریت است. با توجه به محبوبیت این ابزار، اکثر مدیران از آن بدون در نظر گرفتن مقیاس .
تاریخچه و مفاهیم مدیریت کیفیت
معرفی تاریخچه و مفاهیم مدیریت کیفیت، مدیریت کیفیت جامع TQM، مدل تعالی سازمانی EFQM
نمودار پارتو چیست؟
نمودار پارتو یکی از موثرترین ابزارهایی است که مدیریت می تواند در هنگام شناسایی اولویت ها استفاده کند. نمودارهای پارتو به وضوح اطلاعات را به شکل سازمان یافته و مرت .
استانداردها و مدارک APMG
معرفی کامل استانداردها و مدارک موسسه مدیریت پروژه APMG انگلستان از جمله PRINCE2
بنچ مارکینگ چیست؟ فواید آن چه هستند؟
آیا تا به حال با این سوال مواجه شده اید که چرا همکار و رقیب تان با وجود سطح تحصیلات و جایگاه شغلی مشابه، از درآمد بالاتری برخوردار است؟ با چه استراتژی و عملکردی به این جایگاه رسیده است؟ اگر تاکنون این سوال را پرسیده اید و سپس با رقبای خود به مقایسه پرداخته اید و تلاش کرده اید از آن ها الگوبرداری کنید، می توان گفت تا حدودی با مفهوم بنچ مارکینگ آشنا هستید.
مفهوم بنچ مارکینگ چیست؟
تعاریف مختلف بسیاری برای بنچ مارکینگ ارائه شده است. اما می توان آن را با توجه به معنای آن در دیکشنری آکسفورد به شیوه ی زیر توصیف کرد:
بنچ مارک به معنی چیزی است که قابل اندازه گیری باشد و بتوان از آن به عنوان معیاری برای سنجش موارد دیگر استفاده کرد.
همچنین تعریف دیگری نیز به صورت زیر ارائه شده است:
بنچ مارک کردن به معنای قضاوت درباره کیفیت چند کالا بر اساس مقایسه آن با کالاهای مشابه خودش است.
منابع بنچ ماركينگ کدام هستند؟
امروزه اغلب سازمانهاي برتر، واحدي به نام واحد بنچ ماركينگ دارند كه اطلاعات را در اختيار سازمان قرار ميدهند. برخي منابع بنچ ماركينگ، عبارتند از:
- سازمانهاي متخصص در زمينه بنچ مارك
- كتابها و مجلات
- وب سايتهاي شرکت ها
- بازديد از نحوه اجراي فرايندها
یک نمونه از استفاده از این روش برای بهبود عملکرد سازمانی، مربوط به شرکت زیراکس آمریکا بود. این شرکت تا قبل از دهه هفتاد میلادی حضور موفقی در اروپا داشت. اما پس از آن متوجه شد که شرکت ها و دستگاه های ژاپنی، با قیمت مناسب و کیفیت مشابه می توانند رقیب بزرگی برای برند زیراکس باشند.
آیا بنچ مارکینگ همان کپی کاری است؟
قطعا خیر! مثلا نوتلابار را در نظر بگیرید. شعبه های زیاد نوتلابار که در طی چند سال اخیر فراگیر شده است را بنچ مارکینگ (Benchmarking) نمی دانیم. زیرا کپی برداری مطلق است. بنچ مارکینگ در دل خود، توجه به ویژگی های قومی و محلی را نیز جای داده است.
یک نمونه عالی از بنچ مارکینگ در دنیا مک دونالد است. این کمپانی قدرتمند در هندوستان با توجه به ویژگی های قومی و محلی هندوستان در استفاده نکردن از گوشت گاو و قیمت اقتصادی توانست سهم بسیار بزرگی را در این بازار کسب کند.
فرآیند بنچ مارکینگ
برنامه ریزی
اولین مرحله از بنچ مارکینگ مهمترین مرحله در این فرآیند است. برنامه ریزی شامل این موارد است:
مشخص کردن آنچه می خواهید بهبود ببخشید، چه کسی را معیار خود قرار می دهید و از چه طریق، موفقیت را پیش بینی می کنید. تنها پس از اتمام این مرحله می توانید به مرحله بعدی بروید زیرا نتایج برنامه ریزی بر روی اطلاعاتی که برای جمع آوری نیاز دارید و موفقیتی که به دست خواهید آمد به شدت تاثیر گذار است.
جمع آوری اطلاعات
پس از برنامه ریزی، مرحله بعد در مورد جمع آوری اطلاعات مربوط به فرآیندهای شما و نحوه انجام همان فرایندها توسط رقبا است. اگر به دنبال ارتقای سطح رضایت مشتری از خدمات خود هستید، باید فرایندهای مربوط به هر بخش، نحوه برخورد و ارتباط و همچنین تفاوت آن با کاری که رقبا انجام می دهند را درک کنید. به عنوان مثال می توانید با کارشناس فروش شرکت دیگر تماس بگیرید تا اطلاعات دست اولی درباره روند کار او کسب کنید. در این مرحله، جمع آوری اطلاعات هرچه بیشتر باشد، بهتر است.
تجزیه و تحلیل داده ها
هنگامی که احساس کردید تمام اطلاعاتی که می خواهید را جمع آوری کرده اید، می توانید کاستی ها و ضعف های کسب وکارتان را مشخص کنید و شروع به طراحی پلن نمایید. مهم است که در این مرحله از فرآیند به یاد داشته باشید که هیچ کسب و کاری بی عیب و نقص نیست. باید ذهن بازی داشته باشید تا بتوانید اطلاعات را به صورت درست تجزیه و تحلیل کنید. پس از کشف یافته ها، می توانید گزارشی تهیه کرده و مراحل بعدی را برای دستیابی به عملکرد بهتر در این زمینه را بررسی کنید.
اجرایی کردن پلن
پیاده سازی داده ها و طراحی پلن از طریق یافته ها، در هر یک از بخش های کسب کار، فرآیند پیچیده ای است، چرا که شما پیشنهاد تغییر می دهید و تغییر، کار زمان بری بنچ مارکینگ چیست؟ است. با این حال به یاد داشته باشید، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات فقط زمانی ارزش دارد که بتوانید تغییرات را انجام دهید و شرکت را در این راستا به موفقیت رسانید.
نظارت بر اجرایی شدن پلن
هیچ برنامه ای بدون بررسی نتایج برای تعیین میزان موفقیت طرح، کامل نمی شود. این مرحله، پیاده سازی معیارها و برنامه ها در یک بازه زمانی شفاف را مشخص می کند، بنابراین نظارت تنها راه شناخت اثربخشی تغییرات است. نظارت می تواند بسته به نتایج مورد نظر در مدت زمان کوتاه یا طولانی انجام شود.
مزایای بنچ مارکینگ چیست؟
تحلیل رقبا
با شناسایی بخش هایی در کسب و کارتان که می خواهید در آن بهبود ایجاد کنید و عملکرد فعلی خود را در برابر رقبا محک بزنید، پیشرفت کسب و کار شما می تواند حتی تا 10 برابر افزایش یابد. استفاده از بنچ مارکینگ به مشاغل این امکان را می دهد تا مزایای استراتژیکی نسبت به رقبا کسب کنند.
مانیتور کردن عملکرد
بنچ مارکینگ شامل بررسی روند فعلی و آینده داده هایی می باشد که شما برای دستیابی به هدف خاصی درنظر دارید. برای اینکه بدانید شما موفق بوده اید، انجام بنچ مارکینگ باید یک روند مداوم باشد. بنابراین نظارت بر عملکرد از ویژگی های ذاتی آن است.
پیشرفت مداوم
علاوه بر نظارت بر عملکرد، بهبود “مستمر” یکی دیگر از ویژگی های اساسی بنچ مارکینگ است. دلیل این امر این است که هدف از این مسئله بهبود عنصر خاصی از تجارت است. پیشرفت کسب و کار چیزی نیست که یکبار اتفاق بیفتد و فراموش شود بلکه باید با گذشت زمان صورت گیرد و مداوم باشد.
برنامه ریزی و تعیین هدف
پس از انجام بنچ مارکینگ، اهداف و معیارهای عملکرد برای بهبود کسب و کار تعیین می شوند. این اهداف برای شرکت، جدیدتر و رقابتی تر هستند اما باید توجه کرد که قابل دستیابی باشند. اگر اهداف غیر واقعی باشند، سرخوردگی اعضای تیم را در پی دارد.
تشویق
وقتی مدیران موفق به فرآیندها و معیارهای خود نگاه می کنند، باید سوالات اساسی بپرسند تا پاسخ های مورد نیاز خود را دریافت کنند. مخاطب این سوالات و گفتگوها تمام اعضای سازمان هستند. پرسیدن این سوالات و درک بهتر نقش همه منجر به دریافت نتایج نهایی با کیفیت بالاتر می شود.
درک پیشرفت شرکت
بنچ مارکینگ مشخص می کند که شرکت شما در حال حاضر در مقایسه با جایگاهی که می خواهید در آن قرار داشته باشد، کجا است. اگر به دنبال بهبود فرآیند در کسب و کار خود هستید، بنچ مارکینگ راهی برای بررسی این است که چگونه می توانید با ترسیم مراحل لازم برای رسیدن به هدف خود، موفقیت بیشتری کسب کنید.
بنچ مارکینگ فرآیندی است که در آن شما عملکرد شرکت خود را در برابر سایر شرکت های مشابه اندازه گیری می کنید. بدین ترتیب مشکلاتی که در سازمان شما وجود دارد و قابل مرتفع شدن است را می توانید کشف کنید. مطالعه روند کاری سایر شرکت ها می تواند آنچه را که برای افزایش کارایی شرکت شما و تبدیل شدن به یک الگوی موفق در صنعت شما لازم است، معرفی کند. بنابراین استفاده از این روش مزایایی دارد که هر فرد و گروه کاری را ترغیب به استفاده از آن می کند.