انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب

برند قوی باارزشترین دارایی یک کسبوکار است
یاسر علیزاده، مدیر روابط عمومی رایانمهر / یک برند قوی اگر نگوییم باارزشترین دارایی یک کسبوکار است، یکی از کلیدیترین داراییهاست که درک مشتری، مشتریان بالقوه و کارمندان از یک کسبوکار را دیکته کرده و یک عنصری کلید برای تأثیرگذاری بر رفتار به شمار میرود، رفتاری که در نهایت میتواند یک کسبوکار را بسازد و یا آن را نابود انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب کند.
با در نظر گرفتن این موضوع، مطمئناً برندینگ و تبلیغات مؤثر یکی از مهمترین سرمایهگذاریهایی است که مدیران کسبوکارها انجام خواهند داد. به ویژه با وجود فضای تجاری غیرقابل اعتماد و متلاطمی که در دهه گذشته در کشور تجربه شده است. در عمل، بازبینی برند و استراتژی آن میتواند چشمانداز تازهای از وضعیت کسبوکار ارائه دهد و در نهایت به عنوان یک سرمایهگذاری موفق به رشد انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب کسبوکارها کمک کند.
برندسازی کسبوکارها نباید به عنوان یک هزینه در مقابل یا ذیل بودجه بازاریابی و تبلیغات تلقی شود، بلکه باید آن را به عنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفت. یک سرمایهگذاری، اگر به درستی انجام شود، این پتانسیل را دارد که در طول عمر کسبوکار یک بازدهی نمایی داشته باشد. داشتن یک برند مناسب اقتدار کسبوکار را تقویت میکند و میتواند استعدادهای برتر را به سمت آن کسبوکار جذب کند. با این تفاسیر سخت میتوان استدلال کرد که تمرکز بر برند سرمایهگذاری بهجا و درستی نیست.
با افزایش فاحش هرساله هزینه تبلیغات برای کسبوکارها، اهمیت سرمایهگذاری در برندینگ دوچندان میشود. در ادامه به شرح دلایل این موضوع پرداخته میشود که چرا اقدامات برندینگ و تبلیغات یک سرمایهگذاری موفق است و نه یک هزینه اضافی.
برندینگ و تبلیغات، ارزش شرکت را افزایش میدهد
به جای اینکه این اقدامات را به عنوان یک هزینه بپندارید، به عنوان یک سرمایهگذاری در نظر بگیرید. سرمایهگذاری که به مدیران کسبوکارها کمک میکند تا اعتبار کسب کنند و یا طرفداران وفاداری را جذب کنند که مایل به پرداخت قیمتهای بالاتر برای خدمات و محصولات آن کسبوکار هستند. همه عناصری که ارزش ویژه برند را ایجاد میکند و در عین حال یک کسبوکار را به یک رهبر پیشگام بازار تبدیل میکند. در دنیایی که نوآوری عنصری کلیدی برای موفقیت در نظر گرفته میشود، اجتناب از برندسازی خود بهعنوان یک شرکت جسور و مبتکر، این سؤال را در ذهن متبادر میکند که آیا اصلاً میخواهید سودآور باشید یا نه.
همه این نکات برای یک کسبوکار و نحوه عملکرد آن ارزش ایجاد میکند. مدیران کسبوکارها باید از خود بپرسند آیا برندسازی میتواند یک عامل مؤثر در دستیابی به اهداف یک کسبوکار یعنی سوددهی بیشتر باشد؟ اگر پاسخ شما به این سؤال است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که در برندسازی کسبوکار سرمایهگذاری کنند.
مشتریان برندها را دوست دارند. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد و مردم به شدت با برندها در سطح شخصی همذاتپنداری میکنند. مردم همیشه مایل به خرید محصولات برند هستند حتی اگر به طور قابل توجهی گرانتر از برخی محصولات عمومی باشند.
بنابراین، رفتار مشتری یکی از مهمترین عوامل در عملکرد تجاری کسبوکارهاست و تأثیر مستقیمی بر نحوه درک برند دارد. اگر مدیران روی برندسازی سرمایهگذاری کرده و موفق شوند شرکت خود را از رقبای خود متمایز کنند، این امتیاز را نیز خواهند داشت که برای محصولات خود قیمت بالاتری در نظر بگیرند. به طور کلی، نام تجاری کمک میکند تا کسبوکار را به عنوان یک رهبر در صنعت معرفی نمود و از مزایای مختلف آن منتفع شد. در نتیجه، اگر مدیران روی برندسازی سرمایهگذاری میکنند، عملاً روی آینده کسبوکار خود سرمایهگذاری کردهاند.
برندینگ وجهه حرفهایگری دارد
هویت برند یکی از اجزای اصلی استراتژی برند است. داشتن یک هویت قوی و مناسب برای هر مشتری بالقوه و بالفعل ظاهری حرفهای ایجاد میکند، همانطور که میگویند اولین برداشت مهم است. برندسازی حرفهای نشاندهنده استاندارد و خدمات حرفهای یک کسبوکار است، بنابراین باعث افزایش قیمت و دستیابی به ارزش میشود.
برندینگ مشتریان باارزش را جذب میکند
برندسازی به مدیران کسبوکارها این امکان را میدهد که بر روی نوع مشتریانی که میخواهند جذب کنند کنترل داشته باشند.
شرکتهای موفق تحقیقات برندینگ را برای جمعآوری اطلاعاتی انجام میدهند که به آنها در شناسایی شخصیتهای خریدار کمک میکند. به این ترتیب آنها میتوانند پیامهای تجاری دقیق و هدفمند تولید کنند و به مشتریان علاقهمند به محصولات یا خدمات خود دسترسی پیدا کنند. با تمرکز بر مخاطبانی که دارای مجموعهای از ارزشها، ایدهها و نگرشهای مشابه شما هستند، میتوان اطمینان حاصل کرد که پیام تجاری برند در قلب مخاطبان طنینانداز خواهد شد.
برندسازی به جای تلاش برای جذب مخاطبان گستردهتر و جذب هر چه بیشتر افراد در سطحی، کسبوکارها را قادر میسازد تا پایگاه مشتری دقیقتری را هدف قرار دهند که احتمال خرید محصولات یا خدمات میان آنها بسیار زیاد است. این رویکرد همچنین بسیار سودمند است زیرا کسبوکارها را قادر میسازد وفاداری مشتری را ایجاد کرده و مشتریان خود را به حامیان برند تبدیل کنند.
انجام تحقیقات جامع بسیار اهمیت دارد و همزمان با کاهش هزینههای بازاریابی و تبلیغات و افزایش سود حاصل از این اقدامات به عنوان یک سرمایهگذاری ارزشمند شناخته میشود. با انجام تحقیقات برند میتوان کسبوکار را در موقعیتی قدرتمند قرار داد. مدیران کسبوکارها میتوانند در بین مخاطبان خود کاوش کنند: آنها چه کسانی هستند، در چه مشاغلی هستند، چه چیزی برای آنها مهم است، چه زندگیهایی دارند. همچنین میتوانند به روند صنعت نگاه کنند: چه چیزی به خوبی دریافت میشود، چه محتوایی جذاب است، مردم با چه موضوعاتی درگیر نمیشوند، چه پلتفرمهایی بیشترین تعامل اجتماعی را تشویق میکنند. مدیران کسبوکارها همچنین میتوانند از رقبای خود یاد بگیرند: آیا کمپینهای جالب و سرگرمکننده تولید میکنند، درک مصرفکننده از آنها کسبوکار آنها چیست، از کجا پوشش رسانهای دریافت کردهاند؟
باید به این مهم اشاره کرده که برندسازی به معنای بمباران مخاطبان شما با لوگوها، تبلیغات یا تبلیغات نیست و این امر باعث جذب مشتری طولانیمدت نمیشود.
برندینگ منجر به کاهش هزینههای بازاریابی میشود
هنگامیکه درک بهتری از مخاطب به دست آمد، مدیران قادر خواهند بود کمپینهای بسیار هدفمند برای ارزشمندترین و اصلیترین مخاطبان خود ایجاد کنند.
تصویر و هویت جسورانه برند که به خوبی بیان شده باشد، اثربخشی استراتژی بازاریابی را افزایش میدهد، زیرا تمام تلاشها به طور یکپارچه ادغام میشوند. دستورالعملهای یک برند به ایجاد کمپینهایی کمک میکند که پیام کسبوکار را تقویت کرده و در آینده برای انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب ایجاد پیامهای جدید، کسبوکار هزینه کمتری را متحمل خواهد شد.
کمپینهای جذاب، نوآورانه و به خوبی اجرا شده به طور طبیعی باعث ایجاد پوشش رسانهها میشود. در نتیجه نام تجاری به طور ارگانیک شهرت یافته و اعتبار نام تجاری و پیام آن را پایهگذاری میکند.
امروزه بازارها بیش از حد اشباع شده و رقابتی هستند، بنابراین اگر شرکتها میخواهند مشتریان را جذب و حفظ کنند، باید تلاش بیشتری از خود نشان دهند. چنین وضعیت پیچیدهای، با تعداد زیادی از رقبا، آینده کسبوکارها را ناامن میکند. شرکتهای بیشماری محصول یا خدمات مشابهی را میفروشند و مشتریان باید دلیلی برای انتخاب شما به جای رقبا پیدا کنند.
فروش آسانتر و بیشتر از اهداف برندینگ است
برندهایی که بهروز هستند و به خوبی تعریف شدهاند، راحتتر به فروش میرسند، زیرا روایت قانعکنندهای در هر قسمت از برندشان بافته شده است. آنها شفاف و جذاب هستند و این امر به آنها موقعیت برتری میدهد که کار تیم فروش را آسان میکند چرا که برندسازی مزیت قابل توجهی به آنها داده است، آنها فقط باید همان پیام را با اطمینان ارسال کنند و معاملات را جوش دهند.
برندینگ پیامدهای روانی و افزایش بهرهوری کارکنان را در پی دارد
درست مانند شرکتها که از برندسازی برای جذب مشتریانی که ارزشهای مشابهی با آنها دارند، استفاده میکنند و آنها را حفظ میکنند، آنها نیز سعی میکنند در میان رقبای خود برجسته باشند و نشان دهند که چرا کارکنان بالقوهشان باید آنها را انتخاب کنند.
برندسازی داخلی بهرهوری را افزایش میدهد زیرا ارتباط عاطفی خاصی با شرکت ایجاد میکند، به طوری که اهداف شرکت برای کارکنان مهم میشود. این استراتژی جدا از افزایش بهرهوری، کارمندان شما را به سفیران برند نیز تبدیل میکند.
نتیجهگیری
با توجه به آنچه بیان شد، انجام تبلیغات برندهای قوی و دستیابی به نتایج مورد نظر آن آسانتر است.
اگر مدیران کسبوکارها نتوانند کسبوکار خود را به عنوان یک برند تثبیت کنید، تمام تلاشهای بازاریابی و تبلیغات آنان ممکن است فقط اتلاف وقت و پول باشد؛ بنابراین، تنها همافزایی برندسازی و بازاریابی میتواند به طور مؤثر کسبوکارها را رشد دهد و به موقعیت آن کمک کند.
وجود یک برند برای توضیح چشمانداز و اهداف کسبوکارها ضروری است و همانطور که قبلاً ذکر شد، به این سؤال مهم پاسخ میدهد که «هدف وجودی یک کسبوکار چیست؟»
هر عنصر استراتژی بازاریابی کسبوکارها، از جمله وبسایت، تصاویر، لحن یا هویت سازمانی شما باید بر اساس و توسط برند آن کسبوکار تعریف شود.
هر پیام بازاریابی که برای مشتریان خود ارسال میشود نیز باید به گونهای ساخته شود که ارزشهای اصلی برند آن کسبوکار را منعکس کند.
با این حال، ازآنجاییکه ثبات در برندسازی ضروری است، داشتن مجموعهای تعریف شده از دستورالعملهای برند که به مدیران کسبوکارها کمک میکند در همان مسیر باقی بمانند اهمیت دارد. ثابتقدم نبودن در کانالهای بازاریابی میتواند به سرعت منجر به از بین رفتن هویت برند و گیج شدن مخاطبان یک کسبوکار شود.
در پایان، اگرچه به نظر میرسد سرمایهگذاری در برندسازی هزینهای است که تنها شرکتهای بزرگ میتوانند از عهده آن برآیند، اما برای کسبوکارها و مدیران آنها ارزش آن را دارد تا به عنوان یک سرمایهگذاری موفق و نیز یک استراتژی نوآورانه در جهت تغییر قواعد بازی در یک کسبوکار و صنعتی که در آن فعالیت میکند باشد.
راهنمای انتخاب دستگاه تهویه مطبوع مناسب ( چیلر یا غیره)
سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
دستگاه تهویه مطبوع تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی ما دارد به همین دلیل باید در انتخاب آن بسیار دقت نماییم تا آسایش و رفاه بیشتری را برای خود و افراد ساکن در ساختمان فراهم آوریم در اینجا قصد داریم تا شما را با تجهیزات برودتی مختلف که در ساختمان ها استفاده می شوند آشنا نماییم و همچنین بهترین گزینه را به شما معرفی نماییم پس تا اخر این مقاله با ما همراه باشید.
انواع تهویه مطبوع
دستگاه های تهویه مطبوع دارای تنوع بسیار بالایی می باشند که در اینجا ما به سه مدل رایج آن اشاره می نماییم.
کولر گازی کولر آبی چیلر
هر کدام از دستگاه های ذکر شده در بالا ویژگی های خاص خود را دارند که در ادامه به بررسی دقیق هر کدام می پردازیم.
کولر گازی
کولر های گازی مناسب استفاده در مناطق گرم و مرطوب می باشد چون این دستگاه توانایی کاهش رطوبت هوا را دارد و همچنین در ظرفیت های بالایی تولید می شود که توانایی کاهش دمای محیط را به میزان دلخواه ما دارد اما استفاده از این دستگاه در همه جا پیشنهاد نمی انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب شود که در ادامه دلیل آن را توضیح می دهیم.
یک دلیل کلی برای عدم استفاده از کولر های گازی مصرف انرژی بالای آنها می باشد به این دلیل که کولرهای گازی به دلیل استفاده از اواپراتور هوایی راندمان پایینی دارند که باعث افزایش هزینه برق مصرفی شما می شود.
دلیل دیگری که این نوع دستگاه تهویه مطبوع پیشنهاد نمی شود کاهش بیش از حد رطوبت محیط می باشد که مخصوصا در مناطق گرم و خشک اثر نامطلوبی بر روی کیفیت هوای محیط زندگی ما می گذارد و همچنین هوای خروجی از کولر گازی بسیار سرد و موضعی می باشد و حضور در مجاورت باد دستگاه رضایت بخش نیست.
کولر آبی
از دیگر تجهیزات برودتی می توان به کولر آبی اشاره نمود این دستگاه در مناطق گرم و خشک کارایی بسیار خوبی دارد و کمک شایانی به تامین رطوبت محیط می نماید این نوع دستگاه تهویه مطبوع در مناطقی کاربرد دارد که حداکثر دمای محیط 40 درجه سانتی گراد باشد در غیر این صورت دمای محیط مورد نظر را به میزان آسایش ما کاهش نمی دهد و احساس مطلوبی نخواهیم داشت.
از کولرهای آبی در مناطق شرجی و گرم نیز نمی توان استفاده نمود چون باعث افزایش بیش از حد رطوبت می شود و همچنین راندمان پایینی دارد و حتی در دمای پایین تر از 40 درجه سانتی گراد توانایی تامین هوای خنک مورد نیاز ما را ندارد.
اما این دستگاه تهویه مطبوع مصرف انرژی بسیار پایینی دارد به همین دلیل در مناطقی که استفاده از آن امکان پذیر می باشد جزو بهترین گزینه ها می باشد.
چیلر
از چیلر ها در صنایع مختلفی استفاده می شود که یکی از کاربردهای آن استفاده برای سیستم های تهویه مطبوع می باشد این دستگاه توانایی بسیار بالایی دارد و می توان از آن در تمامی شرایط اقلیمی استفاده نمود و در مقایسه با کولرهای گازی مصرف انرژی پایین تری دارند و کیفیت هوای بهتری برای محیط زندگی ما فراهم می آورند.
یکی از پر کاربردترین مدل های چیلر، مینی چیلر می باشد و شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به صفحه قیمت مینی چیلر مراجعه نمایید.
چیلرها در دو مدل هوا خنک و آب خنک تولید می شوند و هر کدام از این مدل ها در شرایط آب و هوایی مختلف راندمان متفاوتی دارند که بر اساس شرایط آب و هوایی منطقه نصب چیلر یکی از این دو مدل دستگاه انتخاب می شوند.
نحوه کار چیلر ها به این صورت می باشد که در سیکل تبرید خود تولید آب خنک می نمایند و سپس آن را به سمت فن کویل ها یا هواساز منتقل می نمایند درون این دستگاه ها هوا محیط از روی سطح مبدل حرارتی عبور می نمایند و گرمای خود را به آب درون مبدل منتقل می نمایند که سبب کاهش دمای محیط می شود.
با استفاده از چیلر و فن کویل اگر میزان رطوبت هوا خیلی زیاد باشد کاهش می یابد ولی اگر میزان رطوبت متعادل باشد تغییری ایجاد نمی شود که در نهایت استفاده از چیلر ها باعث خشکی هوا نمی شود و همچنین باد خروجی از فن کویل بسیار مطبوع و مساعد می باشد و هوای بسیار سرد و موضعی به شما برخورد نمی کند همچنین به دلیل قرار گیری فن کویل در قسمت های مختلف ساختمان دمای هوا به صورت یکسان و یکنواخت کاهش می یابد که سبب افزایش آسایش و رفاه شما می شود.
چیلر ها در ظرفیت و مدل های مختلفی تولید می شوند به همین دلیل می توانند در هر منطقه آب و هوایی دمای محیط زندگی ما را به هر میزان که می خواهیم کاهش دهند و به دمای محیط بیرون وابسته نباشند.
میزان مصرف انرژی چیلر از کولر های گازی کمتر و از کولرهای آبی کمی بیشتر می باشد و در کل به دلیل مزایای فراوانی که در مقایسه با دو دستگاه تهویه مطبوع دیگر دارد بهترین انتخاب برای سیستم تهویه مطبوع تمامی ساختمان ها اداری، مسکونی، تجاری و غیره می باشد که استفاده از آن بسیار گسترش یافته است و انتخاب اول مشتریان می باشد و شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه چیلرهای خانگی به صفحه قیمت چیلر خانگی مراجعه نمایید.
اجزای چیلر
چیلرها دارای 3 بخش اصلی کمپرسور، کندانسور و اواپراتور می باشند که هر کدام از این دستگاه ها باید کیفیت خوبی داشته باشند تا عملکرد چیلر را تضمین نمایند و البته قطعات و تجهیزات متعددی دیگری نیز در ساختار چیلر وجود دارد که باید بررسی شود.
در ساخت چیلرها از کمپرسور با برند های مختلفی استفاده می شود و برترین برندهای تولید کننده کمپرسور عبارتند از دانفوس، کوپلند، بیتزر و چند کمپانی دیگر که شما می توانید به عنوان نمونه برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این قطعه به صفحه کمپرسور بیتزر مراجعه نمایید.
گفتوگوی تسنیم | پاسخ عضو فقهای شورای نگهبان به چرایی تمدید حکم آیتالله جنتی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری اخیراً در حکمی، حکم انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب عضویت آیتالله احمد جنتی را برای یک دور 6 ساله بهعنوان فقهای شورای نگهبان تمدید کرد.
بعد از تمدید این حکم، سؤالاتی برای برخی مطرح که چرا، آیتالله جنتی در این سن مجدد منصوب شده است؟ یا "آیا آیتالله جنتی با کهولت سنی که دارد توانایی تشخیص مناسب لوایح را دارد؟ و یا آنکه، حضور ایشان در شورای نگهبان چه ضرورتی دارد و سؤالات متعدد.
گرچه در اینباره، بخش قابلتوجهی از فقها از جمله فقهای عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یا مجلس خبرگان اظهارنظر کرده و عموماً، استدلال کرده بودند که ضرورت حضور آیتالله جنتی در شورای نگهبان با توجه به تسلط فوقالعاده ایشان به منابع و تشخیص فقهی و آشنایی با قوانین کشور و ساختار شورای نگهبان، غیرقابلانکار بوده و به گفته آنان، حضور آیتالله جنتی بهعنوان یک عضو مجرب و کارکشته شورای نگهبان در جمع 11 عضو دیگر موجب کارآمدی و پویایی بیشتر شورای نگهبان شده است.
علیرغم اظهارات فقهای برجسته کشور درباره عضویت آیتالله جنتی در شورای نگهبان، سؤالات و شبهات مطرح درباره عضویت ایشان را با آیتالله سید احمد حسینی خراسانی که مقطعی است بهعنوان فقها در شورای نگهبان عضو هست در میان گذاشتیم تا با شناختی که از رفتار آیتالله جنتی در شورای نگهبان دارد، به سؤالات پاسخ دهد.
آیتالله حسینی خراسانی در این گفتوگو، با بیان اینکه هیچ نشانهای از تأثیر سن بر موضعگیری، تشخیص و رأی آیتالله جنتی دیده نشده است، میگوید که وی در مسائلی چون صلابت در موضعگیری، ایستادگی پای اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی، سلامت در رفتار و گفتار سیاسی، مقابله با انحرافات سیاسی و حرکت در مسیر دقیق جریان انقلاب بدون تأثیرپذیری از جریانات و گروههای سیاسی کارنامه قابلقبول و درخشانی داشته که این کارنامه هر انسان صاحب منطقی را نسبت به تمدید حکم آیتالله جنتی مجاب میکند.
از آیتالله حسینی خراسانی پرسیدیم مگر مقام معظم رهبری، " جوانگرایی" را بهعنوان استراتژی تعین نکردهاند؟ تمدید حکم آیتالله جنتی با این استراتژی در تعارض نیست؟ او با تأکید بر ضرورت تعریف جوانگرایی و البته ضرورت عدم تزاحم آن با تجربهگرایی، میگوید: حضرت آقا، ضمن تعریف جوانگرایی، تأکید فرمودند که جوانگرایی نباید دلیلی بر نادیده گرفته تجربه باشد؛ ضمن اینکه برخی نهادها و جایگاهها همانند عضویت در جمع فقهای شورای نگهبان، نیاز به کارکشتگی فقهی، پختگی در تشخیص و تطبیق طرحها و لوایح با شرع و قانون اساسی است و اینطور نیست که به دلیل جوانگرایی، شورای نگهبان از شخصیت مجربی چون آیتالله جنتی، با کولهباری از تجربه و تخصص محروم بماند.
حضور انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب آیتالله جنتی در جلسات شورای نگهبان بحث دیگری بود که آیتالله حسینی خراسانی درباره آن میگوید که آیتالله جنتی، دقت در نظر، هوشمندی در تشخیص، و تیزبینی و فراست در نظارت و بررسی صلاحیتها را همچون گذشته دارد و برای حضور بهموقع و حتی زودتر از موعد در جلسات شورای نگهبان خود را متعهد میداند و هنگام حضور جلسات تمام تمرکز خود را روی دستور جلسه میگذارد.
وی در ادامه میگوید که لازمه حکمت برای هر حکیمی، نگاه چندبعدی و همهجانبه است و مقام معظم رهبری به عنوان یک حکیم بزرگ قطعاً تمام جوانب را بررسی و انتصاب مجدد آیتالله جنتی را بر اساس استدلالهای قابلقبول و حکمت و عدالت انجام داده است؛ بهتعبیر آیتالله حسینی خراسانی، شایستگی عضویت مجدد آیتالله جنتی در شورای نگهبان برای مقام معظم رهبری و فقهای شورای نگهبان محرز و قطعی بوده است و احراز چنین شایستگی در آیتالله جنتی منجر به عضویت مجدد ایشان در شورای نگهبان شده است.
برخی گفتهاند که آیتالله جنتی عامل رد صلاحیت برخی چهرههای سرشناس در شورای نگهبان است؛ آیتالله حسینی در این باره گفت که، شورای نگهبان 12 عضو دارد؛ ضمن آنکه آیتالله جنتی، هیچگاه نگاه جناحی نداشته و ندارد و در چنین موضوعاتی خود را مکلف به عمل به قانون میداند و البته، اگر منظور برخی، صلابت و حساسیت همراه با قاطعیت آیتالله جنتی برای حراست از کیان انقلاب اسلامی است باید گفت که این مهم، نه ضعف بلکه قوت و نشانه تدین آیتالله جنتی است.
" البته ما تنها معصومین را مصون از خطا و اشتباه میدانیم و احتمال اشتباه و خطا برای هرکسی ممکن است اما آیتالله جنتی تنها به برداشت اجتهادی خود از شرع مقدس و قانون اساسی پایبند است و بر همین اساس نیز، رفتار و عمل میکند."
عضو فقهای شورای نگهبان میگوید که هیچ فردی در کشور دلسوزتر، آگاهتر و آشناتر از رهبر معظم انقلاب اسلامی به صیانت از اصول و ارزشهای نیست و البته که بعضی از مخالفتها و تخریبها از سوی مخالفان انقلاب و معاندین و با انگیزههای سیاسی مطرح میشود که به گفته او، برخی از این دسته از افراد به دلیل غرضورزی با هیچ پاسخ منطقی قانع نخواهند شد.
10 مدل کسبوکاری کارآمد برای استارتاپ ها در سال 2022
دیوید مک کلور، بنیانگذار شتاب دهنده 500Startups، در تعریف «استارتاپ» چنین میگوید: شرکتی که به دنبال پاسخ برای سه پرسش است:
- محصول شرکت چیست؟
- مشتریان آن چه کسانی هستند؟
- نحوه کسب درآمد آن چگونه است؟
مهم نیست که ایده کسبوکار چقدر عالی باشد، هر استارتاپی برای موفقیت بلندمدت خود به توسعۀ استراتژی کارآمدی نیاز دارد. همانطور که میدانیم، استارتاپ های مختلف نیازها، اهداف و رویکردهای متفاوتی دارند و مدلهای کسبوکار خاص باید با این معیارها و همچنین صنعتی که در آن فعالیت میکنند، مطابقت داشته باشند و به شرکتها در کسب سود یاری برسانند.
به عبارت دیگر، یک مدل کسبوکار طرح کلی کارآمدی از نحوۀ برنامهریزی یک کسبوکار است که با هدف کسب درآمد در یک بازار خاص به وسیله محصولات یا خدمات فعالیت میکند. این مدل بر محصول شرکت، عملکرد مورد انتظار آن در بازار، هزینه بازاریابی و چشماندازهای کسب درآمد متمرکز است.
برخلاف مدل درآمدی، که نحوه ایجاد بازده یا درآمد را شرح میدهد، مدل کسبوکار، توصیفی جامع از راهبردهای اصولی ارزشآفرینی برای مشتریان ارائه میدهد. در واقع این مدل تمام جنبههای تجاری، از جمله مدل درآمدی و جریانهای درآمد را در بر میگیرد و نحوۀ تعامل موثر این جنبهها با یکدیگر را تبیین میکند.
وارن بافت، میگوید:
قیمت، چیزی است که میپردازید و ارزش، چیزی است که به دست میآورید.
مدلهای کسبوکار موثر برای استارتاپ نهتنها برای داشتن یک استراتژی توسعه بلندمدت کارآمد ضروری است، بلکه به سرمایهگذاران بالقوه در زمینه کارآیی استارتاپ، ارزیابی منطقی ریسکها و ارائه تمام انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب اطلاعات ضروری اطمینان خاطر میدهد. در ادامه، تجزیهوتحلیل مفصلی از انواع مدلهای کسب و کار ارائه میدهیم، شرکتهای معروفی را معرفی میکنیم که با هر یک از این استراتژیها موفق شدهاند و در نهایت مزایای هر یک از این مدلها را بر میشماریم.
محبوبترین مدلهای کسبوکار برای استارتاپها در سال 2022
در حال حاضر دهها مدل کسبوکار مختلف برای استارتاپ ها وجود دارد که شرکتهای کوچک و بزرگ با موفقیت از آن استفاده میکنند؛ بااینحال، داشتن گزینههای بیشتر لزوما به ما در انتخاب بهتر کمک نمیکند. استراتژی توسعهای که انتخاب میکنیم ممکن است موجب موفقیت بزرگ یا شکست پروژه شود.
از این رو کسب اطلاعات بیشتر در مورد هر یک از انواع مدلهای کسبوکار ضروری است. در این مطالعات مزایای این مدلها عنوان میشود تا بتوانید مدل کسبوکار متناسب با نیازهایتان را انتخاب کنید.
در این مقاله به 10 مدل برتر کسبوکار محبوب و کارآمد میپردازیم که شرکتهایی از جمله آمازون، والمارت، اوبر، ایربیانبی از آن استفاده کردهاند. همچنین اطلاعاتی از قبیل توضیح مختصر، نحوه عمکرد، دلایل کاربردی بودن، مزایا و معایب و در نهایت نمونههای واقعی از هر مدل ارائه خواهیم داد.
- مدل بازار فروش کالا یا مارکت پلیس (Marketplace)
این مدل محبوب به شما این امکان را میدهد که بهعنوان واسطه بین فروشنده و خریدار، معاملات را انجام داده و انواع خدمات مفید پس از فروش را ارائه دهید. یکی از معروفترین استارتاپ هایی که با بهکارگیری این مدل کسبوکار موفق شده شرکت آمازون است. این شرکت خردهفروش آنلاین 41 درصد از کل بازار خرده فروشی تجارت الکترونیک در ایالات متحده را به خود اختصاص داده است.
مزایای مدل مارکت پلیس:
- جذب مشتری به شیوه کارآمدتر و افزایش آسانتر پایگاه مشتری
- عدم نیاز به انبار ( تمام محصولات توسط فروشندگان ارسال میشود.)
- عدم نیاز به هزینه سربار ( بازارها تنها درصد کمی از هر معامله را میگیرند.)
هنگام انتخاب این مدل کسبوکار باید به طور جدی درباره این موضوع توجه کنید که چرا مردم باید به طور خاص از بازار شما خرید کنند. تحلیلگران تجاری هشدار میدهند که ایجاد سرویسی مشابه با آمازون سودی ندارد، زیرا سالها طول میکشد تا توان رقابت با این ابر شرکت را به دست آورید. در عوض، میتوانید روی یک بازار کوچکتر و خاصتر تمرکز کرده و به مخاطبانی برسید که میخواهید به مشتریان وفادارتان تبدیل شوند.
مدل تقاضامحور به این معناست که خدمات خاصی را ارائه میکنید و مشتریان میتوانند هنگام نیاز از خدمات شما استفاده کنند. یکی از برجستهترین نمونههای این مدل، شرکت خدمات مسافربری اوبر مستقر در کالیفرنیا است که تنها در سال ۲۰۲۱، ۱۸.۳ میلیارد دلار درآمدزایی کرد و تاکنون نزدیک به ۱۲۰ میلیون کاربر در سراسر جهان داشته است.
با تجزیهوتحلیل بیشتر، مشخص میشود که این مدل صرفا برای خدمات مسافربری نیست. اکنون میتوانید غذا، مواد غذایی و سایر کالاها را با استفاده از برنامۀ تلفن همراه خود سفارش دهید – این ایده در سال 2020 بسیار محبوب شد و اکنون در اولین مراحل تکامل خود است.
مزایای مدل تقاضا محور:
- توانایی ارائۀ خدمات مختلف در یک برنامه واحد (با این وجود باید هزینههای توسعۀ این برنامه از جمله استخدام طراحان UX/UI درجهیک و توسعهدهندگان برنامه با مهارتهای برجسته را درنظر گرفت)
- تمرکز بیشتر بر نسل جوان
- امکان استفاده از نیروی کار آزاد
- مدل واسطهزدایی
یکی از رایجترین و درعینحال موفقترین مدلهای کسبوکار که امروزه بسیار مورد استفاده قرار میگیرد، واسطهزدایی است؛ یک نوع استراتژی که صدها هزار عمدهفروش، تولیدکننده و کسبوکار با فرآیندهای فروش مستقیم آن را اعمال میکنند. برجستهترین نمونۀ این مدل که قطعا با آن آشنا هستید، شرکت اپل است، تولیدکننده غول پیکر موبایل با بیشترین سهم بازار در جهان. طبق دادههای گلوبال استیتس، درآمد شرکت اپل به نسبت سال پیش 29 درصد افزایش داشته است که به گفته تحلیلگران، این شرکت را به یکی از برجستهترین نمونههای عملکرد موفق مدل کسبوکار تبدیل میکند.
به وسیله این رویکرد، شرکتها میتوانند واسطههای تاثیرگذار بر هزینه کل محصول را کاهش دهند. این مدل مناسب استارتاپهایی است که آماده تولید و توزیع محصولات خود هستند. برای اطمینان از اینکه مدل کسبوکار شما محصولی درجهیک و متمایز از سایر رقیبان تولید میکند به یک مدیر ارشد فناوری واجد شرایط نیاز دارید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید یک استارتاپ تولید محصول نرمافزاری راهاندازی کنید، برای داشتن یک محصول رقابتی به توسعهدهندگانی نیاز دارید که از جدیدترین ابزارهای طراحی مانند فریم ورک ریکت نیتیو یا روبی آن ریلیز استفاده میکنند.
مزایای مدل واسطهزدایی:
- دریافت محصول یا خدمات با پایینترین قیمت توسط کاربران نهایی
- دسترسی سادهتر و بهتر به کالاها و خدمات
- توانایی آزمایش سناریوهای مختلف تولید برای به دست آوردن مزیتهای رقابتی بهتر
- افزایش سود خالص شرکت
- مدل خرید اشتراک
بی شک شما نیز حداقل یک بار در طول زندگی خود متقاضی خرید اشتراک بودهاید. نتفلیکس، اسپاتیفای، یوتیوب پریمیوم یا اپل تیوی؛ همۀ این شرکتها بر اساس مدل خرید اشتراک فعالیت میکنند. آنها خدماتی را از طریق اشتراک (معمولا ماهانه یا سالانه) ارائه میدهند. ویژگی اصلی که این مدل را از سایر مدلهای کسبوکار متمایز میکند، این است که در آن جریانهای نقدی پایداری به طور مستمر تکرار میشوند.
مزایای مدل خرید اشتراک:
- هدف قرار دادن مجموعههای بزرگ مشتریان که به دنبال خدمات مناسب هستند.
- حفظ مشتریان برای مدت نسبتا طولانی
- داشتن جریان نقدی پایدار و مکرر
- دارا بودن فرصتهای بیشتر برای بهبود کیفیت محصولات و خدمات (به عنوان مثال، میتوان بهترین متخصصان را با استفاده از استراتژی توسعه نرمافزار برون سپاری استخدام کرد)
- مدل فریمیوم
این رویکرد یک فرصت عالی دیگر برای موفقیت با استارتاپ متمرکز بر توزیع خدمات است، چراکه امکان ترکیب خدمات رایگان و ویژه را در یک محصول واحد فراهم میکند. روش کار این مدل اینگونه است که بخشی از محصول یا سرویس (به عنوان مثال، پخش موسیقی) را رایگان در اختیار مصرفکننده قرار میدهیم تا زمینهساز معاملات آینده باشد.
هنگامی که با کمک لیست رایگان خدمات مخاطبان خود را جذب کردید میتوانید ویژگیهای اساسی و نقاط تمایز خدمات خود از سایرین را معرفی کنید. مدلهای فریمیوم اجازه استفاده نامحدود از ویژگیهای اساسی به صورت رایگان را فراهم کرده و فقط از مشتریانی پول میگیرند که میخواهند به خدمات پیشرفتهتری دسترسی داشته باشند (به عنوان مثال، امکان گوش دادن به موسیقی به صورت آفلاین و بدون تبلیغات).
به احتمال زیاد حداقل چند نمونه از این مدل در دنیای واقعی را در ذهن دارید، یکی این مدلها اسپاتیفای است – سرویس پخش موسیقی رایگان که برنامههای اشتراک متنوع برای تقریبا هر نوع سلیقهای را داراست. این پلتفرم امکاناتی اعم از گوش دادن آفلاین موسیقی و شخصیسازی را ارائه میدهد.
مزایای مدل فریمیوم:
- امکان دسترسی به مخاطبان زیاد و انواع پرسونا
- نسخههای ترکیبی از طرحهای رایگان و ویژه
- لیستی متقاعدکننده از ویژگیها و کارکردهای جذاب برای ترغیب مخاطب به خرید خدمات
- مدل کالای مجازی
این مدل کسبوکار که بیش از 15 سال از آغاز آن میگذرد، اکنون با معنایی کاملا جدید مورد بازنگری قرار گرفته است. به بیان ساده، مدل کالای مجازی اصطلاحی است که معمولا برای توسعه بازیهای ویدئویی به کار برده میشود و انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب به مشتریان امکان خرید کالاهایی را میدهد که فقط به صورت آنلاین وجود دارند. امروزه، این مدل برای پیادهسازی در سایر مشاغل از جمله بازیهای NFT و متاورس پتانسیل زیادی دارد.
اخیرا متاورس اعلام کرد که با استفاده از بازارهای شخص ثالث اوپن سی و Non-Fungible.com اقدام به فروش ملک مجازی کرده است. گرچه این حوزه به تازگی شروع به توسعه کرده، برای استارتاپی که با بازاریابی ویروسی راهاندازی شده چنین موفقیتی بیسابقه بوده است.
مزایای مدل کالای مجازی:
- ارائه تجربهای بینظیر با گزینه خرید درون برنامهای
- افزایش تجربه و تعامل کاربر
- کالاهای مجازی اقلامی منحصر به فرد و دارای مالکیت فردی هستند و این موضوع، به خاصیت انحصاری آنها میافزاید.
- مدل نمایندگی فروش (جادویی)
این مدل رویکردی مشابه با مدل مارکت پلیس دارد، که خردهفروش را قادر میسازد تا محصولاتی را که توسط شرکت یا فرد دیگری تولید میشود، تبلیغ و به فروش برساند. تفاوت این رویکرد با مدل مارکت پلیس در این است که در این مدل نمایندگی فروش تمام بازاریابیها را به عهده استارتاپ محول کرده و آن را به حضور فعال در بازار تشویق میکند. در این مدل تحویل محصول توسط شرکت (یا فردی) انجام میگیرد که به فروشندگان کمک میکند تا انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب از مشکلات رایج اعم از موجودی و دردسرهای تحویل کالا اجتناب کنند. این مدل به شما امکان میدهد هزینههای منابع انسانی و نیروی کار را کاهش دهید. این موضوع مزیت مهم دیگری برای استارتاپ هایی با بودجه محدود است.
مزایای مدل نمایندگی فروش:
- کاهش هزینه منابع انسانی با حذف مشکل موجودی
- سهولت کار با تحویل محصول توسط نمایندگی
- روشهای مطمئن و اثبات شده برای کسب سود
- مدل قلاب و طعمه
این مدل با نامهایی از قبیل «تیغ و ریشتراش»، «محصول و خدمات» یا «محصولات مرتبط» نیز شناخته میشود. در این مدل تجاری شرکت محصولات اولیه را با قیمت ارزان میفروشد و سود خود را از طریق فروش محصولات جانبی به دست میآورد. مثال بارز از این مدل شرکت ژیلت، مخترع تیغهای یکبار مصرف است. این شرکت با الهام گرفتن از ایده قلاب و طعمه کسبوکار خود را توسعه داد.
مزایای مدل قلاب و طعمه:
- سودآوری برای فروشنده در عین مناسب بودن برای مشتری: شما نمیتوانید فقط از یکی از لوازم استفاده کنید – برای استفاده از ریشتراش به تیغ نیاز خواهید داشت و برای استفاده از قهوهساز باید کپسول قهوه تهیه کنید.
- وفاداری مشتریان به محصول – شما یا باید یک گروه از خریداران وفادار ایجاد کنید یا از ورود رقبا به حوزه بازار خود جلوگیری کنید
- سازگاری بهتر با بازار و نیازهای مخاطبان هدف
- مدل مزایده معکوس
از میان دیگر استراتژیهای کسبوکار میتوان از رویکرد مزایده معکوس نیز بهره برد- در این نوع مزایده فروشندگان بر سر فروش محصول یا خدمات خود به خریداران با یکدیگر به رقابت میپردازند. پس از آن، خریدار پیشنهادات را بررسی کرده و براساس پایینترین قیمت پیشنهادی یک یا چند تامینکننده را برای تجارت خود انتخاب میکند.
مزایای مدل مزایده معکوس:
- صرفهجویی قابل توجه در زمان و توانایی بهتر برای رعایت ضربالاجلها
- کاهش هزینههای خرید از طریق افزایش رقابت
- بهسازی و امنیت دادههای ارائه شده توسط تامینکنندگان مزایده معکوس
شرکتهای موفقی که از این مدل استفاده میکنند، عبارتاند از: شرکتهای ساختمانی، شرکتهای املاک و مستغلات و بعضی از ادارات بخش دولتی (در صورتی که در جستوجوی قرارداد باشند) میشوند.
در فروش مستقیم محصول یا سرویس توسط شرکت به صورت مستقیم ارائه شده و مستقیم به مصرفکنندۀ نهایی فروخته میشوند. این مدل برخلاف رویکرد خردهفروشی است که محصولات را در حجم زیادی به توزیعکنندگان و فروشگاهها میفروشد. رویکرد فروش مستقیم امکان کاهش برخی از واسطهها را فراهم کرده و به دلیل تعامل مستقیم با مصرفکنندگان سود خالص را افزايش میدهد.
مزایای مدل فروش مستقیم مدرن:
- بهبود ارتباط با مشتریان از طریق زنجیرۀ توزیع کوتاهتر
- استراتژیهای بازاریابی کارآمدتر
- کنترل دقیق قیمتها و نظارت بهتر بر توزیع
نتیجهگیری
موارد بالا فهرستی از کارآمدترین مدلهای کسبوکار هستند که میتوانید به راحتی برای تقریبا هر استارتاپی صرف نظر از حوزه آن استفاده کنید. امیدواریم این راهکارهای اساسی برای توسعه شرکت، با نیازها و اهداف شرکت شما مطابقت داشته باشد.
حسابداری و مدیریت مالی برای استارتآپها(بخش سوم: نکاتی برای مؤسسان)
شما حداقل یک محصول بادوام تولید کردهاید که به آن افتخار میکنید. شاید شبها تا دیر هنگام در شرکتتان به کار مشغول باشید اما احتمالاً هرگز نگران این مسأله نیستید که، “آیا دفاتر حسابداری من دقیق هستند؟” اگر چه سیستم حسابداری و دفترداری در یک استارتآپ به اندازه یافتن یک شریک کاری متخصص یا تعیین نحوه مصرف پول و تخصیص درست هزینهها ضروری نیست اما این بدان معنا نیست که برای سلامت یک کسب و کار یک ضرورت نیست. بعلاوه، بدون حسابداری، چگونه میتوانید هزینهها و درآمدها و بودجه بندی درست پول را تعیین کنید؟ اگر بنیانگذار یک استارتآپ و یا کارآفرین باشید، این مقاله با ارائه مطالبی در مورد آنچه که باید در مورد دفترداری و سیستم حسابداری بدانید و همچنین برخی از مزایای غیر منتظره و سودمند شناخت اصول حسابداری و مدیریت مالی دقیق، شما را راهنمایی میکند.
فایل صوتی مقاله را در زیر میتوانید گوش کنید.
[dt_default_button link=”https://www.mahaksoft.com/wp-content/uploads/2019/10/Accounting-and-Financial-Management-for-Start-ups-Part3.mp3″ button_alignment=”default” animation=”fadeIn” size=”medium” default_btn_bg_color=”” bg_hover_color=”” text_color=”” text_hover_color=”” icon_align=”center”] دانلود فایل صوتی مقاله [/dt_default_button]
دفترداری و حسابداری
اگر چه هر دو با اعداد سرو کار دارند، اما دفترداری و حسابداری کاملاً یکسان نیستند. دفترداری فرایند پیگیری کلیه سوابق مالی – عمدتاً درآمد و هزینهها است. این اصطلاح به روزهای قدیمی باز میگردد که صاحبان مشاغل در دفاتر کاغذی منابع مالی را ثبت و پیگیری میکردند. حسابداری فرایند تفسیر سوابق مالی شرکت شما برای کسب اطمینان از همه چیز است؛ از پرداخت مبلغ مناسب مالیات گرفته تا تصمیمگیریهای استراتژیک در زمینه تجارت بر اساس کد اقتصادی.
دفترداری و حسابداری برای موفقیت هر کسب و کاری بسیار مهم است، اما به عنوان یک استارتآپ ممکن است شما به حفظ سوابق خوب نیاز داشته باشید. اگر سرمایه گذار دارید، آن ها از شما انتظار گزارشهای مالی دقیق دارند و اگر به دنبال جمع آوری کمکهای مالی هستید، به منابع مالی شفاف و آسان برای خواندن نیاز دارید تا سرمایه گذاران بالقوه بتوانند در مورد سرمایه گذاری خود تصمیمی آگاهانه بگیرند.
نکات اولیه ویژه استارتآپها
قبل از شروع حسابداری، باید در مورد ساختار کسب و کارتان چند تصمیم بگیرید.
1- یک هویت تجاری انتخاب کنید
هویت تجاری شما مالیات، چگونگی پرداختها، بدهی تجاری احتمالی و سایر موارد را تعیین میکند. پنج نوع اصلی هویت تجاری عبارتند از:
• شرکت با مسئولیت محدود
• شرکت سهامی خاص
• شرکت سهامی عام
• شرکت خانوادگی
• کسب و کار خانگی
اگر هنوز در مورد هویت کسب و کار خود تصمیم نگرفتهاید، بهتر است ابتدا در مورد انواع شرکتها، اختیارات و محدودیتهای آن ها و شرایط مناسب برای توسعه و راه اندازی ایده کسب و کارتان کاملاً مطالعه کنید.
شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد. حسابداری و مدیریت مالی برای استارتاپها - (بخش اول) + (به همراه فایل صوتی)
2- روش حسابداری خود را انتخاب کنید
قبل از ثبت اولین اظهارنامه مالیاتی کسب و کارتان، باید یکی از دو روش حسابداری احتمالی را انتخاب کنید. علاوه بر این به خاطر داشته باشید هر چه سرعت رشد شرکت شما افزایش یابد برای جلوگیری از شکست و دستیابی به موفقیت بیشتر، داشتن یک سیستم حسابداری مناسب اهمیت بیشتری پیدا میکند.
1. حسابداری نقدی: سادهترین شکل حسابداری، حسابداری نقدی است. در این روش، درآمد را هنگامی که واقعاً پول نقد دریافت میشود و هزینهها را هنگامی که واقعاً پرداخت میشوند، ثبت و پیگیری میکنند.
2. حسابداری تعهدی: در حسابداری تعهدی، هنگامی که “درآمدی”، به شکل تعهدی یا به صورت نقدی کسب شود- در مورد هزینهها هم به صورت مشابه عمل میشود- آن را حساب میکند. به عنوان مثال، اگر با مشتری قرارداد بزرگی را امضا کنید، حتی اگر هنوز پرداختی صورت نگرفته باشد، پول آن قرارداد جزء درآمد در نظر گرفته میشود. این روش پیچیدهتر است، اما به شما امکان میدهد تصویری طولانی مدت از کسبتان را به شکل دقیقتری ردیابی کنید؛ چیزی که مخصوصاً هنگام گزارش به سرمایه گذاران یا تصمیم گیریهای سریع، بسیار مفید است.
یک استارتاپ باید چه نوع سوابق مالی را نگهداری کند؟
بعد از اینکه شیوه دفترداری و یا سیستم حسابداری مناسب خود را انتخاب کردید و کسب و کار شما رونق گرفت برای پیگیری امور حسابرسی به چه نوع سوابق مالی نیاز دارید؟ به طور خلاصه باید گفت: “همه چیز”، اما جواب دقیقتر این است: اسنادی که درآمد، هزینه، کسری بودجه و اعتبار مطرح شده در اظهارنامه مالیاتی شما را نشان میدهد. این میتواند شامل موارد زیر باشد:
رسیدها، صورتهای بانکی و کارت اعتباری، چکهای لغو شده، صورتحسابها، فیشهای پرداخت، صورتهای مالی، اظهارنامه مالیاتی سال قبل و هر مدرک دیگری که از یک فقره درآمد، کسری یا اعتبار نشان داده شده در اظهارنامه مالیاتی شما پشتیبانی کند. علاوه بر این موارد، حداقل به مدت ده سال باید اسناد مالی و حسابداری قدیمی خود را نگه دارید، البته استثنائاتی وجود دارد که ممکن است بخواهید سوابق مالی کسب و کارتان را به مدت طولانیتر نگه دارید.
چک لیست ضروریات حسابداری برای مدیریت مالی در استارتآپها
یکی از زمانهایی که شما به دفاتر و اسناد حسابداری کسب و کارتان نیاز دارید، علاوه بر زمان پرداخت مالیات، هنگام جذب سرمایه گذار است. در اینجا چک لیستی از ضروریات حسابداری برای ثبت در دفاتر به شکل دقیق آورده شده است:
وظایف هفتگی دفترداری
تمام معاملات خود را را در نرم افزار حسابداری یا جداول اکسل خود وارد کنید. حتی اگر حسابهای مالی خود را با نرم افزار حسابداری نگهداری میکنید، حتماً همه موارد دیگر مانند معاملات نقدی را وارد کنید.
• معاملات خود را طبقه بندی کنید: آیا لوازم اداری را آنلاین خریداری کردهاید یا یک بنر جدید را برای غرفه تجاری خود سفارش دادهاید؟ این دو مورد در اظهارنامه مالیاتی شما به طور متفاوتی طبقه بندی میشوند، بنابراین در حالی که هنوز جزئیات معاملات را دقیق در ذهن دارید، دسته بندی معاملات را انجام داده و آن ها را ثبت کنید.
• رسیدها را پروندهسازی کنید یا دیجیتالی ثبت کنید: توصیه میکنیم رسیدها و فاکتورهای قدیمی خود را به صورت هفتگی وارد کامپیوتر یا نرم افزار حسابداری کنید(ثبت دیجیتال). در غیر این صورت، آن ها را گم میکنید، و اگر حسابرسی شوید، نمیتوانید کسری هزینهها را ثابت کنید.
کارهای ماهانه حسابداری
تطبیق حسابهای بانکی: این مرحله بسیار حیاتی است و شما را از هرگونه هدر رفت درآمد یا هزینهای محافظت میکند. تطبیق بانکی تا زمانی که به آن عادت نکنید، میتواند بخش سخت مدیریت مالی باشد. برای راحتی بیشتر، این موارد را مد نظر قرار دهید
• تهیه و ارسال فاکتورها (در صورت وجود): نسبت به ارسال فاکتورها در اسرع وقت اقدام کنید.
• به فروشندگان و دیگران قبض(چک) پرداخت کنید: فقط آن را به موقع بپردازید در غیر این صورت ریسک پرداخت جریمه دیرکرد شامل حالتان خواهد شد. پرداختهای دیرهنگام میتواند بر اعتبار کسب و کار شما نیز تأثیر بگذارد.
• فاکتورهای واریز نشده را بررسی کنید: ببینید چه کسی هنوز به شما پرداخت نکرده است، و پیگیریهای لازم را انجام دهید. اجرای پیوسته و ملایم امور مربوط به تسویه حسابهای قابل دریافت، نیروی حیات بخش وجوه نقدی شما است.
• وضعیت مالی خود را مرور کنید: سوال اصلی هر کسب و کار این است که “آیا من پول کافی برای ادامه کار دارم؟” بررسی اینکه چه مقدار پول در بانک دارید و انتظار دارید چقدر پول نقدی دریافت کنید، به شما میگوید “بله” یا اینکه “زمان آن رسیده برخی چیزها تغییر کند”.
توصیه میکنیم زمان خاصی را برای مدیریت مالی و اداره امور حسابداری شرکت خود اختصاص دهید. خوب نگهداری کردن سوابق به معنی این است که وقتی دوره سه ماهه و سالانه پرداخت مالیات بر درآمد کسب شما فرا میرسد، راحتی بیشتری خواهید داشت. و نکته آخر اینکه، حصول اطمینان و آگاهی کامل از دقت و صحت دفاترتان، شما را برای اتخاذ تصمیمات درست برای استارتاپ خود مهیا میکند.
شاید این مقاله نیز برای شما مفید باشد. حسابداری و مدیریت مالی برای استارتاپها – (بخش دوم) + (به همراه فایل صوتی)
نتیجه گیری
اگرچه شرکاء و سرمایه گذاران یک استارت آپ بسیار مهم هستند اما بدون یک مدیریت مالی دقیق و سیستم حسابداری مناسب، امکان توسعه و موفقیت یک شرکت استارت آپی بسیار بعید است. بنابراین بهتر است از همان آغاز کار برای این امور به اندازه کارهای تخصصی حوزه کاری شرکت زمان صرف کنید.