آموزش نمودار فیبوناچی

آموزش الگوی قیمتی گارتلی در بورس
الگوی قیمتی گارتلی یک الگوی نمودار هارمونیک است. که بر اساس اعداد و نسبتهای فیبوناچی است و به معامله گران کمک می کند. تا بالاترین و پایین ترین سطح واکنش ها را تشخیص دهند. در کتاب خود سود در بازار سهام ، H.M. گارتلی پایه و اساس الگوهای نمودار هارمونیک را در سال 1935 پایه گذاری کرد. الگوی گارتلی رایج ترین الگوی نمودار هارمونیک است. لری پساوانتو بعداً نسبتهای فیبوناچی را در کتاب خود نسبتهای فیبوناچی با تشخیص الگو به الگو اعمال کرد.
نکات الگوی قیمتی گارتلی
- الگوهای گارتلی رایج ترین الگوی نمودار هارمونیک هستند.
- نقطه توقف ضرر اغلب در نقطه 0 یا X قرار می گیرد و سود سود اغلب در نقطه C تعیین می شود.
- الگوهای گارتلی باید همراه با سایر اشکال تجزیه و تحلیل فنی استفاده شوند که می توانند به عنوان تأیید عمل کنند.
توضیح الگوهای گارتلی
الگوی قیمتی گارتلی رایج ترین الگوی نمودار هارمونیک است. الگوهای هارمونیک بر این فرض عمل می کنند. که دنباله های فیبوناچی می توانند برای ساخت ساختارهای هندسی، مانند شکست و عقب نشینی، در قیمت استفاده شوند. نسبت فیبوناچی در طبیعت رایج است و در میان تحلیلگران فنی که از ابزارهایی مانند بازگردانی فیبوناچی، برنامه های افزودنی، طرفداران، خوشه ها و مناطق زمانی استفاده می کنند. به یک منطقه متمرکز محبوب تبدیل شده است.
بسیاری از تحلیلگران فنی از الگوی قیمتی گارتلی به همراه سایر الگوهای نمودار یا شاخص های فنی(الگوی قیمت فنجان و دسته) استفاده می کنند. به عنوان مثال ، این الگو ممکن است یک تصویر کلی از جایی که قیمت در درازمدت به آنجا می رسد ارائه دهد. در حالی که معامله گران بر اجرای معاملات کوتاه مدت در جهت روند پیش بینی شده تمرکز می کنند. اهداف شکست و شکست قیمت نیز ممکن است. به عنوان سطح حمایت و مقاومت توسط معامله گران استفاده شود.
مزیت اصلی این نوع الگوهای نمودار این است که آنها بینش خاصی را در مورد زمان و اندازه حرکت قیمت ارائه می دهند نه اینکه فقط به یکی یا دیگری نگاه کنیم.
سایر الگوهای نمودار هندسی محبوب مورد استفاده معامله گران شامل Elliott Waves است. که پیش بینی های مشابهی از روندها را در آینده بر اساس ظاهر تغییرات قیمت و ارتباط آنها با یکدیگر انجام می دهد.
شناسایی الگوهای گارتلی
در اینجا نحوه ساختار الگوی گارتلی آمده است:
الگوی گارتلی در بالا روند صعودی را از نقطه 0 به نقطه 1 با تغییر قیمت در نقطه 1 نشان می دهد. با استفاده از نسبت های فیبوناچی ، اصلاح بین نقطه 0 و نقطه 2 باید 61.8 باشد. در نقطه 2 ، قیمت دوباره به نقطه 3 برمی گردد ، که باید 38.2٪ از نقطه 1 باشد. در نقطه 3 ، قیمت به نقطه 4. بر می گردد. در نقطه 4 ، الگو کامل است و سیگنال های خرید با یک حرکت صعودی تولید می شود. هدفی که با نقطه 3 ، نقطه 1 و 161.8 increase افزایش از نقطه 1 به عنوان هدف نهایی قیمت مطابقت دارد. در اغلب موارد ، نقطه 0 به عنوان سطح توقف ضرر برای کل تجارت مورد استفاده قرار می گیرد. این سطوح فیبوناچی نیازی به دقت ندارند ، اما هرچه نزدیکتر باشند ، الگوی قابل اطمینان تری است.
نسخه نزولی الگوی گارتلی به سادگی معکوس الگوی صعودی است(آشنایی با نمودار میلهای) و هنگامی که الگو تا نقطه چهارم به پایان می رسد ، روند نزولی با چندین هدف قیمت را پیش بینی می کند.
نمونه دنیای واقعی از الگوی گارتلی
در اینجا نمونه ای از الگوی Gartley در جفت ارز AUD/USD ظاهر می شود:
در نمودار بالا ، الگوی گارتلی با حرکت صعودی بالاتر دنبال می شود. نقطه X یا 0.70550 می تواند به عنوان نقطه توقف ضرر معاملات مورد استفاده قرار گیرد. نقطه سود را می توان در نقطه C یا حدود 0.71300 تعیین کرد.
آموزش فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
در این پست به فیبوناچی اصلاحی خواهیم پرداخت و روش های معامله صحیح را بررسی خواهیم کرد. فیبوناچی یکی از مهم ترین ابزار در تحلیل تکنیکال برای معامله گران می باشد. لئوناردو فیبوناچی یک ریاضی دان ایتالیایی این اعداد یا نسبت های فیبوناچی را کشف کرد و متوجه شد که این نسبت ها در تمام بخش های زندگی ما وجود دارند بنابراین در بازارهای سرمایه نیز ورود کرد. می توان از این نسبت های فیبوناچی نقاط ورود و خروج خوبی را دریافت کرد.
3 فیبوناچی مهم عبارت اند از:
- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
- فیبوناچی گسترشی (Fibonacci Extension)
- فیبوناچی بازتاب دهنده (Fibonacci Projection)
که در این مبحث به فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) پرداخته ایم.
فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
فیبوناچی اصلاحی در میان انواع آن یکی از مهم ترین ها می باشد. به کمک این ابزار می توانیم در یک روند نزولی درصدهای محتمل را بیابیم و نقاط ورود درستی را به دست بیاوریم.
نسبت های فیبوناچی به منطقه هایی گفته می شود که پولبک رخ می دهد و قیمت در مسیر روند خود قرار گرفته شود. بنابراین میتوانیم از این نسبت ها برای تایید ورود در جهت روند استفاده کنیم.
روند قیمت در نمودارها از صعود و نزول تشکیل می شود. برای مثال، اگر قیمت از 0 تا 50 رشد کند و در نهایت وارد روند نزولی خود می شود به این بازگشت آموزش نمودار فیبوناچی قیمت ها اصلاح گفته می شود.
ما در این اصلاح های رخ داده، می توانیم از اعداد فیبوناچی اصلاحی استفاده نماییم.
قیمت به هریک از نسبت های فیبوناچی واکنش نشان می دهد، بررسی کنید که به کدام نسبت واکنش مثبت نشان می دهد.
درصدهای فیبوناچی:
از مهم ترین درصدهای فیبوناچی:
درصد 61.8 نسبت بسیار مهم در فیبوناچی می باشد که لقب درصد طلایی گرفته و اغلب حرکت های اصلاح در این نسبت رخ می دهد. باید گفته شود که 50 از اعداد فیبوناچی نمی باشد، اما به دلیل اینکه قیمت در این نسبت واکنش های واضحی نشان داده است آن را به اضافه کرده اند.
در بازارهای معاملاتی به حرکت قیمت در مسیر روند خود را ایمپالس (impulse) می نامند و حرکت درخلاف جهت روند را پولبک (pullback) می گویند.
تحلیل فیبوناچی اصلاحی و تعمیم یافته، سطوح مقاومت و حمایت پنهان را با استفاده از نسبت طلایی مشخص میکند. شبکههای فیبوناچی در اکثر برنامههای تحلیل نمودار در دسترس است . این ابزار سطوح قیمتی را مشخص میکند که مانند مقاومت و حمایت سنتی عمل میکنند اما به جای اینکه سقف و کف نمودار قیمت را در نظر بگیرند ریشه در نسبتهای ریاضی دارند. خیلی از معاملهگران و سرمایهگذاران فیبوناچی را به عنوان یک علم بیپایه و مبتنی بر خرافات بیاعتبار میدانند، اما ریشه طبیعی فیبوناچی درک جنبههای کمتر شناختهشده رفتار انسان است.
ریاضی فیبوناچی بر نسبتهایی تمرکز میکند که جوهره زیبایی را درمییابد و آنها را در یک مجموعه از نسبتها که قادر به توضیح شگفتی صدفها ، گلها و حتی ساختار صورت هنرپیشههای زن هالیوود است، ارائه میدهد. این تحلیل قابل اجرا بر روی اندازهگیری نوسانات در جهت روند یا در خلاف جهت روند که منجر به ایجاد نسبتها ، پولبک ها (عقب نشینیها) و بازگشتها میشود ، است. در کاربرد بازاری آن فیبوناچی رفتار عموم و میل آنها به خرید و فروش سهام در سطوح بازگشتی کلیدی را میسنجد. فیبوناچی همچنین نقاط بازگشت کلیدی و نوارهای باریک قیمت یعنی جاهایی که روند بازار تحرک خود را از دست داده و تبدیل به یک محدوده معاملاتی، الگوهای بالارونده یا پایین رونده میشود را تشخیص میدهد.
فیبوناچی از طیفی از استراتژیهای سودآور پشتیبانی میکند، اما جاگذاری اشتباه سطوح آن موجب از بین رفتن پیشبینی و اعتماد به نفس کاذب میگردد. معاملهگران وقتی برای اولین بار از این ابزار استفاده میکنند و پاسخ درخور توجه نمیگیرند ناامید میشوند، معمولا آن را مانند دیگر ابزار تحلیلی رها میکنند. با این وجود، اصرار ، دقت و کمی مطابق دستورالعمل رفتار کردن پیشرفتهای معاملاتی ایجاد میکند که تمام عمر پایدار است.
استفاده از سطوح بازگشتی برای تحلیل پولبکها، بازگشتها، تصحیح قیمتها و دیگر تحرکات قیمتی داخل محدوده یک روند کلی صعودی یا نزولی انجام میگیرد. استفاده از سطوح تعمیم یافته برای اندازه گیری اینکه یک روند صعودی یا نزولی تا کجا پس از شکستن سطح بالا یا سطح پایین، پیش میرود کاربرد دارد. این تحلیل پایهای برای ایجاد اهداف قیمتی تکنیکال یا مناطق خروج با سود را شکل میدهد.
جاگذاری (رسم) شبکه (سطوح) اصلاحی
برای رسم سطوح فیبوناچی مهارت زیادی احتیاج است و در نظر گرفتن سطح آغازین و یا پایانی اشتباه ، بازده درآمدی را با تشویق به خرید یا فروش در سطوح آموزش نمودار فیبوناچی قیمتی اشتباه، کاهش میدهد. این فرآیند همچنین احتیاج به رسم شبکهای از روندها دارد، با قرارگیری مناسب سطوح در قالبهای زمانی (تایم فریمها) بلندتر و کوتاهتر میتوان بازههای قیمتی را که ممکن است زمانی که معامله باز است لمس شود را بدست آورد.
جاگذاری سطوح را با رفتن به تایم فریم هفتگی و پیدا کردن بلندترین روند(نزولی یا صعودی) آغاز میشود. یک شبکه فیبوناچی از کف به سقف در یک روند صعودی و یا سقف به کف در یک روند نزولی قرار میگیرد. شبکه فیبوناچی را تنظیم میکنیم تا سطوح اصلاحی 0.382 ،0.50، 0.618 و 0.786 را نشان دهد. سه نسبت اول به عنوان نواحی تراکمی عمل میکند که قیمت میتواند مانند یک ساچمه به بالا پرتاب شود، در حالی که 0.786 یک خط نهایی مشخص میکند که نقض آن تغییر در روند را علامت میدهد.
حال به روندهای کوتاهمدت تر میرویم، یک شبکه جدید برای این تایم فریم رسم میکنیم. بعد از تکمیل چارت شما یک سری ازشبکه ها را نشان خواهد داد، که بعضی خطوط به شدت به هم چسبیده اند و بعضی خطوط اصلا به هم نزدیک نیستند ، خطوط چسبیده سطوح حمایت و مقاومت هارمونیک را مشخص میکنند که میتواند به اصلاح قیمت پایان بدهد و پیشروی روند به سمت بالا یا پایین را اعلام کند، خصوصا وقتی که توسط میانگین متحرکها، خط روندها و شکافها تایید گردد. انطباقهای ضعیف نشاندهنده بینظمی توسط نیروهای خلاف جهت هم است که موجب ایجاد پرشها میشود که این باعث کاهش قدرت پیشبینی و سود احتمالی میگردد.
شبکه اصلاحی 60 دقیقهای خطوط هوایی دلتا
شبکههای فیبوناچی به طور مشابه در روندهای صعودی و روندهای نزولیی در تمام تایم فریمها به خوبی کار میکنند. در چارت بالا، شرکت خطوط هوایی دلتا (DAL) بین 39$ و 48$ در دو موج متمایز فروخته شده است. قرار دادن یک شبکه در دوره بلندتر موجب کاهش نقاط کلیدی سطوح مقاومت هارمونیک میگردد، در حالیکه کشیدن شبکه دوم بر روی آخرین موج فروش انطباقهای مخفی را بین تایم فریمها آشکار میسازد.
سطح اصلاحی 0.382 از موج بلندتر (1) به صورت تنگاتنگ با سطح اصلاحی 0.618 از موج کوتاهتر (2) همپوشانی دارد که با (A) نمایش داده شده، در حالیکه سطح اصلاحی 0.500 بلندمدت به طور کل با سطح اصلاحی 0.786 همپوشانی دارد که با (B) نمایش داده شده. جهش از کف قیمتی ماه ژوئن به همپوشانی پایینتر (A) ختم شده و برای هفت ساعت در آنجا باقیمانده و سرانجام آخرین بازدهی پشت سرهم را بعد از رسیدن به همپوشانی (B) رقم زده، جایی که جهش به پایان رسید.
اگر شما سطوح اشتباهی را برای نقاط آغاز و پایان در نظر بگیرید موجب تشویق شما به خرید یا فروش در قیمتهای اشتباه میگردد، و شما بازدهی خود را از دست میدهید.
استفاده از شبکه تعمیم یافته (EXTENSION GRIDS)
سطوح تعمیم یافته زمانی بهترین عملکرد خود را دارند که نسبتهایی که از محدوده معاملاتی حاصل میشوند به طور واضح نشانگر پولبک (عقب نشینی) و شکستن سطوح باشد. برای یک روند صعودی کار سطوح تعمیم یافته از یک کف نوسانی داخل محدوده شروع میشود و به سطح شکسته شده گسترش مییابد، که همان سقف محدوده است. یک بار کلیک کنید آموزش نمودار فیبوناچی تا شبکه ایجاد شود و با دومین کلیک شبکه نمایان میشود. این شبکه را از نقطه شکست قیمت آغاز کنید و آن را به بالا بکشید تا زمانی که به سطوح فیبوناچی که در طول مدت معامله ممکن است وارد کار شود برسید.
این پروسه را برای یک روند نزولی برعکس کنید، از یک سقف نوسانی شروع کنید و آن را تا سطح شکست قیمتی(سقوط) گسترش دهید، که همان کف محدوده معاملاتی میباشد. یک بار کلیک کنید تا شبکه ایجاد شود و با دومین کلیک شبکه ظاهر میشود. این شبکه را در سطح شکست قیمتی آغاز کنید و آن را تا جایی پایین بکشید که نسبتهای فیبوناچی که ممکن است در طول مدت معامله وارد کار شوند برسید. شبکههای نزولی از نسبتهای کمتری نسبت به شبکههای صعودی استفاده میکنند و دلیل آن این است که میتوان آن را تا بینهایت گسترش داد ولی تا زیر صفر (محدوده منفی) نه.
شبکه تعمیمیافته هفتگی اپل (APPLE)
شرکت اپل (AAPL) یک روند صعودی تاریخی را پایان داد (B) و وارد یک محدوده معاملاتی بلند مدت شد که نقطه کف آن (A) بود. این سهم بعد از دو سال به مقاومت این محدوده رسید و آن را شکست، که این به متخصصین تکنیکال اجازه داد تا یک شبکه تعمیم یافته با استفاده از کف محدوده معاملاتی (A) و سقف آن (B) رسم کند. نسبتهایی که از این 46 نقطه نوسانی (101-55=46) ساخته شدهاند نشاندهنده مقاومت هارمونیک در 130$(0.618) و 145$(1.00) و 173$(1.618) هستند. سهم چند ماه بعد سقف قیمتی دقیقا در 0.618 فیبوناچی تعمیمیافته تشکیل داد و مجددا تا 101$ پایین آمد تا حمایت کف را آزمایش کند.
ارزش چارچوب بندی
حجم کار را با تمرکز بر سطوح هارمونیکی که در مدت معامله ممکن است مورد استفاده قرار گیرند کم کنید و سطوح دیگر را نادیده بگیرید. به عنوان مثال، دلیلی ندارد که یک معاملهگر نگرانی درباره سطوح فیبوناچی ماهانه یا سالانه داشته باشد. با این حال اینگونه برداشت نکنید که تایمفریمهای بزرگتر مهم نیستند، چون یک معامله که برای مدت چند هفته باز بماند میتواند به سطوح هارمونیک 5 ، 6 یا حتی 10 ساله برسد که البته این زمانی اتفاق میافتدکه معامله در نزدیکی سطوح بلندمدت انجام بگیرد. این دادههای دورتر میتوانند با یک نگاه سریع به نمودار هفتگی یا ماهانه، قبل از تصمیمگیری درباره اینکه کدام شبکه موردنیاز است ، مدیریت گردد.
در نهایت، به کارتان ادامه بدهید و کمی چارچوب بندی انجام بدهید که اگر لازم است شبکه را نزدیکتر به خصوصیات خاص نمودار مانند شکافها، کفها و سقفها و میانگین متحرکها رسم کنید. نقطه آغازین شبکه را در صورتیکه تحرکات قیمتی گذشته را کم خطاتر و بهتر نشاندهد، میتوانید به سقف یا کف قیمتی واضح بعدی انتقال دهید. در تمرین برای رسم این شبکه، این معمولا به معنی انتخاب کف قیمتی بالاتر در الگوی کف دوقلو و سقف قیمتی پایینتر در الگوی سقف دوقلو میباشد.
از شبکه فیبوناچی اصلاحی و تعمیم یافته برای تشخیص سطوح حمایت مخفی و سطوح مقاومت مخفی که در طول دوره باز بودن معامله به آن برخورد میکنید، استفاده کنید. قابل اعتمادترین سیگنالهای برگشتی فیبوناچی وقتی رخ میدهد که نسبتهای شبکه به صورت بسیار نزدیک با المان های تکنیکال دیگر همچون میانگین متحرکها، شکافها و سقفها و کفهای قبلی منطبق شود(روی هم بیفتد). از شبکه اصلاحی برای استراتژیهای ورود و خروج با چزئیات استفاده میگردد، در حالی که از شبکه تعمیم یافته برای پیدا کردن اهداف قیمتی و تنظیم پارامترهای مدیریت ریسک استفاده میشود.
استفاده از فیبوناچی اصلاحی و سطوح فیبوناچی در پیش بینی قیمت
طیف گسترده ای از ابزارها و شاخص ها در تحلیل های تکنیکال وجود دارد که معامله گران ممکن است از آنها برای بررسی و پیش بینی عملکرد آتی قیمتی استفاده کنند. آنها ممکن است شامل چارچوب های تحلیل کامل بازار مثل روش وایکوف، تئوری موج الیوت یا تئوری داو باشند. همچنین می توانند شاخص هایی مثل میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی، باند بولینگر یا شاخص میانگین متحرک همگرایی واگرایی را شامل شوند.
ابزار فیبوناچی اصلاحی، شاخص محبوبی است که توسط هزاران معامله گر در بازارهایی مثل بازار سهام، فارکس یا ارزهای رمزنگاری استفاده می شود. جالب است بدانید که این ابزار بر اساس سری فیبوناچی است که بیش از 700 سال پیش ایجاد شده است.
در اینجا به بررسی فیبوناچی اصلاحی و اینکه چطور می توانید از آن در یافتن سطوح مهم بر روی نمودار استفاده کنید، می پردازیم.
فیبوناچی اصلاحی چیست؟
فیبوناچی اصلاحی ابزاری است که توسط تحلیلگران تکنیکال و معامله گران در جهت پیش بینی نقاط قیمتی احتمالی بر روی نمودار استفاده می شود. آنها این کار را با استفاده از نسبت های فیبوناچی که بر حسب درصد هستند، انجام می دهند. ابزار اصلاح فیبوناچی از مجموعه ای از اعداد مشخص شده که توسط ریاضیدان مشهور، لئوناردو فیبوناچی، در قرن 13 ارائه شده، بدست می آید. این رشته از اعداد، سری فیبوناچی نام دارند. روابط ریاضی معین بین این سری از اعداد نسبت هایی ایجاد می کنند که بر روی یک نمودار ترسیم می شوند. این نسبت ها یا اصطلاحا درصدهای فیبوناچی عبارتند از:
اگر چه سطح %50 از نظر فنی در میان درصدهای فیبوناچی نیست، اما برخی تحلیلگران نیز سطح %50 را در نظر می گیرند، زیرا این سطح، نشان دهنده نقطه میانی دامنه قیمت است. از نسبت فیبوناچی خارج از محدوده 0 تا 100 نیز ممکن است استفاده شود، مثل %161.8، %261.8 یا %423.6.
در مورد چگونگی استفاده معامله گران از این درصدها صحبت خواهیم کرد، اما نکته اصلی این است که سطوح عنوان شده امکان دارد با سطوح مهم و قابل توجه ارتباط داشته باشد. هنگام ترسیم نمودار قیمت، ممکن است سطوح فیبوناچی برای شناسایی و مشخص کردن مناطق مهم مثل سطوح حمایت، مقاومت، منطقه اصلاح قیمت، نقطه ورود، هدف خروج و سطوح سطح ضرر استفاده شود.
فیبوناچی اصلاحی چگونه محاسبه می شود
از آنجا که این درصدها در فیبوناچی اصلاحی به همین ترتیب هستند، نیازی به محاسبه و برآورد آنها ندارید. با این حال برای درک آنها باید از اعداد فیبوناچی شروع کنید.
بیایید یک توالی از اعداد بسازیم که با صفر و یک شروع می شود و عدد جدید برابر با جمع دو عدد قبلی باشد. اگر به طور نامحدود این کار را انجام دهیم به یک رشته از اعداد می رسیم که به آنها سری فیبوناچی می گویند:
0, 1, 1, 2, 3, 5, 8, 13, 21, 34, 55, 89, 144, 233, 377, 610, 987, …
البته این اعداد به طور مستقیم در نمودار قیمت ترسیم نمی شود. اما سطوح مورد استفاده در فیبوناچی اصلاحی، همه به نوعی از این اعداد گرفته شده اند.
به استثنای چند عدد ابتدایی، هرگاه یکی از این اعداد را بر عدد بعدی تقسیم کنید، همیشه جواب در حدود 0.618 خواهد بود. به عنوان مثال اگر 21 را بر 34 تقسیم کنید، پاسخ 0.6176 خواهد بود. همچنین در صورتی که هر عدد را بر دو عدد بعدی تقسیم کنید، پاسخ نزدیک به 0.382 می شود. به عنوان مثال اگر 21 را بر 55 تقسیم کنید، پاسخ 0.3818 خواهد بود. تمام نسبت ها در ابزار فیبوناچی اصلاحی(به جز %50) بر اساس محاسباتی به این روش حاصل شده اند.
سری فیبوناچی و نسبت طلایی
همانطور که گفته شد، سری فیبوناچی توسط ریاضیدانی به نام لئوناردو فیبوناچی در قرن 13 ارائه شد. نسبت طلایی (%0.618 یا %1.618) یک نسبت ریاضی است که از این اعداد حاصل می شود. اما چرا این اعداد مهم هستند؟
نسبت طلایی یک لیست شگفت انگیز و طولانی از وجود چنین نسبتی در پدیده های جهان را نشان می دهد که در همه جای طبیعت یافت می شود. از اتمها، ستاره ها، ساختار کهکشان و حتی زنبورهای عسل؛ همه چیز از کوچکترین تا بزرگترین مقیاس ممکن نمونه ای از این مقیاس را دارند.
علاوه بر این، قرن ها است که هنرمندان، مهندسان و طراحان از این نسبت برای خلق آثار زیبای خود استفاده می کنند. از اهرام مصر گرفته تا تابلو مونالیزا و لوگو توییتر و بسیاری دیگر از آثار و طراحی های مهم و مشهور، به نوعی از نسبت طلایی استفاده کرده اند. همانطور که مشخص است، این نسبت ممکن است در بازارهای مالی نیز اهمیت داشته باشد.
چگونه می توان از فیبوناچی اصلاحی استفاده کرد
حالا که می دانید ابزار فیبوناچی اصلاحی چیست و چگونه کار می کند، بیایید استفاده از آن را به عنوان ابزاری در بازارهای مالی بررسی کنیم.
به طور معمول ابزار بین دو نقطه قیمتی مهم را ترسیم می کند، مثل سطح بالا و پایین. سپس از این رنج یا دامنه به عنوان اساس برای تجزیه و تحلیل های بیشتر استفاده می شود. معمولا از این ابزار برای تعیین حرکت در داخل این دامنه استفاده می شود، اما ممکن است بینشی را در مورد قیمت های مهم در خارج از دامنه نیز ارائه دهد.
معمولا این رنج به شکل روند زیر ترسیم می شود. بنابراین در یک روند صعودی، پایین ترین نقطه 1 یا %100 خواهد بود، در حالی که بالاترین سطح مقدار 0 یا %0 را دارد. با ترسیم خطوط فیبوناچی اصلاحی در روند صعودی، معامله گران می توانند ترسیمی از سطوح حمایت بالقوه در صورت معکوس شدن روند صعودی داشته باشند.
برعکس، در طی روند نزولی، پایین ترین نقطه مقدار 0 یا %0 و بالاترین نقطه مقدار 1 با %100 را خواهد داشت. توجه داشته باشید که قیمت روند نزولی دارد. بنابراین فیبوناچی اصلاحی در این حالت اشاره به احتمال معکوس شدن قیمت از سطح کف دارد. در این روند، ابزار اصلاح فیبوناچی به سطوح مقاومت ممکن در صورت شروع روند صعودی اشاره خواهد داشت.
سطوح فیبوناچی چه چیز را به معامله گران نشان می دهد
معامله گران ممکن است از سطوح فیبوناچی برای تعیین مناطق بالقوه برای ورود، اهداف قیمتی یا تعیین سطح ضرر استفاده کنند. این امر می تواند بسته به تنظیمات، استراتژی و سبک تجاری هر فرد متفاوت باشد.
برخی استراتژی ها شامل کسب سود در دامنه بین دو سطح فیبوناچی خاص است. به عنوان مثال یک روند صعودی را در نظر بگیرید. خرید در سطح %38.2 و سپس فروش در سطح %23.6 می تواند استراتژی مناسبی باشد. البته این امر بستگی به استراتژی فردی و بسیاری از فاکتورهای فنی دیگر دارد.
سطوح فیبوناچی نیز غالبا با تئوری موج الیوت ترکیب می شود تا ارتباط بین ساختارهای موج و نقاط بالقوه برای کسب سود پیدا شود. این می تواند یک استراتژی قدرتمند برای پیش بینی اندازه بازگشت روند در امواج مختلف باشد.
مانند دیگر شاخص های تکنیکال، ابزار فیبوناچی اصلاحی زمانی که همراه با سایر شاخص های تحلیل تکنیکال استفاده می شود، می تواند قدرت بیشتری داشته و سیگنال های صحیح تری را ارائه دهد. آنچه ممکن است به خودی خود یک سیگنال خرید یا فروش نباشد، در صورت تایید سایر شاخص ها می تواند به یک سیگنال تبدیل شود. به این ترتیب اگر قیمت به یک سطح خاص فیبوناچی برسد، ممکن است معکوس شود و یا اتفاقی رخ ندهد. بنابراین مدیریت ریسک امری ضروری است. ضمن اینکه شرایط بازار و سایر عوامل تکنیکال نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
فیبوناچی خارجی(Fibonacci extensions)
همانطور که گفته شد از سطوح فیبوناچی می توان برای ارزیابی نقاط احتمالی اصلاح قیمت کاهشی یا افزایشی استفاده کرد. اما از سری فیبوناچی نیز می توان به عنوان روشی برای ارزیابی سطوح بالقوه خارج از دامنه فعلی نیز استفاده کرد. به این ابزار اصطلاحا فیبوناچی خارجی می گویند.
سطوح فیبوناچی خارجی ممکن است به عنوان اهداف قیمتی مورد استفاده قرار گیرد. هر معامله گر ممکن است یک سطح متفاوت را به عنوان هدف برای خود انتخاب کند. اولین سطوح خارجی به ترتیب %138.6، %150، %161.8 و سپس ،%261.8 و %423.6 هستند. بنابراین سطوح فیبوناچی خارجی ممکن است مناطق قیمتی بعدی و خارج از دامنه را نشان دهند.
نتیجه گیری
اعداد فیبوناچی در همه جای طبیعت و جهان هستی دیده می شوند و بسیاری از معامله گران معتقدند که هنگام ترسیم نمودار بازارهای مالی نیز می توان از این سطوح استفاده کرد.
با این حال مثل تمام شاخص های تکنیکال، رابطه بین قیمت، شکل نمودار و شاخص ها، مبتنی بر اصول علمی یا قوانین فیزیکی نیست و همه بر اساس احتمالات است. به آموزش نمودار فیبوناچی همین ترتیب، سودمندی ابزار فیبوناچی اصلاحی ممکن است بر اساس کسانی که از آن استفاده می کنند و به آن توجه دارند، متفاوت باشد. بنابراین از این سطوح می توان برای پیش بینی و بررسی سطوح قیمتی مهم استفاده کرد.
خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟
خطوط حمایت و مقاومت (Support and Resistance) یک ابزار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. در اکثر استراتژیهای تریدینگ یکی از انواع حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرد و این خطوط نقش اساسی در تحلیلهای معامله گران دارند. خطوط حمایتی و مقاومتی در اطراف نقاط کلیدی که قیمت مرتباً به آنها نزدیک شده و برگشت داده میشود، شکل می میگیرند. با توجه به اهمیت یادگیری و استفاده از حمایت و مقاومت در تحلیلهای تکنیکال، ما در این مقاله توضیح میدهیم که خطوط حمایتی و مقاومتی چیست و در کدام استراتژیها باید از آنها استفاده کرد. با نوبیتکس در ادامه این مطلب همراه باشید.
سرفصلهای این آموزش
حمایت و مقاومت چیست و چه کاربردی در تحلیل فنی دارد؟
حمایت و مقاومت یکی از تکنیکهای تحلیل تکنیکال به حساب میآیند که به شکل گستردهای در بازارهای مالی از آنها استفاده میشود. با استفاده از این خطوط به راحتی میتوان سه نکته مهم و اساسی برای تریدر ها را روی نمودار مشخص کرد:
- جهت حرکت بازار
- زمان و نقطه ورود به بازار
- تعیین حد ضرر یا سود برای خروج از بازار
اگر معامله گر یا سرمایه گذار بتواند این موارد را تشخیص دهد، میتواند سود زیادی از بازار به دست آورد. شناسایی خطوط حمایتی و مقاومتی به شما کمک میکنند تا بتوانید این سه نکته اساسی را روی نمودار تشخیص دهید. افرادی که به خرید بیت کوین و ورود به بازار ارزهای دیجیتال فکر میکنند باید حتماً با این خطوط و نحوه به کاربردن آنها آشنا شوند. در ادامه سطوح حمایت و مقاومت را بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.
سطح حمایت چیست؟ تعریف سطح حمایت در بازارهای مالی
حمایت (Support) منطقهای روی نمودار است که قیمت در صورت کاهش به آن نزدیک میشود اما برای عبور از آن به سمت قیمتهای پایینتر با مشکل رو به رو خواهد شد. نمودار بالا نشان میدهد که چگونه قیمت با کاهش به سطح حمایت نزدیک میشود اما با برخورد با خط حمایتی دوباره رو به بالا حرکت میکند. از لحاظ تئوری، سطح حمایتی، سطح قیمتی است که در آن تقاضا (قدرت خرید) به اندازه کافی قوی هست تا از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند.
منطق بازار حکم میکند که در سطوح قیمتی خاصی، نسبت به کاهش قیمت، واکنش داده شود. هرچه قیمت به سطح حمایتی نزدیکتر میشود، ارزش دارایی نیز کاهش پیدا میکند. ارزان شدن دارایی باعث میشود تا شرایط آن برای خرید بهتر شود و خریداران تمایل بیشتری برای خرید آن پیدا کنند. در اینجا معامله برای خریداران پرسودتر خواهد بود. در مقابل فروشندگان نیز با فروش در قیمتهای پایینتر ضرر بیشتری متحمل میشوند بنابراین تمایل به فروش را از دست میدهند.
در این شرایط، تقاضا (قدرت خریداران) بر عرضه (قدرت فروشندگان) غلبه خواهد کرد و از کاهش قیمت به زیر خط حمایتی جلوگیری میشود. همین حالا اگر قیمت لحظه ای ارز دیجیتال را بررسی کنید متوجه به وجود آمدن یک سری از سطوح مقاومتی در بازار ارزهای دیجیتال میشوید.
سطح مقاومت چیست؟ آشنایی با مفهوم سطوح مقاومتی در تحلیل تکنیکال
مقاومت (Resistance) منطقهای روی نمودار است که قیمت در صورت افزایش به آن نزدیک میشود اما برای عبور از آن به سطح قیمتهای بالاتر با مشکل رو به رو خواهد شد. در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که چگونه قیمت در حال افزایش به خطوط مقاومتی برخورد میکند و به صورت شارپ به سطوح پایینتر بازگشت داده میشود.
سطح مقاومتی در تحلیل تکنیکال، سطح قیمتی است که در آن عرضه (قدرت فروش) به اندازهای قدرتمند است که بتواند از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. منطق پشت این اتفاق نیز برعکس سناریوی خطوط حمایتی است. با افزایش قیمت و نزدیک شدن آن به خط مقاومت روی نمودار، ارزش دارایی نیز افزایش پیدا میکند و اصطلاحاً گرانتر میشود. در این شرایط فروشندگان تمایل بیشتری برای فروش و خریداران تمایل کمتری برای خرید دارند. از آنجایی که عرضه بر تقاضا پیشی میگیرد، قیمت دارایی نیز کاهش پیدا میکند.
برای مثال زمانی که قیمت بیت کوین کش به سطح مقاومت آن میرسد، فروش بیت کوین کش برای فروشندگان سود بیشتری خواهد داشت. افزایش عرضه بیت کوین کش قیمت آن را کاهش داده و در زیر محدوده مقاومت نگه میدارد.
شناسایی خط حمایت و انواع خطوط حمایتی
به طور کلی دو نوع خط حمایتی وجود دارد: خط حمایتی افقی و خط حمایتی مورب. شما میتوانید با شناسایی خط حمایتی و آشنایی با انواع آن به راحتی روی نمودارهای خود اقدام به رسم خط حمایت کنید. ما در مثالهای خود از خطوط افقی استفاده کردهایم تا تشخیص نقاط حمایت راحتتر باشد.
مثال خط حمایت افقی و نحوه رسم آن
در این مثال، شما میتوانید یک خط حمایت افقی که در محدوده قیمت ۱۸۲ دلار شکل گرفته است را مشاهده کنید. توجه کنید که چگونه روند کاهش قیمت با نزدیک شدن به ناحیه مقاومتی روی نمودار در محدوده ۱۸۲ دلار، متوقف میشود و سپس مسیر رو به بالا را در پیش میگیرد. اگر دقت بیشتری داشته باشید میتوانید چهار نقطه که پایینترین قیمت را روی نمودار دارند تشخیص دهید که اتصال آنها به هم یک خط حمایت را شکل میدهد. شما با تشخیص خط حمایت در این نمودار میتوانید برای نقطه ورود به بازار، نواحی نزدیک به خط حمایت را انتخاب کنید.
خط حمایت مورب و نحوه رسم آن
خط حمایت مورب همانند خط حمایت افقی از اتصال پایینترین نقاط قیمتی شکل میگیرد. تفاوت این نوع از خطوط حمایتی با خطوط افقی در این است که پایینترین سطح قیمت مرتباً در حال افزایش یا کاهش است. از این رو به آنها خط حمایت روندی نیز می گویند. در مثال بالا با یک خط روند صعودی رو به رو هستیم و میتوانید سطح حمایت را که یک خط مورب همراستا با روند است مشاهده کنید.
شناسایی خط مقاومت و انواع خطوط مقاومتی
خطوط حمایتی و مقاومتی شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در اینجا نیز خط مقاومت همانند حمایت دارای دو نوع افقی و مورب است. در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
خط مقاومت افقی و نحوه رسم آن
در این نمودرا میتوانید یک مثال از خط مقاومت افقی که در محدوده ۱۱۵ دلار تشکیل شده است را مشاهده کنید. با تشخیص خط مقاومت متوجه میشوید که قیمت نزدیک به ۱۱۵ دلار بهترین نقطه برای فروش داراییهای شما است.
خط مقاومت مورب و نحوه رسم آن
خط مقاومت مورب در بازارهایی که خط روند آنها صعودی یا نزولی است بیشتر دیده میشوند. اتصال نقاط بیشترین قیمت میتواند یک خط مقاومت مورب را شکل دهد. در مثال بالا یک خط روند مقاومتی مورب را مشاهده میکنید که قیمتها با نزدیک شدن به آن بازگشت پیدا میکنند و به دلیل نزولی بودن این خط روند، مرتباً در حال کاهش هستند.
آشنایی با استراتژیهای خطوط حمایتی و مقاومتی و نحوه استفاده از این خطوط در تحلیل تکنیکال
از خطوط حمایتی و مقاومتی در استراتژیهای مختلفی استفاده میشود و اندیکاتورهای متنوعی برای رسم خطوط حمایت و مقاومت و جود دارد. آشنایی با این استراتژیها در واقع جزو اولین قدمها برای ورود به بازار سرمایه مانند بورس و ارزهای دیجیتال است. اگر به تازگی وارد دنیای معامله گران ارز دیجیتال شدهاید پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله چگونه کیف پول برای بیت کوین بسازیم را مطالعه کنید. در ادامه ما به ۴ مورد از مهمترین استراتژیهای این خطوط در معاملات اشاره میکنیم.
۱. رنج تریدینگ؛ تشخیص محدوده معاملات با استفاده از خطوط حمایتی و مقاومتی
رنج تریدینگ یا محدوده معاملات، همان فاصله بین خطوط حمایتی و مقاومتی است که تریدر ها در آن محدوده اقدام به خرید و فروش میکنند. در رنج تریدینگ یک کف و یک سقف ثابت وجود دارد که قیمت در بین آنها در حال نوسان است. معمولاً ایجاد چنین محدودههای معاملاتی بیشتر در بازارهای جانبی رخ میدهد و نشانه روشنی از خنثی بودن روند بازار هستند.
نکته مهم: خطوط مقاومتی و حمایتی همواره یک خط یا یک نقطه مشخص نیستند بلکه ممکن است حمایت یا مقاومت در یک محدودهای از قیمتها صورت بگیرند. از طرفی ممکن است حمایت یا مقاومت شکسته شود اما معمولاً قیمت به درون محدوده باز میگردد. استفاده از استراتژی رنج تریدینگ و شناسایی منطقه حمایت و مقاومت میتواند به شما در نوسانگیری کمک کند.
۲. استراتژی بریک اوت یا شکست (پولبک)
غالباً اینگونه است که بازارهای خنثی و بدون روند مشخص بعد از مدتی دچار BreakOut یا شکست میشوند و روند جدیدی را آغاز میکنند. معامله گران به دنبال حرکت قیمت به زیر سطح حمایت یا بالاتر از مقاومت هستند تا جهت بازار را تشخیص دهند. اگر حرکت یا شکست سطوح مقاومتی و حمایتی به اندازه کافی قدرتمند باشد میتواند یک روند جدید را شروع کند.
معامله گران حرفهای هر شکستی را به عنوان یک نشانه از تغییر روند نمیدانند، زیرا همیشه احتمال پول بک به سطح مقاومت یا حمایت وجود دارد. برای مثال، نمودار بالا یک سطح حمایت قدرتمند را تا قبل از شکسته شدن آن نشان میدهد. شروع روند نزولی نشانهای برای فروشندگان است که قبل از ضرر بیشتر از بازار خارج شوند. در مقابل خریداران نیز منتظر میمانند تا روند نزولی به محدوده حمایتی قدرتمندی نزدیک شود و با تغییر وضعیت روند نقطه ورود را انتخاب کنند.
۳. استراتژی آموزش نمودار فیبوناچی خطوط روند؛ ترند لاین حمایتی و مقاومتی
در استراتژی خط روند، ترندلاین همان خطوط حمایتی و مقاومتی به حساب میآید. اتصال کمترین یا بیشترین قیمتها میتواند یک خط روند را روی نمودار تشکیل دهد. اتصال حداقل ۲ نقطه اوج در روند صعودی یا حداقل دو نقطه کمترین قیمت در روند نزولی نیز به شما کمک میکند تا یک ترندلاین حمایتی یا مقاومتی رسم کنید.
با شکی گیری یک ترندلاین قدرتمند، معامله گران میتوانند از طریق خرید در سطوح نزدیک به حمایت و فروش در خطوط نزدیک به مقاومت سود زیادی کسب کنند و به تدریج میزان داراییهای خود را نیز افزایش دهند. معمولاً در خرید و فروش بیت کوین از استراتژی خطوط روند استفادههای زیادی میشود.
۴. استفاده از میانگین متحرک به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی
میانگین متحرک (Moving Average) میتواند به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار بگیرد. میانگین متحرک ۲۰ و ۵۰ روزه محبوبترین انواع میانگین متحرک هستند. شما میتوانید با تغییر دادن دورهها به ۲۱ و ۵۵ آنها را بر اساس اعداد فیبوناچی نیز تنظیم کنید. معمولاً از میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه کمتر استفاده میشود با این حال استفاده از این اندیکاتور و تنظیم آن به نیاز شما بستگی دارد.
در مثال زیر میتوانید نمونهای از استفاده میانگین متحرک به عنوان خط حمایت و مقاومت مشاهده کنید. در ابتدا میانگین متحرک ۵۵ روزه به عنوان یک خط مقاومت در بالای بازار قرار دارد. سپس بازار معکوس شده و میانگین متحرک ۵۵ روزه به خط حمایت تبدیل میشود معامله گران میتوانند از این خط روند برای تصمیم گیری آگاهانه در بازارهایی که احتمال روند رو به رشد دارند و یا بازارهایی که در خطر نزولی شدن هستند، استفاده کنند. پیشنهاد می کنیم با مطالعه سایر مقالات تخصصی نوشته شده مثل میانگین متحرک چیست دانش خود در بازار ارزهای دیجیتال را افزایش دهید تا حضور موفقتری در بازار داشته باشید.
صرافی نوبیتکس، محلی برای کسب درآمد از دانش تریدینگ
در این مقاله با خطوط حمایتی و مقاومتی آشنا شدیم. همچنین انواع و نحوه رسم خطوط حمایت و مقاومت را بررسی کردیم. در نهایت نیز به معرفی ۴ استراتژی مهمترید ارزهای دیجیتال که با استفاده از خطوط حمایتی و مقاومتی انجام میگیرد، پرداختیم. شما میتوانید دانش خود در زمینه ترید ارزهای دیجیتال را در بهترین صرافی آنلاین راز دیجیتال در ایران به چالش بکشید و از آن کسب در آمد کنید. همین حالا وارد صفحه اصلی سایت نوبیتکس شوید و کار خود را به عنوان یک تریدر موفق در بازار ارزهای دیجیتال آغاز کنید.