میانگین های متحرك

شاخص در پایین ۴ میانگین متحرک
شکور علیشاهی / تحلیلگر بازار سرمایه بعد از دو روز کاری مثبت در ابتدای سال ۱۴۰۰، شاخص صنعت خودرو تا روز کاری قبل در حال کاهش بود. در این مدت شاخص این صنعت نزدیک به ۷ درصد افت داشت و از محدوده ۲۵۶ هزار واحد به نزدیکی سطح ۲۳۸ هزار واحد رسید.
قیمت در پایین چهار میانگین متحرک 50، 90، 120، 150 در حال حرکت است که این موضوع نشانه نزولی بودن حرکت این صنعت است. هنگامی که میانگین متحرک 50 روزه، میانگین متحرک 90 روزه را به سمت پایین قطع میکند و حرکت خود را در پایینتر از میانگین متحرک 120 روزه ادامه میدهد، احتمال ادامه حرکت نزولی وجود دارد. میانگینهای متحرک در دورههای زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیبکننده محسوب میشوند، چون این اندیکاتور دنبالهرو اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمیتوان از میانگینهای متحرک برای پیشبینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگینهای متحرک استفاده از آنها بهعنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است. در حال حاضر تنها میانگین متحرک 200 روزه میتواند نقش حمایتی داشته باشد و این موضوع برای بسیاری از معاملهگران ریسکپذیر بسیار مهم است، چون بسیاری از آنها نقطه خروج خود را با میانگین متحرک 200 روزه هماهنگ میکنند.
شاخص صنعت خودرو در پایین ابر ایچیموکو در حال حرکت است که نشاندهنده برآیند نزولی در حرکت این شاخص است. دو نوسان نمای اسپن A و اسپن B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را میسازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران میدهند. این منطقه میتواند مقاومت بسیار قدرتمندی در برابر صعود قیمتها ایجاد کند. ابر ایچیموکو مجموعهای از شاخصهای تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهتگیری بازار را نشان میدهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام میدهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده میکند که سعی در پیشبینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر میرسد، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا میتوانند با استفاده از آن، تحلیلهای خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بیتصمیمی قرار دارد.
اگرچه روند نزولی میانمدت و بلندمدت شکسته شدهاند ولی بعد از آن در کوتاهمدت روند صعودی تشکیل نشد، از طرفی هنوز شاخص صنعت خودرو در پایین ابر ایچیموکو و چهار میانگین متحرک مهم قرار دارد، بنابراین فعلا احتمال کاهش شاخص از افزایش آن کمی بیشتر است.
هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمتها محدوده 208 هزار واحد است که دو محدوده خط روند نزولی بلندمدت شکسته شده و همچنین میانگین متحرک 200 روزه در این مرحله نقش حمایتی بازی میکنند. با توجه به موقعیت نمودار و نشانههایی که از شاخصهای تکنیکال دیده میشود، تکمیل مرحله اول ریزش قیمتها بعید به نظر میرسد، ولی اگر هر چه سریعتر مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار اصلاح نشود و مواردی همچون دامنه نوسان نامتقارن باقی بماند، ممکن است شاهد فروشهای هیجانی در این صنعت و صنایع دیگر بازار باشیم. بنابراین احتمال دارد در فاز دوم ریزش قیمتها، شاخص صنعت خودرو تا محدوده 157 هزار و 500 واحد کاهش یابد. در این مسیر محدوده حمایتی 185 هزار واحد قرار دارد که ممکن است از رسیدن شاخص صنعت خودرو به هدف خود جلوگیری کند. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمتها باشند.
بسیاری از معاملهگران ریسکپذیر، شکسته شدن خط روند نزولی بلندمدت و همچنین حرکت در بالای میانگین متحرک 200 روزه را به فال نیک گرفتهاند و هنوز امید به افزایش قیمتها را از دست ندادهاند. این گروه اعتقاد دارند شاخص صنعت خودرو در مرحله اول به دنبال هدف 300 هزار واحد است. با توجه به اینکه در این مسیر مقاومتهای بسیار زیادی قرار دارد، احتمال تکمیل این فاز در آیندهای کوتاه دور از ذهن است ولی در شرایط نرمال بازار و در میانمدت، میتوان بهعنوان هدف قیمتی به آن فکر کرد. علاوه بر محدوده ابر کومو، میانگین متحرکهای مهم 150، 120، 90 و 50 روزه، سطح 268 هزار واحد نیز بهعنوان مقاومت نقش بازی خواهد کرد. مرحله بعد شاخص صنعت خودرو با هدف 375 هزار واحد، سعی دارد از مقاومت 345 هزار واحد عبور کند. فعلا صحبت در مورد فازهای بعدی سناریوی افزایشی زود به نظر میرسد. محدودههای مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمتها باشند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) چیست؟
همانطور که در آموزش قبل گفتیم، تغییر ناگهانی قیمت میتواند میانگینهای متحرک ساده را تحریف کند. با یک مثال ساده شروع میکنیم.
فرض کنیم که یک SMA 5 دورهای را روی یک چارت روزانهی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) رسم کردهایم.
قیمتهای بسته شدن در 5 روز اخیر به شرح زیرند:
روز چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3231 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3209
ساده است، مگر نه؟
خُب، حالا فرض کنیم که در روز دوم یک خبر مطبوعاتی موجب افت قیمت یورو شود.
این مسئله باعث میشود که جفت EUR/USD سقوط کرده و در 1.3000 بسته شود. بیایید ببینیم که این مسئله چه تأثیری روی SMA 5 دورهای دارد.
روز دوم: 1.3000
روز چهارم: 1.3186
میانگین متحرک ساده میانگین های متحرك به صورت زیر محاسبه میشود:
(1.3172 + 1.3000 + 1.3164 + 1.3186 + 1.3293) / 5 = 1.3163
حاصل میانگین متحرک ساده بسیار کمتر و این باعث میشود فکر کنید که قیمت واقعاً در حال نزول است. در حالی که در واقعیت، روز دوم میانگین های متحرك حاصل یک خبر اقتصادی و موقتی بوده است.
نکتهای که سعی داریم در اینجا به آن اشاره کنیم این است که گاهی میانگین متحرک ساده، خیلی ساده میشود.
اگر راهی داشتیم که در آن میتوانستیم تغییرات ناگهانی را حذف کنیم تا سردرگممان نکنند، چقدر خوب میشد. هوم…. صبر کنید…. بله، راهی داریم!
به آن میانگین متحرک نمایی میگوییم!
میانگینهای متحرک نمایی (EMA) به دورههای اخیر وزن بیشتری میدهند.
در مثال بالا، EMA به قیمت در دورههای اخیر یعنی روز 3، 4 و 5 وزن بیشتری میداد.
در این صورت تغییر قیمت در روز دوم ارزش کمتری پیدا میکرد و مانند میانگین متحرک ساده، تأثیر زیادی روی میانگین متحرک نمیگذاشت.
اگر کمی به آن فکر کنید، کاملاً متوجه میشوید. کاری که این میانگین انجام میدهد این است که روی فعالیت تریدرها در روزهای اخیر، تأکید بیشتری میکند.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA)
بیایید به یک میانگین های متحرك چارت 4 ساعتهی USD/JPY (دلار امریکا/یِن ژاپن) نگاهی بیندازیم و ببینیم که یک میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) در کنار هم روی چارت چگونه هستند.
دقت کنید که خط قرمز (30 EMA) به نظر نسبت به خط آبی (30 SMA) به قیمت نزدیکتر است.
این یعنی میانگین های متحرك این خط بهتر توانسته حرکت قیمت کنونی را نشان دهد. احتمالاً میتوانید دلیل این اتفاق را حدس بزنید.
دلیلش این است که میانگین متحرک نمایی روی اتفاقات اخیر تأکید بیشتری دارد.
هنگام معامله، بسیار مهم است ببینیم که تریدرها در حال حاضر چه کار میکنند، نه اینکه در یک هفته یا ماه اخیر به چه کاری مشغول بودهاند.
در آخر، ذکر این نکته ضروری است که تکنیکهایی که آموزش داده میشوند؛ در خرید و فروش بیت کوین نقش بسزایی دارند.
بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک
میانگینهای متحرک یکی از متداولترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال میباشد. به علت ماهیت و ساختار آنها و به علت اینکه کاربرد ساده و قابل گسترشی دارند پایه و اساس بسیاری از اسیلاتورهای تکنیکال و تعقیب کنندگان روند میباشند که امروزه کاربردهای زیادی در بازار فارکس یافتهاند.
هر چند ممکن است دو تحلیل گر تکنیکال در مورد نوع نمودار و این که مثلاً با یک الگوی مثلث مواجه میباشند یا الگوی کنج اختلاف نظر داشته باشند اما نمودار میانگین متحرک که از قیمتها به دست میآید دقیق است و جای تردید نمیگذارد.
اندیکاتور میانگین متحرک:
به بیان ساده میتوان گفت این اندیکاتور، میانگینی از دادههای اصلی روزانه است. برای مثال اگر میانگین قیمتهای پایانی 10 روز مد نظر باشد قیمتهای آخرین 10 روز کاری را با یکدیگر جمع کرده و سپس حاصل را بر 10 تقسیم میکنیم. کلمه متحرک به این نکته اشاره دارد که فقط میانگین 10 روز آخر را در محاسباتمان لحاظ میکنیم. بنابراین دادههای اصلی که برای محاسبهی میانگین متحرک استفاده میشود با اضافه شدن هر روز کاری جدید به جلو حرکت میکند.
سؤالات در رابطه با اندیکاتورهای میانگین متحرک
- دورههای کوتاه مدت به کار میرود و یا دورههای بلند مدت؟
- آیا قیمت پایانی بهترین داده برای محاسبه میانگین متحرک است؟
- آیا بهتر نیست که از چند میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال استفاده شود؟
- از بین اندیکاتورهای میانگین ساده، میانگین خطی وزنی و یا میانگین نمایی کدام نوع از میانگین بهتر از بقیه کار میکند؟
- آیا شرایطی وجود دارد که در آن میانگینهای متحرک بهتر از سایر مواقع کاربرد داشته باشد؟
میانگین متحرک، ابزاری انعطاف پذیر با تأخیر زمانی
میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال اساساً یک ابزار تعقیب کننده روند محسوب میشود. هدف از استفاده از این ابزار، یافتن اخطارهای شروع روندهای جدید و پایان روندهای قدیم و یا بازگشتها میباشد. شکل ظاهری این اندیکاتور اغلب همانند یک خط خمیده است.
میانگین متحرک 20 روزه نسبت به میانگین متحرک 200 روزه، ارتباط نزدیکتری با میانگین های متحرك قیمتهای روزانه دارد. با کم کردن دوره زمانی میانگین، این تأخیر زمانی کاهش پیدا میکند و لیکن هیچ وقت کاملاً حذف نمیشود. هرچه میانگین متحرک برای دوره کوتاهتری محاسبه شود حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت دارد. حال آنکه میانگینهای طولانیتر از حساسیت کمتری برخوردار میباشند. در بازارهایی که از ثبات بیشتری برخوردار میباشند میانگینهای متحرک کوتاه مدت مفیدتر ظاهر میشوند در حالی که به نظر میآید در سایر مواقع استفاده از میانگینهای طولانیتر و با حساسیت کمتر، کاربرد بیشتری داشته باشند.
میانگین متحرک ساده (The Simple Moving Average)
میانگین متحرک ساده یا حسابی متداولترین میانگین در تحلیلهای تکنیکال میباشد. اما برخی از افراد به دو دلیل، مفید بودن آن را زیر سؤال میبرند. اولین انتقاد این است که در محاسبه این ابزار، تنها دوره زمانی خاصی لحاظ میشود (برای مثال تنها 10 روز آخر کاری). دومین انتقاد آنها به میانگین متحرک ساده این است که در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به روزهای آخر داده شده است. مثلاً در میانگین 10 روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت 10 روز پیش از اهمیت یکسانی برخوردار است.
در این نوع میانگین، قیمت هر روز 10 درصد از میانگین متحرک را تشکیل میدهد و یا در میانگین متحرک 5 روزه هر روز ارزشی معادل 20 درصد از میانگین را خواهد داشت. به اعتقاد برخی تحلیل گران روزهای آخر باید وزن بیشتری داشته باشند.
میانگین متحرک خطی وزنی (The Linearly Weighted Moving Average)
به منظور رفع مشکل وزن یکسان روزها، برخی از تحلیل گران میانگینهای متحرک وزنی خطی را مطرح کردهاند. در محاسبه این میانگین قیمت روز دهم (در روش استفاده از میانگین متحرک 10 روزه) باید در عدد 10 ضرب شود، نهمین روز در عدد 9، هشمین روز در عدد 8 و الی آخر. همان طور که میبینید در این روش بیشترین وزن و ارزش به قیمت آخرین روز اختصاص دارد. سپس حاصل به دست آمده باید تقسیم بر حاصل جمع ضرایب شود. (به عنوان مثال برای میانگین 10 روزه، عدد 55 که حاصل جمع 45=10+9+8+…+2+1 میباشد). با این وجود، میانگین وزنی خطی همچنان پاسخی برای این انتقاد که میانگین متحرک فقط دوره زمانی خاصی را در بر میگیرد میانگین های متحرك در خود ندارد.
میانگین متحرک نمایی (The Exponentially Moving Average)
این نوع میانگین در تحلیل تکنیکال هر دو مشکل مطرح شده درباره میانگینهای متحرک ساده را حل میکند. اول اینکه میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به اطلاعات روزهای جدید میدهد. بنابراین میتوان گفت یک نوع میانگین متحرک وزنی میباشد. با وجود اینکه در محاسبه میانگین متحرک نمایی قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند ولی تأثیر تمام قیمتهای دوره مربوط را شامل میشوند.
به علاوه به کاربران اجازه میدهد تا با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند. این کار با تعیین درصد وزنی برای قیمت آخرین روز شکل میپذیرد. به این صورت که این درصد وزنی مربوط به آخرین روز سپس با درصدی که برای روزهای قبل مشخص شده است جمع میشود. جمع هر دوی این اعداد باید 100 باشد. مثلاً چنانچه برای آخرین قیمت ارزشی معادل 10 درصد (0/1) تعیین کنیم خواه ناخواه ارزش روزهای قبل عدد 90 درصد (0/09) میباشد. از تعیین این ضرایب چنین برمی آید که قیمت آخرین روز 10 درصد وزن کل میانگین را تشکیل میدهد و این معادل میانگین 20 روز کاری خواهد بود.
چنانچه ارزش کمتر از 5 درصد به آخرین قیمت بدهیم در واقع کمترین ارزش را به آن اختصاص داده و در نتیجه میانگین، کمترین حساسیت را خواهد داشت. این محاسبه میتواند معادل میانگین 40 روزه باشد.
استفاده از دو میانگین برای دریافت اخطارهای خرید و فروش
در فارکس به این تکنیک روش دو خط متقاطع گفته میشود. به این معنا که اخطار خرید زمانی ساطع میشود میانگین های متحرك که میانگین کوتاه مدت تر از میانگین بلند مدت تر عبور و رو به بالا حرکت کند. دو ترکیب رایج، میانگینهای 5 و 20 روزه و دیگری 10 و 50 روزه میباشند. در حالت اول اخطار خرید زمانی صادر میشود که میانگین 5 روزه میانگین 20 روزه را قطع کند و رو به بالا حرکت کند و در زمانی که این برخورد رو به پایین انجام شود و میانگین 5 روزه پایینتر از میانگین 20 روزه قرار گیرد، روند نزولی آغاز میشود. تکنیک استفاده همزمان از دو میانگین در مقایسه با استفاده از یک میانگین متحرک باعث ایجاد کمی تأخیر نسبت به بازار میشود ولی در عوض اخطارهای نادرست کمتری ایجاد میشود.
استفاده از سه میانگین و یا روش سه خط متقاطع
حال به روش استفاده از سه میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میرسیم. رایجترین ترکیب مورد استفاده در این روش به کار بردن سه میانگین 4، 9 و 18 روزه است. قبلاً این نکته را توضیح دادیم که میانگین متحرکهای کوتاه مدت تر، دنباله روی بیشتری از قیمت داشته و نسبت به میانگینهای بلند مدت تر فاصله کمتری با قیمت روزانه دارند. به این ترتیب میتوان گفت که کوتاه مدت ترین میانگین ، یعنی 4 روزه بسیار به قیمت نزدیک است و پس از آن به ترتیب میانگینهای متحرک 9 و 18 روزه قرار دارند. بنابراین اصلیترین نشانه یک روند افزایشی این است که میانگین 4 روزه بالاتر از میانگین 9 روزهای قرار گرفته است که خود بالاتر از میانگین 18 روزه میباشد و در روندهای کاهشی و بازگشتها دقیقاً مخالف این اتفاق می افتد. یعنی این بار میانگین 4 روزه است که پایینتر از میانگین 9 روزه قرار دارد و همچنین میانگین 9 روزه نیز پایینتر از میانگین 18 روزه قرار میگیرد.
در یک روند نزولی اخطار خرید زمانی صادر میشود که میانگین 4 روزه بالاتر از میانگین 9 و 18 روزه قرار گیرد و زمانی تأیید میگردد که میانگین 9 روزه نیز بالاتر از میانگین 18 روزه قرار گیرد. یعنی در نهایت میانگین 4 روزه بالاتر از 9 روزه و میانگین 9 روزه بالاتر از 18 روزه باشد.
در زمان وقوع تصحیح یا تثبیت روند ممکن است تداخلانی در خطوط میانگین متحرک رخ دهد اما روند اصلی به حال خود باقی میماند. برخی از معامله گران میتوانند از این فرآیندهای تداخلی سود کسب کنند و برخی دیگر ممکن است از آن به عنوان فرصتی برای خرید استفاده کنند. در این بخش با توجه به میزان ریسکپذیری شخص، انعطافپذیری بسیار زیادی برای استفاده از قوانین دارد.
در زمان بازگشت یکروند صعودی، ابتدا کوتاه مدت ترین (حساسترین) میانگین 4 روزه پایینتر از میانگینهای 9 و 18 روزه قرار میگیرد. این تنها یک اخطار فروش محسوب میشود. برخی از معامله گران به همین دلیل ابتدایی اکتفا کرده و شروع به میانگین های متحرك نقد کردن خریدهای خود میکنند. اگر بعد از آن میانگین بلندمدتتر یعنی میانگین 9 روزه نیز پایینتر از میانگین 18 روزه قرار گرفت اخطار فروش اولیه تأیید میشود.
اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک یا MA (Moving Average) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی روند یک سهم و مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت آن به کار میرود. این اندیکاتور به پیشبینی جهت حرکت سهام کمک میکند و چون بر اساس قیمتهای گذشته ایجاد میشود، در دسته اندیکاتورهای پیرو یا دنبالهروی روند قرار میگیرد. در این مقاله انواع اندیکاتور MA و کاربردهای آن را با هم بررسی خواهیم کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟ (Moving average )
منظور از میانگین یا میانگین گرفتن این است که تعدادی داده را با هم جمع کنیم و عدد حاصل را بر تعداد دادهها تقسیم کنیم. با این کار ما به حد تعادلی از دادههایی که در اختیار داشتیم دست پیدا میکنیم و در جاهای مختلف میتوانیم از این میانگین استفاده کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک (اندیکاتور مووینگ اوریج) Moving Average یا MA همانطور که از نامش پیدا است، قیمتها را به عنوان داده در نظر میگیرد و بر اساس بازه زمانی تعریفشده، یک میانگین از قیمتهای گذشته را محاسبه میکند و از لحاظ بصری مانند یک خط روی نمودار اصلی نمایش داده میشود. بر این اساس میتوان گفت که اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان یک اندیکاتور دنبالهروی روند محسوب میشود که حرکات آن مانند نمودار اصلی خواهد بود.
بررسی انواع میانگین متحرک
اندیکاتور میانگین متحرک (اندیکاتور مووینگ اوریج) Moving Average در تحلیل تکنیکال دارای دو نوع مختلف است که با نامهای میانگین متحرک ساده (میانگین متحرک حسابی) و میانگین متحرک نمایی شناخته میشوند. در این بخش به توضیح و بررسی این دو خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک ساده یا میانگین متحرک حسابی (SMA)
در میانگین متحرک ساده SMA ( Simple Moving Average) به راحتی میتوانید محاسبات خود را انجام دهید. در این روش، قیمتها را در بازه زمانی مشخص را با یکدیگر جمع میبندید و بر تعداد دوره مدنظر تقسیم میکنید. در این فرآیند انتخاب نوع قیمت به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد و میتوانید از آخرین قیمت معامله یا قیمت پایانی و … استفاده کنید. معمولا از این روش در تحلیل سهمها بسیار استفاده میشود اما منتقدان خود را هم دارد به عنوان مثال یکی از دغدغههای منتقدان به این روش این است که تحلیلگران تفاوتی بین قیمتهای گذشته سهم و قیمتهای فعلی آن قائل نمیشوند.
مثلا اگر شما با این روش میانگین ساده ۱۰۰ روز اخیر سهم را بررسی کنید، تفاوتی بین قیمت روز اول و روز صدم قائل نمیشوید. در این مثال ممکن است قیمت یک سهم در روز اول ۱۰۰ تومان باشد اما در روز صدم به ۱۰۰۰ تومان رسیده باشد یا بر عکس در روز اول ۱۰۰۰ تومان باشد و در روز صدم با افت قیمت شدید به ۱۰۰ تومان رسیده باشد. حال این جا برای به دست آوردن اندیکاتور میانگین متحرک ساده مشکلی نیست؛ چون در هر دو صورت شما به یک جواب خواهید رسید. این دغدغه و مشکل سبب شد تا روش دیگری در این زمینه مطرح شود که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
این روش در اصل برای رفع مشکلات احتمالی در روش میانگین متحرک ساده مطرح شد. در این روش برای گرفتن میانگین به قیمتهای انتهایی وزن بیشتری اختصاص داده میشود. به زبان ساده زمانی که شما با استفاده از روش میانگین متحرک نمایی قصد ارزیابی سهم را داشته باشید، قیمتهای روزهای اخیر تأثیر بیشتری در محاسبات شما خواهد داشت. همین امر باعث شد که این روش به مرور برای تحلیلگران معقولتر شود و از این روش برای گرفتن میانگین بیشتر استفاده کنند.
کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک
اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال دارای دو کاربرد مهم است و با استفاده از آن میتوانید سیگنال خریدوفروش را شناسایی کنید:
- تعیین روند نمودار سهم
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومتی
این کار از دو طریق امکانپذیر است. در روش اول باید جهت حرکت میانگین متحرک را بررسی کنید. برای نمونه دقت داشته باشید که وقتی خط نمودار متحرک رو به بالا باشد روند نمودار سهم در حالت صعودی قرار گرفته است و برعکس.
در روش دوم از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت باید استفاده کنید. در این روش زمانی که میانگین متحرک کوتاهمدت بالای میانگین متحرک بلندمدت در حال پیشروی باشد، روند صعودی را در نمودار سهم شاهد خواهیم بود. برای درک بهتر این تعریف به تصویر زیر دقت کنید:
نکات مهم درباره اندیکاتور میانگین متحرک
- برای استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک باید بازه زمانی سرمایهگذاری خود را مد نظر داشته باشید، به این شکل که اگر شما سرمایهگذار بلندمدت هستید و با هر نوسان و هیجانی حاضر نیستید که سرمایه خود را نقد کنید، باید در ارزیابیهای خود از دورههای زمانی بالاتری برای گرفتن میانگین استفاده کنید.
- برعکس حالت قبل اگر جزو سرمایهگذارانی هستید که با هر هیجان و نوسانی در بازار میخواهید سهم خود را بفروشید و فعالیت خود را روی سهم دیگر آغاز کنید، بهتر است برای فرآیند میانگین متحرک از بازههای زمانی کوچکتری استفاده کنید.
- دوره عددی ۹ یا ۱۰: این تنظیمات در فرآیند محاسبه میانگین متحرک بسیار استفاده میشود چون زمانی که بنا به هر دلیلی در روند قیمت سهم تغییراتی ایجاد شود، واکنش سریع از خود نشان میدهد. از این اعداد اغلب در معاملات روزانه با لحاظ کردن تایم فریمهای کوچکتر قابل استفاده است.
- دوره عددی ۲۰ یا ۲۱: از این دوره بیشتر برای سرمایهگذاریهای میانمدت استفاده میشود که در تایم فریمهای کوچک و بزرگ قابل استفاده است.
- دوره عددی ۵۰: این عدد برای تحلیلگران در روش میانگین متحرک از محبوبیت بالایی برخوردار است. از این دوره بیشتر برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت در نمودار سهم استفاده میشود.
- دوره عددی ۱۰۰ و ۲۰۰: از این دوره عددی بیشتر برای معاملهگرانی که نوسانگیر هستند در تایم فریمهای بزرگتر استفاده میشود. در منابع خبری و تحلیلهایی که منتشر میشود اغلب بر اساس دوره زمانی ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه است. اگر به نمودار زیر توجه کنید، متوجه خواهید شد که از این میانگینها به عنوان نقاط حمایت و مقاومت در سهم استفاده شده است.
کلام آخر
در فرآیند سرمایه گذاری میانگین های متحرك در بورس، میتوان از ابزارهایی برای به حداکثر رساندن کسب سود و ایجاد حاشیه امن استفاده کرد. یکی از ابزارهای مهم و معروف برای تحلیل بازار، اندیکاتورها هستند. در این مقاله به آموزش اندیکاتور میانگین متحرک پرداختیم و انواع و کاربردهای آن را بررسی کردیم. با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به راحتی نقاط حمایت و مقاومت سهم را تشخیص دهید و سیگنال خریدوفروش دریافت کنید. البته در ابتدا باید افق زمانی سرمایهگذاری خود را مشخص کنید و سپس با انتخاب تایم فریم مناسب، نتایج دقیقتری از تحلیل خود به دست آورید.
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج یکی از سادهترین و در عین حال محبوبترین اندیکاتورها برای شناسایی روند بازار و موقعیت ورود و خروج محسوب میشود. اما همین اندیکاتور ساده نکات فراوانی را در خود جای داده است و در مواقعی نیز میتواند گمراهکننده و نامعتبر باشد. در این مقاله میکوشیم که نحوۀ استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک را برایتان بازگو کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یا به اختصار MA ابزاری ساده برای تحلیل تکنیکال است که با بهروزرسانی پیوستۀ میانگین قیمت، دادههای قیمت را هموار میسازد. شاخص میانگین متحرک در یک دورۀ زمانی خاص 10 روزه، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازۀ زمانی که تریدر انتخاب کند، به دست میآید. استفاده از میانگین متحرک و همچنین امکان استفاده از انواع مختلف آن در معامله، مزایا و فوایدی دارد. استراتژیهای مربوط به میانگین متحرک محبوباند و میتوانند بر حسب تایمفریم، برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای تریدرهای کوتاهمدت مناسب باشند.
چرا از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده میشود؟
شاخص میانگین متحرک به کاهش میزان نویز (Noise) در نمودار قیمت کمک میکند.
اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت در حال حرکت به پایین و اگر به سمت پایین زاویه پیدا کند، قیمت، روی هم رفته، در حال حرکت به پایین است. در صورتی که میانگین متحرک از پهلو و کنار در حال حرکت باشد، به این معنا است که قیمت احتمالاً در محدودهای در حال نوسان است.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان سطوح مقاومت یا حمایت عمل کند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه در یک خط روند صعودی، میتواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند. زیرا در این حالت، میانگین همچون یک کف حمایتی رفتار میکند؛ در نتیجه قیمت به آن برخورد کرده و به بالا میرود. ممکن است یک میانگین قیمت در خط روند نزولی، به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند؛ همانند یک سقف که قیمت به سطح آن برخورد کرده و مجدداً به سمت پایین حرکت میکند.
باید توجه داشت که قیمت همیشه میانگین متحرک یا مووینگ اوریج را مد نظر قرار نخواهد داد بلکه ممکن است که کمی از آن عبور کند یا پیش از رسیدن به آن توقف کرده و خلاف جهت قبل خود حرکت کند.
به عنوان یک قاعدۀ کلی، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر از میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی است. از میانگین های متحرك آنجایی که میانگین متحرک میتواند مدت متفاوتی داشته باشد، در نتیجه یک میانگین متحرک ممکن است نمایانگر روندی صعودی و میانگین متحرک دیگری نشاندهندۀ روندی نزولی باشد.
ساختار و انواع میانگین متحرک
شاخص میانگین متحرک به روشهای مختلفی محاسبه میشود. یک میانگین متحرک سادۀ 5 روزه، قیمت بسته شدۀ 5 روز اخیر را جمع کرده و با تقسیم حاصل آن بر عدد 5، برای هر روز میانگینی جدید ایجاد میکند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential moving averages) از دیگر انواع رایج شاخص میانگین متحرک است. محاسبۀ آن پیچیدهتر است؛ زیرا برای قیمتهای اخیر وزن بیشتری در نظر میگیرد. اگر یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه را در یک نمودار رسم کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده، واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهد؛ زیرا در آن وزن دادههای قیمتی اخیر بیشتر است.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی، خودشان محاسبات مربوط به میانگین متحرک را انجام میدهند و برای استفاده از آن نیازی به محاسبات دستی ریاضی نیست.
هیچ کدام از انواع میانگین متحرک نسبت به نوع دیگر برتری ندارد. ممکن است زمانی میانگین متحرک نمایی برای یک سهم یا بازار مالی مناسب باشد اما زمانی دیگر میانگین متحرک ساده مناسبتر باشد. تایم فریم انتخابی نقشی اساسی در مؤثر بودن میانگین متحرک (صرفنظر از نوع آن) ایفا میکند.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
تقاطع (Crossover)، یکی از استراتژیهای اصلی میانگین متحرک است. اولین نوع آن تقاطع قیمت با میانگین متحرک است که سیگنالی برای تغییر بالقوۀ روند (trend) محسوب میشود.
استراتژی دیگر، افزودن دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی کوتاهمدتتر و دیگری بلندمدتتر. هنگامی که میانگین سبکتر میانگین دیگر را رو به بالا قطع میکند، به منزلۀ یک سیگنال خرید است؛ زیرا حاکی از آن است که روند در حال تغییر به سمت بالا است. این حالت «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
هنگامی که میانگین کوتاهتر میانگین بلند را از بالا به پایین قطع کند، به معنی سیگنال فروش است که نشان میدهد روند در حال نزول است. این حالت «تقاطع مرگ» نامیده میشود.
نکات قابل توجه اندیکاتور میانگین متحرک
مدتزمان میانگین متحرک
مدتزمانهای رایج برای میانگین متحرک، 10، 20، 50، 100 و 200 روز هستند. این مدتهای متفاوت میتواند بسته به افق زمانی معاملهگر به تایم فریم نمودار افزوده شود (به صورت دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
میانگین متحرکی با تایمفریم کوتاه، نسبت به میانگینی با تایمفریم بلندتر، واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. در نمودار زیر نشان داده شده که میانگین متحرک 20 روزه بیشتر از میانگین 100 روزه قیمت را تعقیب کرده است.
میانگین 20 روزه برای تحلیل تکنیکال مفیدتر است؛ زیرا قیمت را دقیقتر دنبال میکند و در نتیجه نسبت به میانگین بلندمدتتر وقفۀ کمتری ایجاد میشود. میانگین متحرک 100 روزه بیشتر برای معاملهگران بلندمدت مفید است.
وقفه، مدتزمانی است که طول میکشد تا یک میانگین متحرک برای یک حرکت معکوس بالقوه (Riversal) سیگنال صادر کند. به عنوان قاعدهای کلی به یاد داشته باشید زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک است، روند، صعودی تلقی میشود. در نتیجه اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر بیاید، به این معنی است که سیگنال حرکت معکوس بالقوه بر اساس آن میانگین متحرک صادر شده است. یک میانگین متحرک 20 روزه سیگنال بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه صادر میکند.
میانگین متحرک میتواند مدتهای مختلفی داشته باشد. تنظیم میانگین متحرک باعث میشود که سیگنالهای دقیقتری روی دادههای تاریخی صادر شود و ممکن است که به ایجاد سیگنالهایی بهتر در آینده کمک کند.
معایب میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
میانگین متحرک بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و در محاسبه، ماهیتاً چیزی قابل پیشبینی نیست. بنابراین نتایج مورد استفاده میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در بعضی مواقع به نظر میرسد که بازار به میانگین متحرک، سطوح حمایت-مقاومت و سیگنالهای معاملاتی توجه دارد و زمانی دیگر به این اندیکاتورها توجهی ندارد.
مشکل اصلی در اینجا است که اگر عملکرد قیمت پیوسته تغییر کند، ممکن است در این حالت قیمت به عقب و جلو حرکت کند و چندین حرکت بازگشتی روند یا سیگنالهای معاملاتی صادر نماید.
وقتی چنین حالتی رخ میدهد، بهتر است میانگین متحرک را کنار بگذارید یا از اندیکاتور دیگری برای تشخیص روند استفاده کنید. چیز دیگری که میتواند در مورد تقاطع میانگینهای متحرک رخ دهد هنگامی است که میانگینها برای مدتی در هم فرو رفته و با هم قاطی میشوند که به زیانهای معاملاتی متعددی میانجامد.
میانگین متحرک در شرایط روندیِ قوی کاملاً خوب کار میکند اما در شرایط متلاطم یا نوسانی ضعیف است. تنظیم تایمفریم میتواند به صورت موقت مشکل را حل کند، اگرچه در برخی موارد این مشکلات، صرف نظر از تایمفریم انتخابیِ میانگین متحرک رخ میدهد.
سخن پایانی
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج با هموار کردن دادههای قیمتی و ایجاد یک خط جاری، کار را برای ما آسان میکند. در واقع میانگین قیمت باعث میشود که روند کلی حاکم بر بازار را راحتتر ببینیم. از آنجایی که قیمت روزهای اخیر در میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری دارد، لذا سریعتر از میانگین ساده به قیمت واکنش نشان میدهد. این امر در بعضی مواقع میتواند مفید و در مواردی دیگر میتواند گمراهکننده باشد و به سیگنالهای غیرواقعی منجر شود. یک میانگین سبکتر، واکنش بیشتری نسبت به تغییرات قیمت از خود نشان میدهد. تقاطع میانگین متحرک، استراتژی رایجی برای ورود و خروج به حساب میآید. میانگین متحرک همچنین میتواند مناطقی را که مستعد سطوح مقاومت و حمایت هستند مشخص کند. میانگین متحرک همیشه بر اساس دادههای تاریخی ساخته میشود و میتواند به سادگی میانگین قیمت را در کل یک بازۀ زمانی نشان دهد.