تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال مطالعه عملکرد بازار های مالی است. یک تکنیکالیست به تغییرات قیمت نگاه می کند وبه صورت روزمره یا هفته به هفته یا هر دوره ثابت دیگری که در آن نمایش داده می شود توجه می کند.
یک نمودارشناس فقط نمودارهای قیمت را تجزیه و تحلیل می کند ، در حالی که تکنیکالیست شاخص های فنی مشتق شده از آن را نیز مطالعه می کند.
تکنیکالیست ها به جای بررسی عملکرد کلی بازار ، تغییرات قیمت را به همراه نمودارهای روند بازارهای مالی مورد بررسی قرار می دهند .
@hooshefaal
عواملی که بر قیمت های بازار تأثیر می گذارند
. تکنیکالیست ها معتقدند حتی اگر تمامی اطلاعات مربوط به یک بازار یا سهام خاصی در دسترس باشد ، شما باز هم نمی توانید واکنش بازار به آن عامل یا اتفاق را پیش بینی کنید.فاکتورهای اطلاعاتی متفاوتی در یک زمان وجود دارد که بر روی بازار های مالی مواثر هستند.
تکنیکالیست ها معتقد هستند که تمام عوامل مربوط به بازار بر روی قیمت های سهام منعکس می شوند.با مشاهده و بررسی بازارهای مالی ، آشکار می شود که الگوهایی، درروندها و حرکت های بازار وجود دارد.
تحلیل تکنیکال داده های بنیادی را از قبل پیش بینی می کند:
بنیادگرایان معتقدند بین عوامل بنیادی و تغییرات قیمت رابطه علت و معلولی وجود دارد.
این به این معنی است که اگر اخبار بنیادی مثبت باشد ، قیمت باید افزایش یابد و اگر خبر منفی باشد، قیمت باید سقوط کند. این موضوع نتیجه تجزیه و تحلیل طولانی مدت بر روی تغییرات قیمت در بازارهای مالی در سراسر جهان است.این موضوع نشان می دهد که چنین پیوستگی فقط در افق کوتاه مدت و فقط به میزان محدودی وجود دارد وبه صورت میان مدت و بلند مدت وجود ندارد.
اغلب اوقات ، در حالی که اقتصاد هنوز در رکود اقتصادی است ، قیمت ها در یک روند جدید شروع به افزایش می کنند. در نمودار زیر نشان داده شده که در نقطه B ، یعنی در حالی که هیچ دلیلی برای چنین روند صعودی وجود ندارد. برگشت ، قیمت ها شروع می شود.در حالی که اقتصاد هنوز در حال رشد است موقعیت A را نگهداری نمی کند. یک فاصله زمانی چند ماهه با دلایل اصلی فروش وجود دارد. روند بازار سهام نه تنها در بورس بلکه در مورد اقتصاد نیز صدق می کند. هدف اساسی از تحلیل تکنیکال شناسایی تغییرات روند است.
حالت حاکم بر بازار:
سالهاست که ما با مدیران و کمیته های حرفه ای پول سر و کار داریم و متوجه شدیم که آنها مثل گذشته هستند.بسیاری از سرمایه گذاران تازه وارد تحت تاثیر جامعه و سایر اشتباهات عاطفی غیر منطقی قرار می گیرند. آنهادر بیشتر موارد ، اطلاعات بهتری داشتند ، اما در واقعیت،تصمیم گیری به تنهایی برای سودآور کافی نیستند .بیشتر سرمایه گذاران می دانند،ترس از حرص و طمع تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟ در فرآیند تصمیم گیری نقش بسیار مهمی دارد.بر اساس پاسخ های احساسی، خرید کم و فروش زیاد مواثر بر افزایش یا کاهش قیمت ها هستند.
در ابتدا به نظر می رسد چانه زنی باعث ایجاد ترس از ضرر در قیمت های بسیار پایین تر می شود. افزایش قیمت ها که در ابتدا فرصت خوبی برای فروش به نظر می رسد در نهایت منجر به طمع می شود.سرمایه گذارانی که موفق هستند برخلاف خلق و خوی جامعه و برخلاف احساسات خود عمل می کنند.و این افراد بهترین موقعیت برای کسب درآمد در بازارهای مالی را دارند. ریسک مالی و ریسک عاطفی با هم رابطه معکوس دارند.
خوش بینی ، بدبینی ، حرص و آز و ترس:
چرا افراد در بازارهای مالی درآمد بیشتری کسب می کنند؟ زیرا ، همانطور که دیدیم ،انگیزه افراد در هنگام خرید توسط طمع (خوش بینی) و هنگام فروش از ترس (بدبینی) است. مردم
با تغییر احساسات از خوش بینی به بدبینی و بالعکس انگیزه خرید و فروش را دارند.آنها سناریوهای بنیادی را برپایه وضعیت عاطفی خود جای میدهند .(منطقی سازی احساسات)مانع درک آنها می شود
نمودار بالا نشان می دهد اگر سرمایه گذاران بر اساس اعتماد به نفس یا اطمینان (خوش بینی) خریداری می کنند.به همین ترتیب ، اگر سرمایه گذاران بر اساس نگرانی یا (بدبینی) عمل کنند سهم خود را می فروشند.
آنها سناریوهای بنیادی صعودی خود را پس از برگشت روند ، متناسب با روند نزولی تنظیم می کنند.سرمایه گذاران پس از چرخش نزولی ، سناریوهای نزولی را تنظیم کرده و بدنبال آن می گردند.هدف اصلی از تحلیل تکنیکال این است که به سرمایه گذاران کمک کند تا نقاط قوتی را که در خود دارند شناسایی کنند.
کاربراین محترم اگر سوالی درباره ی آنالیز تکنیکال دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.
راهنمای فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال
فارکس به عنوان بزرگترین بازار مالی در سطح دنیا شناخته میشود که بیشترین میزان نقدینگی نیز در آن گردش دارد. فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت حتمی به شمار میرود. تحلیل تکنیکال یکی از پایههای اساسی برای معاملهگری در بازارهای مالی است. اهمیت آن در خصوص فارکس دو چندان میشود. شاید برای شما سؤال به وجود بیاید که دلیل این مسئله چیست؟ برای پاسخ به این سؤال و بررسی عمیقتر لازمه فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال در ادامه با ما همراه باشید.
فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال؛ گام تخست
به جرئت میتوان ادعا کرد که در خصوص بازارهای مالی، مهمترین ابزاری که برای پیشبینی قیمتها در اختیار معاملهگران قرار دارد، نمودار است. سایر عوامل مؤثر بیشتر در زمینه اقتصاد کلان خلاصه میشوند که بررسی آنها نهتنها کار آسانی نیست؛ بلکه به دلیل تغییرات مداوم و پیوسته شرایط اقتصادی در کشورهای مختلف دنیا، تحلیلگری با استفاده از آنها نیاز به یک تیم کارشناسی دارد. بنابراین شما به عنوان یک معاملهگر در بازار فارکس باید چشم به نمودارها بدوزید. از طرفی همان طور که میدانید، تحلیل تکنیکال به علم نمودارخوانی نیز معروف است.
روشهای مختلف تحلیل تکنیکال بر پایه نمودار قیمت داراییها ابداع شدهاند و به دنبال آن هستند که با استفاده از سابقه تغییرات قیمت روی نمودار، راهی برای پیشبینی آینده پیدا کنند. به همین دلیل فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال به عنوان اولین و ضروریترین گام برای هر معاملهگری به شمار میرود.
تحلیل تکنیکال؛ راهی برای رهایی از ضرر در فارکس
معاملهگری در بازار فارکس از هر بازار مالی دیگری که در دنیا وجود دارد، سختتر است. این مسئله نیز بیشتر به ذات بازار فارکس مربوط میشود که از پیچیدگی بالایی برخوردار است. این پیچیدگیها نیز به دلیل مؤلفههای متعددی است که در این بازار اثرگذار است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید که آمارها نشان میدهد در حدود 90 درصد افرادی که فارکس را برای معاملهگری انتخاب میکنند، ضرر و زیان سنگینی متحمل میشوند. شاید با دیدن این آمار و ارقام عجیب به کلی قید فارکس را بزنید. اما دست نگه دارید.
در مقابل باید بدانید که بزرگترین سرمایهگذاران بینالمللی که سرمایههای هنگفتی را در برای خود دست و پا کردهاند، صرفا در فارکس فعالیت میکنند. با دقت در مفهوم این دو موضوع مهم، به یک نکته کلید میتوان پی برد؛ فارکس صرفا جای معاملهگران حرفهای است. حرفهای شدن در مقام عمل مصادیقی دارد که مهمترین آنها نیز تسلط کامل بر تحلیل تکنیکال است. فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال شما را به جمع حرفهایها وارد میکند.
تحلیل تکنیکال؛ شالوده اصلی مدیریت سرمایه در فارکس
یکی از موضوعات اساسی که در خصوص معاملهگری در بازارهای مالی به طور مدام توسط کارشناسان مختلف مورد تأکید قرار میگیرد، مسئله مدیریت سرمایه است. به زبان ساده مدیریت سرمایه یعنی اینکه چه زمانی و چگونه وارد یک معامله شوید یا از آن خارج شوید. البته به زبان آوردن این جمله کار آسانی است. اما در عمل پیاده کردن آن فوقالعاده دشوار است. فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال به معاملهگر توان مدیریت سرمایه کارآمد را میدهد. کار تحلیل تکنیکال این است که به شما بگوید چه زمانی برای ورود به یک معامله مناسب است و چه زمانی باید از آن خارج شوید. معاملهگر به کمک تحلیل تکنیکال حد سود و ضرر خود را در هر معامله تعیین میکند. همچنین ریسک در معامله نیز تا حدودی با استفاده از تحلیل تکنیکال قابل شناسایی است و به این ترتیب معاملهگر با توجه به ریسک معامله میتواند تصمیم بگیرد که چه میزان از سرمایه خود را وارد یک معامله کند. بنابراین برای مدیریت سرمایه در بازار فارکس حتما باید دانش کافی تحلیل تکنیکال داشته باشید.
تحلیل تکنیکال؛ ارائه مجموعهای ابزارهای مفید برای کمک به تصمیمگیری
اگر کمی در میان اخبار مرتبط با معاملهگری در بازارهای مختلف سیر کنید، احتمالا با آگهیهای مختلفی روبهرو میشوید که ادعا میکنند بهترین ابزار برای معاملهگری در بازار فارکس را در اختیار شما قرار میدهند. توصیه ما این است که خیلی به کسانی که در بازارهای مالی از واژههای با پسوند ترین استفاده میکنند، اعتنا نکنید. معاملهگر باید با توجه به استراتژی معاملاتی خود مجموعهای از ابزارها را در اختیار داشته باشد. هرکدام از این ابزارها اصطلاحا سیگنالی را در اختیار معاملهگر قرار میدهند. زمانی که این ابزارها سیگنالهای همسو صادر کنند، معاملهگر میتواند با خیالی آسوده دست به خرید یا فروش دارایی بزند.
فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال، این امکان را برای معاملهگران فراهم کرده است و ابزارهای متعددی را در اختیار آنها قرار داده است. به خاطر داشته باشید که استفاده از همه ابزارها به هیچ عنوان توصیه نمیشود. بهترین کار این است که با توجه به استراتژی معاملاتی خود بین 3 تا 4 ابزار را همواره مورد استفاده قرار دهید.
شناسایی رفتار معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال
روانشناسی بازار یکی از نکات بسیار مهمی است که هر معاملهگر در طول فعالیت خود در بازار باید گوشه چشمی به این موضوع داشته باشد. اخبار به عنوان مهمترین عامل در ایجاد موج در بازار شناخته میشوند. گاهی اوقات یک خبر میتواند سیلی از خریداران را به سمت دارایی خاصی بکشاند و در مقابل یک خبر میتواند دارندگان یک دارایی را برای مدتها در خسارت فرو ببرد. ضمن رصد پیوسته اخبار برای رسیدن به درک درست از روانشناسی بازار، فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال امکان شناسایی رفتارهای معاملهگران در بازار را فراهم میکند. به عنوان مثال به کمک تحلیل تکنیکال میتوانید پیشبینی کنید که چه زمانی میل به فروش یک دارایی در بین معاملهگران افزایش پیدا میکند و چه زمانی آنها برای خرید دارایی وارد میدان میشوند.
کلام پایانی؛ تحلیلگر معاملات خودت باش
متأسفانه خیلی از معاملهگران هستند که برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس صرفا به تحلیلهایی که توسط دیگران در سایتها و شبکههای اجتماعی مطرح میشود، اعتماد میکنند. شاید این روش معاملهگری برای کوتاهمدت شما را به سودهای محدودی برساند؛ اما تردید نکنید که بازار خیلی بیرحم است و خیلی زود چند برابر سودی که از بازار بدون آگاهی کسب کردهاید را از شما پس میگیرد. بنابراین حتما باید قبل از ورود به بازار حتما دانش تحلیل تکنیکال خود را به سطح مطلوبی برسانید.
برای فعالیت در فارکس با استفاده از تحلیل تکنیکال، میتوانید از دورههای آموزشی مقدماتی و پیشرفته کلینیک سرمایه استفاده کنید.
در قالب این دو دوره با رویکردی جامع و کامل به تمام مباحثی که برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال دارید، پرداخته شده است. بررسی مثالهای جامع و کامل در بازار فارکس برای آموزش عملی استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به طور مفصل در دستور کار آموزشهای کلینیک سرمایه قرار دارد. همچنین از پشتیبانی کامل مدرس دوره نیز برای همیشه بهرهمند خواهید بود. با کلینیک سرمایه، تحلیلگر معاملات خودتان باشید.
#توجه: این مطلب یک رپرتاژ تبلیغاتی بوده و محتوای آن توسط تبلیغ دهنده تهیه و نگارش شده است.
دیجیرو مسئولیتی در قبال محتوای تبلیغاتی ندارد.
خطوط پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
ما در این مقاله قصد داریم در مورد خطوط پیوت صحبت کنیم. امروزه تکنیکهای زیادی برای درک رفتار بازارهای مالی وجود دارد. یکی از پرکاربرترین این تکنیکها، تکنیکهای کندل استیک است. تکنیکهای کندل استیک به ارزیابی کارآمدتر فرصتها در مقایسه با روشی که از دادههای تاریخی نمودار میلهای استفاده میکند، کمک خواهد کرد. چون این رویکرد در مقایسه با نمودار میلهای، ظاهر گرافیکی شفافتری از دادهها ارائه میدهد. این به معاملهگران کمک میکند تا به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهند. ترسیم خطوط پیوت یکی از تکنیکهای کندل استیک است.
خطوط پیوت چیست؟
معاملهگران از خطوط پیوت برای تعیین سطوح کلیدی هنگام معامله در محیطهای متحرک سریع استفاده میکنند. آنها نقاط پیوت را با مشاهده قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن روز قبل به دست میآورند. نقطه پیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. نقطه پیوت میانگین قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن کندل روز معاملاتی قبلی است. تصور میشود در روز بعد، معاملات بالای نقطه پیوت نشاندهنده احساسات صعودی مداوم است، در حالی که معاملات زیر نقطه محوری نشاندهنده احساسات نزولی است.
خطوط پیوت که از روی نقاط پیوت ترسیم میشود به طور استراتژیک برای تعیین خطوط حمایت و مقاومت به کار میرود. بنابراین، به شناسایی مناطقی که امکان معکوس شدن حرکت قیمت وجود دارد کمک میکند. نقاط پیوت برای تعیین مکانهایی که ممکن است این معکوس شدنها اتفاق بیافتد استفاده میشود.
بدین ترتیب معاملهگر میتواند استراتژی سرمایهگذاری خود را طراحی کند. با استفاده از محاسبه نقطه پیوت، میتوانیم زمان ورود یا خروج از معامله را تعیین کنیم. به عنوان یک قاعده کلی؛ معاملات بالای نقطه P، نزولی و معاملات در پایین نقطه P صعودی است. صرف نظر از اینکه کدام سطح را انتخاب میکنید، هر دو شاخص حرکت عمده قیمت هستند. حال بیایید به نحوه محاسبه نقطه P بپردازیم.
نحوه محاسبه خطوط پیوت
محاسبه نقاط پیوت و ترسیم خطوط پیوت به عنوان خطوطی که از این نقاط میگذرد به چند روش مختلف انجام میشود. ما در ادامه یکی از این روشها را مطرح میکنیم. قبل از هر کاری پارامترهای قیمتی زیر را تعیین میکنیم.
- بالاترین قیمت کندل روز قبل: (H)
- پایینترین قیمت کندل روز قبل: (L)
- قیمت بسته شدن کندل روز قبل: (C)
- 2 سطح حمایت: (S1 و S2)
- 2 سطح مقاومت: (R1 و R2)
از آنجا که این روش محاسبه، از ۵ پارامتر قیمتی استفاده میکند، سیستم 5 نقطهای نامیده میشود. اکنون تنها کافی است P را به صورت زیر محاسبه کنیم.
R2 = P + (H – L) = P + (R1 – S1)
P = (H + L + C) / 3
S2 = P – (H – L) = P – (R1 – S1)
مثال زیر را در نظر بگیرید:
P = (H + L + C) / 3 = 28220.0067
اکنون مقادیر P، H، L و C را در معادلات زیر قرار داده تا مقادیر مقاومتها و حمایتها به دست آید.
بدین ترتیب معاملهگر میتواند از نقاط حمایتی و مقاومتی به دست آمده در تصمیمگیریهای خود استفاده کند.
خطوط پیوت در تایم فریمهای مختلف
روز قبل
زمانی که میخواهیم خطوط پیوت را برای بازه زمانی 1، 5، 10 و 15 دقیقه محاسبه کنیم، به اعداد روز قبل نگاه خواهیم کرد. بنابراین، نمودارهای درون روزی خود را بر مبنای H، L و C روز قبل قرار میدهیم. مقدار P، پس از محاسبه و تنظیم، برای آن روز ثابت میماند. پس اگر بخواهیم p را برای روز بعد هم داشته باشیم باید آن را مجدد محاسبه کنیم.
هفته قبل
زمانی که میخواهیم خطوط یا نقاط پیوت را برای بازه زمانی 30 و 60 دقیقه محاسبه کنیم، به اعداد هفته قبل نگاه خواهیم کرد. بنابراین، نمودارهای درون هفته خود را بر اساس H، L و C هفته قبل قرار خواهیم داد. مقدار P، پس از تنظیم، تا پایان هفته ثابت میماند.
ماه قبل
زمانی که قصد داریم نقاط پیوت را برای یک روز کامل محاسبه کنیم به دادههای ماه قبل نگاه میکنیم. بنابراین، اگر مقدار P را برای این ماه مثلا اکتبر 2016 بخواهیم، آنگاه محاسبات خود را بر اساس H، L & C سپتامبر 2016 قرار میدهیم. مانند موارد قبلی، مقدار P در تمام طول مدت یعنی یک ماه ثابت میماند. وقتی ماه کامل شد، مقدار جدید P در روز اول نوامبر محاسبه میشود. البته توجه داشته باشید که روز اول، اولین روز معاملاتی ماه است، نه لزوماً اول ماه.
نحوه استفاده معاملهگران از خطوط پیوت
خطوط پیوت مسیر کلی را برای حرکت قیمت تعیین میکند. جریان بالای P خوب است و قدرت را نشان میدهد. به یاد داشته باشید که P بر اساس آمار دوره قبل به دست میآید. حرکت بالاتر از نقطه پیوت نشاندهنده قدرت برای رسیدن به مقاومت اولیه، R1 است. یک ضربه بالاتر از مقاومت اولیه نشاندهنده قدرت بیشتر برای رسیدن به سطح مقاومت دوم، R2 است. برعکس موضوع به همان اندازه قابل اجرا است. حرکت به زیر نقطه پیوت نشاندهنده ضعف برای رسیدن به S1 است. شکست زیر S1 نشاندهنده ضعف بیشتر بازار و احتمال سقوط به نقاط پایینتر است.
الگوی دو قله در تحلیل تکنیکال چیست؟ الگوی Double Top در بورس و فارکس
الگوی دو قله در تحلیل تکنیکال بازار های مالی مثل بورس و فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار مهم است، در این مقاله شما را با الگوی Double Top بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی دو قله در تحلیل تکنیکال چیست؟
این الگو باعث برگشت قیمت از حالت صعودی به نزولی خواهد شد. ب
نابراین باید به دنبال شکل گیری این الگو بعد از یک حرکت صعودی باشیم.
شکل ساده این الگو را در تصویر بالا مشاهده می کنید.
قیمت در حال صعود است و یک سقف را شکل می دهد. سپس بعد از کمی اصلاح دوباره به سمت بالا حرکت می کند تا سقف قبلی خود را بشکند و حرکت صعودی ادامه یابد. اما در انجام این کار ناموفق است و نمی تواند سقف قبلی را بشکند.
در الگوی دو قله به خط قرمزی که زیر حفره ای که بین دو قله قرار دارد دقت کنید.
این خط را اصطلاحا “خط گردن” یا Neckline می گویند.
کاربرد این خط بسیار مهم است و در واقع سیگنال ورود به معامله می باشد.
شما با منتظر باشید و پس از شکست این خط به سمت پایین، وارد پوزیشن فروش شوید.
در غیر اینصورت به هیچ عنوان نباید پوزیشن فروش بگیرید.
چون گاهی اوقات قیمت به شکل یک باکس درآمده و سپس در جهت صعود به حرکت خود ادامه می دهد و باعث متضرر شدن شما خواهد شد.
بدست آوردن هدف قیمت برای تعیین حد سود توسط این الگو بسیار ساده است.
کافیست فاصله بین دو قله تا خط گردن را اندازه بگیرید و سپس از جایی که قیمت خط گردن را به سمت پایین شکسته است، هدف گذاری کنید.
حد ضرر این الگو نیز بالا سر دو قله قرار می گیرد.
به یاد داشته باشید که Double Top تشکیل یک روند صعودی واگرا است.
بنابراین شما می خواهید پس از یک روند صعودی قوی دنبال آن باشید. شما همچنین متوجه خواهید شد که نزول تقریبا ارتفاع یکسانی با جایی که Double Top تشکیل شده، دارد.
تحلیل تکنیکال در فارکس
تحلیل تکنیکال Forex، مطالعه نوسانات قیمت بدون در نظر گرفتن دلایل آن و به امید ادامه روند نوسان قیمت های اخیر برای ایجاد فرصت سودآوری است. در تحلیل تکنیکال شاخص های نمودار ابزار اصلی تصمیم گیری به شمار می آیند.
برخی از نکات درباره تحلیل تکنیکال:
آنچه امروز تحلیل تکنیکال نامیده می شود با مشاهدات Charles Dow (مؤسس Dow Jones) قبل از آغاز قرن بیستم شروع شد. Forex اولین طبقه دارایی بود که در آن تحلیل تکنیکال به طور گسترده ای مورد قبول قرار گرفت؛ یعنی در اواخر دهه 70 میلادی زمانی که کامپیوتر و به ویژه کامپیوترهای شخصی به راحتی در دسترس بودند. از لحاظ تاریخی، تحلیل تکنیکال ابتدا در بازار سهام (Equity Market) طراحی و مورد آزمایش قرار گرفت؛ اما این روش در مقایسه با تحلیل فاندامنتال – بعد از انتشار کتاب نوآورانه «تحلیل اوراق بهادار» توسط Graham و Dodd در سال 1934 که بر «سرمایه گذاری ارزشی» تأکید داشت – همواره روش ضعیفی به شمار می آمد. در حوالی سال 2000، اکثر معامله گران حرفه ای Forex از تحلیل تکنیکال استفاده می کردند این در حالی بود که تنها کمتر از نیمی از تحلیلگران سهام آن را مورد استفاده قرار داده و یا به استفاده از آن اقرار کردند.
تحلیلگران تکنیکال اصطلاح «پیش بینی» را دوست ندارند زیرا آنچه واقعاً اندازه گیری و برآورد می شود محدوده ی احتمالی نتایج ممکن و نه یک پیش بینی دقیق علمی است. تحلیل تکنیکال یک علم تجربی است که در آن مشاهده نتایج احتمالی بسیار فراتر از تئوری های نظری است. تئوری های رقابتی مختلفی برخی از تکنیک ها را پایه ریزی می کنند اما شما برای استفاده از تکنیک های تحلیل تکنیکال نیاز به اتخاذ ساختار نظری خاصی نخواهید داشت.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که قیمت ها تصادفی نیستند و اکثر اوقات با الگوهای تکراری حرکت می کنند؛ بنابراین، می توان آنها را شناسایی کرد و برای سودآوری در تجارت مورد استفاده قرار داد. دلیل ظهور مکرر این الگوها در هر طبقه ای از اوراق بهادار و یا دارایی رفتار انسانی در بین دنیای معامله گران بوده و به ویژگی های منحصر به فرد اوراق بهادار بستگی ندارد.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تمام چیزهای مهم در محیط اقتصادی و مالی از جمله داده ها و اخبار اوراق بهادار از قبل در قیمت منعکس شده اند؛ بنابراین، تحلیلگر تکنیکال می تواند آن محیط را به دلخواه ردیابی کرده یا نکند. این به معنای «تخفیف» (Discounting) است. نکته ی مهم این است که تحلیل تکنیکال در تضاد با تحلیل اقتصادی یا اساسی نیست. تحلیلگران تکنیکال پیشرفته سعی می کنند تا تحلیل تکنیکال و اساسی را به منظور اصلاح پیش بینی های خود با یک دیگر ترکیب یا ادغام کنند.
تمام تکنیک های تحلیل تکنیکال مبتنی بر حرکت های قیمت در گذشته صرف نظر از نزدیکی فاصله زمانی اند؛ بنابراین، جنبه پیش بینی مهارتی است که تحلیلگر با خود به این عرصه می آورد. در هر نموداری روش های معتبر زیادی برای قرار دادن شاخص ها وجود دارد. معامله گران تکنیکال موفق می توانند از همان شاخص ها استفاده کرده و به معیارهای تجاری متفاوتی مثلاً قرار دادن توقف (Stop Placement) برسند. اگر به 10 تحلیلگر یک شاخص و یک اوراق بهادار بدهید، در پایان مسابقه تجاری 10 نتیجه تجاری خواهید داشت که ممکن است تمام آنها سود خالص باشند.
تمام روش ها کار می کنند . هر تکنیکی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. هر تکنیکی می تواند سودآور باشد. اگر به هر یک از 10 معامله گر تکنیکال یک تکنیک متفاوت بر روی همان اوراق بهادار بدهید، در پایان رقابت تجاری ممکن است هر یک از آنها سودآور باشد.
مفهوم اصلی
عرضه و تقاضا برای یک اوراق بهادار و همچنین قیمت آن به دلایلی که ناشی از احساسات و درک معامله گران از فرصت سود است صعود و یا نزول می کند. احساسات و درک فرصت سود ممکن است با توجه تغییر شرایط و یا اخبار به وجود آیند اما تحلیلگران تکنیکال بیشتر به جهت حرکت قیمت و دلایل این حرکت در آینده نزدیک توجه می کنند. این گاهی اوقات با عنوان «عملکرد» قیمت و نه «دلیل» آن بیان می شود.
در اواخر دهه ی 40 میلادی، Edwards و McGee (نویسندگان اولین کتابهای مهم در زمینه تحلیل تکنیکال) خاطر نشان شدند که الگوی اصلی تمام سری های قیمت کم و بیش نشان دهنده ی موارد زیر است:
حرکت اولیه تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟ صعودی و پس از آن
یک دوره معاملاتی بدون تغییر یا یک طرفه و یا
یک پس رفت ثانویه نزولی که برخی از حرکت های اصلی صعودی را دوباره ردیابی می کند و
یک افزایش صعودی که از نقطه ی افزایش پیشین فراتر رفته و حرکت اولیه را بازیابی می کند.
یکی از اولین سیستم های تجاری محبوب مبتنی بر مشاهدات Edwards و McGee توسط فردی خارج از صنعت مالی طراحی شد؛ یک اقتصاددان مجارستانی مهاجر در آمریکا به نام Nicolas Darvas که بر روی این الگوی پله ای «جعبه» قرار داد. او یک کتاب پر فروش در این رابطه با عنوان «چگونه در بازار سهام 2،000،000 به دست آوردم» نوشته است. یکی از اجزای سیستم جعبه ای Darvas این بود که وقتی یک سهام به افزایش 52 هفته ای رسید آن را بخرد و یک حد توقف در پایین ترین قیمت قبلی قرار دهد. اولین معامله در افزایش 52 هفته ای انجام می شود و معاملات بعدی در زمان شکست مقاومتی (Breakout) و بالای جعبه قبلی صورت می گیرند. این یک سیستم شکست مقاومتی ساده با استفاده از مستطیل است که هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد.
جعبه ی Darvas ممکن است بیش از حد ساده باشد اما نقطه ای که قیمت ها در آن به صورت آنی حرکت می کنند را پس از حرکت یک طرفه یا پس رفت ثانویه و قبل از یک حرکت آنی دیگر در جهت اصلی نشان می دهد. تحلیلگران بعدی این حرکت های آنی را «تکان ناگهانی» و یا «امواج» نامیده اند. صرف نظر از اینکه چه نامی برای این الگو انتخاب می کنید، این مفهوم کلی تمام تحلیل های تکنیکال است.
اگر شما با استفاده از شاخص های بلند مدت، مانند میانگین متحرک، دنبال کننده (فالوور) ترند هستید، باید خودتان را با پست رفت هایی که ممکن است سودآوری تان را تهدید کند وفق دهید.
اگر یک معامله گر شکست مقاومتی (Breakout) هستید باید قبول کنید که برخی از شکست های مقاومتی نادرست بوده و باعث اجرای حد توقف شما می شوند.
اگر یک معامله گر نیروی محرکه (Momentum) هستید باید قبول کنید که گاهی اوقات سهام به تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟ هیچ وجه نیروی محرکه جهتی از خود نشان نداده و در عوض معاملات به صورت یک طرفه در محدوده ی مشخص انجام می شوند که این باعث گمراه کننده گی شاخص های نیروی محرکه می شود.
شاید فکر کنید ایده خوبی است که هر چیزی که تحلیلگران حرفه ای در مورد سهام نوشته اند را بخوانید اما مراقب باشید برخی از تحلیلگران در رابطه با پوزیشن خود (از جهتی به نفع خود حمایت می کنند تا شما را وارد همان معامله کنند) و یا در کل بدون منطق حرف می زنند. یک تحلیل گر تکنیکال آگاه به عملکرد قیمت ها بر روی نمودار نگاه می کند و نه اینکه تحلیلگران در رابطه با قیمت ها چه می گویند . نمودار ابزاری برای رسیدن به مسیر درست در میان تمام تفاسیر است.