پرایس اکشن Price Action چیست؟

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری [1] گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
براساس سایت اینوستوپدیا [2] ، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال[3] مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی [4] استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI [5] یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال [6] ، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
پرایس اکشن price action چیست؟
هر جا قیمت و نمودار قیمتی در میان باشد، تریدرها نیز وجود دارند. ترید (Trade) یا معاملهگری مختص بازار ارزهای دیجیتال (CryptoCurrency) یا بازار فارکس (Forex) نیست. هر جا که کسی از نوسانات قیمت، اقدام به کسب درآمد کند، اصطلاحاً ترید انجام داده است. خریدوفروش خانه یا طلا نیز میتواند در این دسته قرار بگیرد. بازار فارکس یکی از اولین بازارهایی بود که در آن تریدرها بهصورت رسمی شروع به فعالیت کردند.
امروزه تریدرها وارد بازار ارزهای دیجیتال نیز شدهاند. اکثر کسانی که در این صنعت سرمایهگذاری کردهاند به نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال، به چشم فرصتی برای ترید و کسب درآمد نگاه میکنند. امروزه افراد زیادی با سودای معاملهگری و کسب سودهای هنگفت وارد پرایس اکشن Price Action چیست؟ بازار میشوند، اما متأسفانه اکثر آنها شکست میخورند. چرا که بازار ارزهای دیجیتال، بهشدت نوسان دارد و پیشبینی حرکات آن کار سادهای نیست.
در این میان، تریدرها نیز دستخالی نیستند و ابزار و روشها زیادی برای پیشبینی قیمت ارزها در اختیار دارند. اندیکاتورها، استراتژیهای معاملاتی و غیره، همگی روشهایی هستند که به تریدرها برای پیشبینی آینده بازار کمک میکنند. انتخاب روش مناسب و یادگیری اصول مدیریت سرمایه، سنگ بنای تبدیلشدن به یک تریدر موفق است. در این مقاله، به روش پرایس اکشن (Price Action) که یکی از مشهورترین روشهای معاملهگری است میپردازیم.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن، روشی است که حرکت بعدی قیمت را باتوجهبه توجه به رفتار قیمت در گذشته پیشبینی میکند. به بیان ساده، پرایس اکشن یک تکنیک معاملاتی است که با استفاده از آن؛ تریدرها قادر خواهند بود دست بازار را بخوانند و تصمیمات معینی برای خرید یا فروش بگیرند.
همانطور که از نام پرایس اکشن نیز مشخص است، اقدامات یا اکشنها (منظور همان عمل خرید یا فروش است) باتوجهبه پرایس (قیمت) اخیر دارایی مشخص میشود. در این روش، تریدرها بهجای تکیه بر اندیکاتورها (Indicators)، به حرکات واقعی قیمت توجه میکنند. چرا که آنها معتقدند اندیکاتورها از قیمت عقبتر هستند و نمیتوانند در پیشبینی قیمت موفق عمل کنند. البته بسیاری از تریدرهای پرایس اکشن، ترجیح میدهند دانش خود را با اندیکاتورها ترکیب کنند و باتوجهبه هر دو تصمیم بگیرند.
اندیکاتور چیست؟
اگر بهتازگی وارد دنیای ترید ارزهای دیجیتال شدهاید، چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود دارد. این علم پر از اصطلاحات و متون تخصصی است که فهم آنها برای افراد تازهوارد دشوار است. اما نگران نباشید. ما در تیم تولید محتوای وزینکس با توضیح ساده مفاهیم پیچیده، آنها را برای شما قابللمس خواهیم کرد.
اندیکاتورها، ابزارهایی هستند که باتوجهبه ویژگیهای گذشته قیمت، پیشنهاداتی برای آینده قیمت ارائه میدهند. برای مثال، اندیکاتور میانگین متحرک (Moving average)، میانگین قیمت بازشدن کندل (candle) و بستهشدن آن را حساب کرده و با یک خط، میانگین قیمت تمام کندلها را به هم وصل میکند. اگر قیمت، بالای این خط بسته شود؛ نشاندهنده روند صعودی و بستهشدن کندل قیمت در پایین خط نشاندهنده روند نزولی است.
اندیکاتور میانگین متحرک، فقط یک مثال ساده از هزاران اندیکاتور پیچیده است. اندیکاتورهای پیچیدهای وجود دارند که درککردن منطق ریاضی حاکم بر آنان ساده نیست. اما بیشتر آنها در پیشبینی حرکات قیمت کمی تأخیر دارند.
مثلاً در مورد اندیکاتور میانگین متحرک، زمانی که قیمت شروع به کاهش میکند، بعد از سه یا چهار کندل، میانگین قیمتها کاهشیافته و اندیکاتور متوجه کاهش قیمت میشود. در این زمان، اندیکاتور سیگنال کاهش قیمت صادر میکند درحالیکه ممکن است روند نزولی بعد از سه یا چهار کندل تمام شده باشد و در ابتدای یک روند صعودی باشیم. در این حالت، اگر معاملهگری صرف اتکا بر اندیکاتور اقدام به فروش کند، ضرر خواهد کرد.
البته منظورمان این نیست که اندیکاتورها همیشه اشتباه میکنند و ترید کردن بر اساس آنها اشتباه است. اما روش پرایس اکشن، مبتنی بر اندیکاتورها نیست.
پرایس اکشن تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) را نیز در نظر نمیگیرد و صرفاً بر حرکات اخیر بازار تمرکز میکند. این روش، به ابزار تحلیل تکنیکال وابسته است. برای مثال، شکل کندلها میتواند به یک تریدر پرایس اکشن نشان دهد چه زمانی برای خرید و چه زمانی برای فروش مناسب است.
نکته: بسیاری از تریدرهای روزانه (کسانی که باتوجهبه نوسانات قیمت در یک روز معامله میکنند و معمولاً در تایم فریمهای ۱ ساعته یا ۴ ساعته معاملاتشان را انجام میدهند) از پرایس اکشن برای کسب سود زیاد در زمان کم استفاده میکنند. این کار بسیار پرریسک است و توصیه میشود برای شروع ترید، از تایم فریمهای طولانیتر مانند روزانه یا هفتگی استفاده کنید.
ابزار پرایس اکشن
از آن جا که پرایس اکشن صرفاً به قیمت اخیر بازار توجه دارد، تمام ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود را میتوان برای پرایس اکشن هم به کار برد. این ابزارها عبارتاند از انواع متفاوت چارت مانند نمودارهای شمعی یا خطی، خط روندها، تعیین ناحیههای حمایت و مقاومت و غیره.
در پرایس اکشن، نحوه بستهشدن یک کندل، محدوده بالا و پایین قیمت، شکسته شدن خط روند، برخورد قیمت با بالا یا پایین یک کانال، همگی الگوهایی هستند که به معاملهگران در تصمیمگیری کمک میکنند.
برای مثال یک تریدر پرایس اکشن، ممکن است کانالی که قیمت طی یک ماه در آن حرکت میکند را رسم کند و با برخورد قیمت به سقف کانال، متوجه شود که روند قرار است در آینده نزولی باشد. البته تمام اینها صرفاً پیشبینی است و هیچکس نمیتواند رفتار آینده قیمت را با قطعیت مشخص کند.
اهمیت فهمیدن روانشناسی بازار
پرایس اکشن روشی یکسان که برای همه در یک شرایط یکسان، به نتیجهای یکسان ختم شود نیست. در جایی که یک تریدر با روش پرایس اکشن، سیگنال خرید میگیرد، تریدر دیگری ممکن است با تحلیل متفاوتی از قیمت، سیگنال فروش بگیرد و نمیتوان گفت کسی که ضرر میکند اصول پرایس اکشن را بهدرستی رعایت نکرده یا به برخی قوانین بیاعتنا بوده است. تحلیل هرکس از بازار با دیگری متفاوت است و فقط خود بازار است که میتواند نشان دهد کدام یک تصمیم درست و کدام یک تصمیمی اشتباه گرفتهاند.
در اصل، پرایس اکشن یک روش معاملاتی سیستماتیک است که از ابزارهای تجزیهوتحلیل فنی و تاریخچه اخیر قیمتها استفاده میکند. در این روش، معاملهگران مختارند در یک سناریوی معین، پرایس اکشن Price Action چیست؟ تصمیمات خود را برای تصاحب موقعیتهای معاملاتی، بر اساس وضعیت ذهنی، رفتاری و روانی خود بگیرند.
هرچند برخی ابزار تحلیل تکنیکال (مانند شکستن خط روند به سمت پایین) به تریدرها یک سیگنال یکتا میدهد: فروش! اما هیچ دو معاملهگری نیستند که از یک شرایط مشابه، دید مشابهی به بازار داشته باشند و از ابزار پرایس اکشن به یکشکل استفاده کنند. زیرا هر تریدری برای خود قوانین مشخص، درک متفاوت و از همه مهمتر وضعیت روانی متفاوتی دارد.
در این میان، درک و بهکارگیری اصول روانشناسی بازار میتواند تأثیر شگفتانگیزی در موفقیت افراد داشته باشد. اکثر سرمایهگذاران بزرگ و مؤسساتی که میتوانند در قیمت تأثیر بگذارند، آن را بهگونهای تغییر میدهند که تریدرهای کوچک فریب بخورند. رسیدن به یک استراتژی مشخص برای ترید و پایبند بودن به آن، میتواند تریدرها را از گرفتن تصمیمات احساسی دور نگه دارد. مدیریت سرمایه یکی از مهمترین بخشهای استراتژی معاملاتی است و مشخص میکند که در هر معامله، چند درصد از کل سرمایه وارد شود و حد سود و ضرر باید چگونه مشخص شوند.
گاهی اوقات تریدرهایی که در چند معامله پیاپی ضرر کردهاند، برای جبران ضرر خود از اهرمها یا حد سود و ضررهای غیرمنطقی استفاده میکنند. این نوع ترید کردن ترید احساسی است و معاملهگران را در تله جبران (انجام معاملات پرریسک بیشتر، برای جبران ضررهای قبلی) میاندازد. پایبند بودن به یک استراتژی شخصی، باعث میشود تریدرها از افتادن در دام تریدهای احساسی با ریسکهای بسیار بالا در امان باشند.
چه کسانی از روش پرایس اکشن استفاده میکنند؟
پرایس اکشن توسط معامله گران خرد، دلالان، آربیتراژرها و حتی شرکتهای تجاری که معاملهگران را استخدام میکنند، مورداستفاده قرار میگیرد. میتوان از آن در طیف وسیعی از داراییها شامل سهام، اوراق بهادار، فارکس، کالا، ارزهای دیجیتال، مشتقات و غیره استفاده کرد.
مراحل روش پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران، برای انجام معاملات خود به روش پرایس اکشن، گزینههای متعددی را برای تشخیص الگوهای معاملاتی، سطوح ورود و خروج، سود و ضرر بالقوه و غیره در نظر میگیرند. داشتن تنها یک استراتژی برای یک یا چند دارایی چندان منطقی نیست. رفتار قیمتها تغییر میکند و ممکن است استراتژی که در یک سال گذشته سودده بود، تبدیل به یک استراتژی ضررده شود.
عمده درآمد صرافیها و بروکرها از ضررهای معاملهگران است! پس روند قیمت، قرار نیست طوری پیش رود که شما بتوانید بهراحتی سود کنید.
اکثر سناریوهای معاملاتی، شامل یک فرایند دومرحلهای میشود:
۱- شناسایی رفتار قیمت: در این مرحله، معاملهگران باید تشخیص دهند که قیمت در یکروند صعودی است یا نزولی و این موضوع را برای تایم فریمهای مدنظر خود تعیین کنند. همچنین کانالها، خط روندها و محدودههای حمایت و مقاومت نیز در این مرحله تعیین میشود.
۲- در مرحله بعدی، معاملهگر باید تصمیم بگیرد که بر اساس تحلیلهای مرحله قبل، وارد چه نوع معاملهای شود. برای مثال اگر روند قیمت صعودی باشد معاملهگر باید پیشبینی کند که قیمت به روند صعودی خود ادامه خواهد داد یا اینکه روند در حال اتمام است و در آینده شاهد روندی نزولی خواهیم بود. همانطور که پیشتر گفته شد، این تصمیم میتواند برای هر فرد متفاوت باشد.
همانطور که مشخص است، پرایس اکشن بسیار شبیه به تحلیل تکنیکال است و از همان ابزار استفاده میکند. تنها تفاوتی که بین پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال دیده میشود، دادن آزادی عمل بیشتر به تریدرها در روش پرایس اکشن است. این روش، نمودار قیمت را تحلیل و فرازوفرودهای آن را به تریدر نشان میدهد اما تصمیم نهایی را برای او نمیگیرد. درحالیکه تحلیل تکنیکال، از قواعدی تشکیل شده که تریدرها را ملزم به گرفتن تصمیم نهایی طبق قوانین مشخصی میکند.
محبوبیت معامله به روش پرایس اکشن
روش پرایس اکشن برای تریدرهایی که در تایم فریمهای کوتاه کار میکنند مناسبتر است. تایم فریمهای ۴ ساعته یا ۱ ساعته مناسبترین تایم فریمها برای پرایس اکشن هستند. البته ترید در این تایم فریمها مستلزم تجربه زیاد و شناخت دقیق بازار است.
برخی تریدرها معتقدند که بازار الگویی تصادفی را دنبال میکند و هرگز نمیتوان به استراتژی دست پیدا کرد که برای همیشه موفق باشد. روش پرایس اکشن، باتوجهبه حرکتهای اخیر قیمت و ترکیب کردن آنها با ابزار تحلیل تکنیکال، توانسته است محبوبیت زیادی در جامعه تریدرها کسب کند. این روش، نسبی بودن پیشبینیها را در نظر گرفته است و قوانین محدودکننده برای تریدرها وضع نمیکند.
تریدرها در روش پرایس اکشن میتوانند استراتژی معاملاتی خود را باتوجهبه متدها و ابزار زیادی که در دسترسشان است، تعیین کنند. از دیگر ویژگیهای مثبت پرایس اکشن، میتوان به قابلیت استفاده از آن در کلاسهای دارایی متعدد و همچینن استفاده آسان در هر نرمافزار معاملاتی اشاره کرد. مهمتر از همه اینکه در روش پرایس اکشن، معاملهگران احساس مسئولیت میکنند. زیرا این استراتژی، به آنها اجازه میدهد تا بهجای پیروی کورکورانه از یک سری قوانین، در مورد اقدامات خود تصمیمگیری کنند.
علاوه بر این، امکان بکتستگینگ (backtesting) استراتژیهای مبتنی بر پرایس اکشن نیز وجود دارد. بک تستگینگ به روشی گفته میشود که طی آن تریدرها استراتژی خود را روی دادههای گذشته بازار تست و درصد موفقیت آن را اندازهگیری میکنند. برای مثال، میتوان با استفاده از اپلیکیشنها، چارت قیمتی بیت کوین را به زمان گذشته برد و بر اساس استراتژی خود، با پول مجازی ترید کرد.
جمعبندی
ترید ارزهای دیجیتال ازجمله کارهای وسوسهبرانگیزی است که بسیاری از افراد را با سودای یکشبه ثروتمند شدن جذب خود میکند. اما بهتر است بدانید که این بازار، بهگونهای تنظیم شده که دقیقاً ترس و طمع شما را هدف قرار دهد. تریدرهای بزرگ، بانکها و مؤسسات مالی، بازار را بهگونهای رهبری میکنند که سرمایه از دست تریدرهای کوچک و کمتجربه خارج شود. طبق تحقیقاتی که صورتگرفته، گفته میشود ۹۰ درصد تریدرها حداکثر ۳ سال در این بازار دوام میآورند و پسازآن، ترید را کنار میگذارند. پس اگر قصد ورود به این صنعت را دارید، بهتر است بدانید که تنها راه پیروی در این رقابت سخت، کسب آگاهی، تجربه و تمرین زیاد است.
روش پرایس اکشن، بهعنوان یکی از چندین روشی که برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده میشود، شناختهشده است. پرایس اکشن با واقعیات قیمت سروکار دارد و موافق استفاده از نمودار خالی و ساده دیدن حرکات قیمت است. داستانهای زیادی راجع به موفقیت استراتژیهای پرایس اکشن گفته میشود؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که داستانها را، برندهها تعریف میکنند. داستانهای زیادی از شکست نیز وجود دارد که هرگز به گوشمان نخواهد رسید. داستان شما چیست؟
پرایس اکشن Price Action چیست؟ | آموزش پرایس اکشن
معامله بر اساس پرایس اکشن Price Action یک تکنیک است که با کمک تحلیل تکنیکال صورت میگیرد. در روش پرایس اکشن از اندیکاتور یا ابزار کمکی استفاده نمیشود و بازار با استفاده از حرکات واقعی قیمت بررسی میشود. Price Action یا حرکات واقعی قیمت یعنی موادری از جمله : الگوهای نموداری، نوسانات قیمت، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار…
پرایش اکشن یک روش تحلیلی است که دادههای خام قیمتی مبنای تحلیل است مانند الگوهای کندل استیک ، خطوط حمایت و مقاومت ، خطوط روند و…
یک تریدر برای تحلیل بازار با روش پرایس اکشن به گذشته نمودار نگاه میکند و با توجه به خطوط حمایت و مقاومت ، الگوهای نموداری و حجم معاملات اقدام به گرفتن پوزیشن میکند.
آموزش پرایس اکشن :
اولین قدم برای شناخت حرکات واقعی قیمت این است که آموزش کامل پرایس اکشن را شروع کنیم. بهترین کتاب پرایس اکشن فارسی کتاب «معامله گری به روش Price Action (روندها) نوشته ی ال بروکز» و کتاب «معامله بر اساس پرایس اکشن نوشته ی لاورنتیو دمیر» میباشد که نسخه ترجمه شده ی آن ها منتشر شده است و شما میتوانید آنها را تهیه و مطالعه نمایید.
جهت ثبت نام در بروکر آمارکتس کلیک کنید و 20% بونوس هدیه از این بروکر معتبر دریافت نمایید.
نقاط قوت پرایس اکشن :
پرایس اکشن در هر حالتی از بازار مانند حالت رنج (خنثی)، ترند تریدینگ و … کاربرد دارد و قابل اجراست.
در پرایس اکشن تاخیر قیمتی وجود ندارد.
نیازی به اندیکاتور یا ابزارهای معاملاتی دیگر ندارد.
لازم به ذکر است که پرایس اکشن در بورس ایران ودر بازار فارکس قابل اجرا میباشد.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) چیست و چه اطلاعاتی در اختیار ما میگذارد؟ تحلیل پرایس اکشن چه مزیتی دارد؟سرمایهگذاران و معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل و پیشبینی روند حرکتی قیمت داراییهای مختلف استفاده میکنند.
گروهی از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) و گروه دیگر نیز از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) استفاده میکنند. یکی از روشهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال، بررسی رفتار قیمت یا همان پرایس اکشن است که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
مقدمه ای بر پرایس اکشن (Price Action)
در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران با تحلیل و بررسی دادههای تاریخی در مورد قیمت سهمها و بهطور کلی داراییهای مالی، اقدام به پیشبینی قیمت در آینده میکنند. تحلیل تکنیکال دارای طیف گستردهای از انواع روشها و رویکردها است و ترکیبی است از هنر و محاسبات ریاضی.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت، در واقع نوعی تحلیل تکنیکال است که بر خلاف سایر رویکردهای تحلیل تکنیکال، تنها با استفاده از رفتار قیمت در زمانهای مختلف و با بررسی الگوهای خاصی که قیمتها در طول زمان تشکیل میدهند، رفتار قیمت را در آینده پیشبینی میکند.
در تحلیل پرایس اکشن (رفتار قیمت)، با تمرکز و تاکید بر نمودار قیمت، رفتار، الگوها و حرکتهای معنیدار قیمتها شناسایی میشود. در این مدل از تحلیل، از سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده زیادی نمیشود و فقط حرکت قیمتها و الگوهای تشکیل شده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
در واقع پرایس اکشن نهتنها نشاندهنده رفتار قیمت در طول زمان است، بلکه نشاندهنده رفتار بازار، بازیگران و سرمایهگذاران نیز است. تاثیر همه اخبار و اتفاقات مهم در گذشته، حال و آینده را میتوان در نمودار قیمت مشاهده کرد. بنابراین تحلیل پرایس اکشن (Price Action) از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
پرایس اکشن و الگوهای شمعی (CandleSticks)
معمولا برای تحلیل تکنیکال و Price Action از الگوهای شمعی استفاده میشود. الگوهای شمعی یکی از روشهای نمایش نمودار قیمت و زمان است. این الگوها ساده و قابل فهم هستند و نسبت به سایر روشهای نمایش، نمودار قیمت و زمانِ قیمتها را با جزئیات کاملتری نشان میدهند.
نمودار بالا نمونهای از نمودار قیمت و زمان با استفاده از الگوهای شمعی است. الگوهای شمعی به دلیل ویژگیهای خاصی که دارند، میتوانند الگوهای قیمتی خاصی را نشان دهند و برای تحلیل Price Action بسیار مناسب هستند. بنابراین قبل از آشنایی با رفتار قیمتها، باید به صورت کامل با نحوهی نمایش الگوهای شمعی آشنا باشید.
در الگوهای شمعی هر شمع یا کندل باتوجه به تایمفریمی که در آن قرار دارد، نشاندهنده چگونگی تغییرات قیمت در آن دوره زمانی است. مثلا اگر نمودار قیمتها روزانه باشد، هر کندل نشاندهنده تغییرات قیمت طی آن روز است.
سایههایی که از دو سمت امتداد پیدا میکنند، نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمتی است که سهم در طول آن روز به خود دیده. اگر آخرین قیمتی که سهم در آن بسته میشود، بیشتر از قیمتی باشد که سهم با آن باز شده، کندل آن روز به رنگ سبز نشان داده میشود و اگر کمتر باشد، به صورت قرمز یا خالی نشان داده میشود.
تحلیل رفتار قیمت (Price Action)
قیمتها در طول زمان الگوها و جهتگیریهای خاصی را شکل میدهند. این الگوها به مرور زمان شناخته شدهاند و دارای انواع مختلفی هستند. الگوهای شکل گرفته در نمودارهای شمعی از معروفترین آنها هستند. نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که برداشت هر سرمایهگذار یا تحلیلگر از این الگوها متفاوت است و این خود دلیلی بر سود یا زیان افراد میشود.
تحلیل انواع روند در پرایس اکشن
نقطه شروع در پرایس اکشن(رفتار قیمت)، تشخیص فاز بازار است. این به معنی است که، ابتدا باید تشخیص دهیم قیمتها در چه فازی قرار دارند. سه فاز کلی در رفتار قیمتها وجود دارد که عبارتند از: Consolidation (تثبیت قیمتها)، فاز اصلاحی Retracement و Trending ( روند قیمتها).
در فاز Consolidation قیمتها در یک محدوده خاصی که معمولا بین دو ناحیه مقاومتی (Resistance) یا حمایتی (Support) است، نوسان میکنند. در فاز روند، قیمتها در یک جهت خاص در حال حرکت هستند؛ صعودی یا نزولی! البته باید در نظر داشت که در هرکدام از این فازها، فازهای کوچکتری نیز وجود دارند و حرکات و رفتار قیمتها دارای اولویت هستند.
این حرکات به دو دسته ماینور (Minor) و ماژور (Major) تقسیمبندی میشوند. در فاز اصلاحی نیز قیمتها روند متفاوتی نسبت به روند قبلی پیش گرفته و دوباره به روند قبلی باز میگردند و یا وارد فاز تثبیت (Consolidation) میشوند.
مثال تحلیل روند
به عنوان مثال در تصویر زیر قیمت بیتکوین در تایمفریم یا دورهی زمانی روزانه نمایش داده شدهاست. در این نمودار قیمت بیتکوین ابتدا از محدودهی 59731 دلار وارد یک کانال نزولی شده و یک روند نزولی را تشکیل دادهاست. این روند نزولی تا محدودهی 32473 دلار ادامه داشته و پس از آن متوقف شده است. بعد از آن قیمت این رمزارز وارد یک فاز تثبیتی بین محدودهی 32473 دلار و 39925 شده است.
یکی از نشانههای روند نزولی تشکیل کندلهایی است که پایینتر از کندل قبلی بسته میشوند. معمولا پس از هر روند ماژور، مانند روند بالا یک دورهی تثبیت وجود دارد که در اصطلاح به آن دورهی استراحت نیز گفته میشود. البته ممکن است یک حرکت اصلاحی نیز در جهت مخالف شکل بگیرد که در قسمت بعد در مورد آن توضیح خواهیم داد.
حالا در اینجا، سرمایهگذاران با این معما روبهرو میشوند که، قیمت بیتکوین پس از خروج از کانالی که در حال حاضر در آن تثبیت شده، چه روندی را پیش میگیرد. برای پیشبینی این موضوع، تنها تحلیل رفتار قیمت کافی نیست و باید از سایر اندیکاتورها و تحلیلهای تکنیکال موجود و حتی تحلیل بنیادی نیز استفاده کرد.
حرکتهای اصلاحی و سطوح حمایتی و مقاومتی در پرایس اکشن
همانطور که گفته شد، حرکتهای اصلاحی عبارتند از تغییر روند قیمت در جهت مخالف. مثلا اگر قیمت روند صعودی دارد با یک اصلاح، وارد فاز نزولی میشود و دوباره وارد فاز صعودی شده یا در یک محدودهی خاص تثبیت میشود.
یکی از مهمترین و معروفترین روشها برای تعیین میزان اصلاح قیمتها پس از هر روند، نسبتهای فیبوناچی است. با استفاده از این نسبتها میتوان محدودههای مقاومتی و حمایتی را تشخیص داد و میزان اصلاح قیمتها را پیشبینی کرد. این نسبتها میتوانند خطوط حمایت و مقاومت را مشخص کنند. با استفاده از این خطوط میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد.
در نمودار زیر قیمت بیتکوین یک روند صعودی را در تایمفریم روزانه از قیمت 30512 دلار شروع کرده و توانسته تا 58261 دلار رشد کند.
پس از متوقف شدن قیمت در محدودهی 58261 دلار، یک روند اصلاحی نزولی شکل گرفته و قیمت تا 44435 دلار کاهش پیدا کردهاست. این محدودهی قیمتی در ناحیهی 50 درصد فیبوناچی قرار دارد که نسبت بسیار قدرتمندی است و یک حمایت قوی را تشکیل دادهاست.
یک کندل قرمز رنگ با یک سایهی بلند در این ناحیه وجود دارد که خود آن نیز یک Pin Bar است. PIN BAR یکی از الگوهای شمعی است که نشاندهندهی معکوس شدن روند است و پس از آن دوباره روند صعودی شکل گرفته است.
لازم به ذکر است که محدودهی قیمت 58621 دلار که روند پرایس اکشن Price Action چیست؟ صعودی قبلی قادر به شکستن آن نبود، تبدیل به یک مقاومت قدرتمند شده و در مقابل روندهای صعودی بعد نیز مقاوت کرده و از رشد قیمت جلوگیری کردهاست. بنابراین با شناسایی روندهای اصلی و اصلاحی و پیدا کردن خطوط حمایت و مقاومت، میتوان رفتار قیمت را پیشبینی کرد.
بازهی زمانی یا Time Frame
بازهی زمانی یا Time Frame، واحدهای زمانیای است که نمودار قیمتها بر اساس آن نمایش داده میشود. مثلا اگر نمودار قیمتها روزانه باشد، هر کندل نشاندهندهی یک روز معمالاتی است. تایمفریمها میتوانند از یک ثانیه تا 1ساعت، 4ساعت، روزانه و حتی سالانه باشند. سرمایهگذاران با توجه به میزان ریسکپذیری و استراتژی معاملاتی که دارند، تایمفریم معاملاتی خاص خود را انتخاب میکنند.
بعضی از سرمایهگذاران از تحلیل تایمفریمهای چندگانه Multiple Timeframes استفاده میکنند. به طور کلی، هر چقدر که میزان تایمفریم کوچکتر باشد، بازه معاملاتی سرمایهگذار نیز کوچکتر میشود. مثلا اگر سرمایهگذاری تمایل به سرمایهگذاری در کوتاهمدت داشته باشد، بهتر است که از تایمفریمهای کوچکتر مانند 1ساعته و 15 دقیقهای استفاده کند. سرمایهگذارانی که تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند از تایمفریمهای هفتگی یا ماهانه برای تحلیل رفتار قیمتها استفاده میکنند.
بهتر است در بازارهایی که دارایی نوسانات زیادی هستند، از پرایس اکشن در تایمفریمهای کوچکتر برای تحلیل رفتار قیمت استفاده کنید. خطوط حمایت و مقاومت با گذشت زمان همچنان کارایی دارند.
ممکن است خط حمایتی که 6 ماه قبل، از ریزش قیمتها جلوگیری کرده است، دوباره تبدیل به یک حمایت و یا حتی یک مقاومت قدرتمند شود. تحلیل بازههای زمانی یکی از مهمترین قسمتها در پرایس اکشن است. باید قبل از ورود به معامله، رفتار قیمت را در بازههای زمانی مختلف بررسی کرد.
محدودیتها و مزیتهای پرایس اکشن (Price Action)
پرایس اکشن (Price Action) برای بررسی و پیشبینی قیمت همهی داراییهای مالی کاربرد دارد. یکی از مزیت این تحلیل، ساده بودن آن است. بعضی از تحلیلگران با پیچیده کردن بیش از حد تحلیل خود، باعث بروز خطا در پیشبینیهای خود میشوند.
اما ساده بودن Price Actionباعث افزایش دقت آن میشود. البته باید در نظر داشت که برای تحلیل و معامله در بازارها باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت و price action به تنهایی قادر به پیشبینی و تحلیل کامل نیست.
نکته قابل توجه در کاربرد پرایس اکشن در بازار رمزارزها
نکته مهمی که در استفاده از پرایس اکشن برای معامله رمزارزها باید در نظر داشت، این است که هر رمزارز دارای رفتار قیمتی مختص به خود است. عواملی مانند نقدشوندگی و مارکتکپ و سایر عوامل بنیادی باعث تاثیرگذاری در نوسانات رمزارزها شده و رفتار قیمت آنها را تحت تاثیر قرار میدهند.
بهتر است برای تحلیل رفتار قیمت رمزارزها، ابتدا در تایمفریمهای مختلف، الگوها و روندهای مختلف را بررسی و شناسایی کنید. الگوهای مختلف یا خطوط حمایت و مقاومتی که در طول زمان ایجاد میشوند، همیشه قابل اعتماد نیستند.
اخبار و فضاسازیهای موجود در بازار میتوانند به راحتی باعث شکسته شدن این خطوط شوند. بنابراین برای معاملهی رمزارزها باید عوامل بنیادی را نیز در نظر بگیرید. زیرا الگوها و روندهای شکل گرفته شده در بازار، تنها برداشت شخصی ما هستند و ممکن است این برداشتها اشتباه باشند.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
پرایس اکشن (Price Action) و کاربرد آن در ارزهای دیجیتال
پرایس اکشن (Price Action) چه اطلاعاتی را به ما می دهد؟ تحلیل پرایس اکشن چه مزیتی دارد؟سرمایهگذاران برای تحلیل و پیشبینی قیمت داراییهای مختلف در بازارهای مالی، از رویکردها و روشهای مختلفی استفاده میکنند. به صورت کلی در بازارهای مالی، دو دسته تحلیل وجود دارد که عبارتند از تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis).
مقدمه ای بر پرایس اکشن (Price Action)
در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران با تحلیل و بررسی دادههای تاریخی در مورد قیمت سهمها و بهطور کلی داراییهای مالی، اقدام به پیشبینی قیمت در آینده میکنند. تحلیل تکنیکال دارای طیف گستردهای از انواع روشها و رویکردها است و ترکیبی است از هنر و محاسبات ریاضی. پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت، در واقع نوعی تحلیل تکنیکال است که بر خلاف سایر رویکردهای تحلیل تکنیکال، تنها با استفاده از رفتار قیمت در زمانهای مختلف و با بررسی الگوهای خاصی که قیمتها در طول زمان تشکیل میدهند، رفتار قیمت در آینده را پیشبینی میکند.
در تحلیل پرایس اکشن (رفتار قیمت) ، با تمرکز و تاکید بر نمودار قیمت، رفتار، الگوها و حرکتهای معنیدار قیمتها شناسایی میشود. در این مدل تحلیل از سایر اندیکاتورهای تکنیکال استفادهی زیادی نمیشود و فقط حرکت قیمتها و الگوهای تشکیل شده مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. در واقع پرایس اکشن نهتنها نشاندهندهی رفتار قیمت در طول زمان است، بلکه نشاندهندهی رفتار بازار، بازیگران و سرمایهگذاران نیز است. تاثیر همهی اخبار و اتفاقات مهم در گذشته، حال و آینده را میتوان در نمودار قیمت مشاهده کرد. بنابراین تحلیل پرایس اکشن (Price Action) از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
پرایس اکشن و الگوهای شمعی (CandleSticks)
معمولا برای تحلیل تکنیکال و Price Action از الگوهای شمعی استفاده میشود. الگوهای شمعی یکی از روشهای نمایش نمودار قیمت و زمان است. این الگوها ساده و قابل فهم هستند و نسبت به سایر روشهای نمایش نمودار قیمت و زمان، قیمتها را با جزئیات کاملتری نشان میدهند.
نمودار بالا نمونهای از نمودار قیمت و زمان با استفاده از الگوهای شمعی است. الگوهای شمعی به دلیل ویژگیهای خاصی که دارند، میتوانند الگوهای قیمتی خاصی را نشان دهند و برای تحلیل Price Action بسیار مناسب هستند. بنابراین قبل از آشنایی با رفتار قیمتها، باید به صورت کامل با نحوهی نمایش الگوهای شمعی آشنا باشید.
در الگوهای شمعی هر شمع یا کندل نشاندهندهی یک واحد یا یک جلسهی معاملاتی است. مثلا اگر نمودار قیمتها روزانه باشد، هر کندل نشاندهندهی یک روز معمالاتی است. معمولا اگر قیمت سهم یا دارایی از شروع جلسه تا پایان صعودی باشد، کندل به رنگ سبز نشان داده میشود و اگر منفی باشد، به صورت قرمز یا خالی نشان داده میشود. ضلع پایین در صورت سبز بودن کندل، نشاندهنده قیمت اولیه یا همان قیمت باز شدن open price است و اگر کندل قرمز باشد، ضلع بالای کندل، نشاندهندهی قیمت بسته شدن یا Closed price است. به دو خط بالا و پایین، سایه یا shadow گفته میشود و خط پایین نشاندهندهی کمترین قیمت در آن جلسهی معاملاتی و خط بالا نشاندهندهی بیشترین قیمت در آن جلسه معاملاتی است.
تحلیل رفتار قیمت (Price Action)
قیمتها در طول زمان الگوها و جهتگیریهای خاصی را شکل میدهند. این الگوها به مرور زمان شناخته شدهاند و دارای انواع مختلفی هستند. الگوهای شکل گرفته در نمودارهای شمعی از معروفترین این الگوها هستند. نکتهی مهمی که باید در نظر داشت این است،که برداشت هر سرمایهگذار یا تحلیلگر از این الگوها متفاوت است. بهعبارتی انواع برداشتها و نتیجهگیریها از این این تحلیلها بستگی به افراد دارد و شخصی است. همهی افراد در بازارهای مالی سود نمیکنند و برنده نیستند.
تحلیل انواع روند در پرایس اکشن
نقطه شروع در تحلیل (رفتار قیمت)، تشخیص فاز بازار است. این به معنی است که، ابتدا باید تشخیص دهیم قیمتها در چه فازی قرار دارند. سه فاز کلی در رفتار قیمتها وجود دارند که عبارتند از Consolidation (تثبیت قیمتها)، فاز اصلاحی Retracement و Trending ( روند قیمتها). در فازConsolidation قیمتها در یک محدودهی خاصی که معمولا بین دو ناحیهی مقاومتی Resistance یا حمایتی Support است، نوسان میکنند. در فاز روند، قیمتها در یک جهت خاص در حال حرکت هستند و صعودی یا نزولی هستند. البته باید در نظر داشت که درون هرکدام از این فازها، فازهای کوچکتری نیز وجود دارند و حرکات و رفتار قیمتها دارای اولویت هستند. این حرکات به دو دستهی مینور Minor و ماژور Major تقسیم بندی میشوند. در فاز اصلاحی نیز قیمتها روند متفاوتی نسبت به روند قبلی پیش گرفته و دوباره به روند قبلی باز میگردند و یا وارد فاز Consolidation یا تثبیت میشوند.
مثال تحلیل روند
به عنوان مثال در تصویر زیر قیمت بیتکوین در تایمفریم یا دورهی زمانی روزانه نمایش داده شدهاست. در این نمودار قیمت بیتکوین ابتدا از محدودهی 59731 دلار وارد یک کانال نزولی شدهاست و یک روند نزولی را تشکیل دادهاست. این روند نزولی تا محدودهی 32473 دلار ادامه داشته و پس از آن متوقف شده است. بعد از آن قیمت این رمزارز وارد یک فاز تثبیتی بین محدودهی 32473 دلار و 39925 شده است.
یکی از نشانههای روند نزولی تشکیل کندلهایی است که پایینتر از کندل قبلی بسته میشوند.. معمولا پس از هر روند ماژور مانند روند بالا یک دورهی تثبیت وجود دارد و در اصطلاح به آن دورهی استراحت نیز گفته میشود. البته ممکن است یک حرکت اصلاحی نیز در جهت مخالف شکل بگیرد که در قسمت بعد در مورد آن توضیح خواهیم داد. حالا در اینجا، سرمایهگذاران با این معما روبهرو میشوند که، قیمت بیتکوین پس از خروج از کانالی که در حال حاضر در آن تثبیت شده، چه روندی را پیش میگیرد. برای پیشبینی این موضوع، تنها تحلیل رفتار قیمت کافی نیست و باید از سایر اندیکاتورها و تحلیلهای تکنیکال موجود و حتی تحلیل بنیادی نیز استفاده کرد.
حرکتهای اصلاحی، خطوط حمایت و مقاومت در رفتار قیمتها
همانطور که گفته شد، حرکتهای اصلاحی عبارتند از تغییر روند قیمت در جهت مخالف. مثلا اگر قیمت روند صعودی دارد با یک اصلاح، وارد فاز نزولی میشود و دوباره وارد فاز صعودی شده یا در یک محدودهی خاص تثبیت میشود. یکی از مهمترین و معروفترین روشها برای تعیین میزان اصلاح قیمتها پس از هر روند، نسبتهای پرایس اکشن Price Action چیست؟ فیبوناچی است. با استفاده از این نسبتها میتوان محدودههای مقاومت و حمایت را تشخیص داد، و در مورد میزان اصلاح قیمتها پیشبینی کرد. این نسبتها میتوانند خطوط حمایت و مقاومت را مشخص کنند. با استفاده از این خطوط میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد.
در نمودار زیر قیمت بیتکوین یک روند صعودی را در تایمفریم روزانه از قیمت 30512 دلار شروع کرده و توانسته تا 58261 دلار رشد کند.
پس از متوقف شدن قیمت در محدودهی 58261 دلار، یک روند اصلاحی نزولی شکل گرفته و قیمت تا 44435 دلار کاهش پیدا کردهاست. این محدودهی قیمتی در ناحیهی 50 درصد فیبوناچی قرار دارد که نسبت بسیار قدرتمندی است و یک حمایت قوی را تشکیل دادهاست. یک کندل قرمز رنگ با یک سایهی بلند در این ناحیه وجود دارد که خود آن نیز یک Pin Bar است PIN BAR یکی از الگوهای شمعی است که نشاندهندهی معکوس شدن روند است و پس از آن دوباره روند صعودی شکل گرفته است. لازم به ذکر است که محدودهی قیمت 58621 دلار که روند صعودی قبلی قادر به شکستن آن نبود، تبدیل به یک مقاومت قدرتمند شده و در مقابل روندهای صعودی بعد نیز مقاوت کرده و از رشد قیمت جلوگیری کردهاست. بنابراین با شناسایی روندهای اصلی و اصلاحی و پیدا کردن خطوط حمایت و مقاومت، میتوان رفتار قیمت را پیشبینی کرد.
بازهی زمانی یا Time Frame
بازهی زمانی یا Time Frame، واحدهای زمانیای که نمودار قیمتها بر اساس آن نمایش داده میشود. مثلا اگر نمودار قیمتها روزانه باشد، هر کندل نشاندهندهی یک روز معمالاتی است. تایمفریمها میتوانند از یک ثانیه تا 1ساعت، 4ساعت، روزانه و حتی سالانه باشند. سرمایهگذاران با توجه به میزان ریسکپذیری و استراتژی معاملاتی که دارند، تایمفریم معاملاتی خاص خود را انتخاب میکنند. بعضی از سرمایهگذاران از تحلیل تایمفریمهای چندگانه Multiple Timeframes استفاده میکنند. به طور کلی، هر چقدر که میزان تایمفریم کوچکتر باشد، بازهی معاملاتی سرمایهگذار نیز کوچکتر میشود. مثلا اگر سرمایهگذاری تمایل به سرمایهگذاری در کوتاهمدت داشته باشد، بهتر است که از تایمفریمهای کوچکتر مانند 1ساعته و 15 دقیقهای استفاده کند. سرمایهگذارانی که تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند از تایمفریمهای هفتگی یا ماهانه برای تحلیل رفتار قیمتها استفاده میکنند.
بهتر است در بازارهایی که دارایی نوسانات زیادی هستند، از Price Action در تایمفریمهای کوچکتر برای تحلیل رفتار قیمت استفاده کنید. خطوط حمایت و مقاومت با گذشت زمان همچنان کارایی دارند. ممکن است خط حمایتی که 6 ماه قبل، از ریزش قیمتها جلوگیری کرده است، دوباره تبدیل به یک حمایت و یا حتی یک مقاومت قدرتمند شود. تحلیل بازههای زمانی یکی از مهمترین قسمتها در بررسی و تحلیل رفتار قیمت در price action است. باید قبل از ورود به معالمه، رفتار قیمت را در بازههای زمانی مختلف بررسی کنید.
استفاده از تحلیل پرایس اکشن در معاملات رمزارزها
محدودیتها و مزیتهای پرایس اکشن (Price Action)
پرایس اکشن (Price Action) برای بررسی و پیشبینی قیمت همهی داراییهای مالی کاربرد دارد. یکی از مزیت این تحلیل، ساده بودن آن است. بعضی از تحلیلگران با پیچیده کردن بیش از حد تحلیل خود، باعث بروز خطا در پیشبینیهای خود میشوند. اما ساده بودن Price Actionباعث افزایش دقت آن میشود. البته باید در نظر داشت که برای تحلیل و معامله در بازارها باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت و price action به تنهایی قادر به پیشبینی و تحلیل کامل نیست. همچنین به علت پیچیدگی بعضی از الگوها و روندها، برداشتهای مختلفی از رفتار قیمت میشود. باید مراقب بود که سیگنالهای معاملاتی تولید شده، همواره دقیق نیست و بعضا موجب ایجاد ضرر برای سرمایهگذاران میشود.
نکته قابل توجه در کاربرد پرایس اکشن
نکتهی مهمی که در استفاده از رفتار قیمتها برای معاملهی رمزارزها باید در نظر داشت، این است که هر رمزارز دارای رفتار قیمتی مختص به خود است. عواملی مانند نقدشوندگی و مارکتکپ و سایر عوامل بنیادی باعث تاثیرگذاری در نوسانات رمزارزها شده و رفتار قیمت آنها را تحت تاثیر قرار میدهند. بهتر است برای تحلیل رفتار قیمت رمزارزها، ابتدا در تایمفریمهای مختلف، الگوها و روندهای مختلف را بررسی و شناسایی کنید. الگوهای مختلف یا خطوط حمایت و مقاومتی که در طول زمان ایجاد میشوند، همیشه قابل اعتماد نیستند. اخبار و فضاسازیهای موجود در بازار میتوانند به راحتی باعث شکسته شدن این خطوط شوند. بنابراین برای معاملهی رمزارزها باید عوامل بنیادی را نیز در نظر بگیرید. زیرا الگوها و روندهای شکل گرفته شده در بازار، تنها برداشت شخصی ما هستند و ممکن است این برداشتها اشتباه باشند.
منبع: دیجی بیت