ثروت فارکس

الگوهای ترکیبی سه شمعی

پین بار و اینساید بار

الگوهای ترکیبی سه شمعی

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.

تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر الگوهای ترکیبی سه شمعی کندل روز قبل ایجاد می‌گردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگوی دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگوی دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد

الگوهای ترکیبی سه شمعی

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اخبار و … هستند.

تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل الگوهای ترکیبی سه شمعی تکنیکال ، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم الگوهای ترکیبی سه شمعی کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز الگوهای ترکیبی سه شمعی قبل ایجاد می‌گردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی BELT HOLD نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد .

۲- الگوی تک کندلی BELT HOLD صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگوی دو کندلی MATCHING HIGH

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگوی دو کندلی MATCHING LOW

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طور کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد

چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها

آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟

اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نموده‌اند.
اما آيا كندل استيك‌ها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثال‌هاي پايين توجه كنيد:

آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟

اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نموده‌اند.
اما آيا كندل استيك‌ها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثال‌هاي پايين توجه كنيد:

معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اين‌گونه گفته شده است.

يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنباله‌دار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.

پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معامله‌گران پین بار نزولی را مشاهده مي‌كنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل مي‌كنند.

بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص مي‌كنند و خود را براي ريزش بازار آماده مي‌نمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموخته‌هاي موجود در كتاب‌ها و سايت‌ها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معامله‌گران دچار شك و ترديد در مورد دانسته‌ها و نحوه عملكرد خود مي‌شوند و حتي گاهي به الگوها شك مي‌كنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت مي‌دهند.
.معامله‌گر نمی‌دانند پین‌بار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معامله‌گران است كه باعث شكل‌گيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :

ما این را می‌دانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج مي‌كنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكل‌گيري پين بار الگوهای ترکیبی سه شمعی در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پین‌بار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معامله‌گران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پین‌بار دریافت کرده‌اند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پین‌بار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله الگوهای ترکیبی سه شمعی گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خوانده‌اند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پین‌بار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميله‌اي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل می‌كنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما می‌شوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.

آنها انواع مختلف شمع‌ها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل مي‌شوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »

بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت‌ ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر مي‌شوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم می‌توانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند الگوهای ترکیبی سه شمعی ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها می‌تواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است الگوهای ترکیبی سه شمعی كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و می‌توانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.


چرا الگو؟

ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهره‌وري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام مي‌پذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريع‌تر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال مي‌كند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!

وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میله‌های شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و الگوهای ترکیبی سه شمعی اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معامله‌گری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.

حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها

ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:

1. اندازه

آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.

2. فتیله ها (سایه ها)


فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پین‌بار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایه‌ها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.


3. بسته شدن

همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران

2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان

شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست می‌خورند ، جلوگیری کنید.

1. مقایسه شمع‌ها

این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمع‌های فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پین‌بار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پین‌بار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی می‌پوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.

2. موقعيت مكاني

مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنال‏های با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.

و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.

فراموش نکنید:
شمع‌ها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معامله‌گران در بازارها است. شمع‌ها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.

الگوهای کندلی لنس بگز

الگوهای کندلی لنس بگز

الگوهای کندلی ، نوع تفکر تریدرها را در بازه ی زمانی معینی نمایش می دهند. در واقع رفتارهای مشابه تریدرها در وضعیت یکسان، آن ها را به وجود می آورند.

بررسی آن ها در تحلیل از اهمیت زیادی برخوردار است. ضمن این که استفاده از آن ها هم بسیار راحت است.

از همین روی مقاله ی حاضر توضیحات لازم در این رابطه را بیان می کند و در این میان الگوهای کندلی لنس بگز را نیز ذکر می نماید.

فهرست محتوای مقاله

دوجی

پین بار

اینساید بار

اینگولفینگ

Bullish (صعودی)

Bearish (نزولی)

خنثی (نه صعودی و نه الگوهای ترکیبی سه شمعی نزولی)

الگوهای کندلی چه هستند؟

این الگوها به بررسی هر کندل با کندل قبل از خود می پردازند که به شکل های مختلفی هستند.

از جمله ی آن ها می توان به دوجی، پین بار، اینساید بار و اینگالفینگ اشاره کرد که در ادامه توضیحاتی در مورد آن ها بیان می شود.

دوجی

دوجی به شکل های مختلفی وجود دارد. یکی از این شکل ها ستاره ی صبح گاهی و عصر گاهی دوجی است.

الگوهای کندلی چه هستند؟

شکل این الگوها به صورت فوق است یعنی به جای کندل وسط آن ها یک دوجی ظاهر می شود.

یک دوجی در روند صعودی بالای بدنه ی اصلی و در روند نزولی پایین بدنه ی اصلی بسته می گردد. ستاره ی صبح گاهی و عصر گاهی دوجی جزء الگوهای معکوس ساز هستند.

یعنی اگر در روند صعودی بازار دیده شوند نشانه ی این هستند که در آینده، بازار نزولی می شود و اگر در روند نزولی شناسایی شوند بیانگر این هستند که ادامه ی روند، صعودی خواهد شد.

دقت داشته باشید، شمعی که پس از دوجی تشکیل می شود، حتما باید تغییر روند بازار را تأیید نماید.

پین بار

آن یک الگوی ادامه دهنده یا برگشتی است که دارای یک شمع است.

پین بار الگوی ادامه دهنده یا برگشتی

سایه ی شمع در پین بار، بلند است. در واقع خود پین بار در قیاس با سایه اش، بدنه ی کوچک تری دارد. این سایه، محدوده ی قیمتی را نشان می دهد.

پین بار امکان دارد ادامه دهنده باشد. آن زمانی است که سایه ی پایینی شمع، بلند باشد. پس در روند صعودی قیمت ها کم تر و در روند نزولی قیمت های بیش تری را نشان می دهد.

ولی پین بار برگشتی هم وجود دارد. آن هنگامی برگشتی است که به سطوح حمایت مقاومتی رسیده باشد.

پین بار دو قلو هم وجود دارد. آن زمانی شکل می گیرد که دو پین بار در سطوح حمایتی یا مقاومتی شکل بگیرند.

دقت تحلیل در پین بار دو قلو بیش تر از پین بار تک کندلی است؛ چون در پین بار دو قلو یک سطح مقاومتی یا حمایتی دو بار پشت سر هم ریجکت می شود.

اینساید بار

اینساید بار به طور معمول جزء الگوهای بازگشتی است و دارای دو شمع است.

اینساید بار به طور معمول جزء الگوهای بازگشتی است

در واقع یک کندل اینساید بار در داخل شمع قبلش شکل می گیرد. دقت داشته باشید سایه ی اینساید بار در تحلیل محاسبه شود.

در این جا شمع دوم، سقفی پایین تر از سقف شمع قبل از خود می زند و کف آن در موقعیتی بالاتر از کف شمع قبل از خود است.

اینساید بار امکان دارد در بین شمع پیشین مادر با مقداری بالاتر یا پایین تر از آن تشکیل شود.

البته گاهی مواقع سایه ی بالایی یا پایینی در کندل اینساید بار با شمع پیشینش یکسان است.

دقت داشته باشد که اینساید بار بیش تر مواقع در سطح های حمایتی- مقاومتی می تواند همچون سیگنال بازگشتی عمل کند.

سیگنال بازگشتی اینساید بار در سطح های حمایتی- مقاومتی

اینگولفینگ

اینگولفینگ (پوششی) یک الگوی برگشتی است که هم به شکل نزولی و هم صعودی وجود دارد. اینگولفینگ صعودی مشتمل بر دو کندل است.

اینگولفینگ صعودی مشتمل بر دو کندل است.

در اینگولفینگ صعودی، شمع دوم (بدون احتساب طول سایهبدنه ی شمع اول را کاملا در بر می گیرد.

آن به صورت یک شمع توخالی (سبز) است که نشان می دهد قیمت رو به بالا حرکت می کند. آن به طور معمول سایه های بلندی به طرف بالا دارد.

اما با این یک کندل نمی توانید بگویید الگوی اینگولفینگ صعودی شکل گرفته است.

برای شکل گرفتن این الگو حتما باید شمع در روز دوم در مقایسه با پایین ترین قیمت از اولین روز، در قیمت کم تری باز گردد.

دقت داشته باشید به طور معمول چهار شمع توپر یا تعداد بیش تری از آن ها قبل از اینگولفینگ صعودی تشکیل می شوند. این کندل های توپر (قرمز)، روند بازگشتی را تأیید می کنند.

هم چنین توجه داشته باشید در اکثر معامله ها، حد ضرر در قسمت پایینی این شمع است. پس مواقعی که میزان سود به حد ضرر کم است، اصلا وارد خرید و فروش نشوید.

اما الگوی اینگولفینگ نزولی بالعکس صعودی آن است. یعنی بعد از بالا رفتن قیمت ایجاد می شود و نشان می دهد ادامه ی روند نزولی خواهد بود.

اینگولفینگ نزولی و صعودی

در اینگولفینگ نزولی، شمع دوم در قسمت بالایی از بالاترین قیمت باز می شود و در قسمت پایین از پایین ترین قیمت بسته می گردد.

الگوهای کندلی لنس بگز

لنس بگز یکی از تریدرهای مشهور استرالیایی است که توانسته در بازار های سرمایه به موفقیت برسد.

الگوهای کندلی لنس بگز

در ابتدا او هلیکوپترهای جنگی را هدایت می کرده است.

البته الآن هم لنس بگز کاملا از شغل اولش کناره گیری نکرده و هم چنان در کنار فعالیت در بازارهای مالی، الگوهای ترکیبی سه شمعی کار خلبانی اش را انجام می دهد. او تجربیاتش را برای تریدرهای دیگر نوشته است.

از جمله ی این تجربیات مطالبی در مورد الگوهای کندلی است. او می گوید این که چه الگوی کندلی را بیابید، اهمیتی ندارد بلکه مهم است تمایلات کندل ها را بررسی کنید.

لنس بگز یکی از تریدرهای مشهور استرالیایی است

لنس بگز بر این عقیده است که شمع ها سه گونه تمایلات دارند: Bullish، Bearish و خنثی.

Bullish (صعودی)

زمانی که شمع فعلی در محدوده ی یک سوم قسمت بالایی شمع پیشین از خود باشد، تمایلش به شکل Bullish است.

Bearish (نزولی)

هنگامی که شمع فعلی در محدوده ی یک سوم قسمت پایینی بسته شود، تمایلش به شکل Bearish است.

خنثی (نه صعودی و نه نزولی)

وقتی که کندل فعلی در محدوده ی یک سوم قسمت میانی یا وسط بسته شود، تمایلش خنثی است؛ یعنی نه صعودی و نه نزولی است.

در حقیقت قیمت در حالت خنثی به شکل یک خط تقریبا صاف (بدون تغییر یا با تغییرات خیلی ناچیز) جلو می رود.

جمع بندی الگوهای کندلی

دانستید که الگوهای کندلی به بررسی هر شمع با شمع قبل از خود می پردازند.

الگوهای کندلی به بررسی هر شمع با شمع قبل از خود می پردازند.

از جمله ی آن ها در این مقاله به الگوی دوجی، پین بار، اینساید بار و اینگولفینگ اشاره شد.

یکی از شکل های دوجی، الگوی ستاره ی صبح گاهی و عصر گاهی آن است. آن از سه شمع تشکیل شده که به جای شمع میانی الگوهای ترکیبی سه شمعی اش یک دوجی ظاهر می شود.

ستاره ی صبح گاهی و عصر گاهی دوجی، جزء الگوهای برگشتی هستند.

پین بار هم به دو شکل ادامه دهنده و بازگشتی ظاهر می شود. اینساید بار هم معمولا بازگشتی است. اما ترکیب پین بار و اینساید بار یک الگوی بسیار عالی است.

ترکیب پین بار و اینساید بار یک الگوی بسیار عالی است.

پین بار و اینساید بار

این الگوی ترکیبی زمانی تشکیل می شود که پس از پین بار بدون وقفه یک اینساید بار ساخته شود.

البته شما باید صبور باشید تا کف یا سقف الگوی اینساید بار شکسته شود. بعد از آن می توانید معامله تان را شروع کنید.

اینگولفینگ نیز یک الگوی برگشتی است که هم به شکل نزولی و هم صعودی وجود دارد.

اما از نظر لنس بگز، بررسی الگوهای کندلی اهمیت چندانی ندارد. در واقع آن چیزی که مهم است توجه به تمایلات کندلی است که می توانند صعودی، نزولی و یا خنثی باشند.

شما با استفاده از بررسی تمایلات کندلی خیلی راحت می توانید آن را برای تحلیل بازارهای مختلف مالی همچون بورس، فارکس و … به کار گیرید.

بازارهای سرمایه

ضمنا شما برای اطلاع از مقالات جدید ما می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید.

آکادمی طهرانی، شرکتی است که می تواند با آموزش ها و مشاوره های مالی اش به موفقیت شما در بازارهای سرمایه کمک زیادی کند.

الگوی ادامه دهنده شمعی ژاپنی چیست؟

الگوهای ادامه دهنده شمعی ژاپنی ادامه روند فعلی را پیش بینی می کند. در روند صعودی ، اگر یک خط مقاومت به تازگی شکسته شده باشد یا اگر از قبل در سطوح حمایت قرار دارید ، یک الگوی ادامه دهنده میتواند فرصت خرید و ادامه حرکت صعودی را به شما نمایش دهد. از طرف دیگر ، با یک روند نزولی ، اگر یک خط حمایت به تازگی شکسته شده است یا اینکه در حال حاضر اصلاح در منطقه مقاومت آغاز شده است یک الگوی ادامه دهنده سیگنال فروش می دهد. الگوهای ادامه دهنده در شمعهای ژاپنی فقط باید در مجاورت مناطق استراتژیک (حمایت و مقاومت در برابر الگوهای نموداری ، سطوح مهم اندیکاتور ها و غیره) در نظر گرفته شود.

لازم به ذکر است که این الگوهای ادامه دهنده از میزان موفقیت بسیار بالاتری نسبت به الگوهای برگشتی با میانگین بین ۶۰ تا ۷۰٪ برخوردار هستند. البته برخی از نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به سایر موارد از اهمیت بیشتری برخوردار است. با این حال ، آنها فاصله زیادی با نرخ موفقیت الگوهای نمودار دارند. به همین دلیل است که انجام یک تحلیل تکنیکالی دقیق تر مهم است و نباید تنها با تشخیص الگوی ادامه دهنده با شمعهای ژاپنی اقدام به خرید یا فروش کرد . ترکیب سیگنالهای خرید / فروش با تجزیه و تحلیل تکنیکالی دیگر (الگوهای نموداری ، خطوط مقاومت و حمایت، اندیکاتورها و غیره) بسیار کاربرد بیشتری دارد.

الگوهای ادامه دهنده شمعی ژاپنی ، بیش از همه ، راهی برای بهبود کیفیت سیگنال های دریافتی شما با اجتناب از برخی سیگنال های کاذب و بهینه سازی نقاط خرید و فروش شما است.

لیست الگوهای ادامه دهنده شمعی ژاپنی:

– Gap – windows . شکاف یا پنجره

هنگامی که بین دو شمع همرنگ مشاهده شود نشان دهنده ادامه حرکت می باشد.

– Gapping play . شکاف نوسانی

شکاف نوسانی نزولی

شکاف نوسانی صعودی

– Separating line . خط جداکننده

Separating line صعودی

Separating line نزولی

– Thrusting line . خط رانش

شمع سبز نباید از نیمه شمع قرمز بالاتر رود.

– Tasuki gap . فاصله عشق

به عنوان یک شمع رنگ مخالف روند در روند حاضر پدید می آید ، روند به آن بی توجهی می کند و به مسیر قبل ادامه می دهد.

– Three white soldiers . سه سرباز سفید

سه سرباز سفید (و سه کلاغ سیاه برعکس این الگو) ممکن است به صورت الگوی برگشتی نیز عمل کند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا