انواع الگوهای نموداری

35 الگوی کندل استیک در تحلیل تکنیکال (Candle Stick)
کندل استیک در تحلیل تکنیکال یکی از اصول مهم و کاربردی برای شناسایی پیش بینی روند سهام در بورس می باشد. کندل استیک (Candle Stick) مزیتهای فراوانی دارد به همین دلیل مورد استقبال بسیاری از تکنیکالیست ها قرار گرفته است. با استفاده از الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال به راحتی می توان روند صعودی یا نزولی سهام در بورس و بازارهای مالی را تشخیص داد. تمامی معامله گران در بازارهای مالی و بورس حتما می بایست برای سرمایه گذاری در بورس از الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
الگوهای کندل استیک مهم و پرکاربرد در ویدئو آموزشی زیر توضیح داده شده است.
خیلی از معامله گران از الگوهای کندل استیک استفاده زیادی نمی کنند و اعتقادی هم به استفاده از این الگوها ندارند. ولی این یک اشتباه بسیار بزرگ است و پیشنهاد می کنم حتما از الگوهای کندل استیک برای تحلیل بازار بورس استفاده ببرید تا بدون شک نتایج شگفت انگیز آن را ببینید.
در این مقاله انواع الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال همراه با الگوی تصویری کندلها گفته شده است. به تمام تحلیل گران تکنیکالیست در بورس پیشنهاد می کنم حتما این مقاله کاربردی در مورد تحلیل تکنیکال و کندل استیک های ژاپنی را حتما مطالعه کنند.
همچنین اگر به تحلیل تکنیکال علاقه دارید می توانید از دو محصول حرفه ای که به صورت اختصاصی در وب سایت ثروت آفرین کد نویسی شده است دیدن کنید. محصول اندیکاتور خرید و فروش (هشدار ورود به سهم) که سهم های با بازدهی 10 تا 30 درصد ماهیانه را به معامله گران سیگنال می دهد. محصول دیگری با عنوان اندیکاتور پول هوشمند (شناسایی پول هدفمند) نیز برای شناسایی ورود پول بزرگان بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
کندل استیک به معنای شمعدان می باشد و در بازارهای مالی و بورس به تحلیل نمودار قیمت گفته می شود.این نمودار قیمتهای بالا سهم، پایین سهم همچنین بازشدن و بسته شدن سهم در یک دوره زمانی را به تحلیل گران بورس نشان می دهد.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
الگوهای هارمونیک در اصل یکی از بهترین ابزارهای لازم برای تحلیل تکنیکال به شمار می روند. از این الگوها برای بازارهای مالی بسیار استفاده شده و به معامله گران کمک میکند تا از ضرر دهی بیش از اندازه جلوگیری کنند. از سوی دیگر نیز می توانند با بررسی این الگوها، موقعیت های مناسب را برای انجام معامله شناسایی کنند.
الگوهای هارمونیک چیست؟
یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای دسترسی به شاخص قیمت در تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک می باشند. با استفاده از این الگوها به راحتی می توان موفقیت را در بازارهای بورس و سرمایه تجربه کرد. می دانیم که در تحلیل تکنیکال از الگو ها و نمودار های بسیاری زیادی استفاده شده است.
می توان از هر کدام از الگوها و نمودارها برای رسیدن به موفقیت و سود بیشتر بهره مند شد. اما از این میان الگوی های هارمونیک پرطرفدارترین روش های تحلیل نمودار به شمار می رود. البته بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید که استفاده به تنهایی از الگوها نمی تواند در کسب موفقیت نتیجه بخش باشد.
بلکه لازم است در برخی مواقع این الگو ها را به صورت ترکیبی برای تحلیل مورد استفاده قرار داد. اجازه دهید بیشتر با الگوهای هارمونیک آشنا شویم، تا بهتر از آن در تحلیل بازارهای مالی و سرمایه استفاده نماییم.
منظور از الگوی قیمتی هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای قیمت هارمونیک آنهایی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعریف نقاط چرخش دقیق، بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند. این الگوها برخلاف روش های دیگر، به نوعی سعی دارند حرکت های قیمتی و تغییرات آن را در آینده پیش بینی نمایند.
در میان انواع الگوهای هارمونیک، نمونه های مختلفی وجود دارند که هر یک از آنها ممکن است یک حالت نزولی یا صعودی را بر روی نمودار نشان دهند. از جمله مهمترین این الگوها، باید به الگوهای خرچنگ، گوشه، پروانه، خفاش، گارتلی، سایفر، سه حرکته و … اشاره نماییم.
اجازه دهید نحوه استفاده از چند نمونه الگوی قیمت هارمونیک برای تجارت ارز در بازار های مالی را مورد بررسی و شناخت قرار دهیم.
اعداد هندسه و فیبوناچی
هر زمان صحبت از الگوهای قیمتی هارمونیک به میان می آید، اعداد فیبوناچی نیز در کنار آن دیده می شود. زیرا برای به دست آوردن این الگو نیاز به نسبت های فیبوناچی خواهیم داشت. ریشه اصلی این اعداد از مشتقات (۰٫۶۱۸ یا ۱٫۶۱۸) برگرفته شده اند، در حالی که نسبت های تکمیل کننده آنها عبارتند از: ۰٫۳۸۲ ، ۰٫۵۰ ، انواع الگوهای نموداری ۱٫۴۱ ، ۲٫۰ ، ۲٫۲۴ ، ۲٫۶۱۸ ، ۳٫۱۴ و ۳٫۶۱۸٫
نسبت های تکمیل کننده الگوهای هارمونیک، تقریباً در همه ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می شود. حتی این نسبت ها را می توانید در سازه های ساخته شده توسط بشر نیز مشاهده کنید. از آنجا که این الگو ها در کل طبیعت و در جامعه تکرار می شوند، این نسبت ها نیز در بازارهای مالی مشاهده می شوند. البته تحت تأثیر محیط ها و جوامعی هستند که در آن تجارت صورت می پذیرد.
با یافتن الگوهایی با طول و اندازه های مختلف، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را بر روی الگوهای هارمونیک اعمال کند. پس از آن نیز به راحتی حرکات آینده را پیش بینی نماید.این روش معاملات تا حد زیادی به اسکات کارنی نسبت داده می شود، اگرچه دیگران نیز الگوها و سطوحی را ارائه نمودند که عملکرد این روش را افزایش داد.
البته باید بیان نماییم که برای اولین بار “گارتلی” در سال ۱۹۳۲، در کتاب معروف خود به نام Profits in the Stock Market، نام الگوهای هارمونیک را به کار برد. پس از آن نیز نویسنده های بسیاری بر روی این الگو کار کردند. به گونه ای که امروزه از این الگوها برای تحلیل قیمت نموداری استفاده می شود.
پیشنهاد میشود بخوانید:
- خطوط و اعداد فیبوناچی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
مدل های مختلف الگوهای قیمتی
آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک
نمونه های مختلف بسیاری از این الگوها وجود دارد. اما از این میان چهار الگو را می توانیم به عنوان محبوب ترین الگوهای قیمتی هارمونیک به شمار آوریم. این چهار الگو عبارتند از:
الگوی گارتلی
این الگو در اصل توسط H.M. گارتلی در کتاب خود با نام سود در بورس سهام، منتشر شده بود. پس از ان هم در سطح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتاب خود با نام تاجر هارمونیک، نیز مطرح گردید. مواردی که در این مطلب برای شما بیان می کنیم، از این کتاب ها جمع اوری شده اند.
البته در طول سالها، بازرگانان دیگری نیز با نسبت های مختلفی در الگوهای هارمونیک مواجه شدند، اما این چهار الگو محبوب ترین و بهترین الگو های قیمت هارمونیک شناخته می شوند.
اگر به نمودار بالا توجه کنید، می توانید شاهد یک نمونه از الگوهای صعودی باشید. الگوی های هارمونیک صعودی اغلب در اوایل روند مشاهده می شوند. که این در اصل نشانه ای است که بیان می کند امواج اصلاحی در حال پایان می باشند. پس با یک حرکت رو به بالا در زیر نقطه D مواجه خواهیم شد.
شما ممکن است در بسیاری از الگو ها با دامنه و خط روند وسیعی مواجه شوید. از این رو معامله گران با تجربه لازم است در این زمینه اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشند. برای خواندن چنین نمودار برای شما یک مثال بیان می کنیم. به این نمونه مثال الگوهای هارمونیک صعودی توجه کنید.
تصور کنید قیمت به A صعود می کند، سپس اصلاح می شود و B با مقدار ۰٫۶۱۸، در اصل اصلاح موج A می باشد. از سوی دیگر قیمت از طریق BC افزایش می یابد و از ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ اصلاح می شود که نقطه AB را تشکیل می دهد. حرکت بعدی از طریق CD کاهش می یابد، و گسترش آن ۱٫۱۳ به ۱٫۶۱۸ می رسد.
حال به نقطه D میرسیم که یک اصلاح ۰٫۷۸۶ از XA است. بسیاری از معامله گران به دنبال CD برای گسترش ۱٫۲۷ تا ۱٫۶۱۸ هستند. تا بتوانند بر اساس این الگو، قیمت مناسب را تعیین کنند. ما در الگوهای هارمونیک باید منطقه D را به عنوان منطقه بالقوه معکوس بشناسیم.
این منطقه در اصل همان جایی است که می توانیم در آن موقعیت های طولانی را مشاهده کنیم. البته ممکن است با کمی انتظار در این منطقه با افزایش قیمت مواجه شویم. حتی می توانیم بیان کنیم که در این منطقه حد ضرر با فاصله کمی نیز وجود دارد.
این منطقه الگوی صعودی را برای ما نشان می دهد. اما برای این که الگوی نزولی را در نمودار مشاهده نمایید، باید به کوتاه ترین تجارت در نزدیکی منطقه D توجه کنید. که در این نقطه شما با ضرر بسیاری روبرو خواهید شد.
الگوی پروانه
الگوی پروانه از این نظر متفاوت است که پروانه دارای نقطه D است که از نقطه X فراتر رفته است. در این قسمت برای این که بیشتر با نمونه الگوهای هارمونیک پروانه ای اشنا شویم، به یک مثال نزولی خواهیم پرداخت. به گونه ای که قیمت شاخصی در حال سقوط می باشد.
تصور کنید موج صعودی AB یک تغییر ۰٫۷۸۶ از XA است. BC یک اصلاح ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است. CD یک پسوند AB از ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ است. و D در امتداد ۱٫۲۷ موج XA است. در این مثال باید منطقه D را برای یک تجارت کوتاه در نظر بگیریم. البته باید شاهد تغییر روند قیمت رو به پایین باشیم. که می تواند نوعی ضرر برای معامله به شمار رود.
با وجود تمامی این الگوهای هارمونیک، اما باز هم معامله گرانی وجود دارند که به دنبال یافتن هر نسبتی بین اعدادی که بیان نمودیم هستند. در حالی که دیگران تنها به دنبال یکی از این اعداد می روند. تا الگوی قیمتی مناسب را به دست آورند.
الگو های قیمتی
الگو های قیمتی
سرفصلهای این مقاله
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت انواع الگوهای نموداری صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه انواع الگوهای نموداری به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.الگو های قیمتی
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا انواع الگوهای نموداری حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
گزینه ۲ rsi در رون خنثی استفاده میشود
با سلام و احترام
گزینه دوم مربوطه الگوی سقف و کف دوقلو میباشد! اشارهای به اندیکاتورها نشده است.
انواع الگوهای نموداری بسیار عالی. ممنون از شما
منظور از دیدبان چیه؟ گزینه دیدبان چیکار می کنه؟
باسلام دوست عزیز
دیده بان بازار بورس در واقع فضایی است که سازمان بورس در سایت خود و همین طور کارگزاری ها در نظر گرفته اند تا ما سهام هایی که دوست داریم همیشه دم دستمون باشند و رصدشان کنیم و افزایش و کاهش های قیمتی، افزایش حجم، ارزش لحظه ای معاملات، مقدار سود تقسیمی و … آن ها را زیر نظر داشته باشیم تا در زمانی مناسب به آن ها ورود کنیم.
سلام صبح بخیر
سلام
جواب این چیه؟
استفاده از کدام ابزار در شرایط ذکر شده سیگنال اشتباه به معامله گر می دهد؟
۱ ) کم شدن حجم معاملات در روند نزولی.
۲ ) استفاده از اندیکاتور RSI در روند صعودی.
۳ ) ضعف قدرت خریدار در آخر روند صعودی.
۴ ) تشکیل الگوی پرچم در پایان موج ۳ الیوت
الگوهای برگشتی در بازار بورس
الگوهای برگشتی: در این الگوها همانطور که از نامش نیز پیداست، روند شکل گرفته شده تغییر جهت داده و باز خواهد گشت.
نکات مهم در الگوهای برگشتی
نیاز به روند اولیه: وجود یک روند اولیه مهمترین شرط ایجاد الگوی برگشتی است. اگر الگو به وسیله یک روند اولیه مشایعت نشده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد. و این روند اولیه است که کمک می کند تا مقدار حدودی بازگشت را اندازه گیری نماییم.
شاید این پست ها هم مفید باشد!
نحوه خرید سهام به زبان ساده – سبد سهام خود را بهینه و به روز کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – نوع سفارش سهام خود را انتخاب کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – تصمیم بگیرید که چند سهام بخرید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – در مورد سهام مورد نظر برای خرید تحقیق کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – یک کارگزار مناسب پیدا کنید
تکمیل الگو و شکست خط الگو: باید توجه داشت که الگو به صورت کامل شکل گرفته باشد و بعد از شکست قیمت و تایید آن اقدام به معامله نمود.
الگوهای بزرگتر پتانسیل بیشتری دارند: هر چه اندازه الگو (بزرگی نوسان و مقدار زمان شکل گیری) بزرگتر باشد، اطمینان بیشتری برای بازگشت و کامل شدن الگو وجود دارد.
مهمترین الگوهای بازگشتی
الگوی برگشتی دو قلو
الگوی برگشتی دو قلو سقف (Double Tops)
الگوی برگشتی دو قلو سقف (Double Tops)
این الگوی برگشتی به خاطر شباهتی ظاهری که به M انگلیسی دارد به الگوی M-Top نیز معروف است و بدین صورت است که اگر نوسان قیمت در یک روند صعودی نقطه اوج یا قله اولی را ایجاد نماید (A) و سپس کاهش نموده (B) و مجددا روند صعودی را پیش بگیرید و تقریبا به نقطه اوج اول برسد (C) (ایجاد قله دوم) و نتواند از سطح قبلی فراتر رود و دوباره تا نقطه قبلی نزول انواع الگوهای نموداری کند (D) و سطح نزول قبلی را قطع کند (Breakout) می توان انتظار کاهش بیشتر قیمت تا نقطه هدف (نقطه ای که انتظار داریم قیمت تا آن ادامه یابد) را نیز داشت.
این الگو به خاطر شباهتی ظاهری که به M انگلیسی دارد به الگوی M-Top نیز معروف است
نقطه هدف: به اندازه فاصله بین سطح بالایی ایجاد شده در نقطه (A) و (C) و نیز سطح پایینی در نقطه (B) شکل گرفته در این الگو یعنی به اندازه خط (H) یا در صورتی دیگر می توان نقطه هدف را به اندازه نقطه شروع روند قبلی (ابتدای شکل گیری الگو) در نظر گرفت.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می نمایید در الگوی شکل گرفته زیر، قیمت پس از سقوط از نقطه (C)، سطح ایجاد شده در نقطه (B) را قطع نموده و مجددا بازگشته و دوباره سطح قبلی را شکسته و تا ابتدای روند شکل گیری یا به عبارتی دیگر قاعده شکل M نزول نموده است.
حتما نباید دو قله هم ارتفاع باشد تا الگو شکل بگیرد
شرط شکست این سطح ایجاد یک بار (Bar) یا در صورت استفاده از نمودار شمعی، یک کندل (Candle) جدید زیر سطح ایجاد شده در نقطه (B) می باشد. در برخی از این الگوها همانند مثال زیر ارتفاع خط (H) کوتاه تر از سطح ایجاد شده در نقطه (B) و ابتدای روند قبلی یا به عبارتی دیگر قاعده شکل M می باشد. در این حالت قاعده شکل M معتبر تر می باشد.
در نظر داشته باشید همیشه قله دوم (C) نباید کاملا تا ارتفاع قله اول بالا بیاید تا این الگو شکل بگیرید. به شکل زیر توجه کنید. قله دوم حداقل به اندازه سه چهارم ارتفاع قله اول صعود نموده است. در این تصویر بعد از شکل گیری الگو و شکست سطح ایجاد شده در نقطه (B) معادل ارتفاع خط (H) که به اندازه قاعده شکل (M) یا شروع شکل گیری نیز است، قیمت نزول داشته است.
الگوی برگشتی دو دره (Double Bottoms)
الگوی برگشتی دو دره (Double Bottoms)
این الگوی برگشتی به خاطر شباهت ظاهری که به W انگلیسی دارد به الگوی W- Bottom نیز معروف است. این الگو دقیقا برعکس الگوی M-Top است. به تصویر زیر توجه نمایید. بعد از شکل گیری دو دره و شکست سطح ایجاد شده در نقطه (B) یا نقطه جدید (D) به اندازه معادل خط (H) قیمت به سمت بالا بازگشته و در نهایت از این مقدار نیز فراتر رفته است.
این الگو به خاطر شباهت ظاهری که به W انگلیسی دارد به الگوی W- Bottom نیز معروف است
الگو سرو شانه (Head & Shoulders)
این الگوهای برگشتی نیز به دو حالت زیر شکل می گیرد:
- الگو سر و شونه در یک روند صعودی (برگشت بعد از روند صعودی)
- الگو سر و شونه در یک روند نزولی (برگشت بعد از روند نزولی)
الگوی برگشتی سر و شونه در یک روند صعودی (برگشت بعد از روند صعودی)
الگوی برگشتی سر و شونه در یک روند صعودی (برگشت بعد از روند صعودی)
در این الگو نوسان گذشته قیمت به گونه ای است که پس از یک روند افزایشی و رسیدن به نقطه اوج نخست (A) یا اصطلاحا شانه چپ (Left Shoulder)، سپس قیمت با روند برگشتی مواجه شده و تا نقطه بازگشت نخست حرکت می نماید (B). پس از آن قیمت برای بار دوم روند صعودی به خود گرفته و تا نقطه اوج دوم (C) یا اصطلاحا سر (Head) رشد می نماید. این نقطه از نقطه اوج اول (A) بالاتر می باشد. پس از آن دوباره قیمت با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر دوم (D) حرکت می نماید. مجددا قیمت برای سومین بار تا نقطه اوج جدیدی (E) موسوم به شانه راست (Right Shoulder) که تا اندازه زیادی به شانه چپ شبیه است رشد نموده و دوباره روند برگشتی آن آغاز می شود. از بهم وصل کردن نقاط قعر اول (B) و دوم (D) خطی موسوم به خط گردن (Neck line) به دست می آید. بعد از قطع شدن یا شکسته شدن (Breakout) خط گردن (Neck Line) می توان انتظار ادامه روند فعلی یا بازگشت تا شروع روند قبلی را داشت. نوع دیگر اندازه گیری مقدار برگشت یا نقطه هدف معادل ارتفاع خط (H) می باشد. به تصویر زیر دقت نمایید.
حتما به گردن و ارتفاع شونه ها دقت کنید
الگوی برگشتی سر و شونه در یک روند نزولی (برگشت بعد از روند نزولی)
الگوی برگشتی سر و شونه در یک روند نزولی (برگشت بعد از روند نزولی)
این الگو دقیقا برعکس الگوی قبلی است. لازم به ذکر است که در برخی از مواقع این الگوهای برگشتی به صورت مایل شکل می گیریند و نباید انتظار داشت به طور مثال خط گردن (Neck Line) دقیقا به صورت افقی در الگو شکل بگیرد یا شانه راست دقیقا به اندازه شانه چپ صعود نماید. به تصویر زیر توجه نمایید.
آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار
هرگاه سرمایهگذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک میگیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت میگیرد که عموما یک تا سه هفته طول میکشد، نوساناتی تشکیل میشود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد میشود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی(bull) و نزولی (bear) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت میکند انواع الگوهای نموداری انواع الگوهای نموداری و ادامهی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل میدهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده میشود و شکل پرچم سه گوش ظاهر میشود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند. هنگامیکه الگو شکل میگیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه مییابد.
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایهگذاران، روند صعودی به تدریج کم میشود و سپس به حالت اول باز میگردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار میگیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده میشود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی میشود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته میشود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی انواع الگوهای نموداری تداوم در نظر گرفته میشود یعنی زمانی که هندل تشکیل میشود، روند صعودی ادامه پیدا میکند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید میآورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل میگیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایهگذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان میرسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.
وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید میآید.
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب میشود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، انواع الگوهای نموداری در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.
الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کفها و سقفهای قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل میدهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقفهای قیمتی پایینتر و پایینتر را بهم وصل میکند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کفهای قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط میکند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید میآید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست میآید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت انواع الگوهای نموداری بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد میشود. معمولاً قیمت پس از شکلگیری الگوی مثلث متقارن یا صعود میکند یا ریزش پیدا میکند تا لااقل به قیمت هدفاش برسد.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایعترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آنها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایینتر از راس راست آن است.
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل میدهد.
قلهها و درههای سهگانه
قلهها و درههای سهگانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قلهها و درههای دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل میکنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با ترازهای حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر میرسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دوگانه
الگوی قیمتی کف دوگانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد میشود. انتظار میرود که در این حالت قیمتها صعود کنند و هر چه شکلگیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کفهای دوگانه قیمتی، حمایتهای قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفتهاند که سرمایهگذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفتهاند که قیمت سرمایه به پایینترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشنهای فروش شان را تغییر دادهاند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیکترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته میشود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و میتواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته میشود و سرمایهگذاران خرید را انجام میدهند. قیمت معمولاً پس از شکلگیری الگوی کف دوگانه صعود میکند و این صعود حداقل تا سطح هدفاش خواهد بود.
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد میشود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کفهای قیمتی و خطهای مقاومت، آخرین سقفهای قیمتی را بهم وصل میکنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل میگیرد که نوسانات قیمتها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای میدهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، میتوان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد میشود و علامتی از تغییر روند و افت قیمتها است. این الگو بازار از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل میشود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قلهها را بهم وصل میکند و خط حمایت (Support) نیز کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
یک مقاومت قدرتمند تلقی میشود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایینترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکلگیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد میشود. قیمت پس از شکلگیری این الگو افت میگند.
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان میدهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل میگیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد میشود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار میگیرد. کفهای قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل میشوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایهگذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد میکنند و دارایی خود را میفروشند.
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگوها بسیار مهم است. البته این الگوها همیشه درست نمیگویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینیها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگوها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگوها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.