بازده بورس چقدر است؟

بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی
فرمولهای مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمولهای محاسبهی میزان رشد یا افت قیمتها، سود شرکتها، افزایش سرمایهها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایهگذار میبایست مدنظر قرار دهد و از آنها استفاده کند.
فرمول بهدست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600
فرمول بهدست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):
A × [1 – (n ÷ 100)] = B
A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار
مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند میشود؟
8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400
فرمول محاسبهی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):
[(A – B) ÷ B] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت
توجه: در صورتی که عدد بهدست آمده مثبت باشد، نشان دهندهی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد بهدست آمده منفی باشد، نشان دهندهی درصد افت (نرخ رشد منفی) میباشد.
مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کردهایم؟
[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25
مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کردهایم؟
[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15
فرمول محاسبهی درصد پوشش یک عدد:
(A ÷ B) × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش
مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟
(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)
مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟
(120 ÷ 80) × 100 = 150
مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن میباشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت میکند؟)
(18 ÷ 200) × 100 = 9
نکته: با استفاده از فرمولهای بالا میتوانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکتها، درآمدها، هزینهها، مالیات و… را در گزارشات صورتهای مالی میاندورهای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیتهای ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیشبینی کنید.
فرمول بهدست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:
A × [1 + (n ÷ 100)] = B
A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه
مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟
1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800
فرمول بهدست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:
[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B
A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آوردهی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه
(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم میبایست پرداخت شود
[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام
B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایهای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر میشود.
مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000
مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند میشود؟
[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680
فرمول ریسک و بازده:
A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D
A = قیمت فعلی
X = حد ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبتتر است
مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان میباشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟
300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3
فرمولهای محاسبهی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:
[(B – A) ÷ A] × 100 = n
A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n
N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر
مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟
[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25
[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25
پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهمترین اصول سرمایهگذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سختتر میشود؛ در حالی که زیانهای تا 15-10 درصد، راحتتر جبران میگردد.
میزان زیان (درصد ضرر) | میزان جبران ضرر (درصد کسب سود) |
10 | 11.1 |
15 | 17.6 |
20 | 25 |
25 | 33.3 |
30 | 42.8 |
35 | 53.8 |
40 | 66.6 |
45 | 81.8 |
50 | 100 |
55 | 122.2 |
60 | 150 |
65 | 185.7 |
70 | 233.3 |
75 | 300 |
80 | 400 |
85 | 566.6 |
90 | 900 |
95 | 1900 |
99 | 9900 |
طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایهی شما به 800 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایهی شما به 500 هزار تومان میرسد که برای جبران آن میبایست 100 درصد سود کنید!
برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت کنید:
شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایهگذاری کردهاید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن میباشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده بازده بورس چقدر است؟ و به 450 تومان میرسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایهی شما 900 هزار تومان میشود که میتوانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایهگذاری کنید.
با فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما میتوانید با سرمایهی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریعتر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بودهاید، سود بانکی یا صندوق سرمایهگذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان میتوانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما میبایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و همچنان همان 2000 سهم را دارید.
بنابراین، در صورت مشاهدهی علائم ریزش قیمتها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگینتر شما را خواهد گرفت.
کارنامه خیره کننده بورس اوراق بهادار در ١٠ سال گذشته
بورس24 : این روزها بازار سهام حال و هوای جدیدی را تجربه می کند. حدود سه هفته قبل شاخص کل سقف تاریخی خود را در ارتفاع 327 هزار واحدی پشت سر گذاشت و عزم خود را برای دستیابی به اهداف جدیدتری جزم کرد. روز گذشته شاخص کل تا چند قدمی ارتفاع 380 هزار پایی پیش رفت اما پس از گذشت نیم ساعت از آغاز بازار، عرضه ها شدت گرفت و در نهایت با متعادل تر شدن شرایط شاخص در محدوده 377 هزار واحدی به کار خود خاتمه داد.
با وجود این که اکثر تحلیل گران و کارشناسان بازار سرمایه به صعودی بودن بازار در بلند مدت اعتقاد دارند اما بررسی آمار معاملات نشان می دهد که هر چند روزی که بازار مثبت است یک روز اهالی بازار در هیجانی رفتار کردن و ایجاد فشار عرضه از یکدیگر سبقت می گیرند. در چنین شرایطی به رغم این که سهامداران اهداف بالایی را برای قیمت سهام خود متصور هستند اما حتی حاضرند آن را در منفی و در برخی موارد در صف فروش بفروشند. حال آن که همان سهم روز گذشته با صف خرید همراه بود. این دسته از افراد که اتفاقا تعداد آن ها نیز کم نیست در روزهای هیجانی سهام خود را در حالی در منفی 5 می فروشند که قیمت پایانی سهم در حدود 2 یا 3 مثبت است! جالب آن که یک روز بعد که این هیجانات فروکش کرد و بازار مثبت شد این دسته از افراد همان سهمی که در منفی فروخته اند را در قیمت های بالاتر و در محدوده های مثبت می خرند.
حال پرسش این است که چه عامل یا عواملی موجب بروز چنین رفتارهای هیجانی می شود؟ شاید برای پاسخ به این پرسش بتوان دلایل زیادی را عنوان کرد اما موضوعی که قصد داریم به آن بپردازیم این است که اهالی بازار سرمایه که در اعماق بازار حضور دارند، شاید اگر چند قدم از بازار دور شوند و از فاصله بیشتری به شرایط کلی بازار نگاه کنند متوجه می شوند که هیچ بازار هدفی نمی تواند در بالا بردن ارزش سرمایه آن ها با بازار سرمایه برابری کند.
بررسی وضعیت بازار سرمایه طی 10 سال اخیر حاکی از بازدهی های بسیار خیره کننده ای است که قطعا 10 سال قبل کمتر کسی تصورش را می کرد. به طوری که برخی از صنایع در 10 سال گذشته بیش از 10 هزار درصد بازدهی کسب کرده اند. صنعت محصولات چوبی که میانگین بازدهی آن 13،477 درصد بوده موفق شد تا عنوان پربازده ترین صنعت بازار سرمایه را در این دوره به خود اختصاص دهد. صنعت چاپ با 12،591 درصد بازدهی دومین صنعت پربازده بود. و سومین صنعت پربازده نیز به استخراج سایر معادن با 6،498 درصد اختصاص یافت.
اما کدام شرکت ها پربازده ترین بودند؟ قمرو با کسب بازدهی 48 هزار و 409 درصدی بالاترین بازدهی را در میان کلیه شرکت ها در 10 سال گذشته داشت. جالب آن که صنعت قند و شکر که با 6،441 درصد چهارمین صنعت پربازده بازار بود بیشترین شرکت ها را در بخش بالاترین بازدهی ها داشت. قثابت با 27،926 درصد، قشرین با 24،213 درصد، قجام با 20،219 درصد، قلرست با 15،464 درصد، قصفها با 13،169 درصد و قهکمت با 11،955 درصد به ترتیب سومین، چهارمین، دهمین، سیزدهمین و هجدهمین شرکت های پربازده بورسی طی 10 سال اخیر بودند که همگی از گروه قند و شکر هستند. بدین ترتیب می توان گفت که تقریبا یک سوم از 20 شرکت پربازده 10 سال گذشته قندی هستند.
کسرا با 30،571 درصد دومین شرکت پربازده 10 سال گذشته بود. شوش از صنعت شیمیایی با 21،394 درصد و غسالم از صنعت غذایی با بیش از 20 هزار درصد پنجمین و ششمین شرکت پربازده این دوره بودند.
غصینو که هم گروهی غسالم است نیز با بیش از 18 هزار درصد رشد هشتیمن شرکت پربازده 10 سال اخیر است. در این دوره 10 ساله ارزش سهام شرکت پشم بافی توس نیز رشد قابل توجهی داشت. نتوس با کسب بازدهی بیش از 17 هزار و 600 درصدی عنوان نهمین شرکت پربازده را کسب کرد. یازدهمین شرکتی که رشد قابل توجهی داشت لکماست که بیش از 15 هزار درصد رشد کرد. چافست بیش از 13 هزار درصد بازدهی به دست آورد و دوازدهمین شرکت پربازده دوره 10 سال اخیر بود.
شرنگی، کبورس، کرمان، فجام، کبافق و تپکو نیز به ترتیب عنوان های چهاردهم تا بیستم پربازده ترین شرکت های 10 سال اخیر را به دست آوردند.
به طور کلی از 651 شرکتی که در بازار سرمایه حضور دارد 43 درصد آن ها طی 10 سال گذشته بالاتر از 1000 درصد بازدهی کسب کرده اند. به راستی سرمایه گذاران طی 10 سال گذشته در کدامیک از سایر بازارها می توانستند بدون هیچگونه دغدغه ای چنین بازدهی را کسب کنند؟
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه بازده بورس چقدر است؟ با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در بازده بورس چقدر است؟ بازده بورس چقدر است؟ بازده بورس چقدر است؟ مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
حقوق ماهیانه در بورس چقدر است ؟
سوالی که بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار در بورس یا بسیاری از افرادی کهپول خود را برای دریافت سود ماهیانه در بانک گذاشته اند این است که حقوق ماهیانه در بورس چقدر است ؟ و من هر ماه چه مقدار میتوانم با سرمایه گذاری در بورس درآمد کسب کنم. در این مقاله به تمامی سوالات پاسخ خواهیم داد
سود بانکی بهتر است یا بورس ؟
افرادی که بورس را مدام با سود بانکی مقایسه میکنند همیشه برای مقایسه این سوال را میپرسند که درامد ماهیانه در بورس چقدر است و یا آیا میتوان از بورس به عنوان شغل اول تامین مالی داشت باید اول یک روشنگری برای این افراد انجام دهیم اگر بازار بورس ایران در این چند ساله مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید در مقاطعی از زمان دچار سود های کلان و در مقاطعی دیگر دچار ریزش شده است حال بیایید دقیق تر به بازار نگاه کنیم به طور مثال اگر شما در سال 99 در فرودین مقدار 20 میلیون تومان در اختیار داشتید و نصف این مقدار یعنی 10 میلیون تومان را در بانک سپرده گذاری میکردید برای دریافت سود و 10 میلیون دیگر را یک سهم بنیادی خریداری میکردید در پایان آن ماه به به نظرتان کدام بستر سود بیشتری به شما اعطا میکرد به تصویر زبر نگاه کنید و بازدهی یک سهم بنیادی در بازار بورس نظیر فملی (ملی صنایع مس ایران) را در فروردین ماه 99 مشاهده فرمایید
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1759″ img_size=”900*700″ alignment=”center”][vc_column_text]
خب با توجه به این نمودار سرمایه شما بعد از یک ماه از 10 میلیون تومان به حدود 14 میلیون تومان میرسید و 10 میلیون دیگر که در بانک سپرده کرده بودید به مقدار با سود سپرده 18 درصد به مقدار ده میلیون و صد هزار تومان میرسید یعنی حدود 100 هزار تومان سود ماهانه با مقایسه این دو مشاهده میکنیم درآمد ماهیانه در بورس چهار میلیون تومان و درآمد ماهیانه از بانک صد هزار تومان بوده است آیا این تمام ماجرا است ؟ آیا همیشه بازار بورس ایران اینقدر بازدهی داشته است ؟ جواب خیر است
حال به مثال دیگری توجه فرمایید
فرض شما در مهر ماه 1399 باز هم مقدار 10 میلیون تومان در همان سهم مشابه یعنی فملی سرمایه گذاری کرده بودید و 10 میلیون دیگر را در بانک سپرده گزاری کردید دوباره به مقایسه این دو میپردازیم
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1760″ img_size=”900*700″][vc_column_text]
این بار با توجه به نمودار سهم درمیابیم که سهم فملی در مهر ماه بیست و نه درصد بازدهی منفی داشته است یعنی 10 میلیون که شما سرمایه گذاری کرده بودید در پایان مهرماه به 7 میلیون تومان تبدیل میشد یعنی نه تنها سودی به شما تعلق نگرفته است بلکه 3 میلیون تومان هم از اصل پول خود را ازدست داده اید ولی سود سپرده بانک به مانند ماه فروردین 100 هزار تومان است آیا میتوان از این نمودار نتیجه گیری کرد که بازار بورس نسبت به سود بانکی زیان ده است و درآمد ماهیانه در بورس مناسب زندگی شما نیست ؟ بازهم جواب منفی است زیرا در بازده بورس چقدر است؟ اصل سوال این که درآمد ماهیانه در بورس چقدر است اشتباه است کسی که وارد بازار بورس میشود نمیتوان از از بازار سود ماهیانه را داشت زیرا در بعضی از ماه ها بورس سودهی بالایی داشته است و در بعضی ماه ها سود دهی بازار منفی بوده است افرادی که خواهان سرمایه گذاری در بورس هستند باید نگرش خود را از سود ماهیانه به دوره مالی تغییر دهند زیرا سرمایه گذاری در بورس حداقل با زمان یک ساله و چه بسا بیشتر نیاز دارد که در مقاله انواع استراتژی ها در بورس به آن پرداخته ایم.
درآمد روزانه و ماهیانه در بورس
با روش نوسان گیری در بورس میتوان درامد روزانه از بورس کسب کرد که به این بازده بورس چقدر است؟ کار نوسان گیری میگویند اما انجام نوسان گیری نیازمند تجربه بالا داشن کافی و ریسک پذیری بسیار زیاد میباشد که در مقاله دیگر ریسک پذیری را توضیح خواهیم داد
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1803″ img_size=”900*700″ alignment=”center”][vc_column_text]
کلام آخر
با مقایسه سود سالانه بازار بورس و سود های بانکی به این نتیجه میرسیم که در اکثر مواقع سرمایه گذاری در بورس به مراتب بازدهی بیشتری نسبت به سود های بانکی به سرمایه گذارانش اما باید با ارتقا ریسک پذیری خود و تغییر نگرش به سود دهی برسید و سوال درآمد ماهیانه در بورس چقدر است را از ذهن خود بیرون کنید.
درامد ماهانه سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟
درامد ماهانه سرمایه گذاری در بورس یکی از سوالاتی است که سرمایه گذاران تازه وارد به بورس از کارشناسان بازار یا افرادی که دستی در بورس دارند و زمان زیادی در این بازار فعالیت کرده اند می پرسند و سوال انها این است که درآمد ماهانه سرمایه گذاری در بورس چقدر است. اگر به عنوان مثال 50 میلیون تومان در بورس سرمایه گذاری کنیم ماهانه به چه میزان سود نصیب ما می شود . حال اگر به این افراد گفته شود که سرمایه گذاری در بورس دارای سود ثابتی نیست باز هم اصرار به سوالشان دارند که حداقل به چه میزان میتوان در بورس سود کرد. این سوالات در شرایط فعلی بازار زیاد از من پرسیده می شود و به همین دلیل سعی کرده ام مقاله ای در این خصوص منتشر کنم و در مورد شرایط سرمایه گذاری در بورس و میزان سود و زیان آن صحبت کنم. پس تا انتهای مقاله با من همراه باشید.
سرمایه گذاری در بورس : آری یا خیر؟
سرمایه گذاری در بورس در کشورهایی که دارای تورم هستند و ارزش پولشان دائما در حال کاهش است از ضروریات به حساب می آید چرا که افزایش قیمت دلار باعث کاهش ارزش پول ملی و در نهایت تورم می شود و بعد از این اتفاق میبینید که سپرده ای که در بانک دارید به یکباره به میزان زیادی ارزش خود را از دست میدهد. به عنوان مثال جهش نرخ ارز در سال های 90 و 91 افزایش 3 برابری آن باعث کاهش ارزش پول تا 3 برابر شد و یا در سال 97 و 98و 99 افزایش قیمت دلار و رسیدن آن به محدوده های 21000 تومان باز هم همان اثر را در پول ملی ایجاد کرد و افرادی که در بانک سپرده سرمایه گذاری داشتند به یکباره با کاهش ارزش شدید پول خود مواجه شدند. یعنی اگر شما 100 میلیون تومان در بانک سرمایه گذاری کرده بودید ارزش پول شما در ان سال ها به یک سوم یعنی حدود 30 میلیون تومان رسید و این همان مثال عینی از کاهش ارزش پول است این همان لزوم و اهمیت سرمایه گذاری را نشان میدهد.
از طرفی بسیاری از افراد دوست دارند که برای خود شغل دومی داشته باشند تا بتوانند یک درآمدی را از آن کسب کنند چرا که در وضعیت اقتصادی فعلی یک شغل پاسخگوی هزینه ها نیست و از طرفی به دلیل محدودیت های زمانی بسیاری از افراد فرصت داشتن شغل دوم را ندارند و به همین دلیل نیاز به یک سرمایه گذاری است که فرصت زیادی را نخواهد و از طرفی درآمد مناسبی را هم داشته باشد بازده بورس چقدر است؟ و این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در بورس است. پس سرمایه گذاری در بورس میتواند به عنوان یک منبع درآمد به حساب آید و به خصوص در زمان هایی که شاهد اتفاقات عجیب در دلار هستیم این بازار می تواند پاسخگوی نیاز سرمایه گذاران برای حفظ ارزش پولشان باشد.
آیا سرمایه گذاری در بورس دارای ریسک است؟
بسیاری از افراد که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند می پرسند که آیا سرمایه گذاری در بورس دارای ریسک است یا خیر. خب در پاسخ به این سوال باید گفت وقتی در مورد واژه سرمایه گذاری صحبت میکنیم عملا در مورد یک ریسک کلی صحبت می کنیم یعنی واژه سرمایه گذاری به همراه ریسک است که معنی کامل پیدا میکند و در سرمایه گذاری هم ممکن است زیان کنید. فرض کنید که یک کسب و کار جدید راه اندازی کرده باشید، اگر این کسب و کار به هر دلیلی موفق عمل نکند بعد از چند وقت مجبور به تعطیل کردن آن کسب و کار هستید و در این زیان زیادی را متقبل خواهید شد. یعنی شما یک سرمایه گذاری داشته اید که متحمل زیان شده است. در بازار های مالی هم شاهد این اتفاق هستیم و ممکن است در یک بازار مالی با هدف کسب سود سرمایه گذاری کنید ولی در نهایت متضرر شوید. سرمایه گذاری در بورس هم از همین جنس است. یعنی با سرمایه گذاری در بورس هم ممکن است دچار زیان شوید، اما این بازار قواعدی دارد که با دانستن آن می توانید بیشترین بهره را از بازار سرمایه ببرید. اما موفقیت در بورس دارای پیش شرط هایی است که در مقاله ” پیش شرط های سرمایه گذاری در بورس ” کامل به آن اشاره کرده ام.
بازدهی بازار بورس چقدر است؟
درامد ماهانه سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟؟ این شاید جالب ترین سوالی باشد که عده زیادی قبل از ورود به بورس از من می پرسند که بازدهی بازار بورس چقدر است و اگر به عنوان مثال 50 میلیون در بورس سرمایه گذاری کنیم ماهانه چقدر سود میکنیم. این تفکر از سیستم سرمایه گذاری ما در بانک ناشی می شود. چرا که از قدیم عادت داشته ایم پس انداز خود را در بانک سرمایه گذاری کنیم و همین موضوع هم موجب شده که دیدگاه سرمایه گذاری ما هم بانک محور باشد و فکر میکنیم که در سرمایه گذاری هم هیچ ریسکی را نباید در نظر بگیریم چرا که قبلا یاد گرفته ایم که سرمایه گذاری در بانک هم بازدهی ثابتی دارد و هم بدون ریسک است و یک بازدهی ثابت را کسب می کنیم.
واقعیت این است که با سرمایه گذاری در بورس نمی توان گفت که به طور قطع چند درصد بازدهی کسب میکنیم چرا که سرمایه گذاری در بورس دارای ریسک است و یک سرمایه گذار باید با یادگیری تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و آموزش تابلو خوانی در بورس بتواند بازار و سهام شرکت ها را تحلیل کنید و در نهایت اقدام به خرید و فروش کند. در محاسبه بازدهی بازار سرمایه باید به این فکر کرد که هر فردی باید با سرمایه گذاری در بورس دارای برآیند بازدهی مثبت و رو به بالا باشد. یعنی ممکن است شما در معاملات خود زیان هم داشته باشید ولی در نهایت این مجموع بازدهی شما است که تعیین میکند به چه میزان در بازار سرمایه موفق عمل کرده اید. پس با این وجود نمی توان گفت در بورس به چه میزان بازدهی کسب کرد و باید این دیدگاه بازدهی ثابت برای شروع سرمایه گذاری در بورس را از خود دور کرد تا بتوان بهتر در سرمایه گذاری تصمیم گرفت و عمل کرد. پس هیچ وقت از یک فرد فعال در بازار نپرسید که درامد ماهانه سرمایه گذاری در بورس چقدر است.
برای شروع سرمایه گذاری در بورس نیاز به کد بورسی دارید که با کلیک روی دریافت کد بورسی میتوانید آن را دریافت کنید.
برای شروع سرمایه گذاری در بورس پیشنهاد میکنم کتاب به بورس خوش آمدید را مطالعه کنید.